eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.8هزار دنبال‌کننده
609 عکس
125 ویدیو
15 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
امام رضا(ع)-مدح و مناجات مرا کشانده به مشهد هوای دیدن تو زِ راه دور رسیدم برای دیدن تو مرا به دِرهم و دینار وا مکن زِ سرت از این به بعد گدایم، گدای دیدن تو همیشه روزی رَعیَت به دست سلطان است چه چیز پُر کُنَدْ ای دوست جای دیدن تو؟ کبوتر حرم و صحن و گنبدت زیباست ولی ندارد عزیزم صفای دیدن تو تَب وصال تو افتاده در دلم چه کنم؟ در این سفر شده ام مبتلای دیدن تو بِریز خونم و زُلف از رُخَتْ کنار بزن من آمدم که بِمیرم به پای دیدن تو طواف کعبه ی ما بوسه از ضریح شماست گرفته دست دلم را دعای دیدن تو از این حرم شهدا بَرگه ها گرفتند و شدند عازم کربُبَلای دیدن تو به گریه ها و نماز تو در شلمچه قسم تمام جبهه ی ما شد مِنای دیدن تو قسم به جان جوادت مرا خدایی کن به دست خویش مرا باز کربلایی کن @karimegharib
غزل مصیبت موسی بن جعفرعلیه السلام هر لحظه ای که آمد و از من خبر گرفت حالات سجده های مرا در نظر گرفت می دید عاشقانه مناجات می کنم اغلب سراغی از من عاشق،سحر گرفت نفرین به ضربه ای که نماز مرا شکست رویم ز ضرب دست یهودی اثر گرفت پاره شده عبا به تنم بسکه با شتاب این تازیانه حلقه به دور کمر گرفت جا خورده دنده ام به گمانم که پهلویم چون پهلوی مدینه به تیزی در گرفت فهمیده بود غیرت ما روی مادر است با حرف بد قرار مرا بیشتر گرفت دانستم از چه کودک جامانده حسین وقت فرار دست خودش روی سر گرفت در شام دختری که خودش ضربه خورده بود دامن برای روی کبود پدر گرفت هر چه شد عاقبت سرم از تن جدا نشد تشییع پیکرم به زیر دست پا نشد تیزی نیزه ای نرسیده به حنجرم سیلی نخورده دختر من در برابرم @karimegharib
غزل مناجات باامام رضا علیه السلام ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان روضه‌های سحر کوی تو دارد چه صفایی صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان @karimegharib
روضه حضرت موسی بن جعفر )علیه السلام( باب الحوائج هر کجا کار خودش را کرد در پاسخ آه گدا کارخودش را کرد با آنکه دستش بسته بود اما گره وا کرد این حضرت مشکل گشا کار خودش را کرد رقاصه ای را ناله هایش زیر و رو کرده درسجده ها یا ربنا کار خودش را کرد سادات روی مادر خود غیرتی هستند اصلا کتک نه ، ناسزا کار خودش را کرد وقت زمین خوردن به یاد مادرش افتاد تاریک بود و بی حیا کار خودش را کرد از چند جا رد کبودی بر گلویش بود از پشت گردن حلقه ها کار خودش را کرد سر دارد و او را کفن روی کفن کردند آن نیمه شب هم بوریا کار خودش را کرد هنگام دست و پا زدن زنجیر اذیت کرد چون نیزه ها که کربلا کار خودش را کرد خولی سنان اخنس همه تشویق میکردند درآن میانه شمرتا کارخودش را کرد @karimegharib
