eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
13.8هزار دنبال‌کننده
19.3هزار عکس
14.3هزار ویدیو
54 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید حاج قاسم سلیمانی: عجیب بود هر كس به دلایلی در غم احمد ناراحت است، یك كسی می گوید: «حیف شد این شخصیت با این جایگاه، با این تأثیرش، از بین ما رفت»،😔 یك كسی وابستگی دوستی، فامیلی و غیره داشت، به هر صورت غم احمد همه را غمگین كرد و از دست دادن احمد همه را ناراحت كرد،😢 اما آن چیزی كه بچه های با احمد دلخوش بودند و با رفتن او غمگین شدند این بود كه، احمد تداعی جنگ بود، تداعی خلوص، صفا، پاكی، صداقت بود. یاد شهدا با صلوات🌹 شهید حاج احمد کاظمی
🕊🌺 🍁خیلی تلاش گر بود همه کاری می کرد. یک آچار فرانسه ی واقعی بود. این قابلیت را داشت که بتواند در هر پستی قرار بگیرد و از عهده ی وظیفه اش خوب بربیاید.👌 در سوریه یک نیروی عالی و ارزشمند برای فرمانده اش محسوب می شد. به خاطر بودن و بدن رو فرمی که داشت، برای هر فرمانده ای یک سرمایه بود. سربازی بود که هر فرمانده ای آرزویش را داشت.💔 💪 😊 ۹۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ← خاطره وقتی میگن برای دشمن ها... شهید قاسم سلیمانی..💔 خطرناک تراز قاسم سلیمانی .... یعنی این:)😇🙂 .
تمام لواسان و کارخونه به اسم هم نزدند! اما نتیجه خون و رفاقتشان محو شدن زمینی به نام اسرائیل است......
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹انتشار نخستین بار | سخنرانی سردار قاآنی در مورد دوران دفاع مقدس
✍وقتی حاج قاسم رفتند سر میز خانواده شهید حاجی زاده مریم همسر شهید گوشی اش را داد من فیلم بگیرم و از حاج قاسم خواست برایش دست خط بنویسد. من هم فیلم گرفتم. حاج قاسم مشغول صحبت با خانواده شهید حاجی زاده شد. به حاج قاسم گفتم من هم از این دستخط ها می خواهم. سرش پایین بود گفت: تو کی هستی؟ همزمان که سرش را بالا آورد خندید گفت: شمایی؟ باشه می نویسم. تا قبل از نوشتن مرا صدا زد فاطمه. بعد گفت از این بابت شما را به اسم صدا می زنم چون من هم دختری دارم هم نام شما و مثل شما. مثل دخترم هستی. بعد هم دستخطی به یادگار برایم نوشت. خیلی دیدار صمیمی و خوبی بود. چون خانواده شهدای مازندران خصوصا بعد از خان طومان خیلی دلگیر بودند و دوست داشتند حاج قاسم را ببینند. حاج قاسم هم گفته بود تا پیکر شهدا را برنگردانم نمی روم دیدار خانواده ها. اما اصرار خانواده ها موجب شد او قبول کرد و آمد.
