✳️ آرزو داشت تا جایی که میشود شبیه امامش باشد
🔻 سرش را آورد بالا و اینبار با التماس و بغض خیره شد توی چشمهایم و گفت: «مامان جان! میدونید #شهادت داریم تا شهادت. دلم میخواد طوری شهید بشم که احتیاج به غسل نداشته باشم؛ مثل #امام_حسین بدنم بمونه روی زمین، زیر آفتاب. دعا میکنی برام؟»
🔸 نمیفهمیدم این بچه کجاها را میدید. غافلگیر شده بودم. من فوق فوقش دعا میکردم پسرم با شهادت عاقبتبهخیر بشود اما پسرم، فقط آن را نمیخواست؛ آرزو داشت تا آنجا که میشود، شبیه #امامش باشد.
📚 از کتاب #تنها_گریه_کن | روایت زندگی اشرفسادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان
📖 صفحات ۱۹۰ و ۱۹۱
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
📗 #کتاب_خوب_بخوانیم
┄┅┄┅ ❥🌷🕊🌷❥ ┅┄┅┄
@Gharargah_mehshekan
✳️ مذهب بدون موضع؟!
🔻 یاد گرفتهام و اعتقاد دارم که «#مذهب بدون #موضع» بهغایت درست و مستقیم که برود، به ترکستان میرسد! نمیشود به مفاهیمی چون #حق و #باطل باور داشته باشی و به پیرامون خودت #بیاعتنا بمانی.
📚 از کتاب #خاطرات_سفیر
👤 #نیلوفر_شادمهری
📗 #کتاب_خوب_بخوانیم
#️⃣ #جهاد_تبیین
📌 #رهبر_انقلاب: «هرکس از دستش کاری برای نصرت اسلام و نظام بر میآید حرام است که سکوت کند و کاری نکند.» (دیماه ۱۳۹۶)؛ راوی: آیتالله شبزندهدار
‼️ پ.ن: هر میزان مردم نسبت به #پیرامون خود حساستر شوند و #احساس_مسؤولیت کنند این ماجرا زودتر تمام میشود. هرکس هر میزان میتواند باید روشنگری کند. همه مسؤولیم. همه رسانهایم. همه پیامیم. فراموش نکنیم تا آخرین نفری که در حلقه ذهنی تروریستهای وطنی گرفتار است این #فتنه ادامه دارد.
┈┈••✾•☘️🌹☘️•✾••┈┈
@Gharargah_mehshekan
✳️ مثل کوه!
🔻 «المؤمنُ کالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکهُ الْعَواصِفُ.» در باب #ایمان گفتهاند: #مؤمن مانند #کوه است که هیچ باد تندی قدرت ندارد او را از جا حرکت بدهد. آن بادهای تند چیست؟ یک نفر را #محرومیت از جا تکان میدهد، دیگری را #رفاه از جا تکان میدهد:
💠 «وَمِنَ النّاسِ مَنْ یعْبُدُ اللهَ عَلی حَرْفٍ فَانْ اصابَهُ خَیرٌ اطْمَأنَّ بِهِ وَ انْ اصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةَ.» (حج، ۱۱)
‼️ قرآن میگوید بعضی از مردم راه #ایمان و #حق را تا وقتی میروند که #منافعشان هم در آن راه تأمین بشود، همین قدر که ضرر ببینند به آن پشت میکنند. اینها ایمان نیست!
👤 #شهید_مطهری
📚 از کتاب #سیری_در_سیره_نبوی
📖 ص ۷۰
📕 #کتاب_بخوانیم
📗 #کتاب_خوب_بخوانیم
@Gharargah_mehshekan
✳️ درست نبود لباسم را مرتب کنم!
🔻 بعد از نماز میخواستم حسین آقا را ببینم و دربارهٔ موقعیت منطقه و یک سری مسائل مربوط به اطلاعات و عملیات با هم صحبت کنیم. دنبالش فرستادم و داخل ستاد لشکر منتظرش ماندم. او در حالی که اورکتش را روی شانههایش انداخته بود وارد شد. معلوم بود که از نماز میآید و فرصت اینکه سر و وضعش را مرتب کند پیدا نکرده. در حالی که به او لبخند زدم، نگاه معنیداری به او انداختم. سریع از نگاهم همه چیز را فهمید و قبل از اینکه حرفی بزنم، گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم، درست نبود در مقابل بندهٔ او به سر و وضعم برسم!
📚 از کتاب #حسین_پسر_غلامحسین؛
🔺 خاطراتی از #شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
👤 راوی: سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی
❤️ #مثل_شهیدان_زندگی_کنیم
📘 #کتاب_خوب_بخوانیم
┈ •~❅❥🌷🕊🌷❥❅~•┈
@Gharargah_mehshekan