غزل مصیبت سیاه چالِ بلا سایه بر پرم انداخت چه شعله ها به دلم دوری از حرم انداخت برای خندة معصومه ام دلم تنگ است غمی به سینه ى من هجر دخترم انداخت اگرچه واسطة رزق عالمین منم یهودی آمد و نان در برابرم انداخت ازآن شبی که نوک چکمه زد به پهلویم مرا به یاد نفس هایِ مادرم انداخت تمام واقعه ى کوچه خوب فهمیدم چنان به صورتِ من ضربه زد سرم انداخت میان ابروی من چند تا شیار افتاد زبسکه لطمه به این دیدة ترم انداخت برای اینکه ز سجده مرا بلند کند زپُشت پنجه به مویِ مطهرم انداخت زمانِ تنگیِ جا دست وپازدن سخت است تمامِ وزن خودش را به پیکرم انداخت میانِ گودیِ مقتل حسین زانو زد نگاه مضطربی جانبِ حرم انداخت صدایِ دختری آمد بیا عمو عباس غریبه پنجة غارت به معجرم انداخت به سر زنان دمِ گودال فاطمه میگفت: جدا نمود سروپیش دخترم انداخت @karimegharib
اَشعٰار قٰاسـِــــمْ نِعمَتی: کسی بدون دلیل از صدا نمی افتد لب کلیم ز سوز دعا نمی افتد کریم در غل و زنجیر هم کریم بُود به دست بسته شده، از عطا نمی افتد اگرچه خاک نشسته به روی لب هایت عقیق، پا بخورد از بها نمی افتد مگر چه گفته به تو این زبان دراز یهود؟ همیشه از دهنش ناسزا نمی افتد چه آمده به سرت پنجه میکشی بر خاک؟ به هر نفس، لب تو از ندا نمی افتد به سینه ای که لگد خورد پشت در سوگند بدون درد سر این ساق، جا نمی افتد کسی که در تن او پیرهن شده پاره به یاد بی کفن کربلا نمی افتد تو گیر یک نفر افتاده ای چنین شده ای تن تو در گذر گرگ ها نمی افتد پس از سه روز تو را عده ای کفن کردند سر بریده ی تو زیر پا نمی افتد سنان و شمر به هم با اشاره می گفتند: مگر که نیزه نخورده ؟ چرا نمی افتد؟ @karimegharib
غزل مصیبت موسی بن جعفرعلیه السلام در میان هلهله سوز و نوا گم می شود زیر ضرب تازیانه ناله ها گم می شود بس که بازی می کند زنجیر ها با گردنم در گلویم گریه های بی صدا گم می شود در دل شب بارها آمد نمازم را شکست در میان قهقهه صوت دعا گم می شود چهار چوب پیکرم بشکسته و لاغر شدم وقت سجده پیکرم زیر عبا گم می شود تازه فهمیدم چرا در وقت سیلی خوردنش راه مادر در میان کوچه ها گم می شود بین تاریکی شب چون ضربه خوردم آگهم آه در سینه به ضرب بی هوا گم می شود لا به لای پنجه هایش مشتی از موی سرم بین این تصویر ها دیگر حیا گم می شود از یهودی ضربه خورده خوب می داند چرا ؟ گوشوارِ بچه ها در کربلا گم می شود @karimegharib
یاباب الحوائج دوری از شهر و دیارم عزتم را لطمه زد این جدائی قلب پاک عترتم را لطمه زد با دو دست بسته هم باب الحوائج بوده ام کی غل و زنجیر فضل و رحمتم را لطمه زد ناله های ممتدم گویای این مطلب شده بغض سینه اشتیاق صحبتم را لطمه زد تار می بینم ز بس که این حرامی یهود گاه و بیگاه آمد از ره صورتم را لطمه زد صوت سیلی هم صدا شد با صدای خنده اش هر دمی آمد سراغم خلوتم را لطمه زد نام زهرا را نه تنها با طهارت او نبرد بد دهن بود و دل با غیرتم را لطمه زد داغ من یک سر بریدن کمتر از جدم حسین آخر کار این کفن ها غربتم را لطمه زد @karimegharib
السلام علیک یا باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام مُردم ز غربت تا شبِ تارم سحر شد تنها غُل وزنجیر از حالم خبر شد درد وبلایِ شیعه را بر جان خریدم من ضربه ها خوردم که این رَه بی خطر شد از این قیامی که دگر شکل رکوع است طوبایِ این مذهب همیشه بارور شد قعرِ سجون در پنجه هایِ سردِ زندان آهم به هر دیوار خورد وبی اثر شد سِندی چه آورده سرم شیعه نداند از چه ز خون آبه همیشه دیده تر شد از خون ِ رویِ کعبِ نی پیداست کامل بر ضربه هایش دستهای من