✡️ متن کامل یادداشت مدیرمسئول #روزنامه_کیهان با عنوان «میرحسین موسوی فراماسون است!» را در آدرس زیر بخوانید:
👉 https://jscenter.ir/slave-jews/muslim-zionism/17724
https://eitaa.com/antihalghe
11.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیعیان کشور آذربایجان وآنچه بر آنها پیش امد ....ابتدا قانون بی حجابی ...بعد تخریب مساجد و منع عزادریها .....وووووو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*سلام بزرگواران*
دیپ فیگ خطرناک هست.
*دیدن این کلیپ* برای هر شخص و گروهی که در فضای مجازی فعالیت داره
*بسیار مهم و واجبه*
🧐 *گذشت اون زمانی که میگفتن تا به چشم خودت ندیدی و با گوش خودت نشنیدی باور نکن*
ما ایرانیها که با کوچک ترین مسئله و شبههای توسط دشمن بمباران رسانهای میشویم
*به زودی از طریق این ابزار که تو این کلیپ میبینین با انواع شبهه و شک در تمام مسائل و ابعاد مثل یک سیل مهیب بهمون حمله میشه*
*اگر اطرافیان و هموطنامون رو آماده نکنیم چه بسا، بسیاری از افراد که فکرشم نمیکنین، تو این سیل غرق و نابود بشن*
*مطمئن باشین* هزاران کلیپ این مدلی دشمن ساخته و منتظر یه فرصته تا...
*🌐 پدیده ای بنام دیپفیک*
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
🌾 روایتی از ۱۳شهید نوجوان جهرمی که روز عاشورای ۶۲ تشنه شهید شدند...
🌷 اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان ونوجوان معصوم. شاید اولین سالی بود که بچهها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. هر کس برای خودش خلوتی داشت. بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی مینوشتند.
شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم.
بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم. باید کمی عجله میکردیم تا ساعت 4 عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت 4 جاده ناامن میشد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز میشد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را ناامن میکرد.
روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش میرسید. نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند. هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچهها میگرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد. حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود.
نزدیک ظهر مقداری نان و خرما بین بچهها تقسیم شد و به عنوان ناهار آن را درون اتوبوس میل کردند. فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظهای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نوجوان چهارده پانزده ساله با آن جثه کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند.
سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و میگفت خیلی دلم شور میزند. دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم که ناگهان متوجه شدم جاده بسته شده است و یک مینی بوس ویک سواری کنار جاده ایستاده بودند.
فکر کردم تصادف شده است. پاهایم را تا آخر روی ترمز فشار دادم، چند نفر با لباس مبدل بسیجی و اسلحه اطراف جاده ایستاده بودند. ناگهان دو سه نفر آرپیجی به دست وسط جاده ظاهر شدند و به سمت ما نشانه رفتند. مصطفی رهایی بلند شد و داد زد: «کومولهها هستند، کومولهها هستند.»
شوکه شده بودم، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. یکی از منافقین گفت: دستتان را بالا ببرید و ناگهان درب اتوبوس را باز کرد و همه را با اسلحه تهدید کرد. دور تا دورمان را با اسلحه احاطه کرده بودند و نمی شد تکان خورد. کارت اتوبوس و پلاک شخصی آن، آنها را متقاعد کرد که اتوبوس شخصی است.
آنان تمام وسایل بچهها را از جعبه اتوبوس بیرون آوردند و کارت شناسایی آنها را گرفتند. همه آنها بسیجی بودند به جز مصطفی رهایی که کارت سپاه داشت. با تهدید همه را به سمت جنگل بردند و تنها من و آقای نظری مانده بودیم.
نمی دانم چطور باورشان شده بود که ما دو نفر شخصی هستیم و ارتباطی با رزمندگان نداریم و فقط راننده هستیم. در همین حین یک مینیبوس پر از مسافر هم از راه رسید و آن را هم متوقف کردند و در بین آنها سربازی را که به همراه پدر پیرش به مهاباد می رفتند، پیاده کردند و سرباز را همان جا جلو چشمان پدرش کشتند و پیرمرد را به من سپردند و گفتند پیرمرد را سوار کن و برگرد.
تمام حواسم پیش بچهها بود، خدایا چه بر سر بچهها میآورند. جرأت نمیکردم از سرنوشت بچهها بپرسم صدای شنیدن تیر از بین جنگل خیلی مرا بیتاب کرده بود با دلهره تمام پشت فرمان نشستم و با اضطراب اتوبوس را روشن کرده و به سمت نزدیکترین مقر سپاه حرکت کردم.
فردا صبح زود اتوبوس را برداشتم و به محل حادثه حرکت کردیم. ماشین را کنار جنگل گذاشتم و به سرعت به طرف جنگل دویدم. غمبارترین و سخت ترین صحنه عمرم را آن جا دیدم. بدن بیجان و تیرباران شده 13 جوان و نوجوان معصوم که هر یک گوشهای افتاده بودند و در عصر عاشورای سال 1362 به جمع شهدای کربلای 61 هجری قمری پیوستند.
