eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
705 عکس
48 ویدیو
100 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا علی بن الحسین از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده ✍ @dobeity_robaey @ghararenokary
(ع) 💕💖 «روز جوان » 🔸واعظ:🎤 حجت الاسلام سید رضا 🔸بامداحی🎤 حاج سید علی 🗓دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ ⏰ساعت ۲۰ 🔺۲۰متری شهید مطهری،کوچه۳۸، 🕌حسینیه هیئت. 🔹پایان مراسم سفره اطعام ساده هیئت برقرار خواهد بود. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ ⬇️به جمع ما بپیوندید⬇️ 🌐https://eitaa.com/joinchat/3414294530C034cb9946e ➰➰➰➰➰ @ghararenokary
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بارگزاری سرودها و اشعار ولادت حضرت مهدی عج @ghararenokary
قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش قسم به خاک..، به آن کوه‌های بی جنبش قسم به شعله‌ی خورشید، وقت هر تابش دلیل خلقت ربّانی جهان آمد بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت دمی که پرده گرفتی ز چهره‌ات..، شب رفت به یُمن طَلعَت رویِ تو می‌کنم خیرات به آخرین سحرِ آلِ صُبح‌دم صلوات نسیم، عطر تو را هر کجاست، می‌جوید تو آن گُلی که زمانِ بهار می‌روید خوشا مشامِ تَری که «وصال» می‌بوید به قول خواجه‌ی شیرازمان که می‌گوید: «به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد به یارِ یک‌جهتِ حق‌گزارِ ما نرسد» چه یوسفی‌ست که هجرش کشیدنی باشد! غم فراق ظهورت چشیدنی باشد چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد علی علیِ لب تو شنیدنی باشد به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، می‌چسبد نجف کنار تو زائر شویم می‌چسبد نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی برای قبله‌ی توحیدیان نماز، تویی دری که سمت خداوند گشته باز، تویی قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی به کعبه تکیه بده صبح روز سروری‌ات سرم فدای دم ذوالفقار حیدری‌ات تمام می‌شود این هجر ناتمام آقا به احترام تو دنیا کند قیام آقا فقیر سفره‌ی تو می‌شوم مدام آقا کریم زاده‌ی نسل حسن، سلام؛ آقا شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست نگاه آبیِ تو بی کرانه‌ی دریاست فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست محبت تو شبیه محبت زهراست شبیه فاطمه پُر دامنه است شوکت تو چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم ای آخرین جریانِ چهارده معصوم عزیزِ فاطمه‌جانِ چهارده معصوم تویی که منتقم خون فاطمه هستی به داستان خداوند، خاتمه هستی برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد مسیح، ذکر تو را بُرد..، کور بینا شد خلیل با مدد تو بلای بت‌ها شد ولایت تو عصایی به دست موسی شد شروع نقطه‌ی توحید هر قیام، تویی رسول‌های اولوالعزم را امام تویی به شعله می‌کشدم آن غم شب‌افروزم شبیه شمع، سحرهای هجر می‌سوزم هنوز چشم به فصل وصال می‌دوزم تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم نوید آمدن تو پیام امّید است برای شیعه زمان ظهور تو..، عید است برای قفل ظهورت، کلید بودم کاش میان لشکر عشق‌ات، شهید بودم کاش منم همان که به یارش رسید بودم کاش شبیه شیخِ مفیدت، مفید بودم کاش چقدر دل به هوس‌ها سپرد نوکر تو به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو برای دفع بلا هر زمان که لازم هست به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست هنوز سینه‌ی سنگین من مقاوم هست میان شاهرگم خون حاج قاسم هست اگرچه رفت علمدار..، این علم برجاست به روی شانه‌ی ما بیرق خدا بالاست چه سال‌ها که بدون تو بی بهار گذشت چه هفته‌ها که به ما در فراق یار گذشت چه روز‌ها که به این عاشق تو زار گذشت تمام جمعه‌ی عمرم در انتظار گذشت بس است دوریِ از ما..، بس است..، خسته شدیم به فاطمه قسم آقا..، بس است..، خسته شدیم برای بُردَن نام خوش‌ات دهان برسان لبی بساز برایم سپس زبان برسان به دست سینه‌زنِ‌ من کمی توان برسان مرا به کرببلای «حسین جان» برسان تو را به جان رقیه..