سپر شد از بسکه پیچیده به دورم تازیانه از چادرِ مادر لباسم پاره تر شد سر پنجه های آهنین چکمه هایش بر پهلویم کاری شبیهِ میخ در شد سربسته گویم بی ادب حرفِ بدی زد با ناسزاهایش غرورم شعله ور شد گر مویِ پیشانی بهم می ریخت اما شکل محاسن از سرم آشفته تر شد در دستِ این نامرد چون گودیِ گودال حتی بلندیِ محاسن، درد سر شد درپیشِ چشمِ مادرم سر را بریدند ازاین مصیبت مادر ما نوحه گر شد وقتی که با ضربه جدا می کرد سر را فریادهایِ «یا بنی» بیشتر شد «نَحنُ رَضَضنَا الصَّدر بعد الظّهر »یعنی زیرِ سمِ مرکب بدن زیر وزِبَر شد دنبالِ گیسویِ پریشانی به نیزه در کوچه وبازار زینب در به در شد زینب کجا وسکّویِ برده فروشان در مَعرَض ِ چشمان صدها رهگذر شد رأسِ بریده چند جا خون گریه کرده در مجلسِ نامحرمان حرفی دگر شد لبهایِ خشکی که ضریحِ مصطفی بود بازیِ دستِ خیزران در تشتِ زر شد @karimegharib
نوحة موسی بن جعفر علیه السلام قبلة کاظمینی تو*روضه خوانِ حسینی تو نورِ دوعینی تو السلام ای اباالسلطان جان دهی گوشة زندان فاطمه در ‌‌عزای ِتو-شده گریان یبن الزهرا غریب آقا * خون شدآبِ وضوی تو*گشته زخمی گلوی تو آشفته مویِ تو جایِ پا بر عبایت بود غرقِ خون ساقِ پایت بود ذکرِ خلصنی یا الله –دعایت بود یبن الزهرا غریب آقا ** رویِ یک تخته جسمت را*می برند محضرِ زهرا ای وای غریب آقا باهمه غربتت آخر شد کفن عاقبت پیکر پیکرِ غرقِ در خونت –نشد بی سر السلام ای شهِ عریان یا حسین سیدالعطشان مادرت یابنی گفته در میدان واحسینا غریب آقا @karimegharib
غزل مصیبت كنج زندان بلا تا كه ز پا افتادم ناخودآگاه فقط ياد رضا افتادم دشمنم كرد گمان تا كه ببندد دستم ديگر از مرحمت و جود و عطا افتادم آنقدر بزم مناجات مرا ريخت بهم با وجودى كه كليمم ز دعا افتادم وسط سجده چنان ضربه به پهلويم زد صورتم خورد زمين و ز نوا افتادم بعد از آنى كه ز سيلى دهنم پر خون شد مثل بانوى مدينه ز صدا افتادم بسكه پيچيده بهم ساق دو پايم، هربار خواستم تا كه بمانم سرِ پا افتادم تا كه سنگينى پا را به تنم حس كردم ياد گودال و شهِ كرببلا افتادم دست و پا مى زنم اما بخدا خوشحالم دخترم نيست ببيند كه كجا افتادم تا كه عمّامه كشيد از سرم آن پست يهود ياد معجركشى شام بلا افتادم جسر بغداد هم از غربت من مى گريد در مسير گذر شاه و گدا افتادم @karimegharib
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر بس کن یهود زاده ،حرم را بهم نریز هربار، خلوتِ سحرم را بهم نریز من پا به سِن شدم سرِ زنجیر را نکش با هر تکان ِ ضربه پرم را بهم نریز هراستخوانِ لِه شده بد جوش میخورد ارثیه هایِ پشتِ درم را بهم نریز من هم شبیهِ مادرِ خود گیر کرده ام ترکیبِ جسمِ مختصرم را بهم نریز نامرد نامِ فاطمه را بی وضو مبر با حرف هایِ بد جگرم را بهم نریز مویِ سپیدِ من شده بازیِ دستِ تو با ضربه ، هالة قمرم را بهم نریز بردار پایِ نحسِ خودت را ز صورتم تصویرهایِ چشمِ ترم را بهم نریز گودال هم، نهیب زد عمه،برو سنان این کشتة بدون سرم را بهم نریز با نیزه ات عزیز ِ مرا زیرو رو نکن بس کن حرام زاده حرم را بهم نریز بر اسبهایِ تازه نفس گفت دختری بانعلِ تازه ات پدرم را بهم نریز فریاد زد رباب برو حرمله برو با نیزه تربت پسرم را بهم نریز @karimegharib
