eitaa logo
🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
1.8هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
224 ویدیو
56 فایل
https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2 #غریب_آشنا #اشعار_و_نغمات_آیینی_مناسبتی_وکاربردی با محرَّم زخم ما نان و نمک ها خورده است تا ابد از شور عاشورا نمک گیریم ما #محمد_مبشری جهت تبادل و ارتباط مستقیم با شاعر @mohammad_mobasheri313
مشاهده در ایتا
دانلود
چندی بُوَد بمحنت و غم خو گرفته ام از غصه سر به کُنده ی زانو گرفته ام بابا ببین که از اثر ضربت شلاق مزد رسالت تو به بازو گرفته ام پهلوی من شکست چنان از فشار در کز فرط درد دست به پهلو گرفته ام سیلی چنان بصورت من نقش بسته است از کودکان خویش چنین رو گرفته ام @gharibe_ashena_mobasheri313
محسن ای غنچه ی نشکفته ی من از ستم صید به خون خفته ی من تو مرا روح و روانی پسرم پرپر از باد خزانی پسرم دیده نگشوده بعالم بستی از غمت قلب مرا بشکستی جان فدا در راه داور کردی یاری ساقی کوثر کردی جان مادر بفدایت محسن عالمی سوخت برایت محسن عازم باغ جنان گشتی تو پرپر از باد خزان گشتی تو گوی با جد خود از راه وفا شرح اندوه و غم و درد مرا کی پدر جان ز جهان سیر شدم در جوانی ز غمت پیر شدم از ستم آندو بهم پیوستند پهلویم را ز ستم بشکستند سینه ای را که تو می بوسیدی همچنان غنچه گل بوئیدی شده سوراخ ز مسمار پدر از فشار در و دیوار پدر @gharibe_ashena_mobasheri313
در شهر غریبی مرا دیدی و رفتی از مردم این شهر چه رنجیدی و رفتی با بودن تو خانه من نور وصفا داشت این سفره شادی زچه برچیدی و رفتی کشتی تو علی را به خدا ای همه عمرم با دیدن تابوت چو خندیدی و رفتی مسمار در خانه مگر با تو چها کرد شب تا سحر از درد نخوابیدی و رفتی از زخم روی سینه خود شکوه نکردی مخفی زمن غمزده نالیدی و رفتی سوزد دل من بر تو که روی پسرت را یکبار ندیدی و نبوسیدی و رفتی بر صفحه تاریخ بگو تا بنویسند بوبکر و عمر را تو نبخشیدی و رفتی ٩ @gharibe_ashena_mobasheri313
تازیانه دنیامو ازم گرفت آتیش آرزوهامو ازم گرفت خدا لعنت کنه این مغیره رو مادر بچه هامو ازم گرفت @gharibe_ashena_mobasheri313
جزداغ تو،هیچ کس مرا پیر نکرد اینگونه،شکسته و زمین گیر نکرد کاری که غم تو کرد ، با سینۀ من شمشیر و سپاه و نیزه و تیر نکرد @gharibe_ashena_mobasheri313
دوباره توی فاطمیه چندتا شهید دارن میارن شهیدای گمنام همونایی که اسم ندارن ولی همه عالمو دارن باید بخونم از غم و درد از دل مادری که خونه همیشه با غصه گله داره از این زمونه از دوریه گلش میخونه رفتی و انگار نگفتی که یه مادری داری یه خواهر و برادری داری میمیرم ای جان مادر بیا نگا کن حال زارم رو رفتی و بردی هرچی دارم رو می میرم ابا عبدلله یا ثارالله ... ☑ سلام عزیز مهربونم خوش اومدی ای پسر م خیلی دیگه دیره رسیده فصل آخر من بیا بشین برابر من تموم دلخوشیه مادر عروسیه گل