eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
705 عکس
48 ویدیو
100 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اگرچه رتبه‌ی او در غدیر معنا شد ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد قسم به معنیِ آیاتِ "هَلْ أَتى" با او همیشه حقِ یتیم و اسیر معنا شد همین که دستِ علی در غدیر بالا رفت برای بارِ نخستین "امیر" معنا شد کسی مطابقِ هارون برای موسی بود برای حضرتِ طه وزیر معنا شد کسی که وقتِ رکوعِ نماز می‌بخشد فقط به دستِ علی دستگیر معنا شد همان علی که ابرمردِ فتحِ خیبر بود همان که وقت نبردش "دلیر" معنا شد کتابِ فضلِ علی قرنها نوشته شده ولی حقیقتِ این مرد دیر معنا شد ⏹ @ghararenokary
کیست این معنی اشراق ازل کیست این لطف خدا عزوجل کیست این صوم و صلوة و صلوات کیست این حی علی خیر العمل کیست او همهمه‌ی دِیر و کنشت کیست  او زمزمه‌ی تاج محل کیست او تیغِ اُحُد تیر حُنین فاتحِ خیبر و صفین و جمل هرچه در عین علی فکر کنی می‌رسی باز به جای اول عقل یا عشق چه پاسخ دارند به سؤالی که بود لاینحَل که بشر می شود اینگونه مگر* ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih عشق باید به جگرها برسد تا که از یار خبرها برسد دل که عاشق بشود شوقِ جنون اثرش زود به سرها برسد سنگ هم باشی اگر آب شوی از دمِ عشق اثرها برسد خطبه‌ی روز غدیر ارث خداست از پدرها به پسرها برسد چقدر نام علی می چسبد از نجف بارِ شکرها برسد وقت مدحش شده و جامه‌دَران شعر از بین هنرها برسد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih بر جهاز شتران بالا رفت نه که از کُون و مکان بالا رفت دست در دست علی پیشِ همه حضرت جانِ جهان بالا رفت چشم حجاج یکی را می‌دید در دو تن یک دل و جان بالا رفت از ملک تا به فلک  نادِ علی از کران تا به کران بالا رفت وَهَنیألک و بَخٕ بَخٕ از لبِ پیر و جوان بالا رفت در حدیث است که هنگام غدیر بانگ جبریل چنان بالا رفت که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih شب معراج به بالا که رسید نوبت سوره‌ی اِسرا که رسید رفت بر پشت بُراقی تا اوج از ثرا تا به ثریا که رسید یک شمایل همه جا دید فقط یک نفر بود به هرجا که رسید خویش را دید در آئینه‌ی خویش این معما به کجاها که رسید یک صدا بود فقط در گوشش چشم وقتی به تماشا که رسید همه جا حرف علی بود علی گفت در پیش خدا ، تا که رسید که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih لشکر کفر پشیمان می‌شد هرچه صف بود پریشان می‌شد بانگ حق بود که ماشاءالله لحظه‌هایی که به میدان می‌شد جمع می‌کرد همه سرها را ذوالفقاری که به جولان می‌شد وقت می‌داد اگر ضربِ علی عَمرووَد نیز مسلمان می‌شد عمر و عاص است به اوحق بدهید به خودش دست به دامان می‌شد آنقدر جذبه‌ی مولا می‌دید ملک‌الموت رجز خوان می‌شد که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih عقل مبهوت از آن جاه و جلال چشم کور است و زبان الکن و لال درکِ او بیشتر از حد خلیل فهم او دورتر از صید خیال کیست او مغبض هر صُلبِ حرام کیست او معنی هر نان حلال می‌شود عینِ علی آید‌؟ خیر مثل او نیز؟ نه با فرض محال ما شرابیم از انگور ضریح ما گدائیم  گدایِ سرِ سال از ازل روح قُدُس درگیر است تا ابد هست چنین غرق سوال که بشر می شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih به شکوهِ جبروتش سوگند  به کلامش به سکوتش سوگند به رکوعش که گدا فیض گرفت به نماز و به قنوتش سوگند پدر خاک به خاک نجفش به بلندی هبوطش سوگند به همان تکه‌ی نان خشکش به همین برکت قوتش سوگند به عرق های جبینش در کار به نسیم ملکوتش سوگند به همان مُصحف نوری که نوشت به کتابش به خطوطش سوگند که بشر می شود اینگو نه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih آنکه در شرح مقامش قرآن آنکه از فرط ظهور است نهان خلوتی داشت خدا با او که بود از چشمِ دو عالم پنهان جای آدم اگر او را می‌دید سجده می‌کرد به پایش شیطان تیغ او بود برای اسلام شانه‌اش بود برای طفلان از مناجات ، علی را بی جان  دید سلمان دلِ یک نخلستان رفت حیران و به زهرا فرمود  پاسخش داد چنین بی‌بی جان : که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر @hosenih چه خیالیست که دشمن داریم ما که این نام مُطَنطن داریم خط سرخ من و تو نامِ علی‌است پای او یک رگِ گردن داریم حرز زهراست برای این خاک شُکر از فاطمه جوش داریم خاک ما از نجف ، آباد شده باز هم حسرت رفتن داریم اربعین آرزوی ماست ببین شعله‌ایم و همه خرمن داریم باید او مدح خودش را گوید به علی دست به دامن داریم که بشر می‌شود اینگونه مگر ها عَلی بَشرٌ کیفَ بَشَر... *مصرح اول تضمین ازسلیمان امینی تبریزی مصرع دوم از ملا مهرعلی خویی شاعر: @ghararenokary
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غم ها که به سر آمد آغاز ظفرها شد الوعده وفا! روز دندان به جگرها شد چشمان پیمبر هم معطوف گذرها شد حجاج رسیدند و پایان سفرها شد وا کرده بغل برکه برروی مسافرها گویا که خدا داده سوغات به زائرها @hosenih انقدر جهاز آمد کوهی شد و بالا رفت چشمان همه سویش من باب تماشا رفت احمد به فراز آن هم شانه مولا رفت موسی سوی طور آمد بر عرش مسیحا رفت موقوفه ی حیدر بود هر خط بیاناتش یک جمله به توصیفش یک جمله به اثباتش میگفت که ای مردم فرمانده لشگر کیست هرچند پیمبر نیست هارون پیمبر کیست سرمایه اسلام و از اهل جهان سر کیست شمشیر رسول الله کرار دلاور کیست انگشتر ایمان را همواره نگین بوده بر شانه من رفته معراج نشین بوده یا رب بعلی بوده یک عمر دعای من هروقت زمین خوردم بوده ست عصای من جانم به علی بند است جان داده برای من بی واهمه در بستر خوابیده بجای من وقتی به رکوع آمد طعنه به سلیمان زد خیبر جلویش پا شد وقتی که به میدان زد مغرور نبود اصلا هرچند شجاعت داشت از زندگی اش دل کند با مرگ رفاقت داشت با نان جوین خوش بود از بس که قناعت داشت حرفی نزد از مردم هرچند شکایت داشت باید به دل مومن عشقی ازلی باشد برهرکه امامم من مامومِ علی باشد من میروم ای امت زیر نظرش باشید تنها نشود یک وقت مثل سپرش باشد روزی نرسد داغی روی جگرش باشید با آتش و با هیزم در پشت درش باشید روزی نرسد باشد در بین شما تنها در پیش نگاه او سیلی بخورد زهرا @hosenih کاری نکنید از درد شبها بشود بیدار از درد کبودی ها از زخم نوک مسمار زینب ببرد ارث از این سوختن و آزار یثرب برسد تا شام کوچه برسد بازار یک سر بروی نیزه یک خواهر جان بر لب وای از اثر شلاق وای از کمر زینب ⏹ @ghararenokary
