توجهت به هر چه باشد قیمت تو همان است
اگر توجهت به خدا و خوبان خدا باشد قیمتی می شوی
✅حواس تو به هر که رفت تو همانی
✅حواسمون به شهدا باشه تا شهدایی بشیم
#درمحضرعلما
#شهیدانه_زندگی_کنیم
#زندگی_به_سبک_شهدا
شهيدان
قاسم غريب 🌷
احمد مائلی 🌷
آدرس کانال شهید
قاسم غریب (مهدي) در تلگرام 👇
@gharibshahid
در ایتا 👇
https://eitaa.com/gharibshahid
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharibshahidg
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🔵شهید مدافعحرم #جواد_جهانی
❄️همسر شهید نقل میکنند: من در تلفنم، نام همسرم، آقاجواد، را با عنوان «شهید زنده» ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای!
❄️قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شمارهاش را بگیرم. وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان «شریک جهادم و مسافر بهشت» ذخیره کرده بود. گفت: از اول زندگی شریک هم بودهایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزشترین داراییام را به خدا میسپارم و میروم.
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🇮🇷
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🟡شهید مدافعحرم #رضا_حاجی_زاده
🌻همسر شهید نقل میکنند: رضا میدانست که من طاقت دوریاش را ندارم. بینهایت صبور بود. وقتی بحثمان میشد، من نمیتوانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر میزدم و با عصبانیت میگفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی!
🌻او اصلا حرفی نمیزد. وقتی هم میدید من آرام نمیشوم، میرفت سمت در؛ چون میدانست طاقت دوریاش را ندارم. آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظهای از من دور باشد. حتی جلوی مسجد رفتنش را میگرفتم.
🌻او هم نقطهضعفام را میدانست و از من دور میشد تا آرام شوم. روی پلهی جلوی در مینشست و میگفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل. اصلا دادزدن بلد نبود.
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🇮🇷
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🌸
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🟢شهید مدافعحرم #مهدی_بختیاری
🎙راوے: همسر شهید
عدهای میگویند: «شهدا خیلی خاص هستند و با افراد معمولی تفاوت دارند» اما آقامهدی یک شخصیت کاملا معمولی داشت و به گونهای نبود که از جمع کنارهگیری کند و یا به عبارت عامیانه خودمان، جانماز آب بکشد🌊☺️
ایشان روحیهای شاد داشت و با همه در ارتباط بود. مانند خیلی از افراد دیگر موسیقی گوش میداد و اهل موسیقی مجاز بود. عروسی ما مولودی بود اما در مراسم عروسیای که موسیقی هم داشت، شرکت میکرد و سعی داشت گوشهای دورافتاده را برای نشستن انتخاب کند💜😘
همسرم همیشه سعی میکردند زمانی که در مأموریت نیستند، نبودشان را جبران کنند. به همین علت، کم پیش میآمد که در خانه بمانیم؛ دیدار اقوام، گلزار شهدا، سینما و پارک از تفریحات ما بود🎡🎊
آقامهدی بسیار به فیلم علاقه داشت. زمانی را هم که در خانه بودیم بیکار نبودیم و به تماشای فیلم و سریالهای خانگی میپرداختیم🖥🎞
نکتهی جالب این است که آقامهدی بسیار اهل فستفود و عاشق پیتزا بود و همیشه میگفت اگر روزی شهید شدم، به همه بگو شهید عاشق پیتزا بود🍕🍔
آقامهدی بسیار مهربان و در عین حال، بسیار مغرور و جدّی بود. نامــــوس برایش جایگاه ویژهای داشت و خیلی غیرتی بود و همیشه سعی میکرد کاری را که باعث آزار و اذیّت ناموسش میشود، انجام ندهــــد✨💞
نماز اول وقت برایش اولویت داشت و در کنار آن، سعی داشت نماز مستحبی وتیره، نافله عشاء، را پس از نماز عشاء بخواند اما در عین حال، مانند همهی افراد ممکــــن بود بعضــــاً نماز صبحش هم قضا شود💙
🇮🇷
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #محسن_الهی
🎙راوے: همسر شهید
☂حاج محسن یک مردِ به تماممعنا بود. غیور بود و سرشار از محبت و از خودگذشتگی. در طول سالها زندگی مشترک با وجود مشغلههای کاری فراوان اما هیچوقت نشد که تولد بچهها را فراموش کند یا بدون هدیه به خانه بازگردد.