پسراشه میمیره وقتی که خبر ازش نداشته باشه همیشه غصه توو چشاشه حالا که هستی سفره عقدتو میچینم من کنار پیکرت میشینم من خوشحالم حالا که هستی برای تو عروسی میگیرم کنار پیکر تو میمیرم خوشحالم ابا عبدلله یا ثارالله... ☑ شدی تو حامی ولایت تا برسی به داد مولا شعار تو این بود منتقم سیلی زهرا(س) بیا آقا بقیه الله(عج) حالا کجایی که ببینی خونابه های پیرهن رو ناله های زهرا کشته شهید بی کفن رو یکی آروم کنه حسن رو این روزا مادر خورده تنش به تیزی مسمار مونده رو صورتش جای دیوار واویلا این روزا حیدر شبیه ابر غصه میباره دیگه علی شده یه بیچاره واویلا واویلا مادر یا حضرت زهرا... @gharibe_ashena_mobasheri313
تضمین غزل استاد سید رضا موید شوری‌ست در سرم که به لیلا نمی‌دهم دل را به دست عالم بالا نمی‌دهم این تحفه را به عرش معلّی نمی‌دهم "اشکی بوَد مرا که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریا نمی‌دهم" راهی‌ست راه عشق که باشد پر از نشیب باید مراقبت بنمایم ز هر فریب حاجت نباشدم به تمنای هر طبیب "گر لحظه‌ای وصال حبیبم شود نصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم" از کودکی مرید مریدان حضرتم از خادمان مخلص بیت ولایتم سرمست از حلاوت یک‌لحظه صحبتم "عمری بوَد که گوشه‌نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی‌دهم" در جان من محبت مولا نشسته است این رشته تا ابد به خدا ناگسسته است هرچند قلب من ز گناهان شکسته است "در سینه‌ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینۀ سَینا نمی‌دهم" دست طلب ز حُسن تمنا نمی‌کشم چشم از نگاه سرو دل‌آرا نمی‌کشم در بحر عشق منت صحرا نمی‌کشم "تا زنده‌ام ز درگه او پا نمی‌کشم دامان او ز دست تمنا نمی‌دهم" تا نوکر حسینی و دل‌بسته‌ی حسن ای دل فقط به محضر مولات رو بزن بیرون کن از خود آرزوی جنت عدن "سرمایۀ محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم" یک‌عمر می‌شود که دم شادی و عزا این عشق بوده در دل من مِهر جان‌فزا گفتم به خویش بابت این لطف؛ حَبّذا "گر مهروماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم" مهر علی و آل علی در سرشت ماست زیبا کننده‌ی همه اعمال زشت ماست خدمت به خاندان علی سرنوشت ماست "امروز بزم ماتم زهرا بهشت ماست این نقد را به نسیۀ فردا نمی‌دهم" دل را گره زدم به تماشای کربلا از کاظمین تا دم ایوان سامرا چشمم اسیر غربت آن گنبد طلا "در سایۀ رضایم و همسایۀ رضا این سایه را به سایۀ طوبی نمی‌دهم" @gharibe_ashena_mobasheri313
«شب تاریک و آسمان تاریک کفر آماده و امام غریب میروم خیمه خیمه میگردم دلم‌امشب گرفته است عجیب دیدی‌ای دل که آخر عمری جگرم سوخت بی قرار شدم شرّل فامیل بد اسیرم کرد پیش آقام شرمسار شدم از امان نامه قصدشان این بود که بلرزد تن زنان حرم کور خواندند من ابالفضلم جان عباس هست و جان حرم از همان وقت پیش چشم خیام شدم از شرم زار و جان بر لب باید الان وضو بسازم و بعد بروم دستبوسی زینب السلام علیک سیدتی! نوکرت آمده به دیدارت چه شده غصه میخوری خانم به فدای قدت علمدارت خادم اهل بیت بودن را مادرم عاشقانه یادم داد نوکری کردن تورا بی بی به تمام‌جهان نخواهم داد شب بیست و یکم که یادت هست پدرم بوسه‌ها بدستم داد گفت: زینب امانت است عباس دست‌های تورا به دستم داد من به قربان چشم‌های ترت سر عباس نذر معجر تو من میوفتم ز. اسب روی زمین تا نیوفتد به خاک پیکر تو میخورم چهارهزار تیر و سنان تا که یک سنگ از تو دور شود میدهم چشم‌های خود را تا چشم‌های غریبه کور شود دور من هلهله شود غم نیس دور باد از تو خنده‌ی اشرار سر من‌را عمود میشکند تا سرت نشکند سربازار» @gharibe_ashena_mobasheri313
تضمین غزل مرحوم استاد سیدرضا مؤید دارم حقيقتی که به رویا نمی‌دهم آن در ناب را به ثریا نمی‌دهم وآن را ز کف به موج بلایا نمی‌دهم اشکی بود مرا ، که به دنیا نمی‌دهم این است گوهری که به دریانمی‌دهم بر ما پیام آمده از جانب حبیب فرموده : تاشویم ، دعاگوی آن غریب شاید ز لطف خویش،اجابت کندمجیب گر لحظه ای وصال حبیبم شودنصیب آن لحظه را به عمر گوارا نمی‌دهم گر چه اسیر محنت اين شام ظلمتم در انتظار رؤیت آن صبح طلعتم از کودکی ، در آرزوی روی حضرتم عمری بود که گوشه نشین محبتم این گوشه رابه وسعت صحرانمی‌دهم فریاد ، جز به یاری مولا نمی کشم بر لوح سینه نقش جز اورا نمی کشم جز انتظار مهدی زهرا(عج) نمی کشم تا زنده ام، ز درگه او پا نمی کشم دامان او ز دست تمنا ، نمی دهم در باورم ولای ولی نقش بسته است درخاطرم فروغ جلی نقش بسته است دردیده ام رخی ازلی نقش بسته است درسینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم ازکفر وشرک و شبهه ،مبراست دین من شکر خدا ، که حب و تولاست دین من قلبم گواست، بغض و تبراست دین من سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم پیچیده ، عطر منتقم اش ، در دل فضا تا گیرد انتقام ، ز اعدای مرتضا از دشمنان فاطمه بیزارم و لذا گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا (س) نمی‌دهم ازآب وخاک لطف ومودت سرشت ماست جنت ،به یمن مهرعلی سرنوشت ماست بخشیده ، بامحبتش اعمال زشت ماست امروز ، بزم ماتم زهرا ، بهشت ماست این نقد را به نسیه ی فردا نمی دهم در دین مصطفایم و آیین مرتضا زهراست مادر من و ، چشمم به مجتبا دلداده ی حسینم و ، اولادش ، از وفا در سایه ی رضایم و ، همسایه ی رضا این سایه را به سایه ی طوبا نمی دهم شکرخدا ، که طبع ( زلال) است عایدم گرچه پر است دفتر شعر ، از قصایدم دلبسته ی به این غزل ناب سیدم من بنده ی امام زمانم ، ( مویدم ) هرگز ز دست ، دامن مولا نمی دهم علی اصغر مومن نیا ( زلال) ١۴۰۱/۸/۱۰ @gharibe_ashena_mobasheri313
مرو تو ای جان ، ز پیکر من بمان همیشه ، تو در بر من ز غصه مشکن ، صنوبر من شبیه شمعی ، به منظر من مشو تو خاموش ، برابر من که خون دل شد ، به ساغر من مرو تو ای عشق ، ز باور من آه ای صفای ، گلخانه ی من گرمی و نور ، کاشانه ی من ای مهربان ای ، ریحانه ی من کم بال و پر زن ، پروانه ی من از تن مبر جان ، جانانه ی من ای گل بمان تو ، در خانه ی من ای یاس و لاله ، نیلوفر من کبوتر من ، مرو ز خانه بمان کنارم ، به آشیانه بمان به خانه ، ماه یگانه غم تو باشد ، چه بیکرانه مانده به دیوار ، از تو نشانه از رنگ خون و ، آه شبانه بی تو شکسته ، بال و پر من مرو مرو ای ، یار جوانم مرو تو ای ماه ، از آسمانم بی تو بمیرم ، ای مهربانم با رفتن خود ، مگیر جانم بی تو چه سازم ، ای قد کمانم اسیر ابر است ، دو دیدگانم باران گرفته ، چشم تر من از رنگ گل در ، گلشن نگفتی از این کبودی ، با من نگفتی از سرخیِ پیراهن نگفتی از ضربه های دشمن نگفتی اول به من از ، رفتن نگفتی از نوحه ی غم ، خواندن نگفتی بی تو غریبم ، ای یاور من دیده گشا و ، برگو نیازت لب وا کن و گو ، از سِرُّو رازت از چه نشسته ، گشته نمازت امن یجیبت ، سوز و گدازت خم شد چرا قدِّ سرفرازت بگشا تو چشمانِ نیمه بازت گردد فدایت ، جان و سر من @gharibe_ashena_mobasheri313
مرو تو ای جان ، ز پیکر من بمان همیشه ، تو در بر من ز غصه مشکن ، صنوبر من شبیه شمعی ، به منظر من مشو تو خاموش ، برابر من که خون دل شد ، به ساغر من مرو تو ای عشق ، ز باور من آه ای صفای ، گلخانه ی من گرمی و نور ، کاشانه ی من ای مهربان ای ، ریحانه ی من کم بال و پر زن ، پروانه ی من از تن مبر جان ، جانانه ی من ای گل بمان تو ، در خانه ی من ای یاس و لاله ، نیلوفر من کبوتر من ، مرو ز خانه بمان کنارم ، به آشیانه بمان به خانه ، ماه یگانه غم تو باشد ، چه بیکرانه مانده به دیوار ، از تو نشانه از رنگ خون و ، آه شبانه بی تو شکسته ، بال و پر من مرو مرو ای ، یار جوانم مرو تو ای ماه ، از آسمانم بی تو بمیرم ، ای مهربانم با رفتن خود ، مگیر جانم بی تو چه سازم ، ای قد کمانم اسیر ابر است ، دو دیدگانم باران گرفته ، چشم تر من از رنگ گل در ، گلشن نگفتی از این کبودی ، با من نگفتی از سرخیِ پیراهن نگفتی از ضربه های دشمن نگفتی اول به من از ، رفتن نگفتی از نوحه ی غم ، خواندن نگفتی بی تو غریبم ، ای یاور من دیده گشا و ، برگو نیازت لب وا کن و گو ، از سِرُّو رازت از چه نشسته ، گشته نمازت امن یجیبت ، سوز و گدازت خم شد چرا قدِّ سرفرازت بگشا تو چشمانِ نیمه بازت گردد فدایت ، جان و سر من @gharibe_ashena_mobasheri313
ترکیب بند مدح حضرت زهرا (س) سال ۹۷ تمامِ خلقت عالم برای فاطمه است کبوترِ دلِ من در هوای فاطمه است نهان کند رُخ خود را زِ کورِ نابینا خدا هم عاشق حُجب و حیای فاطمه است علی طبیبِ همه ، فاطمه طبیبِ علیست مسیح مُنشیِ دارالشّفای فاطمه است حدیثِ "بَضْعَةُ مِنِّی" به خلق ثابت کرد رضای حضرت حق در رضای فاطمه است بدون فاطمه قرآن چه فایده دارد؟ که آیه آیه ی قرآن ثنای فاطمه است من و سرودنِ اشعارِ مدح او هیهات به حق که شاعر زهرا خدای فاطمه است گدای بی سر و پایِ سرای زهرایم... همیشه موردِ لطف و عطای زهرایم... تو مهربانی و بخشنده ای کرم داری به شیعه لطفِ فراوان و دم به دم داری به عشق تو همه ی کشورم مسلمان شد تویی که حقِ ولایت به گردَنم داری منم که شیعه ی ایرانی ام فداییِ تو تویی که رابطه ای خاص با عَجَم داری اگر چه بی حرمی و مزار تو مخفی ست بدان که در دلِ هر شیعه یک حرم داری به کوری همه ی دشمنانت ای بانو به روی قله ی عرشِ خدا عَلَم داری اگر تمامِ مدینه علیهِ تو باشند علی کنارِ تو باشد دگر چه کم داری علی زِ روزِ ازل سینه چاکِ اسمِ تو بود... به دورِ گردنِ حیدر پلاکِ اسمِ تو بود... تو خنده کردی و درهای عرشِ حق وا شد برای مقدمت عرشِ خدا مُهیّا شد تو خنده کردی و رفتی به عرش و آن لحظه خدا زِ "تختِ خدایی" به پای تو پا شد تو خنده کردی و دل بُردی از دلِ حیدر به عشقِ تو دلِ او بیقرار و شیدا شد تو خنده کردی و شد سرد آتشِ دوزخ تو خنده کردی و باغِ بهشت زیبا شد تو خنده کردی و محشر به پا شد و آنوقت مقام و رتبه ی تو بر خلایق اِفشا شد تو خنده کردی و با دست حق بدونِ حساب به زیرِ نامه ی اعمالِ شیعه امضا شد فقط تویی که امیدِ دلِ خرابِ منی... به سینه ی منِ بیچاره دستِ رد نزنی... تو فوق درک و تَصَوُّر ، تو فوقِ بُرهانی نه از ملائکه ای ، نه خدا ، نه انسانی دلیل خلقتِ کُلِ جهان تو هستی ، پس هر آنچه ما بنویسیم برتر از آنی نمیشود که جدا کرد تو و قرآن را فقط نه سوره ی کوثر، تو کُلِ قرآنی زنان ما زِ تو درسِ عفاف میگیرند تو شُهره ی دو جهانی به پاک دامانی گدا زِ خانه ی تو پادشاه برمیگشت کریمه ای و امیدِ همه فقیرانی تمامِ کشورِ ما عاشق اند، عاشقِ تو توئی که پشت و پناهِ نژادِ سلمانی همیشه دلخوشی و سایه ی سره مایی... علی بُوَد پدرِ ما ، تو مادره مایی... به کُل عالمیان حق سروری داری زِ عرشیان تو مقاماتِ برتری داری مقام فضه ی تو مُرده زنده کردن بود تو که خودت درجاتِ فراتری داری توئی که "اُمّ ابیها" لقب گرفتی ، پس به گردنِ پدرت حقِ مادری داری خدا به خاطرِ تو آفرید حیدر را خوشا به حال تو بانو ، چه همسری داری به روی دامنِ تو تربیت شده زینب بنازمت که عجب شیردختری داری توئی شفیعه ی گریه کنِ حسین امّا به عاشقانِ حسن لطفِ دیگری داری حسین و زینب اگرچه که دلرُبا هستند... ولیکن هر دو زِ عُشّاقِ مجتبی هستند... شبیه تو نمی آید نمیشوی تکرار اگر که خلق شود این جهان هزاران بار دعا که میکنی اول برای همسایه ست بُوَد سند ، روایتِ «الجار ثُمَّ الدّارُ» شنیده ام که به همراهِ خانواده ی خود سه روز ، روزه گرفتید و لحظه ی افطار..... .....غذای خود به یتیم و فقیر بخشیدید ملائکه متحیّر از اینهمه ایثار شنیدم اهل مدینه به تو جفا کردند شکست حُرمتِ تو بینِ آن در و دیوار شنیدم آتش و هیزم برایت آوردند به سینه ی تو فرو رفت پشتِ در ، مسمار خدا گواست که این غم نمیرود از یاد... خدا مرا بکُشد بارِ شیشه ات افتاد... https://eitaa.com/joinchat/1922302029Cf52fe4bfa2