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عرش برین شاهدِ شأن رفیع علی است ارض و سما گوشه ی ملک وسیع علی است یاد گرفتم من از محضر ابن الجواد عبد و مطیع خداست، هر که مطیع علی است چشم بصیر علی، چشم بصیر خداست گوش سمیع خدا، گوش سمیع علی است هیچ زمانی زره بر کمر خود نبست راوی این ماجرا، تیغ سریع علی است رهبر هر مکتبی عزت آن مکتب است سینه سپر کن بگو، عزت شیعه علی است منکر او تا ابد مُلحد و سردرگم است شاهد این حرف ها، عید غدیر خم است @hosenih حضرت ختمی مآب، دست علی را گرفت ولوله ای در میانِ همگان پا گرفت بعد به امر خدا، پیش نگاه همه دست علی را خودش یک تنه بالا گرفت با همه ی قوتش، خطبه ای از عشق خواند از نفس و خطبه اش مکتب حق پا گرفت گفت علی بعد من، رهبر این امت است در دل هر شیعه ای حب علی جا گرفت امر مهمی است که، ختم رسل یک به یک از همه ی جمعیت، بیعت و امضا گرفت باید از این ماجرا گفت به هر بی خبر باید از این راه گفت بیشتر و بیشتر @hosenih ریخت به هم نهضتش جهل فراگیر را کرد عیان صولتش کفر اساطیر را غیر علی هیچ کس حضرت فاروق نیست خطبه به خطبه شکست پایه ی تزویر را تیر ندانست او مست خدا بود و بس برد ز هوش و حواس، معرفتش تیر را وای از آن لحظه که در وسط کارزار سر بدهد مرتضی نعره ی تکبیر را غرق به خون در اُحد، پای نبی ایستاد در کف خود می فشرد، قبضه ی شمشیر را فوق ایادیِ خلق هست یَدُالله اوست نیست حریفش کسی، چون أسَدُ الله اوست @hosenih باده به کف حیدر است، حق علی و هو علی عِرض و شرف حیدر است، حق علی و هو علی فاتح خیبر علی است، جلوه ی داور علی است شاه نجف حیدر است، حق علی و هو علی چون دم پیکار شد، خیبر و بدر و اُحد اول صف حیدر است، حق علی و هو علی این سر میدان علی است، آخر میدان علی است چهار طرف حیدر است، حق علی و هو علی سوره ی توحید حق، خالق خورشید حق دُر صدف حیدر است، حق علی و هو علی کیست پس از مصطفی لایق این منزلت جایگزین نبی، شد علی از هر جهت @hosenih راه نجات خدا، سلسله ی موی اوست حلقه ی وصل دعا، حلقه ی گیسوی اوست پور ابیطالب است، سجده بر او واجب است قبله ی اهل یقین، در دو جهان روی اوست مرده به پا می شود، شمس عقب می رود کل جهان واله از یک خم ابروی اوست مدح علی را بس است، این که میان زنان حضرت خیرالنساء، همدم و بانوی اوست جوشن حیدر فقط، نفس بتول است و بس ذکر لب فاطمه، قدرت بازوی اوست او که خودش پایه ی اصلی اسلام بود همدم هر سائل و مونس ایتام بود @hosenih یثرب احمد چه شد این همه خاموش شد؟! بیت ولی خدا از چه سیه پوش شد؟ جهل سقیفه گرفت جای اولوالامر را بیعت روز غدیر، زود فراموش شد یک نفر این جا فقط پای علی سوخته همدم این عاشقی، نقشِ به بازوش شد آه از این فاجعه، زیر در خانه اش در وسط شعله ها فاطمه بیهوش شد سوخت و پیروز شد، در دل تاریخ ها تا به ابد عزت فاطمه منقوش شد صبر کنید اهل دل، می رسد آقایمان منتقم فاطمه، حضرت صاحب زمان ⏹ @ghararenokary
خورشید طلوع کرده از لبخندش نور است و هزار رشته در پیوندش دیدند در آسمان دستان رسول دست علی است و یازده فرزندش * در آینه مهر و مه ، شکوفایی کرد دستان علی ، بلند بالایی کرد آن روز خداوند ، خودش از مردم با سوره ی " مائده " پذیرایی کرد * بتخانه ی شرک را شکستی ای دست بر خندق جهل ، راه بستی ای دست هر جا که نشان "فوق ایدیهم" بود معنای "ید الله " تو هستی ای دست * چون صبح الست ، عهد دیرینه گرفت قرآن مجسم ، به روی سینه گرفت فرمود : علی از من و ، من از علی ام آیینه به روی دست آیینه گرفت * سرچشمه ی روشن حیات است غدیر عطر ملکوت صلوات است غدیر گرچه به بلندای شکوهش نرسیم کوتاه ترین ، راه نجات است غدیر * امروز ، تمام کافران مأیوسند در شعله ی کینه های خود محبوسند گفتند : گلوی برکه را میگیریم دیدند ... که غرق در دو اقیانوسند * چون ماه ، به نور مهر ، وارث باشیم چون کوه ، در امواج حوادث باشیم شکرانه ی این تجلی نعمت را در " نِعمَتِ رَبِّکَ فَحَدِّث " باشیم شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
بارانم و چو قطره زمین میخورم گهی دریایم و به موجِ وزین میخورم گهی طوفانم و به گِردِ تو چین میخورم گهی آوایم و به صوتِ حزین میخورم گهی عمر من و حیات من و ذکر یاعلی در هر بلا نجات من و ذکر یاعلی این اسم اعظم است که ما را دهد نجات این حبل محکم است ما را دهد نجات روح مکرم است که ما را دهد نجات حقِ مسلّم است که ما را دهد نجات قال النبی، حدیثِ موثّق: بگو علی حق با علی، علی است مع الحق، بگو علی بالاتر از نبی مکرم، که جز خداست؟ در حیطه ی ولایتِ اعظم که مقتداست؟ این نور بر فرازِ سرِ مصطفی چراست؟ بر روی دستِ احمدِ مختار، مرتضاست من مانده اَم، علی ولیِ حیِ سرمد است!؟ یا روح و جان و نفس و امان محمد است!؟ @hosenih این قصه چیست، پای علی، دوشِ مصطفی؟ در غار، مرتضاست کفن پوشِ مصطفی معراج هم علی است هم آغوش مصطفی یعنی علی است، جان و دل و هوشِ مصطفی یک لحظه بی علی، نتواند نفَس کشد او بی علی نشد قدمی پیش و پس کشد در اصل روح و جان نبوت، ولایت است در نزد حق نبی و علی یک حقیقت است یک روح در دو جسم، که این اوج وحدت است کی گفته که غدیر حدیثِ محبت است حبِ علی، ز نخلِ ولایت شکوفه ایست حالا ببین حدیثِ ولایت چه تحفه ایست هر جا گره فتاد بکارِ پیمبری... هر جا که جلوه کرد به کس وجهِ داوری... هر جا بَدَل ز حادثه ای شد مقدری... هر جا که ابتری به فنا شد ز کوثری... یا دستی از ولای علی شد نجات بخش یا صوتی از ندای علی شد نجات بخش کشتیِ نوح را که ز طوفان نجات داد؟ جانِ خلیل را که ز نیران نجات داد؟ موسا و قوم را که ز عدوان نجات داد؟ اصلاً رسول را که ز نجران نجات داد؟ آیا کسی به غیرِ علی، یار انبیاست؟ آیا کسی به غیرِ علی بابِ اوصیاست؟ تکمیلِ دین بدونِ علی غیر ممکن است دینِ مبین بدونِ علی غیر ممکن است عرش و زمین بدونِ علی غیر ممکن است خلد برین بدونِ علی غیر ممکن است یعنی علی تمامیِ سرمایه ی خداست حیدر، خدا گواه که هستیِ کبریاست قرآنِ ناطق است، علیاً سینجلی کشف الحقایق است، علیاً سینجلی برهان صادق است، علیاً سینجلی ضدِ منافق است، علیاً سینجلی یا قاهر العدوّ و یا والیَ الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی دامادِ مصطفی نه فقط، یار احمد است شیر خدا، وصیِ فداکار احمد است در جنگ و صلح یکّه علمدار احمد است در نصبِ او خداست، نگهدار احمد است ابلاغ کن رسول خدا! انتصاب را بالای دستِ خویش ببر آفتاب را @hosenih پیغمبرِ خدا چو اطاعت ز حق نمود با امر وحی، خطبه ی مدحِ علی سرود بابِ علی شناسیِ اسلام را گشود در برکه ی غدیر که آمد به خُم فرود فرمود: این سخن، سخنِ خالقِ جلیست هر کس که من ولیِ وِی اَم، این علی ولیست گفتا میانِ خطبه به چشمانِ اشکبار یارب تو بر مطیعِ علی، رحمتت ببار با دوستانِ او تو خودت باش دوستدار هر کس که دشمن است به او دشمنش بدار بیعت گرفت از همه امت میان جمع سبقت گرفت هر که به بیعت میان جمع دیری نشد که عهدِ علی را شکست قوم پیمانِ خود، ز بیعتِ مولا شکست قوم حرمت ز بیتِ حضرت طاها شکست قوم زد ضربه ای و پهلوی زهرا شکست قوم وای از مصیبتی که به دلها نشست وای بر سینه ی حسین از اینجا نشست وای @ghararenokary