💛در منزل که بود، مثل یک دوست، بچهها را تشویق به نماز و عبادت میکرد و وقت آزاد که گیر میآورد، با آنها بازی میکرد؛ تا حدّی که همه اقوام و آشنایان میگفتند خوشا به سعادتت که چنین همسر و فرزندانی داری!
☂محسن همیشه به دنبال کمک به مردم محل و نیازمندان بود و با الگوگیری از امام علی علیهالسلام، شبانه به فقرا کمک میکرد و بخشی از درآمد ماهیانهاش را صرف امور خیریه میکرد. در مورد پرداخت خمس و زکات تأکید زیادی داشت و خود به انجامِ به موقع آن مُقیّد بود.
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🇮🇷
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🔴شهید مدافعحرم #علی_منیعات
🎙راوے: همسر شهید
🎈علی همیشه میگفت: «سعی کنیم محیطی فراهم کنیم که بچه در اون به آرامش برسه. مثلا بلند صحبت نکنیم یا مشکلات رو جلوی اون مطرح نکنیم.» به بچّه شخصیت میداد و بهش احترام میگذاشت. سعی میکرد بهش انرژی مثبت بده و سرکوبش نکنه و همیشه تشویقش میکرد و با احترام با بچه رفتار میکرد.
🎈علیآقا مسائل رو برای دخترم توضیح میداد و روشنش میکرد. به مراسم مذهبی میبُردیمش. از کوچیکی گمونم چهار سالگیش مادرم براش چادر دوخت و سرش میکردم. علی خیلی خوشش میومد. دست زینب رو میگرفت و بیرون میبُرد. میگفت «دختر باید از بچّگی با حُجب و حیا بار بیاد.»
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🇮🇷
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🔵شهید مدافعحرم #جلیل_خادمی
🎙راوے: همسر شهید
💜جلیل هر زمان از اداره به خانه میآمد، تمام خستگیهایش را پُشت در میگذاشت و با لبخند وارد خانه میشد. با شور و نشاط خاصّی که داشت، با صدای بلند سلام میکرد.
🦋روزهای جمعه در خدمت خانه و خانواده بود. نمیگذاشت به چیزی دست بزنم. تمام کارهای خانه را انجام میداد. از ظرفشستن تا جاروکردنِ خانه. گاهی دلم برایش میسوخت و به او کمک میکردم.
💜سریع کارها را تمام میکرد و غذا را میپُخت تا به خطبههای نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم، مریم به نماز جمعه میرفت و در راهِ برگشت، برای مریم تنقّلات میخرید و باهم میخوردند و وقتی نزدیک خانه میشد، دست و صورتش را میشست که من متوجه نشم.
🦋وقتی هم برمیگشتند، سفره را پهن میکردم و همه دور هم جمع میشدیم. من و پسرم با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه! بعدها متوجّه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات میخوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند!
🌐
🇮🇷
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🔵شهید مدافعحرم #کمیل_قربانی
🎙راوے: همسر شهید
💜کميل دائماً به من هدیه میداد. بدون هیچ مناسبتی برای من گل میخرید. یکی از بهترین هدیههایی که از کمیل گرفتم، گل رزِ صورتیرنگی بود که خودش با کاغذرنگی تزئین کرده بود و خیلی هم باسلیقه این کار را انجام داده بود. بعضی اوقات هم به من دستنوشتههایش را هدیه میداد، با شعرهایی از حافظ که با خطّ خودش مینوشت.