🕊🌺 💠شهيد حسني يكي از برادران سرزنده و شوخ طبع و شجاع و رشيد فاطميون بود .😊 يادمان هست كه شبي با دشمن در منطقه زبدين رو در رو شديم و گروهمان در محاصره كامل بود و برادر حسني با شجاعت در برابر دشمن مقاومت ميكرد !👌 ما گفتيم علي جان برگرد عقب دشمن خيلي نزديك شده ! دو نفر از بچه ها براي پشتيباني علي رفتن جلو ، گفتن علي جان برگرد عقب الان برسن شهيدت ميكنن ! برادر علي جواب داد كه براي شهادت آمده ايم و اگر لياقت داشته باشيم شهيد ميشویم☝️ برادر علي حسني واقأ لايق شهادت بودي روحت شاد ياد و خاطره ات گرامي .شهادت گواراي وجودت باد .💔
در عملیات فتح‌المبین که برای اولین‌بار تیپ خودمان را تشکیل داده بودیم، تعدادی از بچه‌های کم سن و سال به منطقه اعزام شده بودند. آن زمان از اعزام این‌ها جلوگیری می‌شد، ولی به هر حال با ترفندهای مختلف می‌آمدند. به‌عنوان مثال سنگ‌ریزه‌ توی پوتین‌هایشان می‌گذاشتند که بلندتر دیده شوند؛ یا با مداد برای خودشان ریش و سبیل می‌گذاشتند. مرسوم‌ترینش هم دستکاری شناسنامه بود که تقریباً تمام بچه‌های کم سن و سال این کار را انجام می‌دادند. روز سوم عملیات فتح‌المبین (5 فروردین 61)، چند نفر از همین رزمنده‌های نوجوان قصد داشتند به سوی خط بروند. من اجازه ندادم. هر چه اصرار کردند، موافقت نکردم. چند ساعت بعد، شنیدم همین بچه‌ها تعدادی عراقی را اسیر کرده‌اند و با خودشان به مقر تیپ در چاه نفت آورده‌اند. سراغ‌شان رفتم و با تعجب پرسیدم: «جریان چیه؟ عراقی‌ها کجا بودند؟» یکی از آن‌ها گفت: «بعد از این‌که شما اجازه حضور در خط را به ما ندادی، در حال بازی و جست و خیز به سوی ارتفاعات رفتیم. سلاح هم نداشتیم. میان راه، لوله‌ی اگزوز ماشینی را پیدا کردیم. آن را برداشتیم و مانند آرپی جی به اطراف نشانه رفتیم. ناگهان این عراقی‌ها از پشت سنگر بیرون آمدند. دست‌ها را روی سرگذاشتند و تسلیم شدند.» توسط مترجم از یکی از عراقی‌ها پرسیدم: «این بچه‌ها اسلحه نداشتند، چرا تسلیم شدید؟» پاسخ داد: «اسلحه‌ی جدیدی که تا به امروز ندیده بودیم، دست این‌ها بود.»
📸 تصویری جالب از بوسه فرمانده شهید ابومهدی المهندس بر تصویر شهدای حشد شعبی
🕊 وقتی باران ببارد ، تو را به یاد می آورم .. ...
🔸هم تو گل های این باغ را میشناسی هم تمام شهیدان تو را میشناسند
🚨ماجرای حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در داخل ضریح مطهر امام رضا (ع) به منظور غبارروبی چه بود؟ 🔻 حجت الاسلام رئیسی در گفتگو با بنیاد «مکتب حاج قاسم» : 📌 یک بار که حاج قاسم به بارگاه حضرت رضا (ع) مشرف شد همزمان با غبارروبی بود. 📌 همیشه فقط علما می توانستند داخل ضریح مطهر حضور پیدا کنند. روزی که حاج قاسم آمده بود بعد از اینکه مراسم این غبار روبی تمام شد، حال ارتباط با حضرت رضا پیدا کرد و اشک می ریخت. 📌 غبارروبی که تمام شد به ذهنم آمد آقایی که اینجا ایستاده است و برای امام رضا اشک میریزد به حرم اهل بیت عالی خدمت کرده است، نه فقط در مشهد بلکه در منطقه. حاج قاسم سلیمانی خادم واقعی حضرت رضا(ع) است. 📌 در آن زمان به ذهنم رسید برای اولین بار این رسم را که همیشه علما داخل ضریح می آیند با حجت و فلسفه نقض کنم. به دوستان گفتم به حاج قاسم بگویید داخل ضریح مطهر بیاید، حال معنوی عجیبی داشت. از جاهایی که ایشان از حضرت رضا طلب و آرزوی شهادت کرد همان جا بود.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دل بگو از جان بگو لب تر کن ای طوفان ....