چگونه مدح تو گوید کسی که مثل من است الا که مادح تو ذات حیّ ذوالمنن است میان این همه القاب و کنیه های نکوت همان که برده دل از فاطمه، "ابوالحسن" است "ابوتراب" و "ابوالاُمَّة" و "ابوالاَیتام" امیر عالم امکان به محضر تو سلام به کوی عشق تو نام اسیر ما را بس فقط همین که تو باشی امیر ما را بس برای اینکه زند فاطمه به ما لبخند؛ سرور و شادی "عید غدیر" ما را بس به شادی دل زهراست قلب عالم شاد بگو امیری مولا "علی" مبارک باد غدیر آمده، دلهای ما غدیر خم است دوباره شیعه ز عشق علی شده سرمست به عرش دست علی را رساند احمد و گفت: که نیست فوق یداللهِ مرتضایم دست وصی احمد مختار، والی است و ولی "هزار جان گرامی فدای نام علی" * @hosenih رسول گفت که ای مسلمین! امام، علیست کمال دین خدا، نعمت تمام، علیست رسول گفت شما حاجی و علی کعبه ست ولیّ امر به معنیِ خاص و عام، علیست علی برادر من، جان من، شهنشاه است کسی که نیست دلش با غدیر گمراه است علیست حقّ و مع الحق، علیست سرِّ اِله علی به راز زمین و زمان بوَد آگاه شهادتین حرام است بی ولای علی بگو که "اشهد انّ علی ولی الله" دهید مژده که کامل شده است دین خدا خجسته باد مسلمانی غدیریِ ما علیست فاتح میدان، علیست فتح مبین علیست همدم معراجیِ رسول امین علیست ذکر عبادت، علیست باب علوم علیست چهره ی قرآن، علی امام مبین به هر کجا نگرَم وجه خالق ازلی ست ببین که آیت عظمای کردگار، علی ست علیست مرکز و هستی مدارِ حب علیست بهشت بردنت ای دوست، کارِ حب علیست ز لعن دشمن او دست بر نمی دارم؛ چرا که بغض سقیفه کنارِ حب علیست چقدر حشر محبان مرتضی زیباست "حلال زاده رهش از حرامزاده جداست" * صدای هر طپش قلب عاشقم حیدر علَی الدّوام به قربان نفس پیغمبر فدای آنکه ببخشد به دشمنش شمشیر و آنکه بین رکوعش ببخشد انگشتر فدای آنکه نشد هیچ کس از او نومید همیشه بر سر هر سائلی کرم بارید شبیه "عبد" ز "نعم الاَمیر" باید گفت کمال و فضل علی، بی نظیر باید گفت به پای غربت حیدر همیشه باید سوخت برای حضرت او "الغدیر" باید گفت کسی که گوید از او باخداترین باشد عزیز کرده ی مولای مؤمنین باشد @hosenih علیست مثل خدای خودش بدون شبیه علیست آنکه فتادم به پای او چو ذبیح به زیر قبّه ی حیدر، شراب طُهر شدم به لطف دیدن انگورهای روی ضریح کنار ساقی کوثر همیشه خوشحالم از اینکه اوست امیرم به خویش میبالم مدال دوستی مرتضی شده شرفم هرآن طرف که علی هست من همان طرفم دلم به یُمنِ ولای علیست گوهر ناب شبیه دُرّم و از قلب معدن نجفم قسم به عصمت کبری، به مادر سادات جدا نمی شوم از مهر مرتضی، هیهات من آن دعای قنوتم که مستجاب شدم برای نوکری حیدر انتخاب شدم هزار شکر، گِل من ز خاک پای علیست هزار شکر، که فرزند بوتراب شدم و من به وعده بابای خویش، خوشبینم به آن امید دهم جان که مرتضی بینم * تضمین از استاد سازگار... شاعر: @ghararenokary
به آن مالی که گردد خرج «حیدر» خدا برکت دهد چندین برابر اگر کاری کنی بهر غدیرش... دعایت می کند «زهرای اطهر» شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
🌷 نه وقت غم...به وقت احتضارش... امیرالمومنین (ع) آید کنارش هر آنکس بانی « جشن غدیر» است.... خدا برکت دهد بر کسب و کارش شاعر: @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابیطالب علیه السلام رسانی غدیر مردم باید امیر(ع) رابشناسند با رهبری اش مسیر را بشناسند والله امام عصر(عج) خواهد آمد گر خلق جهان غدیر را بشناسند شاعر: @ghararenokary
بخشی از یک ١١٠بیتی پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست بیا شراب طهور از خُم غدیر بزن خدا گواست که ساقی این شراب خداست   خم از غدیر خم و، می، می ولای علی‌ست وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست غدیر، عید خدا، عید احمد، عید علی غدیر عید نیایش، غدیر عید دعاست غدیر سید اعیاد و اشرف ایام غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی‌ست غدیر سلسله‌دار کمال دین تا حشر غدیر آینه‌دار «علی ولی الله»ست غدیر عید همه عُمْر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق‌باوران، تجلی حق غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر  غدیر میوه‌ی توحید اولیا همه‌جاست غدیر هدیه‌ی نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولای علی به سینه‌ی ماست غدیر با همگان هم‌سخن ولی خاموش غدیر با همه‌کس آشنا ولی تنهاست غدیر صفحه‌ی تاریخ «وال من والاه» غدیر آیه‌ی توبیخ «عاد من عادا»ست هنوز از دل تفتیده‌ی غدیر بلند صدای مدح علی با نوای روح‌فزاست هنوز لاله‌ی «اکملت دینکم» روید هنوز طوطی «اَتمَمتُ نِعمَتی» گویاست هنوز خواجه‌ی لولاک را نِداست بلند که هرکه را که پیمبر منم، علی مولاست علی به قول محمد دَرِ مدینه‌ی علم ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست   حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ... بگو مخالف هارون، مخالف موسی‌ست بُوَد وصی نبی آن کسی که نَفْس نبی‌ست گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رؤیاست کَنَنده‌ی درِ خبیر بُوَد وصی رسول نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست؟ کسی که گفت سلونی، سِزَد امامت را نه آن‌کسی که به «لولا...»