eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
709 عکس
48 ویدیو
100 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
نوری که بر افلاکیان گویی چو اختر بود پیچیده در زنجیر و غل، موسی بن جعفر بود تاریک تر از هر کجا، ایام بی پایان در شوره زار جهل و کین، تابان و گوهر بود روزی که دیدند جسم او ورد زبان ها شد باب الحوائج می‌شود آن کس که مضطر بود گر چه نحیف است جسم او وقتی که ظاهر شد از اینکه باشد بی کفن پیکر، که بهتر بود گر این مصیبت بر همه جانسوز و جانکاه است در پیش جدش این فقط یک بیت دفتر بود "آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره موسی بن جعفر بود" @ghararenokary
هر پاره سنگی در دِلِ دریا که گوهر نیست بیچاره آن چشمی که از داغ شما تر نیست زندان عقول ناقص این اهل دنیا بود زندان مکانی هست که موسی ابن جعفر نیست حتی زن بد کاره هم ایمان به او آورد تا صورتش را دید فهمید او ستمگر نیست هر، روزه اش با تازیانه می شود افطار در قعر زندان های هارون چیز بهتر نیست؟ زنجیر ها با شوق جسمش را بغل کردند آنقدر که جایی برای بوسه دیگر نیست خورشید را بر تخته ای کوتاه می بردند تابوت او دست کم از زنجیر و خنجر نیست در روز عاشورا برای اشک ثارالله قطعا دلیلی بهتر از لبخند اصغر نیست در آن هیاهو یک مسیحی گفت: ای مردم! این جسم خونین جسم فرزند پیمبر نیست؟ اسلام را در روز روشن زیر پا بردند شاید گُمان کردند در گودال مادر نیست زینب نگاهی کرد سوی علقمه وقتی می خواست در محمل رَوَد اما برادر نیست @ghararenokary
خدا از ما نگیرد منت باب‌الحوائج را غمِ او روضه‌ی او صحبت باب‌الحوائج را سر هر روضه‌ای که گریه کردم سفره‌ای دیدم خدا از ما نگیرد هیأت باب‌الحوائج را سرِ راهش گرفتم کاسه‌ام را کاسه‌ام پُر کرد گدا باید بداند عادت باب‌الحوائج را کریمان چشم بر راه‌اند چیزِ کم نباید خواست خدا پاینده دارد دولت باب‌الحوائج را  از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست اگر این خانه دارد برکت باب‌الحوائج را سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد خدا را شکر دارم حضرت باب‌الحوائج را برای قُرب لازم بود اگر ما سجده‌ای کردیم نگیرید از سرِ ما عزت باب‌الحوائج را وصیت کرده‌ام آنروز بگذارند بر چشمم کنارِ مُهرِ تربت ، تربت باب‌الحوائج را تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم نمی‌دانیم اما قیمت باب‌الحوائج را ** خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت نگاهِ دخترِ بی طاقت باب‌الحوائج را سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس می‌کرد یقینا زیر پایش قامت باب‌الحوائج را سیه چال آنقدر تاریک  زهرا هم نمی‌بیند  کبودی‌های روی صورت باب‌الحوائج را برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را حرامی کم نموده زحمت باب‌الحوائج را دعاکن زیر این زنجیرها شلاق‌ها غُل‌ها نبیند دختر او حالت باب‌الحوائج را نمی‌شد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود کسی زخمی نموده غیرت باب‌الحوائج را به روی تخته‌ای اُفتاده گِردش چار حمال است، اما شُکر نمی‌بیند رضایش غارت باب‌الحوائج را شاعر: @ghararenokary
یا مظلوم تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده به روی پهلوی تو چند جای پا مانده نفس کشیده‌ای و بند آمده نَفَست به سینه‌ات چقدَر استخوان، رها مانده خدا کند تو دگر مثل فاطمه نشوی خدای، رحم کند بر تنِ بجا مانده به سجده می‌روی و مثل بید می‌لرزی قیام کن که تسلّای ربّنا مانده به‌فرض‌هم‌که‌خودت ازجهان،خلاص‌شوی هنوز، غربتِ معصومه و رضا مانده کمی اگر غُل و زنجیرها امان بدهد صدا هنوز در این اشکِ بیصدا مانده دوباره روضۀ جانسوز پنج تن داری بخوان که روضۀ مکشوفِ کربلا مانده بخوان که شمر، نشسته به سینه‌ای خسته اگرچه سینه شکسته ولی صدا مانده به التماسِ صدای حسین، یا زینب! برو حرم که غم گوشواره‌ها مانده  حمید رمی @ghararenokary