، مخواه غم باشم فقط اجازه بده اربعین حرم باشم چقدر آه کشیدی ز دست این اقبال غروب روز دهم طبق سُنَّت هرسال شنیده‌ایم..، تو دیدی چه شد در آن گودال... همان دمی که ز گریه تو می‌روی از حال؛ بهم زند اثر ناله‌ی تو هیئت را حسین می‌کِشی و می‌کُشی جماعت را رسید نیمه‌ی شعبان..، دلم پُر آشوب است نگاه کن به دلی کز گناه معیوب است چقدر گریه به پای فراق مطلوب است مرا سحر برسانی به جمکران..، خوب است میان مسجد تو روضه‌ای به پا بکنیم برای مشک علمدار، گریه‌ها بکنیم خبر رسید به ایمان، ستون دین افتاد وقارِ بیرق شاهَنشَهی زمین افتاد امید تشنگیِ خیمه در کمین افتاد بلند‌مرتبه سقّا ز صدر زین افتاد کسی که چشم ندارد..، کمین خورَد سخت است کسی که دست ندارد..، زمین خورد سخت است @ghararenokary
کرامت پیشه‌ای بی مِثل و بی مانند می‌آید که باران تا ابد پشت سرش یک بند می‌آید کسی که نسل او را می‌شناسد، خوب می‌داند که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می‌آید همان تیغی که برقش می‌شکافد قلب ظلمت را همان دستی که ما را می‌دهد پیوند می‌آید همه تقویم‌ها را گشته‌ام، میلادی و هجری نمی‌داند کسی او چندِ چندِ چند می‌آید جهان می‌ایستد با هرچه دارد روبروی او زمان می‌ایستد، بوی خوش اسفند می‌آید ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله علی را گرچه بعضی بر نمی‌تابند، می‌آید بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب‌ها برای بیعت با او نمی‌آیند، می‌آید برای یک سلام ساده تمرین کرده‌ام عمری ولی می‌دانم آخر هم زبانم بند می‌آید بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می‌آید به در می‌گویم این را تا که شاید بشنود دیوار به پهلوی کبود مادرم سوگند... می‌آید @ghararenokary
نام تو دوان کرده به پایت قدمم را یاد تو روان کرده دوباره قلمم را با چشم کرم کاش که بسیار ببینی ناچیزی این عرض ارادات کمم را هرچند که از برکت میلاد تو شادم پنهان نتوانم کنم انگار غمم را گفتند که یار آمده، بایست که امشب پیدا کنم و سجده بر آرم صنمم را با اینکه قسم خورده‌ام از باده ننوشم واجب شده تا بشکنم امشب قسمم را گل در بر و می در کف و معشوق به کام است در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است ای آمدنت مژده میلاد سحرها خورشیدی و نور است پیامت به قمرها ای جان جهان جان دو عالم به فدایت باید که بیفتند به پاهای تو سرها قنداقه ات از عرش زمین آمد و دیدند آنقدر ملک آمده بسته است گذرها قرآن خدایی تو و در حال نزولی پس شب شب قدر است به فتوای خبرها دیگر گره ی کار کسی بسته نماند باز است به شکرانه ی نامت همه درها دنیای خزان دیده! بهار آمده امشب عطر قدم حضرت یار آمده امشب در حال و هوای شب بارانی هر سال گرم است سر من به چراغانی هر سال در کوچه خیابان دلم ریسه کشیدم دعوت کنمت تا که به مهمانی هرسال با شبنم اشکم سر راهت گل نرگس گل کاشته ام من به گلستانی هر سال پاداش غزل های من این است بیایی یک مرتبه در جشن غزلخوانی هر سال هم خنده به لب دارم و هم اشک به چشمم حالا منم و بی سر و سامانی هرسال می خندم و با دیده ای از عاطفه جاری می خوانمت ای حضرت باران بهاری آزاد کن این روح زبان بسته ی تن را تا بال ببخشی غزل خسته ی من را بگذار که باز از تو بگوییم و بخوانیم بگذار به وصف تو برانیم سخن را بارانی و بر راه تو چشمان کویر است زینت بده با سرو قد خویش چمن را ای سامره دلتنگ مناجات شب تو مرهم شوی ای کاش دل تنگ وطن را خون از غم هجر تو دل سنگ عقیق است ای نصر من الله! تو دریاب یمن را ای نصر من الله! که فتح تو قریب است برگرد که در غیبت تو شیعه غریب است چندیست که قلب همگان بی ضربان است با تو نفس باد صبا مشک فشان است در حنجره ات داد علی اکبر لیلاست برگرد مؤذن! که دگر وقت اذان است بنگر به تمنای وصال تو یگانه اشک غمت از هر مژه چون سیل، روان است ای خسرو خوبان تو به فکر همه هستی هرچند گدای تو فقط در پی نان است زخم است دوتا پلک تو از گریه به جدت گرچه سبب اشک تو یک قد کمان است ای خسرو خوبان نظری سوی گدا کن باز آ و نصیبم سفر کرب و بلا کن در خانه نشستیم و به یادت ننشستیم گاهی سر سجاده دعاگوی تو هستیم از ترس بلا‌ دست به دامان شماییم در عافیت اما همه پیمانه به دستیم تو بند زدی قلب ترک خوردهٔ ما را ما قلب تو را در همهٔ عمر شکستیم بر غیر تو خود را نسپردیم سپردیم دل را به همه جز تو نبستیم که بستیم با این همه ای داروی درد همه عالم حالا به امیدی سر راه تو نشستیم ای آنکه به هر درد دوایی و شفایی دنیای بلاییم همه، کاش بیایی ✍ @ghararenokary
