eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
454 دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
11.9هزار ویدیو
188 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷 🍇بسیار بچه خوب و عالی‌ای بود، از بچگی در راه #امام_حسین (ع) حرکت می‌کرد، پاک و شوخ‌طبع بود، با همه اهل خانه و فامیل شوخی می‌کرد، دل کسی را #نمی‌شکست. هرکس که خبر شهادتش را شنید باور نمی‌کرد. اگر به صورت عادی فوت می‎کرد من #شک می‌کردم چون لیاقت او #شهادت بود. مداح اهل بیت و روضه‌خوان امام حسین (ع) بود، نمی دانم امسال در محرم از امام حسین (ع) چه خواست و چه خواند که عین #علی‌اکبر (ع) شهید شد، دورش را گرفتند و او را اربا اربا کردند. [مرتضی] فرمانده بود و با سربازانش در حال گشت‌زنی، که گفت من جلوتر می‌روم تا اگر خطری بود برای من باشد و برای کسی اتفاقی نیافتد. جانش را برای حفظ سربازانش در خطر انداخت، خیلی شجاع بود و راضی نبود کسی آسیبی ببیند. #شهید_امنیت #زمینه_ساز_ظهور #شهید_مرتضی_ابراهیمی به نقل از مادر شهید معزز @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷
❤️🍃 این وصیت را در تاریخ 1394/12/11 برای دوستان و همکارانش نوشت، که متن آن را در ادامه می‌خوانید. 🌷بسمه تعالی دوستان و همکاران خوبم سلام علیکم از تمامی شما درخواست حلالیت دارم امیدوارم همیشه موفق باشید. از اینکه زحمت مراسم من بر عهده شما است تشکر و حلالیت می‌طلبم. در خط ولایت و پشتیبان ولایت باشید که چراغ راه است. نگذارید که دشمن چه از راه جنگ سخت و چه از راه جنگ نرم، دین و کشورتان را از شما بگیرند. توکلتان بر خدا و ائمه باشد. به قول دوستی که هیچ‌وقت او را آنگونه که باید نشناختم. شهید صدرزاده : اگر دستم به دامان امام‌ حسین (ع) برسد، نام تک‌تکتان را خواهم برد. مرتضی رنجبر عزیز دوست و فامیل خوبم حواست به خانواده‌ام باشد و اِن‌شاءالله حلالم کنی.   دوست دارم مرا در جوار امامزاده اسماعیل (ع) شهریار دفن کنید، که این مسئولیت را به دوست خوبم رضا طراقی می‌سپارم و اِن‌شاءالله من را حلال می‌کند. و در آخر از تمام نیروهایم حلالیت می‌طلبم که فرمانده خوبی قطعاً برای شما نبودم، ولی خدا می‌داند تمام سعی خود را برای انجام وظیفه‌ام کرده‌ام و اِن‌شاءالله در مقابل خدا روسیاه نیستم. اگر حرفی زدم یا تندی کردم، مرا به بزرگواریتان ببخشید که توان من در همین اندازه بود. ✋دوست و رفیق شما مرتضی ابراهیمی 1394/12/11 🇮🇷 @gharibshahid 🍃🌹🌺👆 کانال رسمی سردار شهید خلبان قاسم غریب
در این هفت سال هم فقط خنده‌هایش خیلی خوب در ذهنم مانده است، عادت داشت که در بدترین شرایط و اتفاقاتی که می‌افتاد، خنده از لبش نمی‌رفت. عباس من، جانش بود و دو نفر از دوستانش؛ یکی آقا مرتضی بود و دیگری استادش آقا محمد که استاد ورزش رزمی هاپکیدو او بود. با کمک آقا محمد قهرمان ورزشی جهان شد و با همراهی شهید ابراهیمی که فرمانده‌اش بود، قهرمان نظام مقدس شده و به شهادت رسید. مرتضی دل پاک، چشم پاک و دست پاکش او را به دروازه بزرگ شهادت رساند. تحت هیچ شرایطی نه حقی را ناحق می‌کرد و نه به کسی زور می‌گفت. در بدترین شرایط هم با مهربانی با نیروهایش برخورد می‌کرد. شهادت او شک و شبهه ندارد. همه می‌گویند، لیاقتش شهادت بود و به آرزویش رسید. چندماه پیش وقتی یک مستند برای عباس من ساخته می‌شد به او گفتم: «آقا مرتضی! شما فرمانده عباس بودی و بهتر از ما می‌توانید در مورد او صحبت کنید.» او هم قبول کرد که در مستند حضور داشته باشد. اما به‌خاطر اخلاق شوخ‌طبعی‌اش، موقع ضبط مستند این‌قدر خنده‌اش می‌گرفت که کارگردان مجبور بود همه‌اش کات بدهد. به من می‌گفت: «اگر بچه‌ام به دنیا آمد و من نبودم، به بچه‌هایم سر می‌زنید؟» گفتم: «حتماً»، بچه‌اش را دید، اما در ۴۰ روزگی او به شهادت رسید. به روایت پدر معزز مدافع حرم سالروز شهادت مرتضی : ۹۸.۰۸.۲۶ منبع : خبرگزاری دفاع مقدس 🇮🇷 🦋 @gharibshahid کانال رسمی فرمانده امیر🦋
🍃🌺✨ 🕊 🔹تخریبچی شده بود و مدام ماموریت می‌رفت. زمزمه‌هایش برای شهادت از همین‌جاها شروع شد. شوخی و جدی می‌گفت و ما نشنیده می‌گرفتیم. ❤️با پدرش خیلی رفیق بود ولی حجب ‌و‌ حیایش را هم داشت. گاهی بعضی حرف‌هایش را با پدرش در میان نمی‌گذاشت. ✨به خواهرهایش می‌گفت : «اگه شهید بشم، چیز زیادی از من برنمی‌گرده. مبادا برای دیدن پیکرم اصرار کنید.» دخترها می‌خندیدند و سر به سرش می‌گذاشتند که : «تو شهید شو، ما می‌دونیم چی کار کنیم.» | جناب فکه 🇮🇷 😷 تلگرام ⬅️ @gharibshahid ایتا ⬅️ https://eitaa.com/gharibshahid