، به جهلِ خود گویاست کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست نه آنکه راحتی جانِ خویش را می‌خواست کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست گواه من به خلافت همان وجود علی‌ست که آفتاب به تأیید آفتاب گواست بود امامت او در کتاب حق معلوم چنان که صورت خورشید در فضا پیداست به دیدگان خدابینِ مرتضی سوگند کسی که غیر علی دید، دیده‌اش اعماست به آن نبی که علی را وصی خود فرمود به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست ثواب نیست ثوابی که بی ولای علی‌ست نماز نیست نمازی که بی علی برپاست شکسته باد دهانی که بی علی باز است بُریده باد زبانی که بی علی گویاست   تمرد است بدون علی اگر طاعت تأسف است سوای علی، اگر تقواست به آیه آیه‌ی قرآن به حق پیغمبر  که راهِ غیر علی مرگ و نیستی و فناست   خدا گواست که هرکس رهش جدا ز علی‌ست بسانِ لشکر فرعون، راهی دریاست اگر تمام خلائق جدا شوند از او خدا گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح مصطفی گوید: که ای تمامیِ امت، علی امام شماست من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هرکه گشت جدا از علی، جدا ز خداست خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون ز نار جحیم و عذاب حق، فرداست علی کسی‌ست که یک ذره از ولایت او نجات‌بخشِ تمامیِ خَلقِ روز جزاست علی کسی‌ست که یک خردل از محبت او نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت اگر به غیر علی کس خلیفه گفت، خطاست بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ ز بند بندم آید ندا علی مولاست اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند  زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست به حق کسی نَبَرد راه، جز ز راه علی به هوش باش که راه علی بُوَد ره راست الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟ مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست جهنم است بهشتی که بی علی باشد جحیم با رخ نورانی علی، زیباست علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای به حرف «کُنْ»، همه‌ی کائنات را آراست خدا برای علی خَلق کرد عالم را  چنان‌که خلقت اورا برای خود می‌خواست    تمام عالم ایجاد بی وجود علی بسانِ کشتی بی ناخدای در دریاست هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست   بگو که خصم شود منکر علی چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول مُراد دوستی آن امام ارض و سماست ** چرا به گردنش افکند ریسمان، امت؟ چه شد که دود ز کاشانه‌ی علی برخاست؟ سؤال من ز تمامی مسلمین این است به دوست این همه آزار نه، به خصم رواست؟ چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش  خلافتی که دوامش به کشتن زهراست برای غصب خلافت زدند فاطمه را شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟   شکستن در و بی حرمتی به خانه‌ی وحی مودتی‌ست که درباره‌ی ذوی القربی است؟ فضائلی‌ست علی را که گفتن هر یک نیازمند هزاران قصیده‌ی غراست... ✍استاد @ghararenokary
"در رهِ اِبقای ولای علی" عالم و آدم به‌فدای علی گر شهدایند همه فاطمی فاطمه هست از شهدای علی کارِ رسالت به چه تایید شد؟ مُهرِ ولای کفِ پای علی وحی به آوای که نازل شده؟ صوتِ الهی‌ست، صدای علی چیست که اِتمامِ همه نعمت است؟ نورِ ولایت، ز عطای علی سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم اول و آخر به حقیقت علی است حافظ قرآن و شریعت علی است راهِ صراط است اگر مستقیمِ سلسله جنبانِ طریقت علی است پرتوِ خورشیدِ فروزانِ عدل ضامنِ اجرای عدالت علی است بابِ علومِ نبوی، قلبِ او ماهِ شبستان هدایت علی است سَروَر و مولای همه اولیاء قافله سالارِ ولایت علی است سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم غدیر، شیرازه‌ی دینِ خداست غدیر، نوروزِ همه انبیاست غدیر، معراجِ رسول خدا غدیر، روزِ سِدرةُ المُنتهاست غدیر اُستوانه‌ی دینِ حق غدیر پشتوانه‌ی اولیاست غدیر اِحرازِ امامت به خلق غدیر جاودانه در نسل‌هاست غدیر ضامنِ بقای ولی غدیر ضامنِ بقای وِلاست سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم کیست علی؟ جلوه‌گرِ آفتاب کیست علی؟ نوردِهِ ماهتاب کیست علی؟ زمزمه‌ی فاطمه کیست علی؟ خواسته‌ی مستجاب کیست علی؟ خالقِ هفت آسمان کیست علی؟ صاحبِ خاک است و آب کیست علی؟ مالکِ روزِ جزا کیست علی؟ بوالحسن و بوتراب کیست علی؟ فصلِ حق و باطل است کیست علی؟ مَرزِ ثواب و عِقاب سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم جانِ جهان، علی علیه السلام شاهِ شهان، علی علیه السلام مظهر اَسماءِ خدای بزرگ نورِ جنان، علی علیه السلام آن نَبَاءِ عظیم در عالمین نبضِ زمان، علی علیه السلام هم شهِ مردانِ جوانمرد، هم... سِرّ نهان علی، علیه السلام علی سایه ی سبحان به سرِ بندگان اَمن و اَمان، علی علیه السلام سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم کیست معمای خدا؟ حیدر است عبدِ سراپای خدا حیدر است مَحرمِ اَسرارِ اَزل تا اَبد مَردِ سحرهای خدا حیدر است زینتِ محراب جمال علی دستِ تمنای خدا حیدر است عارفِ بِالله، بِوَالله اوست عاشق و شیدای خدا حیدر است دستِ خدا، چشمِ خدا، گوشِ حق دیده ی بینای خدا حیدر است سِرِ خداوند غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لِکُم دینَکُم اُلگوی هر مؤمنِ پرهیزگار اُسوه‌ی اخلاص و شکیب و قرار محنتِ او محو کند از مُحِب کوه‌ترین سَیئه‌ی روزگار مُظهِرِ ایمان به همه مؤمنین کاتبِ وحی و شهِ دُل دُل سوار کاشفِ کرب از سَر و روی نبی جانِ محمد، سپرِ جانِ یار شیر خدا، دَمدَمه‌ی لافتی صاحبِ تیغِ دو دمِ ذوالفقار سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم اوست امیرِ همه‌ی مؤمنین اوست مبیرِ همه‌ی مشرکین اوست مجیرِ همه پیغمبران اوست مجیبِ همه‌ی مرسلین اوست امیدِ همه مستضعفان اوست کمینِ همه مستکبرین اوست براتِ همه یاران ز نار اوست نجاتِ همه اصحابِ دین ختم کُنِ قائله‌ی نَهرَوان کور کُنِ فتنه‌گر و قاسطین سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم "آنچه ز مخلوق، خدا طالب است حبِ علی بنِ ابیطالب است" وجهِ جمالِ اَزلی روی او وَه که چه رخسارِ علی جاذب است هر چه سئوال است بپرسید از او پاسخِ او بر همگان جالب است فاتحِ خیبر، همه جا پهلوان مَرحب، مغلوب و علی غالب است طبقِ فرامینِ رسولِ خدا نشرِ غدیرِ علوی واجب است سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم قدرِ غدیر از چه شناسا نشد؟ اُمتِ دین، یاورِ مولا نشد! بعدِ پیمبر، ز چه رو هیچکس بر سرِ آن عهد، مهیا نشد؟ روزِ حمایت ز ولایت، چرا یارِ علی، جز دلِ زهرا نشد؟ خانه نشین شد ولی الله، آه... شیعه که جز فاطمه اِحیا نشد! سیلیِ محکم که به رویش زدند خورد زمین، جز به عصا پا نشد! شد در و دیوارِ حرم شعله‌ور هیچکسی مُعترضْ آنجا نشد! در وسطِ شعله در آن اِزدحام جز به لگد، دربِ حرم وا نشد! دستِ علی بسته شد و باز هم مردِ رهی، مانعِ شورا نشد! باز کمربندِ علی را گرفت مانعِ او صد صفِ اعدا نشد! ضربِ غلاف آمد و دستش فتاد باز علی یکه و تنها نشد! قامت زهرا وسطِ کوچه‌ها جز به غمِ غربتِ او تا نشد! باز خروشید چو آتشفشان کار بجز خطبه‌ی غرّا نشد! با همه تأکیدِ رسول خدا مزدِ رسالت ز چه اجرا نشد؟! وای به بیعت‌شکنانِ غدیر بیعتشان بهر چه ابقا نشد؟! بعدِ علی و حسن و فاطمه پرچمِ دین، جز به حسین پا نشد کرب و بلا، یارِ غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم ✍ @ghararenokary
