eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
458 دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
188 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد ..👉 👇 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid 21/4/1394 ت ش شب بخیر 🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
نگاه کن... خوب نگاه کن ببین کجا زندگی میکنی! اینجا سرزمینی است که در دفاع مقدس، مردان و زنانی فدای آن شدند تا ذره از خاک و ناموسش را ندهد... جوان ها و نوجوانانی که در اوج زیبایی و قدرت بودند و از لذت ها گذشتند و رفتند و آسمانی شدند... ▪️این طرف تر را نگاه کن... گفتیم نسل دفاع مقدس! گفتند دفاع مقدسی ها از جنس ما نیستند... ما نسل موبایل و اینترنت و ماهواره و کلش و هزار چیز دیگریم... آن زمان که این ها نبوده، شاید اگر بود آنها هم نمیگذشتند ▪️نگاه کن... متولد چه دهه ای هستی؟ دهه شصت؟ هم که هم سن تو بود... که رفت و از همه ی خوشی هایش گذشت... با قد و بالای رشیدش... دهه ؟ هم دهه ای تو بود... سرش را داد امیری و و ... همان افتخار دهه هفتادی ها! همان که از همه چیزش حتی موتورش گذشت.. یا جوان پولدار لبنانی... یا چرا راه دور برویم... اصلا همین آقازاده ای که همه چیزش فراهم بود... خب حالا بهانه ات چیست؟ این ها که هم دهه ای تو هستند... این ها هم که موبایل و کلش و هزار چیز دیگر را مثل تو دیدند... این ها هم که در همین اوضاع و احوال بد جامعه بودند... نه عزیز من.... این ها همه بهانه ست... شـــــھادت و مےخواهد وگرنه این ها هم بال نداشتند... فقط ((حال)) داشتند... شهید که معصوم نیست فقط از سیم خاردار نفسش عبور کرده... بیا قول بده تو هم از سیم خاردار نفست عبور کنی سمج باش میرسی شهیدشو ... اگر شهید نشویم می میریم . . . 🌐
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد ..👉 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r 21/4/1394 ت ش
مدافعان حرم🥀 . . 10 20 30 40 50 60 70 80 90 100 +بیام؟❔🌹 _نه نه نیا هنو قایم نشدم یه بار دیگه بشمار 10 20 30 40 50 . . 100 200 300 400 . . 1000 1100 1170 1178 . . 1200 1300 1389 1390 . 1396 +بیام؟🌹 _نه نه نیا ....😔 _هنوز حاضر نیستیم... _هنوز غرق گناهیم ... _هنوز غافلیم ... _هنوز دنیا رو چسبیدیم.. _هنوز نسبت به دین بی تفاوتیم... _هنوز از دادن خمس و زکات خوشمون نمیاد.. _هنوز برای دربی پایتخت بیشتر منتظریم تا آمدن تو _هنوز سرچ هامون تو شبکه و خیابون و کانال ها یه چیز دیگه است... _هنوز حس نمیکنیم که تو غائبی و این چه فاجعه ایه.. _هنوز نفهمیدیم وجه الله پشت پرده داره میتابه رو جهان یعنی چی... _هنوز .. _هنوز ... _هنوز.... 🌹🌹 به 🌹🌹 😔😭 _آقا یه بار دیگه می شمری ؟!!!!!!!!! 💔 @gharibshahid🕊🕊
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد .. 🇮🇷🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد .. 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= وات ساپ 👇 https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد .. 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد .. 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد .. ❤️❤️ و یاد شهدا با صلوات ❤️❤️ 🇮🇷🇮🇷 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid سروش sapp.ir/gharibshahidg اینستاگرام https://www.instagram.com/p/CnPm8aFv8Fe/?igshid=YmMyMTA2M2Y= توییتر👇 ‏javad gharib (‎@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09 نام جهادی : ع 21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷     ⭕️                   ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️                   ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️             
‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد .. 🇮🇷🇮🇷
‍ ‍ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷 🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑 ⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑 🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑 🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑 قسمت هشتم 👉 ادامه نامه و قاسم {مهدی} غریب 🌷 آقا شنبه شب به رسید و من شهادتشان را روز از زبان عمه همسرم شنیدم. 🍂 ابتدا باور نمی‌کردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد افتادم که خودم و دیده بودیم. که با مهدی تعبیر شد. ⏺ ایشان در روستای گرگان است {قاسم} همیشه می‌گفت: است، کارم است و از شهری . ↩️ هرگز فکر نمی‌کرد شهادتش هم در باشد ❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگ‌‌تمام گذاشتند. من می‌خوردم به همسرم که با این درجه به رسید. 🥀 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید. در انتهای همه جمله «شهادت آرزومه» را می‌کرد و آخرش هم به این مقام نائل شد. یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت: 😔 دیده در بیابانی است و حسین(علیه السلام) به ایشان می‌فرمایند: ✨ هل من ناصر ینصرنی و مهدی در جواب می‌گویند: من شما را یاری می‌کنم و تنها نمی‌گذارم. 🌸این همسرم با رفتن به جمع حرم تعبیر شد؛ ❇️حرف از جاسوسان سال 90 می شد سرشو می نداخت پایین و خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا سال بعد در معرکه شام به پیوست . 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 🛑⭕️🛑🌷 پایان قسمت هشتم 👉 ادامه دارد ..👉 👇 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid 21/4/1394 ت ش