یا موسی ابن جعفر شکر آن ربی که نعمت داد بر ما این چنین با دعای مادر و لطف امیرالمومنین شد تمام دلخوشی مردم ایران زمین سفره موسی بن جعفر، سفره ام البنین بارها دیدیم ‌وقتی کار غم بالا گرفت دست ما را روضه ی باب الحوائج ها گرفت سهم ایران لطف ِ موسای بنی الزهرا شده مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده تشنگی یعنی چه وقتی یار ما دریا شده هر در بسته به روی مردم ما وا شده غیر آقا از کسی عزت نمی خواهیم ما جز ولیعهدش ، ولی نعمت نمی خواهیم ما چشم بد از این همه آقایی ات ، آقا به دور از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور هر چه گردد ، عزتت آقا دو چندان می شود `یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود” غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن مرا غیر عشقت فارغ ِ از هر هیاهو کن مرا کن مرا آزاد از من ، بنده او کن مرا مثل آن بدکاره از این رو به آن رو کن مرا نوکرت از دست رفت آقا کمک ! آقا دخیل حضرت موسا مسیح ِ کاظمینی ها دخیل حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد باز هم زنجیر با هارون تبانی می کند بی قرارت کینه ی سندی ِ جانی می کند لال گردد ؛ باز دارد بد دهانی می کند یاس را سیلی دوباره ارغوانی می کند بی هوا زد ، بی هوا زد ، بی هوا زد بی هوا دم گرفتی زیر لب ، یا فاطمه ، یا مجتبی تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت ، آه آه بوی زهرا پر شده در قتلگاهت ، آه آه اشک خون ریزد لبت ، از آه آهت ، آه آه با عبا گیرد نگهبان اشتباهت ، آه آه خوب شد معصومه جانت ، نیمه جانی ات ندید غرق زخم و غرق خون و قد کمانی ات ندید بعد تو اینجا سر پیراهنت دعوا که نیست جسم تو بر جسر بغداد است زیر پا که نیست ساق مرضوض ِ تو کار ِ نعل مرکب ها که نیست حرفی از آوارگی ِ طفل بی بابا که نیست بعد تو سیلی جواب ِ دیده گریان نبود گوش شیطان کر ، زنی بر ناقه ی عریان نبود محمد حسین رحیمیان @ghararenokary
هرکس که "یا باب الحوائج" را صدا کرده موسی بن جعفر حاجت او را روا کرده غیر از خدا که شان او را خوب میداند هرکس که مدحی گفته در حقش جفا کرده در شان او نازل شده "والکاظمین الغیظ" موسای کاظم جای نفرین هم دعا کرده هر بی حیایی که به آقا بی حیایی کرد با دیدن روی خوش آقا حیا کرده با دوستان خود نمی دانم چه خواهد کرد وقتی که قرض دشمنش را هم ادا کرده* در کنج زندان نیست او در وادی طور است اینجا کلیم الله خلوت با خدا کرده با او زنی در سجده افتاده در این زندان یعنی زلیخایی به یوسف اقتدا کرده از کهکشان او گرفتند اخترانش را این چند وقت اصلا ندیده دخترانش را @ghararenokary
مشکل گشای کارها باب الحوائج ذکر توسّل های ما باب الحوائج دارد هوای شیعه را باب الحوایج پیوسته می گوییم «یا باب الحوائج» پر می کشد دل های ما تا کاظمینش امشب عجب دارد تماشا کاظمینش عیسای اهل البیت موسای کلیم است مانند بابایش کریم ابن الکریم است بین دعاهایش غریبه هم سهیم است بابای سلطان خراسان از قدیم است دارد دمی مثل مسیحا کظم غیظش عبد خدا می سازد او با کظم غیظش از هر بلایی شیعه ها را حفظ کرده زیر عبای خویش ما را حفظ کرده در سینه اش علم خدا را حفظ کرده اعجازهای