امشب خدا بر خاک؛ باران هدیه داده بر ظلمتِ دل، ماهِ تابان هدیه داده خورشید روشن کرده در جشن تولد در مجلسِ آیینه بندان...هدیه داده تفسیر کرده آیهٔ پنجِ قصص* را حُسنِ ختام آورده، قرآن هدیه داده از نسلِ کعبه رونمایی کرده امشب عیسی برایش مُرده و جان هدیه داده یوسف خبر آورده این را که خداوند بر کلبهٔ احزان، گلستان هدیه داده آمد همان نوری که در آغوشِ نرجس(س) بر بینوایانِ جهان، نان هدیه داده امشب امام ِ عسکری(ع)شد میزبان و یک کربلا بر هر چه مهمان هدیه داده در سامرا خیلِ أطبّا صف کشیدند آقا به اهلِ درد؛ درمان هدیه داده در جمکران دل برده از ادیانِ دیگر بر کربلا خیلِ مسلمان هدیه داده عرشِ برین بر اهلِ عالم یک امام ِ فوقِ ملائک، فوقِ انسان هدیه داده افلاک؛ ذکرِ یاأباصالح(عج) گرفته بر خاکیان خیرِ فراوان هدیه داده! * ﴿وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ﴾ سورهٔ مبارکهٔ القصص، آیهٔ۵ ترجمه آیه: و ما اراده داریم بر آنان که در زمین مستضعف شدند، منّت گذاری و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم. ✍ @ghararenokary
شب میلادت نشستم سر راه هیچ کسی منو نخواس، شما بخواه واسه تو که حاضری، کمه یه جشن پیش تو اما زیاده یه گناه وقتی که گذر از این محل کنی غصه‌هامو به خوشی بدل کنی راس میگن که تو بابای امتی باباجون! میشه منو بغل کنی؟ اینکه واسم تو عزیزی، راضی‌ام تو طبیبی، به مریضی راضی‌ام چجوری دلیل لبخند تو شم؟ تو واسم اشک نریزی راضی‌ام بی تو من عبادتم ریا شه چی؟ عاشقیم اگر که ادعا شه چی؟ چی می‌شه ولادتت ببینمت؟ ساله دیگه عاشقت نباشه چی؟؟ گمونم بسته شده دعای من گره افتاده به کربلای من امشب آقا کربلا رفتی، میشه ببوسی شیش گوشه رو بجای من؟ به آقا بگو دلم تنگه براش کاش که عاشقش براش بمیره، کاش... شبا تب می‌کنم از داغ غمش روزامو میگذرونم با روضه‌هاش ** از هجوم نیزه‌ها نمیگذرم از سه شعبه به خدا نمیگذرم شده از تیر یا نیزه بگذرم ولی از سنگ و عصا نمیگذرم پیراشون حلقه زدن دور و برش زدنش تا نفسای آخرش سرشو وقتی حسابی تشنه شد بریدن جلو چشای مادرش... ✍ @ghararenokary
شبی خمارِ غزل گرم گفتگو بودیم به وجد و شور و نشاط و به های‌وهو بودیم مدام در طلب باده و سبو بودیم تمام مستی شب را به جستجو بودیم ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد کسی می‌آید و فردا شروع خواهد شد شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد ((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند)) امین وحی خدا با خودش خبر آورد خبر برای وصی پیامبر آورد که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد جمال مهدویش آنچنان که پیغمبر ز هیبتش چه بگوییم، وارث حیدر زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد و زیر سایه‌ی او اعتکاف خواهد کرد و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد بخوان که حضرت صاحب به راه می‌افتد که حق می‌آید و باطل به چاه می‌افتد ببخش کوچه‌ی ما را که مثل میکده است گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است تمام حسرت ما جمعه‌ی نیامده است دخیل بسته‌ی این نیمه‌های شعبانیم به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم @ghararenokary
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده‌ست مشتریِ پا به قرص بازارش همان که چهره‌ی او نور فاطمی دارد کنار گونه‌ی خود خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی‌اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی‌اش سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا امید آخر دنیا خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله‌ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا کجاست خانه‌ی تو گرفته است دل تنگ ما بهانه‌ی تو تو آخرین پسر خانواده‌ی ماهی تو آبروی زمینی، بقیة اللهی... ✍ @ghararenokary