خدا جلال دگر داد ای امیر تو را که داد از خُم کوثر، مِیِ غدیر تو را امیر! دست تو را دستِ عشق بالا برد که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را جهان به سجده در افتاد و عرشیان خدای به احترام نشاندند بر سریر تو را کلید سلطنت و گنج عافیت با توست که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را ز جور خلق، پیمبر ز پای می‌افتاد اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را پنـاه پیـری و نـان آور یتیمـانی چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا به خوابگاه، یکی بافه‌ی حصیر، تو را تو کیستی که نمازت دمی شکسته نشد اگر چه بود به پا زهر خورده تیر، تو را یقین که تا به ابد پایبند مهر تو شد چگونه بود مگر، رحم بر اسیر، تو را؟ ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند که خوانده‌اند همه در تبِ کویر، تو را به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت کسی کـه دیـد در آیینه‌ی غدیـر تو را ✍ @ghararenokary
نمی‌خواهم به جز حیدر امیری پناهی، چاره‌سازی، دستگیری شعارم هست در روز قیامت غدیری‌ام، غدیری‌ام، غدیری
السلام علیک یا امیرالمؤمنین یا علی بن ابیطالب علیهما السلام هر کس به توانِ خویش بانی بشود تا عشقِ به حیدر همگانی بشود آن‌قدر شبانه روز تبلیغ کنیم تا «عید غدیر خم» جهانی بشود! ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا امیرالمؤمنین یا علی بن ابیطالب علیهما السلام شده با مرتضی کامل چه دینی! به احمد داده حق چه جانشینی! به شخصی غیر حیدر تا قیامت نـمــی‌آیــد امـیـرالـمــؤمــنـیـنــی ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
السلام علیک یا امیرالمؤمنین یا علی بن ابیطالب علیهما السلام شده با مرتضی کامل چه دینی! به احمد داده حق چه جانشینی! به شخصی غیر حیدر تا قیامت نـمــی‌آیــد امـیـرالـمــؤمــنـیـنــی ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
خدا جلال دگر داد ای امیر تو را که داد از خُم کوثر، مِیِ غدیر تو را امیر! دست تو را دستِ عشق بالا برد که اهل کوفه نبینند سر به زیر تو را جهان به سجده در افتاد و عرشیان خدای به احترام نشاندند بر سریر تو را کلید سلطنت و گنج عافیت با توست که هست در دو جهان مسندی خطیر تو را ز جور خلق، پیمبر ز پای می‌افتاد اگر نداشت به هر عرصه دستگیر، تو را پنـاه پیـری و نـان آور یتیمـانی چگونه دوست ندارد جوان و پیر تو را تو کیستی که تو را عرش، خاک راه، امّا به خوابگاه، یکی بافه‌ی حصیر، تو را تو کیستی که نمازت دمی شکسته نشد اگر چه بود به پا زهر خورده تیر، تو را یقین که تا به ابد پایبند مهر تو شد چگونه بود مگر، رحم بر اسیر، تو را؟ ز ابر رحمت تو بادها چه دانستند که خوانده‌اند همه در تبِ کویر، تو را به جز تو هیچ ولی در همه جهان نشناخت کسی کـه دیـد در آیینه‌ی غدیـر تو را ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
بخشی از یک ١١٠بیتی پیام نور به لب‌های پیک وحی خداست بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست بیا شراب طهور از خُم غدیر بزن خدا گواست که ساقی این شراب خداست   خم از غدیر خم و، می، می ولای علی‌ست وگرنه صحبت ساقی و جام و باده خطاست غدیر، عید خدا، عید احمد، عید علی غدیر عید نیایش، غدیر عید دعاست غدیر سید اعیاد و اشرف ایام غدیر خوب‌تر از عید روزه و اضحی‌ست غدیر سلسله‌دار کمال دین تا حشر غدیر آینه‌دار «علی ولی الله»ست غدیر عید همه عُمْر با علی بودن غدیر جشن نجات از عذاب روز جزاست غدیر بر همه حق‌باوران، تجلی حق غدیر بر همه گمگشتگان چراغ هداست غدیر حاصل تبلیغ انبیا همه عمر  غدیر میوه‌ی توحید اولیا همه‌جاست غدیر هدیه‌ی نور از خدا به پیغمبر غدیر نقش ولای علی به سینه‌ی ماست غدیر با همگان هم‌سخن ولی خاموش غدیر با همه‌کس آشنا ولی تنهاست غدیر صفحه‌ی تاریخ «وال من والاه» غدیر آیه‌ی توبیخ «عاد من عادا»ست هنوز از دل تفتیده‌ی غدیر بلند صدای مدح علی با نوای روح‌فزاست هنوز لاله‌ی «اکملت دینکم» روید هنوز طوطی «اَتمَمتُ نِعمَتی» گویاست هنوز خواجه‌ی لولاک را نِداست بلند که هرکه را که پیمبر منم، علی مولاست علی به قول محمد دَرِ مدینه‌ی علم ز در درآی که راه خطا همیشه خطاست   حدیث منزله را از نبی بگیر و به خلق ... بگو مخالف هارون، مخالف موسی‌ست بُوَد وصی نبی آن کسی که نَفْس نبی‌ست گرفتم اینکه حدیث غدیر یک رؤیاست کَنَنده‌ی درِ خبیر بُوَد وصی رسول نه آنکه کرد فرار از جهاد، عقل کجاست؟ کسی که گفت سلونی، سِزَد امامت را نه آن‌کسی که به «لولا...»