انبیا را حفظ کرده با یک نگاهش زیر و رو شد بُشر حافی مجذوب حُسن خُلق او شد بُشر حافی آری وقار او وقار دیگری بود اکسیر علم او عیار دیگری بود هر احتجاجش افتخار دیگری بود تیغ کلامش ذوالفقار دیگری بود مانند زینب، عمّه اش، مرد سخن بود در هر سؤالی پاسخش دندان شکن بود آقای ما در کنج زندان چارده سال محروم از خورشید تابان چارده سال آزرده، زخمی، مو پریشان چارده سال مثل هزاران سال بود آن چارده سال «خلّصنی یارب» گفتنش از حد گذشته پیداست در زندان به آقا بد گذشته @ghararenokary
یا باب الحوائج من آن خورشید پنهانم که پشت ابر زندانم زآهم شعله ور هستم ز اشکم غرق بارانم نه یار و همدمی دارم نه غمخوار غمی دارم نه حتی سایه ای را که کنار خویش بنشانم اگر دلتنگ و دلگیرم چنان محبوس زنجیرم نمی آید به دست من دگر چاک گریبانم دمام ذکر من گشته خلصنی ای خدا من شده این حلقه های سلسله تسبیح دستانم شبیه غنچه ای در خود شدم جمع از غل و زنجیر نمی آید دمی بیرون سرم از روی دامانم به سان باغ پاییزی نمانده ازتنم چیزی شبیه مادرم زهرا شبح در جامه ای مانم اذان صبح من گریه اذان مغربم شلاق به وقت شرعی آه است افطاری که مهمانم از این دشنام زندانبان شده مویم سپید از غم فشارغیرت از مویم کشیده شیره ی جانم چه سنگین است دستانش نمی بیند دگر چشمم که گویا سیلی او دوخت مژگان را به مژگانم به روی تخته ی یک در مرا تشییع می کردند نشد جمعیتی غیر از غبار ره پریشانم مرا در کوچه و بازار امام الرافضین خواندند تنم فریاد اما زد مسلمانان مسلمانم شبیه آن اسیران که به آن ها خارجی گفتند به یاد کوچه و بازار آن ها روضه می خوانم موسی علیمرادی @ghararenokary
خلّصنی یاالله کنج زندان بلا پیر شدم خسته از این غل و زنجیر شدم دیگه از زندگیم سیر شدم خلّصنی یاالله همه تنم زخون رنگ شده برا معصومه دلم تنگ شده برا معصومه دلم تنگ شده زیر غل جامعه/ شکسته استخون پام منم مثه مادرم / مرگم و از خدا میخوام یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ...... خلّصنی یاالله سلسله به گردنم جا انداخت تازیونه منو از پا انداخت باز من و به یاد زهرا انداخت خلّصنی یاالله بر رخم جای کبودی مونده جای دست این یهودی مونده جای دست این یهودی مونده سیلی و شلاق او / سفره افطارمه کاش دیگه ناسزا نگه / به مادرم فاطمه یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ....... خلّصنی یاالله مونسم فقط غل و زنجیره این سیه چال چقد دلگیره به خدا هی نفسم میگیره خلّصنی یاالله دیگه موقع دعا می‌افتم با صورت روی خاکا می‌افتم هی به یاد کربلا می‌افتم قعر سیه چال کجا/ گودی گودال کجا این تن بی حال کجا/ آن تن پامال کجا وای حسین به کربلا وای حسین به کربلا ...... @ghararenokary
4_5816564244925123327.mp3
1.11M
سبک شور،خلصنی یا الله
بیا حضرت زهرا       بیا به شهر بغداد که فرزند غریبت      ز زندان شده آزاد واویلا... نگشته احترامی     بر آن پیکر اطهر تنش با غل و زنجیر     به روی تخته ی در واویلا... نشانه های زنجیر     به دست و گردن اوست که آثار شکنجه      چو لاله بر تن اوست واویلا.... به زندان دم آخر     که از نفس فتاده به لبهای شریفش     کسی آب  نداده @ghararenokary
نه پسری نه دختری، نه سایه بالا سری میون زندون بلا، می میرم از خون جگری روخاک سیاچال، سرم رو می زارم به جز کند و زنجیر ، انیسی ندارم اسیرم، بین این سیاهی الهی، خلصنی الهی .............. همه تنم شده کبود، از دست نامرد یهود یکی نبود بهش بگه، آخه گناه من چی بود باتازیونه ای کاش، بزنه من رو بی حد ولی به مادر من ، نزنه حرفای بد ندارم، غیر ازتو پناهی الهی، خلصنی الهی ............... خوب که ندید دختر من، رو تخته در پیکر من خوب که جلوی بچه هام، نرفت رو نیزه سر من کفن قیمتی شد، به جسم من اینجا ولی بی کفن موند، تن حسین زهرا برهنه، کسی ندیده شاهی الهی، خلصنی الهی @ghararenokary
