eitaa logo
قرارگاه‌حوزه حضرت زینب(س)‌‌کاشان🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸🇵🇸
614 دنبال‌کننده
23.1هزار عکس
4.1هزار ویدیو
179 فایل
#جهاد_تبیین، علاج پروپاگاندای دشمن علیه جمهوری اسلامی است.۱۴۰۱/۱۰/۱۹ اماما فقیه شدی افتخار نکردی _فیلسوف شدی افتخار نکردی _اما به بسیجی بودند افتخار کردی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم پارت_۸۷ دید گوشه ی اتاق نشسته و سرش را روی پاهایش گذاشته، نگاهش افتاد به سینی غذا که همان طور دست نخورده باقی مانده بود. داخل اتاق نشده برگشت، از این که او را در این حال می دید، دلش خون می شد، وارد اتاق خودشان شد، رو کرد به شوهرش، حاجی بچه مون داره نابود میشه. حاج رضا با اخمی که به چهره‌اش نشانده بود جواب داد: چشمش کور، چقدر بهش گفتم، پسر.... آدم باش، دنبال دختر مردم راه نیافت... این کارا آخر و عاقبت نداره ....حالا داره چوب همون روزا رو میخوره. _ حاجی الان وقت این حرف‌ها نیست، سعید خیلی وقته که عوض شده، میگم بریم دنبال مریم؟ _من روم نمیشه تو چشای سید کریم نگاه کنم، برم چی بگم بهش؟؟ _بالاخره ما بزرگتریم، نباید یه کاری بکنیم؟ تُنِ صدایش را بالا بُرد... _خانوم...بزرگترِ چی؟ بزرگترِ کی؟ خاک بر سر من که بزرگتر این پسرم. همین لحظه سعید وارد اتاق شد، در حالی که نگاهش پر از غم‌ بود، لب زد: حاج بابا....ارواح خاک آقاجون، این بار و برو. _ من برم نمیگن خودِ لَندِهورش کو؟؟ سرش را پایین انداخت، بابا من خجالت میکشم بیام، بگو روش نشد بیاد. _ پسر تا کِی قراره ما تاوانِ حماقت های تو رو بدیم؟ نگفتی زنت حامله است، یه وقت یه طوریش میشه؟ نه من نمیرم. روبه‌روی پدرش روی دو زانو نشست، بابا غلط کردم، فقط همین یه بار رو برو. _با اخم نگاهش کرد و نفسش را بیرون داد.... محبوبه خانوم با نگاهش به شوهرش التماس می کرد که کوتاه بیاید. رو کرد به حاج رضا، زنگ بزنم؟؟ _در حالی که هنوز با اخم به سعید نگاه می کرد، موافقتش را با سکوت اعلام کرد. ✍فاطمه سادات مروّج کپی ممنوع🚫
بسم الله الرحمن الرحیم پارت_۸۸ _محبوبه خانم، بی تعلل گوشی را برداشت و شماره ی خانه ی سید کریم را گرفت، تا رفتنشان را به آنجا به آنها خبر دهد. تلفن را که قطع کرد رو کرد به همسرش و گفت: طیبه خانم میگه سید کریم خونه نیست، اما تا یک ساعت دیگه میاد. حاج رضا سرش را تکان داد، خیلخوب، یک ساعت دیگه میریم. سعید از جا بلند شد، صورت پدرش را بوسید و به سمت اتاق خودشان رفت... در کمد مریم را باز کرد، یکی از لباسهایش را برداشت، به صورتش نزدیک کرد و بو کشید، دلش بد جور هوای عطر مریم را کرده بود، به یاد حرف مادربزرگ مرحومش افتاد که می گفت: هر کی از تبار سادات باشه ازش بوی بهشت استشمام میشه! راست می گفت مریمش بوی بهشت می داد، بوی بهشت... چشمش افتاد به آلبوم عروسیشان... از داخل کمد آن را برداشت... کف اتاق نشست، صفحه هایش را دانه دانه ورق زد و غرق شد در لحظه لحظه ی روزهای پشت سر گذاشته شان، سلول به سلول خاطره ها را لمس می کرد و غم نبودن او تا عمق جانش را می سوزاند. کاش می توانست، کاش رویِ نگاه کردن به چشمانِ سید کریم را داشت و خودش می رفت به دنبال مریم... ... ساعتی بود که پدر و مادرش راهی خانه ی سید کریم شده بودند. سعید هم در این فاصله حیاط بزرگشان را جارو زد و آب پاشی کرد. داشت برای آمدن مریم خانه را تمیز میکرد. دوشی گرفت، تیشرت آبی رنگی را که مریم برای تولدش خریده بود، به تن کرد‌. روبروی آینه ایستاد به چهره خودش خیره شد، موهای به همراه ریخته اش را شانه زد. به آشپزخانه رفت و ظرف‌های شامش را شست. ✍فاطمه سادات مروّج کپی ممنوع🚫
جلسه شورای پایگاه با موضوع هماهنگی و برنامه ریزی در خصوص نظارت ستادی و برنامه ریزی برنامه های هفته وحدت، هفته کتاب و کتابخوانی و سیزده آبان @Basijnews_kashan @gharargahesayberiii
برگزاری مراسم آغاز امامت حضرت مهدی با حضور حلقه صالحین و اعضای شورا🌺 همراه با مولودی خوانی خانم اسماعیل زاده🥀 🌸 @gharargahesayberiii
برگزاری مسابقات جذاب طناب کشی،طناب زنی،حلقه زنی،مسابقه والیبال ،مسابقه فوتسال ومسابقه بسکتبال با همکاری دهیار روستا محل برگزاری دبیرستان روستا @gharargahesayberiii
برپایی کارگاه آموزشی استحکام خانواده و همسرداری ❇️توسط سرکار خانم حیدریان ❇️برپایی حلقه صالحین توسط سرکار خانم آغاسی زاده @gharargahesayberiii ☀💠☀💠☀💠☀💠
ی پیشکسوت شهیدحاج حسین رفیعی موضوع : ✅برگزاری جلسه ی هفتگی قرائت قران بانوان بزرگ سال ومیانسال محل ✅به همراه برگزاری مراسم تاجگزاری امام زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ✅برگزاری نمازجماعت به امامت حجت الاسلام شیخ حسن خراط زاده ✅وپذیرایی وتوزیع نذری بین نمازگزاران مربی: سرکارخانم فاطمه رفیعی مکان:مسجدالرضا 📅زمان:شنبه @gharargahesayberiii
جشن امامت آقاصاحب الزمان(عج) خبر: جشن امامت آقاامام زمان (ع)توسط حلقه شهیدمحمدرضارحیمی باازحفظ خواندن ۴جزءوحتی حفظ نهج البلاغه ازحکمت۱تا۶ باحضورخانم تونئی ازنخبگان قرآنی وعلمی پایگاه وحتی ایشان ازفرهنگیان عزیزهستند 🥜🫖🫖🫖🍰🍰پذیرایی باچای وکیک وساندویچ سالادالویه ۲۳/۷/۱۴۰۰ @gharargahesayberiii