، به جهلِ خود گویاست کسی که جای نبی خفت جانشین نبی‌ست نه آنکه راحتی جانِ خویش را می‌خواست کسی که بت شکند بر فراز دوش نبی برای حفظ خلافت ز هر کسی اولاست گواه من به خلافت همان وجود علی‌ست که آفتاب به تأیید آفتاب گواست بود امامت او در کتاب حق معلوم چنان که صورت خورشید در فضا پیداست به دیدگان خدابینِ مرتضی سوگند کسی که غیر علی دید، دیده‌اش اعماست به آن نبی که علی را وصی خود فرمود به آن نبی که تمامش ثنای آن مولاست ثواب نیست ثوابی که بی ولای علی‌ست نماز نیست نمازی که بی علی برپاست شکسته باد دهانی که بی علی باز است بُریده باد زبانی که بی علی گویاست   تمرد است بدون علی اگر طاعت تأسف است سوای علی، اگر تقواست به آیه آیه‌ی قرآن به حق پیغمبر  که راهِ غیر علی مرگ و نیستی و فناست   خدا گواست که هرکس رهش جدا ز علی‌ست بسانِ لشکر فرعون، راهی دریاست اگر تمام خلائق جدا شوند از او خدا گواست که راه تمام خلق خطاست به جای حور به بوزینه دست داده و بس کسی که غیر علی را امام و رهبر خواست به صد هزار زبان روح مصطفی گوید: که ای تمامیِ امت، علی امام شماست من و جدا شدن از مرتضی خدا نکند که هرکه گشت جدا از علی، جدا ز خداست خدا گواست که امروز هر که پیرو اوست مصون ز نار جحیم و عذاب حق، فرداست علی کسی‌ست که یک ذره از ولایت او نجات‌بخشِ تمامیِ خَلقِ روز جزاست علی کسی‌ست که یک خردل از محبت او نکوتر است ز دنیا و آنچه در دنیاست چنان که غیر خدا را خدای نتوان گفت اگر به غیر علی کس خلیفه گفت، خطاست بگو که بند ز بندم جدا کنند به تیغ ز بند بندم آید ندا علی مولاست اگر به تیغ کشندم و یا به دار کشند  زبان نه بلکه وجودم به حمد او گویاست به حق کسی نَبَرد راه، جز ز راه علی به هوش باش که راه علی بُوَد ره راست الا کسی که تو را از علی جدا کردند پناگاه تو در آفتاب حشر کجاست؟ مرا به روز قیامت به خُلد کاری نیست بهشت من همه در صورت علی پیداست جهنم است بهشتی که بی علی باشد جحیم با رخ نورانی علی، زیباست علی ولی خدا بود پیش از آنکه خدای به حرف «کُنْ»، همه‌ی کائنات را آراست خدا برای علی خَلق کرد عالم را  چنان‌که خلقت اورا برای خود می‌خواست    تمام عالم ایجاد بی وجود علی بسانِ کشتی بی ناخدای در دریاست هنوز محفل ذکر علی‌ست خاک غدیر ولی چه سود به گوش کسی که ناشنواست   بگو که خصم شود منکر علی چه باک که آفتاب به هر سو نظر کنی پیداست گرفتم آنکه حدیث غدیر و قول رسول مُراد دوستی آن امام ارض و سماست ** چرا به گردنش افکند ریسمان، امت؟ چه شد که دود ز کاشانه‌ی علی برخاست؟ سؤال من ز تمامی مسلمین این است به دوست این همه آزار نه، به خصم رواست؟ چو عمر صاعقه کوتاه باد دورانش  خلافتی که دوامش به کشتن زهراست برای غصب خلافت زدند فاطمه را شرف کجاست؟ مروت کجاست؟ رحم کجاست؟   شکستن در و بی حرمتی به خانه‌ی وحی مودتی‌ست که درباره‌ی ذوی القربی است؟ فضائلی‌ست علی را که گفتن هر یک نیازمند هزاران قصیده‌ی غراست... ✍استاد 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
"در رهِ اِبقای ولای علی" عالم و آدم به‌فدای علی گر شهدایند همه فاطمی فاطمه هست از شهدای علی کارِ رسالت به چه تایید شد؟ مُهرِ ولای کفِ پای علی وحی به آوای که نازل شده؟ صوتِ الهی‌ست، صدای علی چیست که اِتمامِ همه نعمت است؟ نورِ ولایت، ز عطای علی سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم اول و آخر به حقیقت علی است حافظ قرآن و شریعت علی است راهِ صراط است اگر مستقیمِ سلسله جنبانِ طریقت علی است پرتوِ خورشیدِ فروزانِ عدل ضامنِ اجرای عدالت علی است بابِ علومِ نبوی، قلبِ او ماهِ شبستان هدایت علی است سَروَر و مولای همه اولیاء قافله سالارِ ولایت علی است سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم غدیر، شیرازه‌ی دینِ خداست غدیر، نوروزِ همه انبیاست غدیر، معراجِ رسول خدا غدیر، روزِ سِدرةُ المُنتهاست غدیر اُستوانه‌ی دینِ حق غدیر پشتوانه‌ی اولیاست غدیر اِحرازِ امامت به خلق غدیر جاودانه در نسل‌هاست غدیر ضامنِ بقای ولی غدیر ضامنِ بقای وِلاست سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم کیست علی؟ جلوه‌گرِ آفتاب کیست علی؟ نوردِهِ ماهتاب کیست علی؟ زمزمه‌ی فاطمه کیست علی؟ خواسته‌ی مستجاب کیست علی؟ مالکِ روزِ جزا کیست علی؟ بوالحسن و بوتراب کیست علی؟ فصلِ حق و باطل است کیست علی؟ مَرزِ ثواب و عِقاب سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم جانِ جهان، علی علیه السلام شاهِ شهان، علی علیه السلام مظهر اَسماءِ خدای بزرگ نورِ جنان، علی علیه السلام آن نَبَاءِ عظیم در عالمین نبضِ زمان، علی علیه السلام هم شهِ مردانِ جوانمرد، هم... سِرّ نهان علی، علیه السلام علی سایه ی سبحان به سرِ بندگان اَمن و اَمان، علی علیه السلام سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم کیست معمای خدا؟ حیدر است عبدِ سراپای خدا حیدر است مَحرمِ اَسرارِ اَزل تا اَبد مَردِ سحرهای خدا حیدر است زینتِ محراب جمال علی دستِ تمنای خدا حیدر است عارفِ بِالله، بِوَالله اوست عاشق و شیدای خدا حیدر است دستِ خدا، چشمِ خدا، گوشِ حق دیده ی بینای خدا حیدر است سِرِ خداوند غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لِکُم دینَکُم اُلگوی هر مؤمنِ پرهیزگار اُسوه‌ی اخلاص و شکیب و قرار محنتِ او محو کند از مُحِب کوه‌ترین سَیئه‌ی روزگار مُظهِرِ ایمان به همه مؤمنین کاتبِ وحی و شهِ دُل دُل سوار کاشفِ کرب از سَر و روی نبی جانِ محمد، سپرِ جانِ یار شیر خدا، دَمدَمه‌ی لافتی صاحبِ تیغِ دو دمِ ذوالفقار سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم اوست امیرِ همه‌ی مؤمنین اوست مبیرِ همه‌ی مشرکین اوست مجیرِ همه پیغمبران اوست مجیبِ همه‌ی مرسلین اوست امیدِ همه مستضعفان اوست کمینِ همه مستکبرین اوست براتِ همه یاران ز نار اوست نجاتِ همه اصحابِ دین ختم کُنِ قائله‌ی نَهرَوان کور کُنِ فتنه‌گر و قاسطین سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم "آنچه ز مخلوق، خدا طالب است حبِ علی بنِ ابیطالب است" وجهِ جمالِ اَزلی روی او وَه که چه رخسارِ علی جاذب است هر چه سئوال است بپرسید از او پاسخِ او بر همگان جالب است فاتحِ خیبر، همه جا پهلوان مَرحب، مغلوب و علی غالب است طبقِ فرامینِ رسولِ خدا نشرِ غدیرِ علوی واجب است سِرِ خداوند، غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم قدرِ غدیر از چه شناسا نشد؟ اُمتِ دین، یاورِ مولا نشد! بعدِ پیمبر، ز چه رو هیچکس بر سرِ آن عهد، مهیا نشد؟ روزِ حمایت ز ولایت، چرا یارِ علی، جز دلِ زهرا نشد؟ خانه نشین شد ولی الله، آه... شیعه که جز فاطمه اِحیا نشد! سیلیِ محکم که به رویش زدند خورد زمین، جز به عصا پا نشد! شد در و دیوارِ حرم شعله‌ور هیچکسی مُعترضْ آنجا نشد! در وسطِ شعله در آن اِزدحام جز به لگد، دربِ حرم وا نشد! دستِ علی بسته شد و باز هم مردِ رهی، مانعِ شورا نشد! باز کمربندِ علی را گرفت مانعِ او صد صفِ اعدا نشد! ضربِ غلاف آمد و دستش فتاد باز علی یکه و تنها نشد! قامت زهرا وسطِ کوچه‌ها جز به غمِ غربتِ او تا نشد! باز خروشید چو آتشفشان کار بجز خطبه‌ی غرّا نشد! با همه تأکیدِ رسول خدا مزدِ رسالت ز چه اجرا نشد؟! وای به بیعت‌شکنانِ غدیر بیعتشان بهر چه ابقا نشد؟! بعدِ علی و حسن و فاطمه پرچمِ دین، جز به حسین پا نشد کرب و بلا، یارِ غدیر است و خم اَلیَوم اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