📆 تقویم شیعه 💢 بیست و چهارم رجب المرجب 🔻 به دست 🔹در این روز در سال ۷ هجری قمری در جنگ خیبر به دست امیرالمؤمنین سلام الله علیه کشته شد و به دست آن حضرت فتح گردید.(۱) و در بحار الانوار ۲۷ رجب روز فتح خیبر ذکر شده است.(۲) 🔸چون پیامبر صلی الله علیه و آله به جنگ خیبریان رفت و را محاصره کرد، ابتدا پرچم را برای مبارزه با آنان به دادند. ابوبکر با لشکری رفت، ولی چون نظر به پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان هم در پی او باز گشتند. روز بعد پیامبر صلی الله علیه و آله پرچم را به داد و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده باز گشت. 🔷 انتخاب علی سلام الله علیه برای فتح خیبر 🔹پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «فردا پرچم را به مردی می دهم که حمله هایش را تکرار کند، نه اینکه فرار کند. کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند، و خداوند خیبر را به دست او فتح می کند». 🔸همه اصحاب آرزو کردند که این مقام و منزلت به آنان واگذار شود. 🔹فردای آن روز، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: علی بن ابی طالب سلام الله علیه کجاست؟ گفتند: چشم‌دردی دارد که حرکت برای آن حضرت مشکل است. خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله فرمود: او را حاضر کنید. سلمه بن اکوع رفت و آن حضرت را آورد. پیامبر صلی الله علیه و آله سر آن حضرت را در بر گرفت و از آب دهان مبارک به چشمان نورانی حضرت خاتم الاوصیاء علی مرتضی سلام الله علیه مالید و فرمود: «بار الها، زحمت گرما و سرما را از او بردار». پس از آن روز بر امیرالمؤمنین سلام الله علیه درد چشم عارض نشد و از گرما و سرما آزرده نگشت. 🔸پیامبر صلی الله علیه و آله زره خود را بر او پوشانید و را بر کمر او بست و پرچم به آن حضرت سپرد و سوار بر مرکبش نموده فرمود: « از سمت راست، از سمت چپ، از پیش رو و از پشت سر، و نصرت خدا بالای سر، و دعای من از پشت سر تو است». فرمود: یا علی، مسلمانی را بر ایشان عرضه کن. 🔷 میدان 🔹آن حضرت رفت، و پس از موعظه و نصیحت عده ای برای جنگ با او آمدند. آنان دو نفر از مسلمانان را شهید کردند. امیرالمؤمنین سلام الله علیه بر آنها تاخته و آنها را کشتند. آنگاه برادر مرحب با عده ای آمدند. حضرت آنها را هم به درک فرستاد. 🔸 که شجاع بود به خونخواهی آمد. امیرالمؤمنین سلام الله علیه چنان با بر سرش فرود آورد که شمشیر از حلقش گذشت و او را دو نیم ساخت و به خاک انداخت. صدای تکبیر مسلمانان بلند شد. عده ای از یهود به دفاع آمدند و با مسلمانان به جنگ پرداختند. امیرالمؤمنین سلام الله علیه به مبارزه ادامه داد تا عده ای کشته شدند و عده ای به قلعه گریختند. 🔹آن حضرت با دست قدرتمند حیدری در قلعه را کند و برای مسلمانان معبر قرار داد تا از خندق عبور کنند. حضرت چندین بار مسلمانان را از روی خندق به وسیله آن در عبور داد، با اینکه از سه روز قبل، آن حضرت گرسنه بود.(۳) 🔻 بازگشت جعفر طیّار از حبشه 🔹آمدن سلام الله علیه از حبشه در روز فتح خیبر اتفاق افتاده است.(۴) _________ (۱): زاد المعاد: ص ۳۵. فیض العلام: ص ۳۱۷. (۲): بحار الانوار: ج ۹۷، ص ۱۶۸-۳۸۴. (۳): المستدرک علی الصحیحین: ج ۳، ص ۳۷. مجمع الزوائد و منبع الفوائد: ج ۹، ص ۱۲۴. کنز العمّال: ج ۵، ص ۲۸۳. فیض العلام: ص ۳۱۷-۳۲۱. (۴): منتخب التواریخ: ص ۵۶. وقایع الایام: ج رجب، ص ۲۵۵. 📚 کتاب تقویم شیعه، نوشته استاد عبدالحسین بندانی نیشابوری ┈••✾•🍃🌸🍃•✾•┈┈ 🔰 در نشر معارف اهل‌بیت علیهم‌السلام سهیم باشیم. @ghasemnemati