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصرکاوه
☝ راوی:#غلام_رشیدیان
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
سلام علیکم
برنامه جهان آرا پخش از کانال افق را در مورد موسوی در ساعت دو ونیم بعد از ظهر حتما ببینید
میر حسین موسوی و جریان کتاب و دستخط ایشان در تحقیر شهدای مدافع حرم و بسیاری از گفتارهای دیگر که کاملا خودش را بعنوان یک منافق غرب پرست معرفی می کند ...در جهان آرا ...برنامه بسیار عالی در شب گذشته در کانال افق پخش شد و بازپخش آن ساعت ۱۴/۳۰ امروز حتما وقت بگذارید و ببینید ...ببینید تا پاسخ بسیار از سوالات بر اینکه چرا جمهوری اسلامی در برابر گروهی با وجود تهمت ها و دروغگویی ها و لطمه ها به نظام سکوت کرده است و مجازات سخت نمی کند را در یابید🌟🌟🌟🌟
*وحشتناک ترين لحظه ى زندگى، لحظه ايست که انسان رادر سرازيرى قبرميگذارند.*
*شخصى نزدامام صادق(ع)رفت و گفت من از ان لحظه بسيارميترسم، چه کنم؟*
*امام صادق(ع)فرمودند:زيارت عاشورا را زياد بخوان.آن مرد گفت چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟*
*امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد اللهم* *ارزقنى شفاعة الحسين يوم الورود؟یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)را هنگام ورود به قبر روزى من کن.*
*زيارت عاشورا بخوانيد تا امام حسين(ع) در آن لحظه به فريادتان برسد.*
*...اگر خواستید قرائت زیارت عاشورا را ترویج کنید برای دیگران ارسال نمایید...*
*امیدوارم هر ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﺭﺍ می فرﺳﺘﺪ ﺁﺗﺶ*
*ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻧﮑﻨﺪ.التماس دعا*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بهاییها، یهودیان مخفی و شیاطین انسی در میان مردم و عزاداریها مشغول کارند، مراقب باشید!
جذب حداکثری به معنای جذب منافق و شخص بیاعتقاد نیست!
📌متن شبهه👆
1400 سال پیش در اعراب 12 نفر آدم با سواد نداشتیم، من نمیدونم این 12 هزار نامه را چه کسانی از کوفه برای حسین بن علی نوشتن؟
کاش میشد زباله های ذهن مان را پاک کنیم...
📌 پاسخ به شبهه👇
✅ بر اساس برخی نقل های تاریخی، تعداد نامه های کوفیان، حداکثر 150 نامه بوده و عدد 12 هزار، اشاره به تعداد امضاها و مهرهای ذیل هر نامه دارد.
https://b2n.ir/d32122
1️⃣ درسته که علم آموزی در دوره جاهلیت محدود بود اما تنها در شهر مکه هفده نفر خواندن و نوشتن می دانستند.
و در میان اعراب به غیر از مکه به تبع تعداد بیشتری سواد داشتند پس رقم 12نفر باسواد که ادعا شده برای تمام اعراب غلط است!!!!
2️⃣ در آن زمان که در حجاز باسواد کم بود در ایران ،روم و حتی یمن باسواد زیاد بود!!!
اینم از نقشه محدوده حجاز که شامل عراق و کوفه نمیشه!!!
🔸https://zaya.io/qm67p
پس نباید کوفیان رو مثل اهل حجاز بیسواد معرفی کنیم!!!!
🔸https://zaya.io/sfrb0
3️⃣ مقدار سربها فدیه اسیران از هزار درهم تا چهار هزار درهم بود و پیامبر به کسانی که نمیتوانستند، حداقل ان را هم پرداخت کنند، فرمود: هر کدام از شما که ده نفر از فرزندان انصار را خواندن و نوشتن بیاموزد، آزاد میگردد.
🔸https://zaya.io/jpotd
این هم فرهنگ تمدن سازی تعلیم و تعلم که از اولین جنگ مسلمان اغاز شد و ادامه داشت!!!!
پس طی جنگ های مختلف و اسیران مختلف باید گفت از ابتدای هجرت تا سال 61 بیش از نیم قرن بود که مسلمانان درصدد تعلیم و تربیت و باسواد سازی بودند و انتظار نوشتن متن معمولی نامه بعد از این همه مدت کاملا عادی است!!!!
4️⃣ البته که تمهیدات دیگری هم برای باسواد سازی مسلمان اجرا می شد و این روند را پر سرعت تر می کرد!!!
✔️ ما هم با پاک کردن زباله های ذهنی کاملا موافقیم و به جای کاش گفتن اگر کمی مطالعه داشته باشید حتما به این هدف میرسید!
موفق باشید!
⚠️هرگونه کپی برداری و انتشار مطالب کانال بدون درج کامل لینک پاسخ به شبهات مورد رضایت ما نیست
--------------------------
☑️کانال جامع پاسخ به شبهات وشایعات در #فضای_مجازی 👇🏻
https://chat.whatsapp.com/F0ZsAGcRkze8xO8qnsF1sc
📱پیام رسان ایتا👇🏻
🆔https://eitaa.com/joinchat/5701648C9536f328f0
📱ادرس سایت👇🏻
🆔 www.pshobahat.ir
📱پیام رسان اینستاگرام
🆔http://Instagram.com/pshobahat
📱پیام رسان روبیکا👇🏻
🆔https://rubika.ir/porseshgar
📱 پیام رسان بله👇🏻
🆔https://ble.ir/porseshgar
📱پیام رسان تلگرام👇🏻
🆔https://t.me/poorseshgar
📱پیام رسان سروش👇🏻
🆔sapp.ir/poorseshgar
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