عشق رختی‌ست که بر قامت جان دوخته‌ایم این متاعی‌ست که جان داده و نفروخته‌ایم ترس از فقر و نداری دو جهان در ما نیست عشق رزقی‌ست که تا آخرت اندوخته‌ایم عشق مشقی‌ست که هرشب بنویسیم علی عشق درسی‌ست کز آن زیستن آموخته‌ایم عشق یعنی علی و آل علی دیگر هیچ شعله‌ی هستی از این عشق بر افروخته‌ایم یازده بار علی بعد علی آمده است یازده مرتبه از عشق علی سوخته‌ایم گرچه در هردوجهان عشق به معنای علی‌ست آخرین عشق از این سلسه لیلای علی‌ست او همانیست که جا در دل ایمان دارد عاشق عاقل و دیوانه فراوان دارد او همانیست که از آل علی دل برده جان زهراست که جا در دل جانان دارد گرکه شانه بکشد سیل بَلاکش ریزد سر هر زلف خمش حلقه‌ی رندان دارد هر که رفته به تماشای نگاهش گفته جای چشمش به خدا مصحف قرآن دارد او همانی‌ست که هر چند ندیدند او را یک جهان آن قد و بالاش مسلمان دارد خبرِ آمدنت را که ملائک دادند همه ازشوق تو بر سجده‌ی شکر افتادند خبر آمد گل بی خار به دنیا آمد عاشقان حضرت دلدار به دنیا آمد کُلُّهم نور نبی‌اند پسرهای علی آخرین احمد مختار به دنیا آمد یازه زاده‌ی زهرا همه شیرند و کنون آخرین حیدر کرار به دنیا آمد گرحسین بن علی سبط نبی شیرین است او حسینی‌ست که نُه بار به دنیا آمد سیزده کعبه به دور سر او می‌گردند نقطه‌ی مرکز پرگار به دنیا آمد اینکه از عشق رخش عشق به فریاد آمد مهدی ماست که با حُسن خداداد آمد عطر نرگس شدی و نیست از این بو خوش‌تر حلقه‌ی دام بلا نیست از این مو خوش‌تر سوی چشمان شما کعبه به پا کرده نماز قبله‌ای نیست به والله از این سو خوش‌تر نه غلط گفته هر آنکس که بهشتت گفته کِی بهشت است به اندازه این رو خوش‌تر گر که دیوان غزل مدح تو گوید نشود از دوبیتی که نوشتی به دو ابرو خوش‌تر روی لب‌های تو انگار سلیل است روان هست از آب بقا، کوثر این جو خوش‌تر جان فدای لب تو باد که در دیده‌ی مست چمن آرای جهان خوش‌تر از این غنچه نبست نَقل کردند که تو هیبت طاها داری نَقل کردند که تو عصمت زهرا داری بی گمان پشت ندارد زره‌ات چون حیدر نَقل کردند که تو قدرت مولا داری دشمنت هر که شود، قبر خودش را کنده همه جا پر شده که دیده‌ی سقا داری گر رجزخوان بشوی اهل زمین می‌لرزند این نشانی‌ست که از اکبر لیلا داری تو خودت یک تنِ یک کرببلایی آقا این مرامی‌ست که از زینب کبری داری ای گل سر سبد عرشِ خدا، یا مولا جان زهرا قسمت می‌دهم آقا که بیا ✍ @ghararenokary
باز قدسی‌نفسان زمزمه‌پرداز شدند به سوی سامره آماده‌ی پرواز شدند چهره‌ها با گل لبخند و شعف باز شدند بلبلانِ چمنِ حُسن در آواز شدند   نورشادی به زمین و به فلک موج زند از فلک تا به زمین فوج ملک موج زند باز هم شاهد غیبی به شهود آمده است پیک شادی به سلام و به درود آمده است چه وجودی است که اکنون به وجود آمده است این خبر چیست که جبریل فرود آمده است  محشری گشت به پا گر که قیامت کردند همـه در هاله‌ای از نور اقـامت کردند نوری از بیت ولایت شده پیدا امشب که از او گشته جهان غرق تجلا امشب همه عالم شده چون وادی سینا امشب مات از این نور بُوَد دیده‌ی موسی امشب عشق پرسید چرا همهمه برپا شده است همه گفتند که مهدی‌ست هویدا شده است برهمه خلق جهان خیر کثیر آمده است سوره‌ی نور خداوندِ قدیر آمده است به محمد، به علی، باز نظیر آمده است هاشمیون همه را ماه منیر آمده است او بُوَد جنت ما، کعبه‌ی ما، مقصد ما خال رخساره‌ی او شد حجرالاسود ما هستی از یُمن قدومش ز غم آزاد بُوَد خُرم از جلوه‌ی او گلشن ایجاد بُوَد این همان وعده‌ی موعود و خداداد بُوَد هرکه شد منتظر مَقدم او شاد بُوَد آری ای اهل ولا موسم دیدار شده آیت نَصــرُ مِــنَ الله پــدیــدار شده غرق آیات مبین است رخ رخشانش شب‌نشینان سماوات همه حیرانش عرشیان مات ز قدر و شرف و ایمانش کرده در عرشِ خداوند سه شب مهمانش در سماوات کنون فصل گل و هم عهدی‌ست میزبان خالق و مهمان عزیزش مهدی‌ست خیز کز مقدم مولا همگی بنده شویم همچو گل‌ها ز نسیم سحری زنده شویم پیرو مکتب آن دولت پاینده شویم نکند روز وصالش همه شرمنده شویم دل او را همــه با پیــروی‌اش گرم کنیم همه در محضر اوئیم، از او شرم کنیم همه گویند «وفایی» گل توحید کجاست مروه پرسید کجا کعبه بپرسید کجاست آن دل‌انگیزترین مایه‌ی امید کجاست آفتاب دل زهرا گل خورشید کجاست کاش ما را ز وفا ره به حضورش بدهند عیدی ما همه را حکم ظهورش بدهند ✍ @ghararenokary