4_5816564244925123294.mp3
1.1M
سبک زمینه،نه دختری نه پسری
حالا که نهادم به روی خاک سرم را ای کاش ببینم گل روی پسرم را باشد به روی لب    پیوسته دعایم کاید ز مدینه      یک لحظه رضایم آه و واویلا 4 .................... جان بر لب من آمده معصومه کجایی تا بهر پدر گریه و زاری بنمایی این دل به هوای     دیدار تو باشد من رفتم و دست    حق یار تو باشد ..................... گر چه دل زندان و شب و نافله سخت است بیش از همه اما اثر سلسله سخت است اندازه ندارد      این غربت و اندوه زنجیر گواه است     ساقم شده مجروح ...................... آید به سیه چال عدو وقت مناجات با سیلی و شلاق ستم بهر ملاقات این جسم ضعیف و     این دشمن بی رحم گردیده خدایا        پا تا سر من زخم ...................... کی دیده امامی تنش از جور زمانه بر تخته رود دست به دست شانه به شانه نشنیده کس اینسان     رنج و محنی را بین غل و زنجیر        تشییع تنی را ...................... گر چه به قفس بی پر و بی بال شدم من کی تشنه اسیر ته گودال شدم من با دیده گریان     گویم به دو صد آه لا یوم کیومک      یا اباعبدالله @ghararenokary
میون زندونمو     نفس بُریدم خدا لحظه های آخرم  برس به دادم رضا توو غُل و زنجیرمو  شکسته بال و پرم یه جای سالم دیگه  نمونده روو پیکرم روزه ام و  وای از غصه ها افطارم شد تازیوونه ها وای غریبم آه غریبم ....... خدا می دونه پُر از   کبودیه دست و پام برای معصومه ام   دیده به راهه چشام سِندیه ملعون مُدام  زخم زبون میزنه با سیلی و با لگد    چه بی امون میزنه بین غربت قلبم خون شده حال و احوالم محزوون شده وای غریبم آه غریبم ...... توو اوج دلواپسی    یادِ غم کربلام تشنه ام و فکر اون   تشنه لب قتلگام شهیدی که از جفا  شد هدف نیزه ها افتاده بود روی خاک جلو چشِ عمه ها این دَم آخر با شور و شین گریونم واسه جدّم حسین وای حسینم آه حسینم @ghararenokary
4_5816564244925123378.mp3
1.11M
سبک زمینه و شور،میون زندنمو..
دوباره رزقمون زياده، ديگه از اين نميشه بهتر خدا گذاشته روزيمونو، توو سفره هاى موسى بن جعفر آه،خاك حرم تو روى چشَم آه،به خاطر تو نفس مى كشم آه،آرزومه كاظمينى بشم آه، بيمه ى تو كردم اين بدنو آه،تو مى گيرى دست سينه زنو آه،بده آقا حاجتاى منو رد غل و زنجيرا،روى بدنت افتاد        من زندونى دنيام،تو زندونى بغداد اى واى،آه و واويلا ........ با اينكه تو قبله ى عشقه، تموم اهل آسمونى بگو بهم برا چى آقا، معذب فى قعر سجونى آه،خون دل از چشات اومده آه،چى به سر ساق پات اومده آه،فاطمه برا عزات اومده آه،دل تو خون از زمونه شده آه،روضه ى تو مادرونه شده آه،روزى تو تازيونه شده اسمترو رضاى تو، تا دم مى گيره امشب        با گريه ى معصومه،گريه ام مى گيره امشب اى واى،آه و واويلا ...... دوباره موقع وداع و،دوباره موسم عزا شد به سرزنان شدم كه امشب،سيا به تن امام رضا شد آه،آقاى ما ديده داغ پدر آه،يه  كبوترى و بى بال و پر آه،دارن ميارن رو تخته در آه،ديگه ساعت جدايى شده آه،دوباره دل عاشورايى شده آه،گريز ما كربلايى شده با اينكه برا بابات،هفت تا كفن آوردند          اما ز تن جدت،اون پيرهنم بردند اى واى،ابى عبدالله @ghararenokary
4_5816564244925123380.mp3
2.09M
سبک زمینه،دوباره رزقمون زیاده..