♦️نوار مذاکره آمریکایی‌ها با سران داعش در اختیار حاج قاسم بود ✍امیرعبداللهیان در مراسم رونمایی از مستند «رویای حاتم» روایت شهید ابومنتظر المحمداوی: شهید سلیمانی به من فرمودند که ما تصاویری را داریم که نشان می‌دهد در یک روز و ساعت مشخص ۵ فروند هواپیمای لجستیک آمریکایی در فرودگاه موصل که دست داعشی‌ها بود فرود آمد که نیروهای ژنرال آمریکایی از آن پیاده و وارد فرودگاه موصل شدند. آنان به مدت ۵ ساعت با سران داعش مذاکره کردند. سردار سلیمانی می‌گفت که من نوار صوتی این مذاکره را در اختیار دارم و هر وقت بخواهید آن را منتشر می‌کنم. آمریکایی‌ها انقدر سلاح و تجهیزات نظامی با خود آورده بودند که در این ۵ ساعت سربازان آنان مشغول تخلیه آن بودند. سردار سلیمانی درخواست داشت تا این اتفاقات در حاشیه جلسات به طرف آمریکایی گفته شود و وقتی آقای ظریف این ماجرا را برای جان کری گفت او جوابی چند وجهی و گنگ داد. 📚منبع: سلیمانی نیوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بین خودمان بماند فرماند بحث یافتن نیست مسئله این است کسی مانند شما نیست که من پیدایش کنم...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمانی که برای آزادسازی بوکمال سوریه تلاش می‌کرد مجبور شد برای یک شب در خانه یک داعشی بماند. سردار سلیمانی قبل از ترک آن خانه نامه‌ای برای صاحب خانه برای گرفتن حلالیت نوشت کپی ممنوع است❌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹کانال سردار شهید حاج قاسم سلیمانی👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3829268513C24b28f680e
ستمگران عالم عاقبتی جز نابودی ندارند. ظالمان مانند برفی که بر بلندای کوه جلوه‌گری میکند و عمری ندارد، می‌روند و در حقیقت این کوه است که با صلابت پابرجا می‌ماند! 🌱 اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ •┄═•🕊🌹🕊•═┄
کشتید، اگر چه شیرِ کرمانی را سردارِ بزرگ ما سلیـــ🇮🇷ـــمانی را آماده‌ی انتــقــام خونیـن باشید باید بچشید، زهر ایـــ🇮🇷ـــرانی را .../💞 اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌
این روزها که دردها رهایم نمی کند تو می شوی مَحرَم ترین مَرحَمِ دلِ بی‌قرار من
+حاج ‌قاسم‌ سلیمانےمیگفٺ: با شهدا بودݩ سخٺ نیسٺ با شہدا موندݩ سخٺہ! مثل شہدا بودݩ سخٺ نیسٺ مثل شهدا موندݩ سختہ! راه ‌شہدا یعنے... نگہ داشتن آتش در دستانت... اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 📞 نشانی اش را باید از کوه های کردستان و قلاویزان بگیری ، از دشت ها ، صحراها ، بادها ، از تیر و تفنگ ، از کربلای چهار و پنج ، از پاتک های شلمچه ، از آب خروشان اروند ، از خاکریز و سنگر و میدان مین ، از همت و باکری و کاظمی....از مردم مظلوم ، از حرم بی بی از حلب از سوریه و عراق ، خانه اش در دلها بود.نام و عنوان نداشت...سجاده آب کش نبود.مثل مولایش یتیم نواز...درجه هایش را به رخ نمی کشید... . . ●لباسش همیشه خاکی بود و گلی...اهل عمل بود نه تریبون و میز و شعار....یار نظام بود نه بار نظام ، سرباز ایران بود نه سربار ایران ، سوار تانک بود نه سرمایه دار بانک ، مالک سید علی بود و عشقش ولایت فقیه ....قاسم نمیدانیم تو چندمین بودی از آن ۳۱۳ تن.... 🌷
تو از فریادها، شمشیر‌های صبح پیکاری که در شب‌های دهشت تا سحر با ماه بیداری تو دهقان زاده از فضل پدر مهری ست در جانت که می‌روید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد که بالیدندند بر دستت کبوتر‌های بسیاری چه خوش رم می‌کند از پیش چشمت لشکر پیلان ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری دلت را سر به زیری ها، سرت را سربلندی هاست خوش آن معنا که بخشیده است چشمانت به سرداری ز ما در گریه‌های نیمه شب یاد آور‌ای همدرد تو از شمشیرها، لبخند‌های صبح دیدارى
