eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
448 دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
11.9هزار ویدیو
188 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷 #وصیت_نامه #مدافع_حرم #زمینه_ساز_ظهور #شهید_قدیر_سرلک کاش وصیت #شهدا دلمونو اِشغال میکرد، کاش دل حضرت زهرا بااعمال ما خون نمیشد، کاش مهدۍفاطمه بااعمال ما #ظهورش به تأخیر نمیافتاد. #یاایهاالعزیز #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷
آخر شب در مسیر خانه بودم که دیدم گوشه خیابان یک موتور سوار با هیبت خاصی ایستاده است. رو به من اشاره‌ای کرد، همیشه یک ژست مقتدرانه‌ای داشت. به شوخی گفتم سیاهی کیستی؟ خندید و گفت: پارسی کولا! گفتم خب کلاهت را بردار تا ببینمت، کلاه را برداشت و دیدم قدیر است، خوشحال شدم از موتور پیاده شد و روبوسی کردیم. از بچه های لشگر۲۷ شنیده بودم که او مدتی ‌ست به سوریه سفر می‌کند اما بچه‌ محل‌ها نمی‌دانستند. گفت امشب کجا می‌روی و چه برنامه‌ای داری؟ گفتم من امشب یتیم شدم، قدیر هم در جواب گفت چقدر خوب دو تا یتیم به تنگ هم خوردیم و عیال‌مان نیست. گفتم برویم منزل ما یک گپ مفصلی بزنیم. گفت نه اول برویم گلزار شهدای گمنام یک کمی صفا کنیم و بعد برویم. رسیدیم گلزار شهدا گفتم قدیر یادت هست اول ابتدایی با لباس‌هایی که یک سایز به تنمان بزرگ بود و به تنمان گریه می‌کرد توی مدرسه رفیق شدیم؟ نشستیم و خاطراتمان را مرور کردیم. گفتم حاجی عجب زمانه‌ای شد من شاعر شدم اصغر پناهی قصاب و تو پاسدار، جواب جالبی داد گفت: مهم این است که هر سه نفرمان نوکر اهل بیت علیهم السلام شدیم. گفت علی اکبر دعا کن شهید بشوم. نگاهی کردم و گفتم اِن شاءالله شهید بشوی اما بعد از پدر و مادرت، تو تازه برادرت داود را از دست داده‌ای، داود دو سال مریض بود کمر پدرت خم شد کمی به این خانواده رحم کن من چند بار از پدرت شنیدم که می‌گفت قدیر ستون خانواده ماست. گفت: علی اکبر سینه‌ام سنگین شده، احساس می کنم روحم در جسمم جا نمی‌شود، علی اکبر می‌دانی چه لذتی دارد که تابوتت را در پرچم سه رنگ بپیچند. آرزو دارم این اتفاق برایم بیفتد. 🌹🍃
❤️عشق به اهل بیت علیهم السلام سال ۹۳ جزء پیادگان اربعین به سمت کربلای معلا بود و ارادت خاص و عجیبی به امام حسین (ع) داشت. عشق و علاقه به اهل بیت در صدر دل قدیر خودنمایی می کرد. پایه ثابت هیات محل بود. هر جایی از محل هیأتی برای اهل بیت برپا بود قدیر یکی از میانداران و علمداران هیئت بود. چند سالی می شد که در خانه پدری اش هیأتی به نام هیأت حضرت علی اصغر (ع) برپا است و بیشتر جوانان و نوجوانان و حتی بچه های پنج شش ساله در این هیات هستند. قدیر همه تلاش خود را برای جذب هر چه بیشتر بچه های محله به هیات داشته، هدیه می خریده و به روحانی هیات می داده تا به عنوان جایزه حضور در هیات به آنها بدهد و یا از روحانی می خواسته احکام شرعی مثل وضو و نماز را به بچه ها آموزش بدهد. و همیشه می‌گفت اولین دین بر گردن ما پرورش بچه‌های محل است . بچه های آن زمان حالا صاحب زن و زندگی هستند، اما با این حال ارتباط بسیار قوی با هیات دارند. و همان سالهای اولیه برپایی هیات قدیر هیات را ثبت می کند. 🕊 ✍رجانیوز 🇮🇷 @gharibshahid 🍃🌹🌺👆 کانال رسمی سردار شهید خلبان قاسم غریب
هدفش و مسیر زندگی‌اش را مشخص کرده بود و در همان مسیر گام بر می‌داشت. قدیر یک فرزند صالح برای پدر و مادرش بود، گاهی پدرش که از سر کار برمی‌گشت دستان پدرش را می بوسید، به قدیر معترض می‌شدیم اجازه بده دستانش را بشوید، اما قدیر متواضعانه می‌گفت: همین دستان روغنی پدر است که ما به اینجا رسیدیم. 🍃 (اولی)📷 📲 🌱 @gharibshahid | 🇮🇷