ای طلوع صبحدم نور دگر آورده‌ای آفتابی بهتر از شمس و قمر آورده‌ای شاهدی از جان و دل محبوبتر آورده‌ای یا که وجه الله بر اهل نظر آورده‌ای مُصلح کل، حجّت ثانی عشر آورده‌ای مهدی موعود کز خلق خدا او را سلام آسمان امشب چه سیمای تو روحانی شده دامنت چون قلب نرگس پاک و نورانی شده سینه‌ات لبریز از انوار ربّانی شده صحنه‌هایت روضۀ سر سبز رضوانی شده ماه با لبخند، گرم نور افشانی شده تا طلوع صبح دور سامره گردد مدام ای زمین آغوشِ جان بگشا که جانان است این سامره تطهیر کن خود را که قرآن است این آسمان در بر بگیرش یک جهان جان است این سیزده معصوم را روح است و ریحان است این قلب قرآن، هستی دین، رُکن ایمان است این خود امام و یازده آباء معصومش امام ای ز آوای تو قرآن مفتخر قرآن بخوان ای دمت از فیض عیسی خوب‌تر قرآن بخوان ای شده پروانه‌ات مرغ سحر قرآن بخوان ای یگانه مصلح کلّ بشر قرآن بخوان ای نوایت خوشتر از جان، بر پدر قرآن بخوان تا ببوسد لعل لب‌های تو را با احترام سامره جان شد که این نوزاد جانان من است نرجس پاکیزه دامان گفت ریحان من است عسکری بوسید لب‌هایش که قرآن من است عیسی مریم به وجد آمد که این جان من است شب ندا در داد این ماه فروزان من است صبح گفتا از زمین تابید خورشیدم به بام پاک جسم و پاک جان و پاک باب و پاک مام سرو قد، گل‌چهره، شورانگیز لب، شیرین کلام کبریایی جاه و احمد طینت و حیدر مقام فاطمی خو، مجتبایی حلم، ثارالله قیام مو کمند و ابرویش شمشیر و مژگانش سهام تا که اش گردد شکار و تا که اش افتد به دام کعبه می‌خندد که آغاز ظهورش در من است مکّه می‌بالد که آثار عبورش در من است کوفه می‌نازد که تشریف حضورش در من است کربلا گوید که اشک و سوز و شورش در من است دل ندا در داد کاین خورشید نورش در من است جان به طوف مهد او چون زائر بیت الحرام دُرّ دندان پیمبر انتظارش می‌کشد صورت خونین حیدر انتظارش می‌کشد سینۀ مجروح مادر انتظارش می‌کشد مجتبی با سوز دیگر انتظارش می‌کشد زخم ثارالله به پیکر انتظارش می‌کشد تا نیاید او، نیابد زخم قرآن التیام ای ز پشت ابر غیبت خلق را خورشید و نور ای فروغت کرده پیش از خلقتِ عالَم ظهور ای وجودت غایب و خَلق جهانت در حضور یابن کوثر، یابن طاها، یابن یاسین، یابن طور تو به ما نزدیک‌تر از مایی و ما از تو دور ما ز تو اعمی و تو پیداتر از ماه تمام باغبانا بار دیگر در گلستان باز گرد یوسفا از چاه کنعان سوی کنعان باز گرد موسیا بر کشتن فرعون و هامان باز گرد عیسییا تا جان دهی بر جسم بی جان باز گرد احمدا بر یاری اسلام و قرآن باز گرد حیدرا در دست تو زیباست تیغ انتقام ای وصالت آرزوی دوستان، هجران بس است ای بباغ آفرینش باغبان، هجران بس است ماه کنعان، آفتاب مصر جان، هجران بس است سیّدی الغوث الغوث الامان، هجران بس است مصلح کل، مهدی صاحب زمان، هجران بس است تا به کی "میثم" بریزد بی تو خون دل به جام ✍ استاد @ghararenokary
دل رمیده حوالی آستانه ی اوست تمام دلخوشی ام جشن شادیانه ی اوست ترانه ی لب من از غزل ترانه ی اوست " رواق منظر چشم من آشیانه ی اوست " "اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی ست زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی ست " ستاره های درخشان به جلوه آمده اند شبیه ماه فروزان به جلوه آمده اند بسان یوسف کنعان به جلوه آمده اند " اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند " " کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد به دلپذیری نقش نگار ما نرسد" پیمبران اولوالعزم بی گمان جمع