آیات محکمات خدا مدح حیدر است ذکر لب پیمبر ما مدح حیدر است هر روزِ ما به مدح علی می‌شود شروع هوهوی صبحِ بادِ صبا، مدح حیدر است بايد که يک قصيده‌ی بی‌انتها سرود وقتی تمام قافيه‌ها مدح حيدر است ذکر رکوع‌ و سجده‌ی ما؛ یاعلی مدد ذکر قنوت؛ - جای دعا - مدح حیدر است وقتی که در بهشت کسی می‌زند به در در گوش‌ها به جای صدا مدح حیدر است در مدح هيچ‌کس نسروديم غير از او پس شعر ما هجابه‌هجا مدح حیدر است مدح تو صفحه‌صفحه‌ی دیوان ما شده‌ست ترکیب‌بند مدح تو بی‌انتها شده‌ست تو نه خدایی و نه بشر، چیستی علی؟ لطفا خودت بیا و بگو کیستی علی موضوع منبر همه‌ی واعظان شهر اثبات این شده که خدا نیستی علی با این که اختیار عوالم به دست توست اما نماد ساده‌ترین زیستی علی توحید را دلایل بسیار لازم است هرچند که تو یک‌تنه کافی‌ستی علی بی‌پرده با خدای خودت حرف می‌زنی وقتی برای نافله می‌ایستی علی نهج‌البلاغه خواندم و پرسیدم از خودم تو نه خدایی و نه بشر، چیستی علی؟ ثبت است بر جریده‌ی تاریخ نام تو مبهوت مانده عقلِ همه در کلام تو مست از شراب کوثر نهج‌البلاغه نیست هرکس که پای منبر نهج‌البلاغه نیست وقتی برای فهم کلام خدا، دری آسان‌گذرتر از در نهج‌البلاغه نیست وقتی که مرتضی و محمد برادرند قرآن مگر برادر نهج‌البلاغه نیست؟ زیبا نمی‌شود سخن هر خطیب اگر آراسته به زیور نهج‌البلاغه نیست در کارزار عدل، صدایی رساتر از فریادهای حنجر نهج‌البلاغه نیست حق ماندنی‌تر است! که بعد از هزارسال زخمی به روی پیکر نهج‌البلاغه نیست زیبنده‌ی علی‌ست خطاب "ولی" فقط تنها علی‌ست با حق و حق با علی فقط از مهد ذکر روی لبم تا لحد علی‌ست من حق‌پرست هستم و حق تا ابد علی‌ست نام علی‌ست ذکر دم و بازدم هنوز یعنی که حرف هر دم ما بی‌عدد علی‌ست ننگ است، ننگ، رو به کس دیگری زدن وقتی که در جهان دم صاحب‌مدد علی‌ست هرکس که با علی‌ست، ردیف است کار او معیار در شناخت هر خوب و بد علی‌ست در راه‌های سخت رسیدن به آسمان با دیگران نباش که تنها بلد علی‌ست ای دل به هوش باش که با این همه گناه تنها کسی که شافع ما می‌شود علی‌ست شکرخدا که زندگی ما هدر نشد پای کسی به غیر علی عُمْر سر نشد دنیا ندارد عاقبتی جز تلف شدن غیر از غلام کوی امیر نجف شدن هرکس که با علی‌ست در اوج شرافت است ای دل بکوش در طلب باشرف شدن اجداد ما محب علی بوده‌اند و بس یارب روا مدار به ما ناخلف شدن گیرم هزار مرتبه دشمن حدیث ساخت اما نبود حدّ کسی "لوکَشَف" شدن گردن‌کشانِ قوم عرب خوب واقفند مرگ است در نبرد به حیدر طرف شدن پیغمبر از غدیر به ما یاد داده است باید به پای عشق علی جان‌به‌کف شدن دریا شدن کمال کویر است با علی هر روز، روز عید غدیر است با علی ما از الست مست شدیم از خُم غدیر پس نام ما رقم زده شد مردم غدیر در بحر بیکران ولایت شناور است هر دل که قطره‌ای شده در قلزم غدیر کامل‌ترین شریعت توحید، شیعه بود وقتی که نازل آمده "أکمَلتُم" غدیر چشم حسود اهل خطا کور می‌شود دودی اگر به پا شود از هیزم غدیر هرگز اسیر مملکت ری نمی‌شود هرکس که خورد لقمه‌ای از گندم غدیر بعد از غدیر هرچه در اشعار گفته‌ایم از معجزات حیدر کرار گفته‌ایم با این که از بیان علی عقل عاجز است اما چه‌جای حرف، که بحرالمعاجز است هر آیه از کتاب خداوند مدح اوست این نکته در سراسر آیات بارز است یل‌های کارزار عرب رام می‌شوند هرجاکه ذکر او دم "هَل مِن مُبارِز؟" است شوق "فَمَن یَمُت یَرَنی" گفتن علی حتی به روح قابض‌الارواح، قابض است ایراد قافیه‌ست، ولی دست من که نیست مدح امیر عشق در اشعار نافذ است هر شاعری برای علی شعر گفته است شاهدمثال حرف من این شعر حافظ است؛ گیرم که در فنون ادب سخت ماهر است هرکس که شعر گفته برای تو، شاعر است ای دل غلام شاهِ جهان باش و شاه باش پیوسته در حمایت لطف اله باش آن‌را که دوستی علی نیست، کافر است گو، زاهد زمانه و گو، شیخ راه باش امروز زنده‌ام به ولای تو یاعلی فردا به روح پاک امامان گواه باش [صحن‌وسرای شاه نجف را شبانه‌روز] از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش "حافظ" طریق بندگی شاه پیشه کن وآنگاه در طریق چو مردان راه باش عالَم هنوز بر سر عهدی‌ست باعلی رمز ظهور حضرت مهدی‌‌ست یاعلی 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
ما نور دل از مركز خورشيد گرفتيم با مهر علي جلوه‌ی توحيد گرفتيم عطر علوي زين گل اميد گرفتيم با خاطره‌ی عيدِ علي، عيد گرفتيم از خُمّ غديرش همه دم سرخوش و مستيم ماخاک‌نشينِ ره او بوده و هستيم تنها نه دلم زمزمه‌پرداز غدير است مرغان سحر را به‌لب آواز غدير است عيساي نبي مات ز اعجاز غدير است موسي همه‌جا حيرتش از راز غدير است در وادي موعود و در آن آينه‌ی راز باحكم خدا داد نبي برهمه آواز... اين نور خدایی كه مرا مهر منير است سرچشمه‌ی جوشنده‌اي از خيرِ كثير است محبوب‌ترين خلق خداوند قدير است تنها همه جا اوست كه برخلق امير است اين است علي آينه‌ی قدر و جلالت كردم به همه خلق، من ابلاغ رسالت اي مردم آگاه علي رهبر دين است "مولا" به شما مردم اسلام همين است برمكتب ايمان و شرف يار و معين است مهرش همه‌جا بهر شما حبل متين است هركس كه بُوَد يارِ علي، يار رسول است با مهر علي طاعت مخلوق قبول است اين آينه، توحيدنشان است بدانيد گنجينه‌ی ايمان و امان است بدانيد افضل زهمه خلق جهان است بدانيد او گلشن سرسبز جنان است بدانيد هركس كه جدا شد زعلي اهل جهيم است آگاه ازاين حرف، خداوند عليم است اسلام جز او قافله سالار ندارد دين غيرِ علي يار و مددكار ندارد هركس به ولاي علی اقرار ندارد باگلشن فردوس سر و كار ندارد سرچشمه‌ی عشق و شرف و نور غدير است بی‌بهره زمهرش به صف حشر، فقير است آن‌روز دل از زمزمه خاموش نمی‌شد غم با دل پُرشوق، هم‌آغوش نمی‌شد گرخاطره‌ی عشق فراموش نمی‌شد امروز دل خلق پرُاز جوش نمی‌شد افسوس كه پيمانه‌ی پيمان بشكستند باغصب خلافت به خلافت بنشستند باآنكه علي جان نبي و دم هستي است باآنكه دلش آينه‌ی مَحرم هستي است با آنكه شب و روز علي در غم هستي است مظلوم‌ترین رهبر اين عالم هستي است گفتند اگرچه به همه‌خَلق امير است آغاز غريبیِ علی، روز غدير است بنويس«وفائي»كه علي چشمه‌ی نور است انوار ولايش شجر وادي طور است او مظهر الطاف خداوند غفور است در حشر مرا مِهر علي برگ عبور است جز او به صف حشر، مرا هم‌نفسی نيست غيراز علی وآل علی دادرسی نيست 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا این‌گونه بار آورد کلاف شعر دارم، سال‌ها کارم غزل‌بافی‌ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی‌ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی... نوشتم شمس...