💙اخلاق خوبی که کمیل داشت، این بود که در بین احادیث و روایات میگشت و آنهایی را که مربوط به «نوع برخورد با همسر» بود، انتخاب میکرد و سعیاش این بود که طبق همانها هم رفتار کند. او همیشه به دنبال لذّتهای حلال بود؛ همین کارهایش مرا بیشتر از همیشه عاشقش میکرد.
🌐
🇮🇷
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🌕شهید مدافعحرم #جواد_محمدی
🎙راوے: همسر شهید
💜فاطمه دو یا سه سالش بود که آقاجواد برایش پارچه سفید گلدار خرید. گفت: «خانم این چادر را برای دخترمان بدوز. بگذار بهمرور با چادر سر کردن آشنا شود.»
🌻از آن به بعد هر وقت پدر و دختر میخواستند از خانه بیرون بروند، آقا جواد میگفت: «نمیخواهی بابا را خوشحال کنی؟» بعد فاطمه میدوید و چادر سر میکرد و میدوید جلوی بابا و میگفت «بابا خوشگل شدم؟» باباش قربانصدقهاش میرفت که خوشگل بودی، خوشگلتر شدی عزیزم. فاطمه ذوق میکرد.
💜یک روز چادرش را شُسته بودم و آماده نبود. گفتم: «امروز بدون چادر برو.» فاطمه نگران شد. گفت: «بابا ناراحت میشود.» بالاخره هم آقاجواد صبر کرد تا چادر خشک شود و بعد بروند بیرون.
🌻وقتی آقا جواد نماز میخواند، دخترم پشت سر بابایش سجّاده پهن میکرد و همان چادر را سَر میکرد و به بابایش اقتدا میکرد و هر کاری بابایش میکرد، او هم انجام میداد.
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🟡شهید مدافعحرم #محمود_نریمانی
💜همسر شهید نقل میکنند: محمود خیلی مهربان و باگذشت بود؛ زمانیکه ایشان در منزل بود، در کارها به من کمک میکرد؛ نقطه قوت اخلاقی ایشان، احترام خاصّی بود که به پدر و مادر و کلیه اعضای خانواده میگذاشتند و این را من در کمتر کسی میدیدم؛ این خصوصیت ایشان در من تاثیرگذار بود.
💛مردمداری محمود زبانزد اقوام و فامیل بود. صلهرحم و رفتوآمد با اقوام را هیچ وقت قطع نمیکرد؛ حتی با اقوامی که از لحاظ تفکر و اعتقادی با ایشان همعقیده نبودند، این عامل، مانعِ رفتن به منزل ایشان نمیشد.
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🇮🇷
ڪاشتقدیرشهادت
بہسرانجامشودوڪسےهست
ڪہمیلششدهگمنامشود...
عشقیعنیحرمبےبے
ومنمےدانم
بایداینسربرودتادلمآرامشود..!💔°
#اللّٰھُمَعجلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#شهادت
#زندگی_به_سبک_شهدا
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
❤️🖤🌱
شهید مدافع حرم سرهنگ پاسدار خلبان جانباز رشید اسلام کربلایی قاسم غریب
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🔴شهید مدافعحرم #علی_منیعات
🎙راوے: همسر شهید
🎈علی همیشه میگفت: «سعی کنیم محیطی فراهم کنیم که بچه در اون به آرامش برسه. مثلا بلند صحبت نکنیم یا مشکلات رو جلوی اون مطرح نکنیم.» به بچّه شخصیت میداد و بهش احترام میگذاشت. سعی میکرد بهش انرژی مثبت بده و سرکوبش نکنه و همیشه تشویقش میکرد و با احترام با بچه رفتار میکرد.
🎈علیآقا مسائل رو برای دخترم توضیح میداد و روشنش میکرد. به مراسم مذهبی میبُردیمش. از کوچیکی گمونم چهار سالگیش مادرم براش چادر دوخت و سرش میکردم. علی خیلی خوشش میومد. دست زینب رو میگرفت و بیرون میبُرد. میگفت «دختر باید از بچّگی با حُجب و حیا بار بیاد.»
🌸
🌸🌼🌺
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