اند کنار اهل زمین، اهل آسمان جمع اند به شوق آمدن صاحب الزمان جمع اند " حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند " " وان یکاد بخوانید و در فراز کنید معاشران، گره از زلف یار باز کنید " برای عرض ارادت به ساحت نرگس رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس عزیز عسگری و جان حضرت نرگس نظر به چهره ی ماهش عبادت نرگس حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات به شادی دل مهدی و مادرش وقار و شأنِ سلیمان، شرافت یعقوب نگاه رحمت نوح و تحمل ایّوب مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب تمام نور محمد به چهره اش پیداست چکیده ای ز تمام پیمبران خداست شبیه پرچم در حال اهتزاز آمد امیر مُطلَقِ از خلق بی نیاز آمد علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد قسم به تیغ دو دم فارس الحجاز آمد ز نسل احمد مختار و رونوشت علی‌ست سرشت مهدی کرار از سرشت علی‌ست شعور جاری در هر شعار اباصالح بهانه ی غزلی ماندگار اباصالح پر از جلال و شکوه و وقار اباصالح ترانه ام صد و سی و سه بار اباصالح قسم به هر گره ابرویش که حساس است چقدر خَلقاً و خُلقاً شبیه عباس است نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند به خوبی اش همه ی شهر اعتراف کند به زیر سایه ی الطافش اعتکاف کند میان عرش، مَلَک دور او طواف کند همیشه از سر دلتنگی اند محتاجش فرشته ها همه چشم انتظار معراجش قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست " سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست " دمی که صحبت یار است صحبت از " من " نیست سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست خدا کند که بیابم نشانِ مهدی را نشان دهم به همه دوستان مهدی را به عالمی ندهم قرص نان مهدی را دوباره زنده کنم گفتمان مهدی را ز جور جعفر کذاب هایمان فریاد که سال های پیاپی ظهور عقب افتاد نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود بیان محکم گفتارمان عوض نشود مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود نظام و نحوه‌ی پیکارمان عوض نشود به غیر میل شهادت نبوده در دل مان مسیر ماست مسیر امام راحل مان قسم به کرببلا حریّت فروشی نیست وفا و غیرت و انسانیت فروشی نیست ولایت و شرف و امنیت فروشی نیست به خون نوشته شد این مملکت فروشی نیست هنوز مشی شهیدان‌مان به خاطر هست بقای نهضت ایران گران تمام شده‌ست یگانه منجی عالم که حق ضمیمه ی اوست و شیعه تشنه ی یک نَظرَةً رَحیمه ی اوست وجب وجب وطن ما هماره بیمه ی اوست زمانه منتظر دولت کریمه ی اوست گره گشایی در مشکلات با مهدی ست نوای شیعه ی مظلوم ذکر یا مهدی ست ✍ @ghararenokary
دل شکسته شد شب اجابت دعا بیا نیازهای کهنه را عطا کند خدا بیا به دستهای ملتمس شبیه یک گدا بیا مرو به سمت دیگری به این طرف کجا؟ بیا دل از هوای مهر این و آن رها نما بیا که دردها به میکده فقط شود دوا بیا نسیم صبح می‌وزد ز کوچه‌های آشنا گمان کنم که می‌رسد صدای پای آشنا به انتظار مقدم گره‌گشای آشنا نشسته بیقرار و دل غمین گدای آشنا گوش بده دمی دلا به این صدای آشنا بگیر با ملائکه تو هم دم بیا بیا قلم گرفت شاعری نوشت می‌رسد کسی غزل نویس ماهری نوشت می‌رسد کسی دم سحر مسافری نوشت می‌رسد کسی به کوچه مرد عابری نوشت می‌رسد کسی زن شکسته خاطری نوشت می‌رسد کسی نگار بی بدیل را ز دل بزن صدا بیا بگیر تیر ذکر و هر چه خواستی هدف بزن دست توسلی به سوی میر لو کشف بزن پیاله‌ای ز دُردِ خم تا نشدی تلف بزن به حکم من حرام نیست به پای یار دف بزن نثار مقدم امیر عاشقانه کف بزن به بزم مستی و جنون دگر مکن حیا بیا شب است و باز دلشده اسیر بی‌قراریم قلم به کف گرفته‌ام بیا برای یاریم ز هر چه غیر یاد تو نگاه کن که عاریم دوباره بر لبم تویی ترانه‌ی بهاریم به عشق بوسه بر لب مطهرت قناریم نوای استغاثه ی اسیرِ مبتلا بیا تمام مشکلات را لبت شکست می‌دهد شراره‌ی حجیم را تبت شکست می‌دهد شب سیاه ظلم را شبت شکست می‌دهد سپاه کفر را که مذهبت شکست می‌دهد بنای شرک را که مرکبت شکست می‌دهد به دست تو بنای عدل و دین