🌹کتابی که حاج قاسم با خواندنش به کرمانی بودنش افتخار کرد ✍سرلشکر قاسم سلیمانی پس از خواندن کتاب «آن بیست و سه نفر» نامه‌ای برای احمد یوسف‌زاده نویسنده کتاب نوشته است. متن نامه به این شرح است: «احمد عزیزم؛ تقریظ و تحسین رهبر عزیزمان مرا تشویق به خواندن کتابت کرد و پس از قرائت آن به مقامت غبطه خوردم و افسوس، که در کارنامه‌ام یک شب از آن شب‌ها و یک روز از آن روزهای گرفتار در قفس را ندارم. شماها عارفان حقیقی و عابدان به عبودیت رسیده‌ای هستید که به عرش رسیدید، ای‌کاش در همان بالا بمانید. چه افتخارآمیز است ربانیون بر منبر نشسته، تربیت یافتگان منابر خود را به تماشا بنشینند. چه زیباست جوانان جویای کمال، کودکانِ کمال‌یافته در قفس دشمن را ببینند. ای‌کاش سفیرانِ در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند. احمد عزیز؛ وقتی کتابت را خواندم ناخودآگاه صحنه اسارتی در مقابل دیدگانم مجسم شد و به‌یاد آن اسیر، بر کتاب این اسیر، اشک ریختم، یاد قهرمان اسارت که اسارت را به اسیری گرفت. بانوی معظمه خسته‌ای که با مجروحیت دل و جسم، در حالی که سر برادران، برادرزاده‌ها و فرزندان خود را بالای نی جلوی چشم داشت و ده‌ها زن و کودکِ اسیرِ هرروز کتک‌خورده را در طول هزاران کیلومتر پیاده و یا بر شتر برهنه نشسته، سرپرستی می‌کرد، در عمق قرارگاه دشمن بر هیبت او شلاق زد و با بیانی که خاطره پدرش علی(ع) را در یادها زنده کرد همانند شمشیر برنده برادرش عباس بر قلب دشمن فرود آورد و با جمله "مارأیت الّا جمیلاً" عرش را گریاند و بشریت را تا ابد متحیر عظمت خود ساخت. به کرمانی بودنم افتخار می‌کنم، از داشتن گوهرهایی همچون «شهسواری» که فریاد "مرگ بر صدام، ضد اسلام" را در چنگال دشمن سر داد و نشان داد به‌خوبی درس خود را از مکتب امام سجاد(ع) آموخته است و «امیر شاه‌پسندی» که بر گوشت‌هایِ بر اثر شلاق فروریخته او اطو کشیدند و «احمد یوسف‌زاده»، «زادخوش»، «مستقیمی»، «حسنی» و ... که از اسارت عظمت آفریدند. در پایان درود می‌فرستم برمردی که به‌احترام شما و همه مجاهدین و شهدا، قریب سی سال چفیه یادگار آن روزها را به گردن آویخته تا عشق به این راه و مرام و فرهنگ را به همه یادآوری کند و بر هر نوشته شما بوسه می‌زند و در بالاترین جایگاه فقاهت، حکمت و اندیشه، زیباترین کلمات را نثارتان می‌کند. چقدر مدیون این مردیم و بدون او تاریکیم. خداوندا؛ وجودش را برای ایران و اسلام حفظ بفرما.»
🤲ماجرای اقامه نماز حاج‌قاسم سلیمانی در کاخ کرملین 🌺ابراهیم شهریاری ماجرای نماز شهید سلیمانی را که در کاخ کرملین اقامه کرد، تعریف کرده است: 🔽قصه‌ی نماز خوانده‌شده حاج قاسم فرق ‌می‌کرد، به کاخ کرملین رفته بود و با پوتین قرار داشت. تا رئیس‌جمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجی هم بلند شد. اذان و اقامه‌اش را گفت. صدایش ‌در سالن پیچید، بعد هم به نماز ایستاد. 🔽همه نگاهش ‌می‌کردند. می‌گفت در طول عمرش چنین لذتی از نماز نبرده بوده است. 🔽پایان نماز پیشانی‌اش را روی مهر گذاشت، به خدای خودش ‌گفت: «خدایا، این بود کرامت تو، یک روزی در کاخ کرملین برای نابودی اسلام نقشه ‌می‌کشیدند، حالا منِ قاسم سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم.»