eitaa logo
قرارگاه قرآنی وجهادی امام حسن مجتبی علیه السلام
30.9هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
12.1هزار ویدیو
63 فایل
عزت و ذلت دست خداست #مجموعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی #موسسه خیریه امام حسن مجتبی #گروه جهادی شهید هاشمی #حسینیه شهید هاشمی #هییت رزمندگان اسلام منطقه سرآسیاب #دارالقرآن امام رئوف علی بن موسی الرضا علیه السلام #محله اسلامی شهیدهاشمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌ سُبْحانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ، وَ اللهُ أکبَرُ 🔹‌ می پرسید کودکان غزه چگونه زیر بارش بمبها نه میترسند ‌و نه تسلیم میشوند؟ با یاد خدا دل‌های کوچکشان اینگونه آرام می‌گیرد! 🔹‌ آنها نماد ایمان به خداوندند؛ نماد جهاد؛ نماد ایثار و شجاعت و مقاومت! 🔹‌ «آزاده » @gharargaheemamhasan1
⭕️ توییت صفحه ایران به عبری.🇮🇷 زمان رو به اتمام است..‌ ما قرار نیست تماشاچی جنایت های رژیم صهیونیستی باشیم!! @gharargageemamhasan1
♥️ دلم گرفتہ از این روزگار یا مهدے از این زمانہ‌ے بے اعتبار یا مهدے دوبارہ ڪردہ هوایت،مدد اباصالح دلے ڪہ بے تو ندارد قرار یا مهدے ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فوری تعداد ۲۰۰ نفر نیروی کار برای شرکت چای دبش آقا وخانم مورد نیاز است عزیزانی که جویای کار هستند مشخصات وشماره تماس خود را به آیدی زیر ارسال کنند 👇👇👇👇 @Hemat315_69 مجوعه فرهنگی اجتماعی شهید هاشمی
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺حماس ویدئویی از نیروهای نظامی خود در حال ارائه خدمات پزشکی به یک زندانی زن در غزه که در روز اول جنگ اسیر شده بود منتشر کرده است.
«شهادت، شوخی نیست! قلب آدمو بو می‌کنند بوی دنیا و تعلقاتش را داد رهایت می‌کنند. می‌گویند: برو درد بکش پخته شو منیّت‌ رو رها کن.» @gharargaheemamhasan1
◼️امام حسین علیه السلام فرمودند: ◾️اِنَّ سُكّانَ السَّمواتِ يَفْنُونَ وَاَهْلَ الاَْرْضِ يَمُوتُونَ وَجَمِيعُ الْبَرِيَّةِ لا يَبْقُونَ وَكُلَّ شَىْ ءٍ هالِكٌ اِلاّ وَجْهَهُ. ▪️امام حسين عليه السلام فرمود: آسمانيان فانى مى شوند و زمينيان مى ميرند، و همه آنها ناپايدارند و همه چيز از بين رفتنى است جـز خـــدا. 📚فتوح ابن اعثم، ج ۵، ص ۹۴ـ مقاتل الطالبيين، ص ۱۱۲ @gharargaheemamhasan1
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۲۴ دیگر نمیخواستم دنبال سعد آواره شوم.. که روی شانه سالمم تقلا میکردم بلکه بتوانم بنشینم.. و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم _فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون! طوری معصومانه تمنا میکردم.. که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود،خودش را بالای سرم رساند... کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدری اش را شکسته بود.. که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و عاشقانه نجوا کرد.. _هرچی تو بخوای! انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبه ای که بود، تصاحب عشقم را به رخش بکشد.. که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند _هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم! میفهمیدم دلواپسی های اهل این خانه به خصوص مصطفی عصبی اش کرده.. و من هم میخواستم ثابت کنم تنها عشق من سعد است.. که رو به همه از همسرم حمایت کردم _ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره! صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد،.. مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم.. که نگاهش را کوبید.. و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم _بخدا فردا برمیگردیم ایران! اشکهایم جگر سعد را آتش زده.. و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش اشکم را پاک کرد.. و رو به من به همه طعنه زد _فقط بخاطر تو میمونم عزیزم! سمیه از درماندگی ام... ادامه دارد.... @gharargaheemamhasan1