eitaa logo
قاصدک ها |جواهردوزی 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
182 ویدیو
1 فایل
بسم رب الفاطر☘ اینجا قاصدک هاست🍃 خونه ی نشونه های قشنگ✨ کنار من تمرین کن و؛ #دلیل_حال_خوب_خودت_باش🌱 من اینجام اگه کاری بود👇🏻 @sara_taherian کپی؟راضی نیستم :) ویترین گل سینه های آماده 🌿👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2956329476Cb721925481
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5791810179439793672.mp3
زمان: حجم: 1.77M
برای آنها که نگران تقدیرشان هستند آنها که از آینده می‌ترسند آنها که شب قدر امیدوارانه‌ای ندارند برای بی‌قراران نسبت به نتیجه‌‌ها خدای ما است تقدیر را قواره‌ی روح شما می‌دوزد 🔇 نسخه ویژه در سایت قابل دسترسی است 🔊 @vaghtikhanemabeheshtmishavad 🌐 beheshterowze.ir
یکی از واژه های کتاب عربی دانش آموزان دهمی‌ام "بُحَیرة" است؛ یعنی دریاچه. "دریاچه" خیلی کلمه‌ی معمولی‌ای است. قبول دارید؟! مثل بیست و چند کلمه دیگری که در واژه‌نامه آن درس آمده، می‌شود خواند و از کنارش رد شد... اما این "دریای کوچک" هر سال یک داستانی سرهم می‌کند تا ما را با خودش به خانه‌ی کسی ببرد. برای همین، یک جور دیگری دوستش دارم. اصلا احترام می‌گذارم به خودش، قصه‌اش و از همه بیشتر وزنش! می‌گویم بچه ها "بُحَیر" بر وزن چی است؟ مِنّ و مِن می کنند و کمی جواب‌های پرت می‌دهند تا یکی‌شان داد بزند: فُعَیل! - آفرین! "بحر" چی می‌شد؟ می‌گویند: دریا - سه حرف اصلی اش را می‌بری بر وزن فُعَیل می‌شود بُحیر یعنی دریاچه. جَبَل کوه است. تپه را می‌‌گویند؟؟ جُبَیل! نگاه کنید! وزن "فُعَیل"، کوچک می‌کند. به اصطلاح اسم مُصَغّر می‌سازد. رودخانه‌ی کوچک می‌شود نُهَیر، شکوفه‌ی کوچک می‌شود زُهَیر... حالا حسَن یعنی چی؟ می‌گویند: زیبایی، خوبی! ببریدش بر وزن فُعَیل! یکهو صدای واااااای‌شان در کلاس می‌پیچد. یعنی دوزاری شان افتاده و از فهم ریشه‌ی ، کیف کرده‌اند. - یعنی چون برادر کوچکتر بوده؟! - یعنی زیباییِ کوچکتر!! شروع می‌کنند به حدس زدن برای دلیل این کوچک شدن. می‌گویم برعکس! زیبایی را کوچک نکنید! عظمت "حسن" را تماشا کنید! "حسین" را تصور کنید. با آنهمه مهربانی و بزرگی‌اش که عالم همه دیوانه‌ی اوست! اگر آن همه شگفتی و دلبری که در وجود امام حسین است، تازه کوچک است در برابر برادرش، ببینید "حسن" چه می‌تواند باشد!! سریع می‌روم سراغ کلمه بعدی. می‌گذارم "کلمه" خودش کم کم توی مغزشان دم بکشد. می‌دانم این وزنِ ساده حتی با این سه حرف فوق‌العاده، نمی‌تواند معرفی جامعی از یک بسازد. اما شاید یک روزی اگر در هیئتی، مجلسی، دسته‌ای دلشان برای امام حسین رفت (که حتما می‌رود)، همین مهندسی معکوس از نامی مصغّر شده‌، کمی از مظلومیتِ برادر بزرگتر او کم کند... یک روزی... شاید... *تولد آن خوبیِ بزرگ، آن زیباییِ اعظم، کریمِ مظلومِ اهل بیت، امام حسن مجتبی -علیه السلام- مبارک!* 🌱 🔊 @vaghtikhanemabeheshtmishavad 🌐 beheshterowze.ir
روی منبر نشستند و فرمودند: سَلونی قَبل اَن‌ تَفقِدونی قبل از آنکه از میان شما بروم از من بپرسید. زیرا من به راه آسمان‌ها بیشتر آشنایی دارم تا به راه‌های زمینی که شما می‌شناسید... غررالحکم،حدیث۴۲۶۳ بی حکمت نیست که آخرین شب سال ما، شب امیرالمؤمنین شده است. لابد خیلی به کشف راه‌های آسمان محتاجیم. با این همه بن‌بست و کوره‌راه که در زمین گرفتارمان کرده است. وگرنه چرا باید همهٔ روزهای سال طوری چیده بشود که به امشب برسیم؟ که وقتی خدا به ملائکه فرمان می‌دهد توشه‌ی سال بعدمان را بنویسند، شبِ او باشد؟! 🔊 @vaghtikhanemabeheshtmishavad 🌐 beheshterowze.ir
سُدَیر صیرفی می‎گوید: با جمعی از یاران خدمت امام صادق (ع) رسیدیم. در حالیکه ایشان بر روی زمین نشسته بودند و اشک از چشم‌هایشان جاری بود، این کلمات را زمزمه می‌کردند. چون امام را در چنین حال آشفته‌ای دیدیم، قلب‌مان از شدت اندوه در هم فشرده و چاک چاک شد. عرض کردیم: «ای فرزند بهترین خلایق! چشمانتان گریان مباد! چه شده؟» امام صادق (ع) نفس عمیقی کشیدند که بر اثر آن آه‌شان از سینه برآمد و بر هراسشان افزون شد. سپس فرمودند: «امروز در کتاب جفر می‌نگریستم (همان کتابی که خداوند آن را به اهل بیت اختصاص داده و تمام زمان‌ها در آن گرد‌آوری شده‌.) به فصل فرزندم مهدی رسیدم.«از طولانی بودن غیبت‌ش و بلوای مؤمنان اندوهی سراسر وجودم را در بر گرفت و چنین پریشان‌حال شدم.»سپس بسیار برای فرج دعا کردند... کمال الدین، ج۲، باب ۳۳، ص۳۵۳  🏴 🔊 @vaghtikhanemabeheshtmishavad 🌐 beheshterowze.ir