به مناسبت فتح خیبر تقدیم به امیرالمومنین علی علیه السلام اسدالله علی ، دست خداوند علی غضب الله علی ، گریه و لبخند علی فتح خیبر همه حیدر شدنش را دیدند با دو انگشت در ِ قلعه ز جا کند علی @ghasemnemati
تقدیم به جناب ابوطالب علیه السلام انوار توحید است در جان ابوطالب شد کعبه زاده طفلِ دامان ِ ابوطالب این مرد بابای امیرالمومنین باشد طعنه زده بر خلق ایمان ابوطالب ✍قاسم نعمتی @ghasemnemati
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا انشاءالله روضه شب های جمعه این هفته ساعت چهار بعدازظهر وعده گاه همیشگی گوشهٔ باب الجواد برقرار می باشد .
السلام علیک یا سلطان اباالحسن علی بن موسی الرضا راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا به جان جواد درایام شهادت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام و طلیعهء عید بزرگ مبعث ختم الانبیاء در حریم ملک پاسبان و ملکوتی امام الرئوف دعا گوی شما هستم . @ghasemnemati
نسیمی جانفزا می آید بوی کرببلا می آید واویلا واویلا واویلا کاروانی به راه افتاده- مادری ناله ها سرداده شد حسین راهیِ کربلا واویلا واویلا واویلا نسیمی جانفزا.... آمده بدرقه یک مادر-می زند شانه مویِ اکبر کن تماشا به چشمان تر وداعِ اکبر ولیلا را واویلا واویلا واویلا می کند گریه ام البنبن-گوید عباس من دلغمین همه حرفم به تو باشد این جان تو جانِ پورِ زهرا واویلا واویلا واویلا بِکِش ناز همه دخترها-جان ِ تو جانِ این خواهرها نشکند غرور معجرها لحظة بی کسی در صحرا واویلا واویلا واویلا دورِ گهوارة اصغر باش-دائما دورِ این مادر باش فکرِ این رباب مضطر باش پرنگهداری تو مشکش را واویلا واویلا واویلا شب جمعه شد وغوغا شد- روضه خوانِ حرم زهرا شد واویلا واویلا واویلا مادرت روضه بر پا کرده-برایت ظرفِ آب آورده کرده با گریه محشر بر پا واویلا واویلا واویلا بُنَی بُنَی جان من-دورِ تو حلقه میزد دشمن وای از آن غارت پیراهن بر سر جسم تو شد دعوا واویلا واویلا واویلا رویِ نیزه سرت را بردند-باکتک خواهرت را بردند معجر دخترت را بردند وای از آن غروب عاشورا واویلا واویلا واویلا @karimegharib
مثنوي وداع از مدينه جدايي از مدينه باورم شد حرم غمخانة صاحب حرم شد همه حجاج زهرا بار بستند به اين رفتن دل عالم شكستند به ناقه مادري‌ و شير خواري شود آمادة اُشْتُر سواري تمام مشك ها پُر آب باشد كمي آرام ، اصغر خواب باشد كناري باغبان سرگرم لاله كند بابا كُشي نازِ سه ساله كناري نجمه مست روي قاسم زند شانه سر گيسوي قاسم تماشا مي كند با قلب شيدا قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا ولي يك سو همه تصوير اين شب شده وقت پريشاني زينب سر او بر سر دوش حسين است پناه او در آغوش حسين است شده ذكر لبش با چشم گريان عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان نمام آرزوهايم تو هستي منم مجنون و ليلايم تو هستي همه شب روي سجاده نشينم الهي اي حسين داغت نبينم تمامي امانت هاي مادر ميان بسته پيچيدم برادر (( جواب سيد الشهدا )) دلم را آب كردي گريه كم كن مرا بي تاب كردي گريه كم كن شده وقت سفر اي نور ديده نشين بالاي محمل اي رشيده محارم دور محمل بي قرارت ابوفاضل بود چشم انتظارت يل ام البنين زانو گرفته علي اكبر به پاي ناقه رفته به روي معجر تو حرز بستم خودم تا آخرش پاي تو هستم همه رفتند اما غرق احساس پيامي آمد از مادر به عباس زمان حرفهاي آخرين شد وصيت خواني ام البنين شد صدا زد مي روي اي نور عينم ولي جان تو و جانِ حسينم برو اما بدان شير نبردي مبادا بي حسينم باز گردي بيا تا خوب من رويت ببوسم بلندي هاي ابرويت ببوسم به خلوت بوسه هايم درس دارد حيا كردم ، حسين مادر ندارد @karimegharib
سلام‌علیکم و رحمةالله گریز روضه‌ای به نظرم می‌رسه در شب وداع کاروان از مدینه که زبان حال هستش شاید سند مقتلی نداشته باشه ولی هیچ استبعادی نداره که این اتفاق افتاده باشه هدیه می‌کنم به همه امام حسنی ها و همه نوکرای خوبی که زیر خاکند فیض ببرند . هنگام وداع کاروان سحر ۲۸ رجب دیدند یه خانومی دست چند بچه رو گرفته و از کاروان جدا شد به سمت بقبع کنار قبر امام حسن علیه السلام ،عرضه‌داشت حسن‌جان ما همراه کاروان حسین طبق وصیت شما داریم میریم به مقصدی که حسین می‌رود ، حسن جان خودت منو کمک کن هرجا توی سفر گرفتار شدم کمکم کن این بانوی باعظمت نجمه خانم همسر امام مجتبی است، می‌دونید کجا این جلوه کرد وقتی‌که حضرت قاسم وارد خیمه شد گفت عموم بهم اجازه نمیده برم میدان حضرت فرمود عجله نکن یک دست‌نوشته ای را بازوبندی را که به بازوی تو کوچک‌شده بود کنار گذاشته بودم این‌جا به دردت می‌خوره بازکردند دست‌خط امام حسن بود «من الغریب الی الغریب » و یا در لحظه های شهادت حضرت عبدالله علیه‌السلام اون‌جام این خانم توسل به امام حسن کرد امام حسن کمکش کرد این گریز روضه‌ای که دوستان می‌تونن در جلساتشان تو این چند شب بخوانند . 🚩حرم و نام و‌وجودش همه شد وقف حسین هر حسینیه که بر پاست خیام حسن است این مطلب و به دست دوستان روضه خوان برسانید و درشادی دل امام حسن علیه السلام سهیم باشید نثار شادی روح تمام مادرها مخصوصا مادر دو شهید کربلا حضرت نجمه خانم سلام الله علیها صلوات 🖌 قاسم نعمتی @karimegharib
🔸️دعوتنامه 🔸️در روز های پایانی ماه پر برکت رجب‌المرجب 🔸️هفدهمین جلسه سه‌شنبه‌های شاعرانه دوم اسفند ماه ۱۴۰۱ 🔸️میهمانان ویژه حجه‌الاسلام و المسلمین عرفاتی معاونت فرهنگی آستانه حضرت عبدالعظیم(ع) و آقای حسین خرازی مدیر کل مجموعه فرهنگی آستانه 🔸️در آستانه‌ی ورود به ماه شعبان المعظم 🔸️میلاد امام حسین(ع)و علمدار کربلا(ع) 🔸️سید الساجدین امام العارفین(ع) 🔸️سه شنبه‌های شاعرانه در حسینیه حضرت علی اکبر(ع ) واقع در شهرری خیابان شهید فدایی ساعت ۱۹ الی ۲۱ برگزار میشود 🔸️دوستان عزیز و شاعران گرامی: راس ساعت مقرر حضور بهم رسانند لطفا هر عزیزی خود رسانه‌ای برای اطلاع رسانی در فضای مجازی و گروهها باشند ارادتمند تمام دوستداران ادبیات قاسم نعمتی
