eitaa logo
قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
12.4هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
17.1هزار ویدیو
63 فایل
«بِسْمِ اللَّهِ القٰاصِمِ الجَبّٰاریٖنْ» خط خون نقطه‌ی پایان سلیمانـی نیست... بِھ‌َراسـ💪ـید که این اولِ بسم الله است...🌷 کانون تبلیغاتی پربازده قاصدک ❄️👇 https://eitaa.com/joinchat/3340238882Ca4b5329bfc
مشاهده در ایتا
دانلود
••『💗✨』•• ••🌸🍃•• ••🎀💞•• 🔻 در همایش خــانواده رضــوی: یڪ نماز ظهر در خدمت آقا بودیـم. نماز که تموم شد، آقا میخواستند بروند به من گُفتند: کارے ندارید؟ گفتم: آقا یه ناهار با شما آرزوست😊 آقا گفتند: ببخشید من ناهارم رو با حاج‌خانم میـخورم...❤️🍃
•|💍✨|• •|🦋☁️|• محمد حسین اهل خوشحال ڪردن و سورپرایزڪردن بود.😍😍 نامــ💍ـزدی ما هم شیرینی خاصے داشٺ ۴ ماه دوسٺ داشتنے!! دائماً حسین‌آقا سورپرایزم می‌ ڪرد،مثلاً تماس مے ‌گرفتم و با حالت دلتنگے مے ‌پرسیدم «آخر هفته ٺهران می‌آیے ؟» می‌گفت: «باید ببینم چه می‌شود!» چند ثانیه بعد، آیفون به صدا در مےآمد و حسین‌آقا پشت در ایستاده بود!😍📞 یادم هسٺ یڪ ‌بار دیگر می‌خواستم براےخرید به بیرون بروم پول نداشتم هرچه فڪر ڪردم چه ڪنم، به نتیجه‌اے نرســ☹️ـیدم! خجالت مےکشیدم از پدر و مادرم پــ💰ـول بخواهم. نشستم به مطالعه اما ٺمام فڪرم به خرید بود. مشغول ورق ‌زدن ڪـ📗ــتابم بودم که دیدم ۳۰ هزار تومن پول لاے آن اسٺ😍 از پدر و مادرم سوال ڪردم که آنها پول برایم گذاشته‌اند؟ گفتند نه! مامان گفت :«احتمالاًڪار حسین‌آقاسـ😉ــت!»خریدم را انجام دادم و بعداً هرچه ٺماس گرفتم و از او پرسیدم، طفره می‌رفت. می‌گفٺ:«نمےدونم! من؟ من پول بگذارم؟»😂🤔 حتی این مدل ڪارها را برای خانواده‌ام هم انجام می‌داد عادتی ڪه بعدها هم ٺرک نشد. 💗شهید مدافع حرم 💗
••🌸🍃•• ••🎀💞•• 🔻 در همایش خــانواده رضــوی: یڪ نماز ظهر در خدمت آقا بودیـم. نماز که تموم شد، آقا میخواستند بروند به من گُفتند: کارے ندارید؟ گفتم: آقا یه ناهار با شما آرزوست😊 آقا گفتند: ببخشید من ناهارم رو با حاج‌خانم میـخورم...❤️🍃
﷽ پست همسر شهید بسم الله الرحمن الرحیم . مدت کنار هم بودنمان کوتاه بود. درست مثل خوابی شیرین و دلچسب. عطر حضور تو، زندگی ام را عوض کرد. خیلی ها نمی‌دانند آقا وحید؛ خیلی ها خبر ندارند که من مصادق این بیت شعر هستم: «به خودم آمدم انگار تویی در من بود این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود» . آری من شش دانگ دلم را به نامت کردم، درست همان موقع که فهمیدم تو مرد زندگی من هستی... و این قرارداد نانوشته را تنها تو می‌دانی و خدایمان. همان خدایی که به وجود آورنده‌ی عشق است... . گذشتن از تو سخت‌ترین اتفاق زندگی‌ام بود اما فدای سر حسین(ع) تو فدایی امام حسین شدی، همان کسی که بی اندازه عاشقش بودی، همان کسی که بی‌اندازه عاشقش بودم، تنها این است که مرا آرام می‌کند... . پس چون پروانه دور شمع وجود تو می‌گردم و می‌سوزم تا زمان وصالمان برسد. ؟ (ع)