شود به پا بیا به عشق پای بوسی است لب رکاب منتظر به شوق دست تو دعای مستجاب منتظر کنار صالحان تو منِ خراب منتظر بیا تمام فلسفه، قلم کتاب منتظر شبیه چشم فاطمه ابوتراب منتظر جواب ذکر یارب کمیل مرتضی بیا سلام عشق فاطمه سلام سوره‌ی خدا سلام کعبه‌ی کرم سلام قبله‌ی دعا سلام دافع البلا سلام سایه‌ی صفا سلام عدل منتظر سلام حق مرتضی سلام غربت حسن سلام اشک کربلا قسم به خشکی لب شهید کربلا بیا تو انتهای غربت شهید فاطمیه‌ای تو آخرین ستاره‌ی امید فاطمیه‌ای طلوع کن غروب غم که عید فاطمیه‌ای تو روضه‌خوان گریه‌ی شدید فاطمیه‌ای تو جمعه‌ی عزیز سر رسید فاطمیه‌ای صدای ناله می‌رسد میان کوچه‌ها بیا تو بانی هزار ساله‌ی غم محرّمی تمام صبح و شامِ سال... همدم محرمی همیشه فکر اعتلای پرچم محرمی صفای ذکر و زمزمه تو زمزم محرمی تو انتظارنامه‌ی منظم محرمی نوای گرم حنجر ذبیح مِن قفا بیا خوشا دلی که با نگاه نافذت شکار شد و خوشتر آن که از فراق یار بیقرار شد خوشا کسی که دائماً ملازم نگار شد خوشا سری که در مسیر راه تو غبار شد خوشا خسی که بر لب عبای تو سوار شد شکسته دل نشسته‌ام خراب و بی نوا بیا گدا برای دیدن تو انتظار می‌کشد نوای العجل ز عمق قلب زار می‌کشد ترانه...؟ نه که در هوای تو هوار می‌کشد غم تو عاقبت مرا به پای دار می‌کشد خوشا کسی که درد را به عشق یار می‌کشد مراد اسمه دوا، و ذکرُه شفاء بیا ندارم از ملامت کسی به جز تو واهمه نوشتم این سروده را به سوز و اشک و زمزمه به اصل حرف تا رسم گذشتم از مقدمه قسم به آن دمی که می‌روی به سمت علقمه قسم به لحظه‌ای که می‌روی بقیع فاطمه به "مجتبی" عنایتی به جان*مجتبی* بیا ✍ @ghararenokary
4_5778376689969008449.mp3
2.58M
بیعت با تو خیلی شیرینه بازم دس‌به‌سینه می‌ایستم من جز پیروی از تو آقا کار دیگه‌ای بلد نیستم جشن بهاره فاطمه داره عیدی میاره میگه ماشاالله به مهدیِ زهرا ای جانم عجب صلابتی ای جانم عجب ابهتی چشم دشمن تو کور بشه ای جانم چه قد و قامتی ای جانم مهدیِ فاطمه .......... داره میرسه آهای مردم فصل بی‌نظیرِ هم‌عهدی بالا میره پرچم شیعه با دست حیدریِ مهدی می‌وزه طوفان سخت و خروشان وقتی تو ای جان رجز می‌خونی صاحب‌الزمونی تکبیر سپاهتو ببین تیغت قاتل منافقین حک کردی رو سربند و زره یا حیدر امیرالمومنین ای جانم مهدیِ فاطمه .......... دشمن مبهوت حضور تو می‌فهمه که آخرِ کاره پشتت قاسم و علی‌اکبر پیشت عباس علمداره شیعۀ مولا پای تو آقا شبیه زهرا میاد تُو میدون دنیا میشه حیرون ایرانی عجب لشکریه حق با حیدر و حیدریه صهیونیست اینو خوب می‌دونه فتح ما بازم خیبریه ای جانم مهدیِ فاطمه ✍ @ghararenokary
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایشالا که دنیا، دوباره زیبا شه زیارت روی، تو قسمت ما شه بیا و با قدم هات برگردون بهارو بیا و رو به را کن حال نوکرارو بیا و زیر و رو کن حال قلب مارو خیر لکم، یعنی شما ذکر قنوت هر شبم مهدی بیا مهدی بیا ............ ایشالا که ما هم، یه نوکرت باشیم وقت ظهور آقا، تو لشکرت باشیم بیا و زیر و رو کن کاخ ظالمینو بیا و زنده کن باز شرع و حکم و دینو بیا و بهترش کن حال این زمینو من نوکر و، آقا شما ذکر قنوت هر شبم مهدی بیا مهدی بیا ............ بهاره اون روزی، که تو بیای از را تو میشی فرمانده، پشت سرت عیسی میای و توی دستت تیغ ذوالفقاره میای و بارون عشق رو دل ها می باره بیا که دنیا غیر از تو منجی نداره یا سیدی، ای دل ربا ذکر قنوت هر شبم مهدی بیا مهدی بیا ✍ @ghararenokary
4_5866122253350997188.mp3
3.31M