، دیدم گنبدش زیباتر از آن است نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی‌داند علی نادیده می‌بیند، علی ننوشته می‌خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را ** کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی... گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی.... ...به چشم حاجیان شور تماشا می‌رسید آن‌روز کنار برکه‌ای دریا به دریا می‌رسید آن‌روز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس‌ها حبس شد...، در سینه‌ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر‌ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می‌گفتند: آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود: بسم الله، ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می‌کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت می‌کنم آری تفاوت در میان حق و باطل چیست، معلوم است؟ بدون این خبر اسلام کامل نیست، مفهوم است؟ نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان‌ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رونمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست شهادت می‌دهم جز او امیرالمؤمنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی‌ها الهی که بسوزد پنبه‌ی در گوش بعضی‌ها پیمبر گفت: آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته‌ام بار سفر دیگر وصیت می‌کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عُقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد...، الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی... جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی... ...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دل‌ها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به‌دست‌آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغِ جراحی‌ست اگر خون ریخت، درمان کرد، اعجازش یداللهی ست عوالم را ببین، آتش علی، دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته... علی هرگز نمی‌بندد به روی هیچ کس دَر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
طبع رمیده‌ شعر را به ناگزیر می‌کشد خیال تشنه‌کام را، سوی کویر می‌کشد به هم زند سراب را، به هر مسیر می‌کشد تشنه کند تو را سپس سمت غدیر می‌کشد که در غدیر، مصطفی ناز امیر می‌کشد نقش دو آفتاب را چه بی نظیر می‌کشد علی که بام خانه‌اش عرش به زیر می‌کشد شبانه روی دوش خود بار فقیر می‌کشد به جود خود نشان دهد صراط مستقیم را کرم کند فقیر را، اسیر را، یتیم را رسیده از سوی خدا امر سروشِ مصطفی گشوده پرده‌ای خدایِ پرده پوش مصطفی بار رسالتِ رُسل نهد به دوشِ مصطفی آب بقاءِ دین شده چشمه‌ی نوش مصطفی ببین به مدح مرتضی جوش و خروش مصطفی نگاه شوق فاطمه ربوده هوش مصطفی لنگر آسمان زده تکیه به دوش مصطفی نغمه‌ی یاعلی علی، رسد به گوش مصطفی علی که وصف شأن او خدا به لافتی کند به بازی یتیم‌ها قامت خود دوتا کند علی که در دلش به جز خوف خدا قدم نزد تیغ به جز رضای حق، به ذات حق قسم نزد سر از تمام کفر زد، ز قدر خویش دم نزد چو ضرب دست مرتضی، عرب نزد، عجم نزد کسی چنان «امینی» از غربت او قلم نزد به بام عدل هیچ‌کس چنان علی علم نزد ستم کشید و دست خود به حربه‌ی ستم نزد مجمع اهل فتنه را ز مصلحت به هم نزد قسم به حق نمی‌شود مدیح او رقم شود اگر بِحار جوهر و درخت‌ها قلم شود علی‌ست جان احمد و دار و ندار فاطمه مظهر علم ایزد و صبر و قرار فاطمه علی‌ست صبح روشنی به روزگار فاطمه چنان ستاره می‌دمد به شام تار فاطمه علی‌ست آن گلی که شد باغ و بهار فاطمه رسد به اوج خویش تا رسد کنار فاطمه فاطمه یار حیدر و علی‌ست یار فاطمه هستی خویش را کند علی نثار فاطمه فاطمه نیز جان خود هدیه به مرتضی کند اهل مدینه را به یاری از علی صدا کند علی که هست ماسوا به صبر و حلم سائلش زمان ندیده لحظه‌ای ز کردگار غافلش عِلمِ تمام انبیا قطره‌ای از فضائلش ملائک‌اند مُحرم صدق و صفای منزلش ذکر خداست در سرش، نور خداست در دلش قهر کند به دشمنان، مِهر کند به قاتلش اگر چه پیش چشم او شرر گرفت حاصلش اگر چه خورد بر زمین فرشته‌ای مقابلش علی صبور ماند و جمع فتنه را به هم نزد به حفظ جان مسلمین از انتقام دم نزد 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
نه تنها من، نه تنها تو، نه تنها آن‌که دین دارد که عالم هر چه دارد از امیرالمومنین دارد بگو در چنته‌ی خود هر چه دارد رو کند، اما مگر دنیا چه خیری جز علی در آستین دارد؟ بگو موسی، بگو عیسی، بگو آدم، بگو خاتم... که هرچه انبیا دارند امام المتقین دارد خودش گفته‌ست مخلوق است، اگرنه باورم این بود که اوصافی شبیه ذات رب‌العالمین دارد ید الله و لسان الله و عین الله و وجه الله کدام انسان در این دنیا صفاتی این‌چنین دارد؟ بخوان آیاتی از نهج البلاغه، کاملاً پیداست که او هم یک کلامُ‌اللهِ اعجازآفرین دارد زمانی که به پیغمبر تمام قوم شک کردند فقط حیدر، فقط حیدر، فقط حیدر یقین دارد خدا را شکر حیدر هست... عیدُالله اکبر هست پیمبر خاطرش تخت است از اینکه جانشین دارد بگو با یار و با اغیار، غیر از حیدر کرّار ردای جانشینی را نه آن دارد، نه این دارد حکومت بر شما کمتر از آب بینی بز بود زمانی که علی اشراف بر عرش برین دارد تمام کهکشان می‌چرخد آری روی انگشتی که هر چه خواهی انگشتر برای سائلین دارد چه حاجت دارد این مولا به انگشتر زمانی که رکاب عرش از یاقوت چشمانش نگین دارد از اشک چشم او یک قطره بر خاک نجف افتاد از آن اشک است آری، هر چه دُرّ این سرزمین دارد خدا بی‌شک برای شیعیان در جنت الاعلی از انگور ضریحش خوشه‌ خوشه دست‌چین دارد خدا را شکر هم کفوی برایش هست در عالم علی، خیرالبشر، خیر نساءِالعالمین دارد بگو تا سوره‌ی کوثر بخواند، تازه می‌فهمی چقدر این قاری قرآن صدایی دلنشین دارد... ... زبانم قاصر است اما حکایت همچنان باقی است به پایان آمد این دفتر، ولی نه! نقطه چین دارد... ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary