تقدیر ماجرای شگفتی است!
وقتی که همه چیز را آن طور که میخواهیم یابی..
ناگهان دستی از غیب همه چیز را به هم میریزد..
و تو را به این یقین می رساند هیچ کاره نیستی !
وقتی در این احساس غوطه ور شدی و به این نتیجه رسیدی که مثل پر کاهی در آسمان تو را به هر طرف که بخواهد می برد..
دستی دیگر ان را به شیوهای تغییر میدهد که میفهمی تقدیر ها نتیجه اعمال خودت است! اعمالت را بررسی کنی :تصمیم هایت، اشتباهاتت، سماجت ها و پافشاری هایت و خود را در زندان تاریکی از غمها می یابی و احساس تنهایی و پشیمانی و ناامیدی دامنت را رها نمی کند ..
آنگاه است که میبینی باز هیچ چیز دست تو نیست .
غریبہ186
تقدیر ماجرای شگفتی است! وقتی که همه چیز را آن طور که میخواهیم یابی.. ناگهان دستی از غیب همه چیز را
در گوشهای از این زندان درخشش شروع به تابیدن می کند که تمام حصار های پیچیده به هم خیالت را از بیخ و بن بر می کند .حصار هایی که دیوار و میله های این زندانی شده بود آن حقیقت میخواهد حاکمیتش را به تو نشان دهد و برای اینکه تو را به این فهم برساند هزار گردباد و طوفان را باید طی کنی تا بفهمی که در این عالم کارها دست خداست.
غریبہ186
در گوشهای از این زندان درخشش شروع به تابیدن می کند که تمام حصار های پیچیده به هم خیالت را از بیخ و ب
آنگاه که فهمیدی و فهمانده شدی سفرهای می گستراند و تو را به همنشینی با خودش دعوت می کند و می گوید بیا مثل من شو و جانشین من روی زمین باش توهم عازم زمین سفر شگفت انگیز میشوی راهی که در آغاز آن هزار و یک کشته خونین جگر می یابی میروی و میروی و میروی تا اینکه در جای جای این سفر میفهمی که باز به اراده خودت نمی توانی بروی هرگاه تو بودی و تو رفتی شکست میخوری و هرگاه او در تو به حرکت درآمد و عزم جاری لایههای وجودت شد آنچنان پر میکشی حیرت آسمانها را برمیانگیزاند سفری بی نهایت که مبدا آن تو هستی و مقصد آن او هزاران سوال اگر به او نرسی اطمینان و التیام و آرامش نخواهی رسید.
enc_16723301451699729539720.mp3
8.95M
يكي اينجا دلش تنگه..
اونجا رو نميدونم!
توقبلا منو دوست داشتي..
حالا رونميدونم!
هدایت شده از شوق پرواز
منطق بعضیا اینجوریه که :چون خونه وماشین و طلا و میوه و پیاز و گوشت و اصن همه چی گرونه، دزدی زیاده، عدالت کمه و...
پس معلم حق داره تو مدرسه ترانه "عرق سگی خوردم" برا بچه دبستانی پخش و دابسمش کنه
دخترا حق دارن تو سطح شهر بی حجاب سر و با پوشش مستهجن بچرخن
و هیشکی هم حق نداره اعتراض کنه :)
ای بندگان خدا بدانید که خدای عزوجل از حالت بوقلمون صفتی بندگانش خوشش نمی آید که گاهی به رنگ اهل حق درآیند و گاهی به سوی باطل تمایل پیدا کنند پس از حق و اهل حق به سوی دیگری میل نکنید.
قال مولانا امیر المؤمنین ..
[تحف العقول صفحه 110]
کاری کن عاشق خدات بشن..!
ما بنده همین خداییم
پس چی باعث شده این
همه با خالقمون فرق کنیم..
حتی یه کمی شبیه نیستیم
به زندگیمون که نگاه
کنیم اثری از خدا پیدا نمیشه..
میگفت جوری زندگی کن که
آدما عاشق خدات بشن و
خداتو از رفتار و کارهای تو بشناسن..
نه اینکه برعکس بشه همه چی..
فقط یه پیشنهاد شیطون ببین آدم رو تا کجا
نمیبره..