ای منجی زمین و زمان و جهانیان مشتاق روی ماه تو خورشید آسمان تنها امید و گرمی دنیای ما تویی عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان ۲ اوج سخاوتی - صاحب کرامتی واسه کویر دل - بارون رحمتی (یا مهدی) ۲ ای حیدری نشان - ای عشق جاودان یا صاحب الزمان - الغوث و الامان (یا مهدی) ۲ برگرد و بشو قرار این دل بی سامون برگرد و نذا بشم توو این هیاهو حیرون برگرد و قشنگی رو به زندگی برگردون العجل یا مهدی ۴ ............. درهم بخر؛ محب خودت رو جدا نکن ما رو به غیر عشق خودت مبتلا نکن اینه تموم خواهش نوکر، الی الابد حالا که دست ما رو گرفتی رها نکن ۲ ای حجت و ولی - ای نور منجلی ذکر روی لبت - یا مرتضی علی (یا مهدی) ۲ ای رکن هر نماز - ای عشق دلنواز دنیا منتظره - یا فارس الحجاز (یا مهدی) ۲ برگرد و دوباره دین جدتو احیا کن برگرد و کلام وحی‌ و واسمون معنا کن برگرد و با ذکر حیدر دلا رو شیدا کن العجل یا مهدی ۴ ............. از خادمای حلقه به گوش تو جبرئیل مثل همیشه سائل دربارتم ببین بعد از دعا برای ظهور اینه حاجتم قسمت بشه زیارت اربابم اربعین ۲ ای شاه عالمین - ای وارث حسین کاشکی ببینمت - توو بین الحرمین (یا مهدی) ۲ ای اوج اقتدار - ای حیدری تبار توو دستای توئه - شمشیر ذوالفقار (یا مهدی) ۲ برگرد و درد تموم عالمو درمون کن برگرد و تموم دشمنامونو حیرون کن برگرد و یه کربلا ما رو ببر مهمون کن العجل یا مهدی ۴ شاعر و نغمه‌پرداز: حجت‌الاسلام @ghararenokary
بهاره لبها شده خندون دوباره دلها همه مشتاق یاره نرگس گل نرگس میاره امشب/ همه دلا بیقراره عاشق /تا دم سحر بیداره دستا/شو به دعا برمیداره یار شیعیان منتظرتن همه جهان دعای قنوت ما شده بیا بیا صاحب الزمان جواب: صاحب الزمان بیا بیا صاحب الزمان بند دوم: آقامه سایه ش رو سرم مستدامه حق میشه به دستش اقامه چون وارث یازده امامه والله /این آرزو از خدامه باشم/ تو زمان انتقامه اونکه / صاحب علم قیامه ای عزیزجان کی میشه جمال تو عیان مادرتو چشم به راهته بیا بیا صاحب الزمان بند سوم: سواره میادو تویه دست ذوالفقاره از قاتل مادر بیزاره از خاک تنشو درمیاره سیلی / روی صورتش میکاره آتیش/ میزنه به یک اشاره لبخند / میزنه حسن دوباره عشق بی کران بیقرارتن پیمبران مشتاق زیارت توایم بیا بیا صاحب الزمان ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
4_5879801466490719261.mp3
855.2K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•• @ghararenokary
گل ميريزن از جنت رو سرِ نرجس خاتون جبريل ميگرده دوره گهواره ي آقامون اي روح و روان و ضربان و هيجان و جانِ جانانم يا مهدي هم جانم و درمانم و قرآنم و ايمانم و ريحانم يا مهدي ااااي هستيه جانِ حسن ااااي روح و ريحانِ حسن اي منتقمه / شاهِ عالمين بده عيديه نوكرا رو بين الحرمين العجل يا مهدي رزق قشنگي دادي امساله نوكرهاتو اول سالم با تو آخرِ سالم با تو هفت سينمو من خلاصه كردم با يه جمله ي سلام آقا /اي جانم عيدي بده دلتنگ اذان حرمِ كرب و بلام آقا / اي جانم جااااان عشقِ حضرتِ قمر جااااان كن دمي به ما نظر اي جانِ جهان / صاحب الزمان آقا تويي فقط منتقمِ رقيه جان العجل يا مهدي دنيا نمي مونه اينجور ميبينيم اون روزي كه عالم ميگن يا حيدر صبح ظهور نزديكه…. آخر ميرسه منتقم حضرت زهرا به همين زودي اي جانم اون دو كافر و ميسپاره به حضرت سقا به همين زودي اي جانم اااااي ذكر كل نوكرا ياااا صاحب الزمان بيا آخر مياي و / آقا علني بدنِ نحسِ بعضيا رو آتيش ميزني العجل يا مهدي ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
4_5875297866863349028.mp3
836.6K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
حرف از دل و دلدار شده ای دل بیمار شده یوسف زهرا رسیده که گرمیه بازار شده مهتاب امشب خبر آورده نرجس خاتون قمر آورده چشم عالم ، امشب محو قرص ماهه فرزند علی تو راهه دنیا تشنه ی  ظهور بقیة الله این الحسن و این و الحسین و این ابناء الحسین ای ماه دل آرای من دلبر زیبای من تازه به یکن قدوم تو ، روشن دنیای من تا میخونه گذرم افتاد شور عشقت به سرم افتاد یابن الزهرا ، باقی مانده ی خدایی تو از نسل کربلایی از جنس خود حسین و علی و زهرایی این الحسن و ... ای مژده ی باران بیا صاحب ایران بیا دلبرم از سمت مرقد شاه خراسان بیا دیدم در خواب که طلوع کردی انشاالله که تو برگردی بر میگردی ، با سربند سرخ عباس تو دستات ذوالفقار و نقش رو نگین تو انگشتر تو یا زهراس این الحسن و ... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary
4_5875297866863349025.mp3
922.3K
🔺سبک شعر بالا ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @ghararenokary