از نفس‌از نوا افتادم / کُنج‌مطموره‌هاافتادم منوازبس‌شکنجه‌دادن/  دیگه‌ازدست‌وپاافتادم نمیتونم‌بلندشم‌از جام /  غُل‌وزنجیره‌به‌دست‌وپام از‌عدوبسکه‌سیلی‌خوردم/ دیگه‌سویی‌نداره‌چشمام شبیه‌مادرم/ زخمیه‌پیکرم /عَبامه بسترم امان امان امان وارث‌کربلام/ شبیه‌عمه‌هام/ کبوده‌سرتاپام امان امان امان سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- صورتم‌مثل‌گُل‌پژمُرده/ خاطرم‌شدمُدام‌آزُرده کی‌دیده‌روزه‌داری‌جُزمن/ جای‌افطاری‌سیلی‌خُورده غم‌ودردوبلا پیرم‌کرد/ اونکه‌گفت‌ناسزا‌پیرم‌کرد شاهدم‌قطره‌های‌اشکام/ روضه‌ی‌کربلا‌پیرم‌کرد منو یهودیا/ میزدن‌از جفا/ با تازیانه ها خدا خدا خدا جدّمو بی‌هوا /زدن‌حرامیا /بانیزه ازقفا خدا خدا خدا سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- تو دلِ‌قتلگاه‌غوغابود /سر رویِ‌زانوی‌ِزهرابود زیر بارون تیرونیزه/ یه‌تن بی‌رمق پیدابود آه‌زینب‌به‌آسمان‌میرفت/ شمر‌می‌آمد‌وسنان‌میرفت بدنش‌مانده‌بوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت یه‌عدّه‌اومدن/ توفکرغارتن /شدعریان‌بدن حسین حسین حسین عزیزِ‌ مادرم /تشنه‌ی پرپرم /شهید بی‌سرم حسین حسین حسین سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- @ghararenokary
4_5816564244925123382.mp3
1.21M
سبک شور، از نفس از نوا...
شهادت امام کاظم(ع) نوحه سلام ای عزیز عالمین سلام ای امیر کاظمین دل اهل عالم ازغمت پرازماتم است و شور و شین یا باب الحوایج نورچشم حیدر صلی الله علیک یاموسی ابن جعفر       یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر غمه عالمه توی نگات پراز اشکه هردوتا چشات زهجران دختر و پسر یه بغضی نشسته توو صدات درکنج زندان بلا پربسته ای از زنده بودنت تودگر خسته ای      یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر بمیرم چی اومده سرت کبوده تموم پیکرت یهودی پست بی حیا می گفت ناسزا به مادرت ازغم مادرت جان تو بر لب است ذکر روز و شبت خلصنی یارب است         یاباب الحوایج یاموسی ابن جعفر درسته که دوری ازوطن نشد پیکرتو بی کفن بمیرم برای جدتو که شد سرجدا و پاره تن دردل آن زندان گرچه خواندی قرآن برلب و دندانت کس نزد خیزران           یاحسین یاحسین ابوذر رییس میرزایی(بهار) @ghararenokary
155.1K
سبک نوحه
💠زمینه شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع)  💠 جواز نوکری دلی که ، میگیره کنج زندون تو دنیا ، غم میخوره فراوون می مونه ؛ به انتظار فردا ، پریشون روزا هم براش یه شام تاره یه گوشه ای تو زندون سر روی خاک میذاره همیشه این حاجت اسیره که اخرش یه جوری دق کنه و بمیره خوش به حال و روزِ اون  کبوتری که همش به حال پروازه صید تو دام صیاد هی  دلش میگیره باید با این غصه بسازه "یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان" بند دوم دوباره وقت عزا رسیده تو قلبم هوای غم پیچیده آقامون شد از بلای دنیا خمیده تو زندون بودی عذاب کشیدی برات بمیرم آقا از کسی خیر ندیدی ولی باز تشنه نرفتی از حال شبیه عشق زهرا نشد تن تو پامال وای خرابه حالت اون نگاه سردت به آسمونه ای مولا چی سرتو اومد داغ تو آقاجون نشسته توی این دلها "یابن زهرا یابن حیدر یا ابالسلطان" بند سوم میگیره،دلم تو این سیاه چال می میرم،بس که زدم پروبال خداییش،چیا کشیده جدم،تو گودال می بینم عمه ی دل شکسته با حال زار و خسته به روی تل نشسته باقدی کمون داره می بینه که شمر به روی سینه با خنجری می شینه آه دیگه تو زندون با خوندن قرآن لبام که خیزرون نخورده وای دیگه یهودی آه دختر من رو توو مجلس شراب نبرده "یابن الزهرا یابن حیدر اباعبدالله" (بند اول) (بند دوم) (بند سوم) @bahar110yaali @ghararenokary