گودال میبرند که قربانی ات کنند
در تیرهای حرمله زندانی ات کنند
لب تشنه جان سپردی و این ابرهای تار
حسرت به دل شدند که بارانی ات کنند
#عاشورا #محرم 💔🥀
فرا رسیدن عاشورای حسینی تسلیت باد.🏴
...جهت عضویت درکانال تلگرام و ایتا قریه العباد 👇
http://eitaa.com/ghariat
🆔 @ghariat قریه العباد
#زینت_دوش_نبی📚
زیبایی های وجودی #امام_حسین صرفا به پرواز روحش در ظهر #عاشورا نیست. خیل عظیمی از ما امام حسین را تنها در اولین دهه از محرم می شناسیم و غیر از آن دیگر هیچ یاد و خاطره ای از حسین بن علی برایمان نمی ماند، اما این حسین "زینت دوش نبی" بوده است.
زندگانی سومین امام شیعیان سراسر درس و نکات اخلاقی است، از تولد تا شهادت. در کتاب " #زینت_دوش_نبی" آقای محمود سوری تلاش کرده است تا 120 داستانک زیبا از امام حسین (ع) به روایت اهل سنت را جمع آوری کند تا خورشید عالم و بزرگ مرد سوار بر کشتی نجات را هر چه بیشتر بشناسیم.
فــــرزندانت را به ناحق قطعه قطعه کردند...:
من مرد جنگم و مردان جنگی به سخت دلی معروف اند. کشتن و نالهی بر کشته شدن عزیزان، بسیار به چشم دیده ام. همیشه هم با خودم می گویم:
زن اند دیگر؛ بگذار سیر دل گریه کنند تا سبک شوند»، ولی انگار جنس وداع او فرق داشت؛ دوست و دشمن را که هیچ، تو بگو حیوانات و آسمان و زمین و حتی سنگ های دشت کربلا را به گریه واداشت. من و دیگرامیران لشکر نیز وقتی به خود آمدیم، دیدیم چونان مادر پسر زدست داده داریم گریه میکنیم و ضجه میزنیم؛
انگار نه انگار که عصر دیروز، خود ما اباعبدالله را به این شکل وحشیانه کشته ایم و بر بدنش اسب تازانده ایم. هیچ وقت از یادم نخواهد رفت، آن گاه که چشم زینب به پیکر غرق به خون برادر افتاد، با آهی جگرسوز لب به سخن گشود:
- وامحمدا! وامحمدا! این پیکر بی جان حسین توست که به صحرا افتاده و در خون خود تپیده و دست و پابریده است .
رابط فرهنگی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان نطنز
#زینت_دوش_نبی📚
زیبایی های وجودی #امام_حسین صرفا به پرواز روحش در ظهر #عاشورا نیست. خیل عظیمی از ما امام حسین را تنها در اولین دهه از محرم می شناسیم و غیر از آن دیگر هیچ یاد و خاطره ای از حسین بن علی برایمان نمی ماند، اما این حسین "زینت دوش نبی" بوده است.
زندگانی سومین امام شیعیان سراسر درس و نکات اخلاقی است، از تولد تا شهادت. در کتاب " #زینت_دوش_نبی" آقای محمود سوری تلاش کرده است تا 120 داستانک زیبا از امام حسین (ع) به روایت اهل سنت را جمع آوری کند تا خورشید عالم و بزرگ مرد سوار بر کشتی نجات را هر چه بیشتر بشناسیم.
فــــرزندانت را به ناحق قطعه قطعه کردند...:
من مرد جنگم و مردان جنگی به سخت دلی معروف اند. کشتن و نالهی بر کشته شدن عزیزان، بسیار به چشم دیده ام. همیشه هم با خودم می گویم:
زن اند دیگر؛ بگذار سیر دل گریه کنند تا سبک شوند»، ولی انگار جنس وداع او فرق داشت؛ دوست و دشمن را که هیچ، تو بگو حیوانات و آسمان و زمین و حتی سنگ های دشت کربلا را به گریه واداشت. من و دیگرامیران لشکر نیز وقتی به خود آمدیم، دیدیم چونان مادر پسر زدست داده داریم گریه میکنیم و ضجه میزنیم؛
انگار نه انگار که عصر دیروز، خود ما اباعبدالله را به این شکل وحشیانه کشته ایم و بر بدنش اسب تازانده ایم. هیچ وقت از یادم نخواهد رفت، آن گاه که چشم زینب به پیکر غرق به خون برادر افتاد، با آهی جگرسوز لب به سخن گشود:
- وامحمدا! وامحمدا! این پیکر بی جان حسین توست که به صحرا افتاده و در خون خود تپیده و دست و پابریده است .
رابط فرهنگی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان نطنز