شب اول ماه شعبان المعظم و فردا روز اول ماه امشب و فردا اعمال زیر انشاءالله موجب نزول برکات و عنایات الهی خواهد شد اما اعمال هر ماه نو چند عمل است: 🔹 اوّل: خواندن دعاهاى نقل شده در وقت ديدن هلال، كه بهترين آنها دعاى چهل‏ وسوّم صحيفه كامله است، كه همراه با اعمال اول ماه رمضان ذكر شد. 🔹دوم: خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع‏ درد چشم. 🔹سوم: اندكى پنير خوردن، چه روايت شده: هركه خود را به خوردن آن در اول هر ماه مقيّد كند، اميد است در آن ماه حاجتش ردّ نشود. 🔹چهارم: در شب اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در هر ركعت پس از سوره حمد سوره انعام‏ را بخواند، و از خدا بخواهد او را از هر ترس و دردى ايمن گرداند، و در آن ماه حادثه‏اى را نبيند كه ناپسند او باشد. 🔷پنجم: در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سی مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتی اش را در آن ماه‏ از خدا خريده است. و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين *زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها *نمازحضرت زهرا سلام الله علیها دورکعت رکعت اول بعدازحمد100مرتبه اناانزلناه و رکعت دوم بعداز حمد100توحید تسبیحات و دعای مفاتیح التماس دعا یاعلی @karimegharib
یااباعبدالله همیشه اول هرماه افضل الاعمال سلام برسر بالای نیزه ها دادم قسم به زلف پریشان تو روی نیزه هلال دیدم و یاد هلال افتادم زتشنگی ترک افتاده بود بر لب تو کنار راس تو باخنده آب میخوردند به روی صندوق حمل سر تو هرشهری به پیش دیدهء زینب.... میخوردند @karimegharib
سرود ولادت امام سجــّـاد علیه السلام به سبک بال ملائک باز شده ... سبوی خراباتیـا شد زِ می لبالب امیر مناجاتیـا اومد از ره امشب باده نایاب اومد جلوه مهتاب اومد که دومین حیـدرِ خونه اربـاب اومد نغمهِ داوودی اون دل از همه بـُرده آخه سر سفره مرتضی نمک خورده یا علی ابن الحسین(ع) *** مسافر عرش خــدا سجاده نشینـه سلطان ما سینـه زنــا زین العـابدینـه صحیفه سجـادیش راه و رسم عشقـه هم نفسِ نیمه شبِ بانـوی دمـشقـه بال و پـر زیـنبـه دور و بـر زیـنبـه بـا جـبـروت عـلـی همسفـر زیـنبـه تویِ رگای غـیـرتِش خونِ خــدا داره رو شونـه هاش پـرچـمِ سرخ کربلا داره یا علی ابن الحسین(ع) می دونی که زهرا ز کِـی ما ها رو خریده از روزی که شهربـانو رو تـا حـرم کشیده با اومدنِ اونِـه که شاه عـالمیـنـیـم اهالی این سرزمین نـوکـر حسیـنـیـم تو خونِ ما ها وفـاست خاکِ ما از کـربلاست فـَخـر ما اینـه ، حسین(ع) فـامیلِ ایـرانـیـاست تو قلبِ دیوونه ی ما یه عمرِی غوغاست مهریـه ی عـروس فـاطمه خونِ ماهاست یا علی ابن الحسین(ع) *** اعتقـاد ما نوکـرا ختم یک کـلومـه مناجاتِ ماه رمضون بی شما حـرومـه صاحب نفسِ مسجد ارک از تو جـون میـگـیـره با ابـوحمـزت هـر سحـر اون زبون میـگـیـره شیـر عبـادت توئی مـَرد اسـارت توئی کربلا هر کی میخواد باب زیارت توئی یا علی ابن الحسین(ع)
بسم رب العشاق رب الارباب مسبب الاسباب حبیب الاحباب حسین حسین حسین هرکس که حسینی ست بکائی دارد تا عرش خدا برو بیائی دارد ارباب به گردن همه نوکرها والله قسم حق خدائی دارد الهم الرزقنی مرافقة الحسین فی الدنیا و الاخره @karimegharib