eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
3.9هزار دنبال‌کننده
615 عکس
131 ویدیو
16 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام علیه السلام علیه السلام همه دانند که ایران سر و سامان دارد یا علی موسی الرضا تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد یا علی موسی الرضا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر داد گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها آه کسی جامانده از گُردان رسیده چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده امضای تو پای شهادت نامه ها بود با دست تو این فیض بر یاران رسیده تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو میشود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا بجان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف وکربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبلة نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوة نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی وزمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان میخورد نیزه او را به هرطرف میبُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبر ِ خواهرش بُردند دورِلب تشنه آب می خوردند تابدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمة شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید ویک پیکر وانمودند تا زسر معجر ناگهان ساربان زراه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضه ی کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزه ی او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بینِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریده ی آقا ز نیزه ها افتاد @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام زانویِ خسته اش تکان میخورد پیکرش را کشان کشان میبُرد چند باری میانِ راه،افتاد گفت یا فاطمه به راه افتاد هردو دستش به پهلویش دارد عرقِ سرد بر رویش دارد تا که لرزه به پیکرش افتاد وای،عمامه از سرش افتاد تار می دید دیدگان ترش گوئیا ریخته بهم جگرش با لبِ آستین چنان زهرا پاک میکرد خونِ لبها را برزمین میکشید پایش را جمع میکرد هِی عبایش را یک نگاهی به دور وبر انداخت اشکی از دیدگانِ تر انداخت تا که بر آستانِ حجره رسید جگرش پاره بود ناله کشید کاسة صبرِ عالمین شکست همه درهایِ حجره را تا بست زیر لب گفت : آه «أین جواد» سرِ پا بود یک دفه افتاد فرش ها را یکی یکی تا زد تا گلویش لباس بالا زد سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت یک مزاحم به رویِ سینه نداشت گردوخاکی بپاست در حجره صحنة کربلاست در حجره دست وپا میزد وکنار ِ تنش نیزه جا وانکرد در دهنش کربلا جَدِ او چه بد جان داد وسط نیزه دارها افتاد یک نفر زد لگد به پهلویش یک نفر پا گذاشت بر رویش یک نفر آستین خود تا زد گوشه هایِ رداش بالازد رویِ کُرسیِ عرش زانو زد پنجه اول میانِ گیسو زد خنجرش را گذاشت زیرِ گلو وحده لااله الاهو این گلو جایِ بوسة نبی است حرز آن اشکهایِ زینبی است هرچه خنجرکشید و باز کشید جایِ لبهایِ خواهرش نبُرید روضه را تا کنار عرش کشاند وای ،جسمِ حسین برگرداند گیسویِ مادری بهم می ریخت حالتِ حنجری بهم می ریخت کار بالاگرفت ای مردم وای از ضربة دوازدهم شکل رگها که نامرتب شد این سخن دلخوریِ زینب شد کاش در بین تان مسلمان بود ذبح ِ از پشتِ سر حلال نبود @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام تو شاه ما گدا . امام با وفا سلطان مهربان. علی موسی الرضا قبله ما شده پرچم گنبدت سلامی می دهیم به سوی مشهدت مولانا یارضا ------------------------------ بر رویت بسته ای.درهای حجره را گفتی با چشم تر.ای جوادم بیا جوادت آمده بوسد لبهای تو لرزد افتاده چون بر دست و پای تو مولانا یا رضا ----------------------------- کربلا یک پدر . زانو زد قدکمان می نهد صورتش . بر صورت جوان پاسخ ناله اش لشگری کف زدند جوانان حرم با عبا آمدند مولانا یا رضا @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام تو شاه ما گدا . امام با وفا سلطان مهربان. علی موسی الرضا قبله ما شده پرچم گنبدت سلامی می دهیم به سوی مشهدت مولانا یارضا ------------------------------ بر رویت بسته ای.درهای حجره را گفتی با چشم تر.ای جوادم بیا جوادت آمده بوسد لبهای تو لرزد افتاده چون بر دست و پای تو مولانا یا رضا ----------------------------- کربلا یک پدر . زانو زد قدکمان می نهد صورتش . بر صورت جوان پاسخ ناله اش لشگری کف زدند جوانان حرم با عبا آمدند مولانا یا رضا @ghasemnemati_ir
علیه السلام تاکه گفتم مسافر حرمم چقدر دل شکست یاد شما کوله باری سلام آوردم همه گفتند التماس دعا @ghasemnemati_ir https://www.instagram.com/p/CCniEjUJ2es/?igshid=1o88nmeexymdq
🔴 فضایل و مصایب صلوات الله علیه 🔸عَنْ کَلِیمِ بْنِ عِمْرَانَ قَالَ قُلْتُ سلام الله علیه ادْعُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَکَ وَلَداً! فَقَالَ إِنَّمَا أُرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً وَ هُوَ یَرِثُنِی . فَلَمَّا وُلِدَ سلام الله علیه قَالَ سلام الله علیه لِأَصْحَابِهِ قَدْ وُلِدَ لِی شَبِیهُ فَالِقِ الْبِحَارِ ، وَ شَبِیهُ ، قُدِّسَتْ أُمٌّ وَلَدَتْهُ قَدْ خُلِقَتْ طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ، ثُمَّ قَالَ سلام الله علیه یُقْتَلُ غَصْباً فَیَبْکِی لَهُ وَ عَلَیْهِ أَهْلُ السَّمَاءِ ، وَ یَغْضَبُ اللَّهُ تَعَالَی عَلَی عَدُوِّهِ وَ ظَالِمِهِ فَلَا یَلْبَثُ إِلَّا یَسِیراً حَتَّی یُعَجِّلَ اللَّهُ بِهِ إِلَی عَذَابِهِ الْأَلِیمِ وَ عِقَابِهِ الشَّدِیدِ . 🔸کلیم بن عمران میگوید به سلام الله عليه عرض كردم دعا كنيد تا خداوند فرزندى به شما عنايت فرمايد! حضرت فرمود تنها يك فرزند روزى من خواهد شد و او از من ارث مى برد . وقتى سلام الله عليه متولّد شد ، سلام الله عليه به يارانش فرمود فرزندى براى من متولّد شد كه همانند است كه درياها را مى شكافد ، و همانند است كه مادر مقدّسه ای دارد ، و به راستى كه طاهره و مطهّره آفريده شده است . آنگاه سلام الله عليه فرمودند: اين فرزندم از روى ستم و خشم كشته مى شود ، اهل آسمان بر او مى گريند ، و خداوند متعال بر دشمن ستمگرش غضب مى نمايد و اندكى نمى گذرد كه خداوند دشمن او را به عذاب دردناك و كيفر شديدِ خود گرفتار مى نمايد . 📚بحارالانوار ج ۵۰ ص۱۵ . @ghasemnemati_ir
🔴 حضرت سلام الله علیه: 🔸عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ إِنِّی لَعِنْدَ سلام الله علیه إِذْ جِیءَ سلام الله علیه وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ . فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ ، فَأَطَالَ الْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ سلام الله علیه بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ ؟ فَقَالَ فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّی سلام الله علیهاَ . أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِيَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْيَمِّ نَسْفاً . فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَيْنَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا ، يَعْنِی الْإِمَامَة . 🔸زكريّا بن آدم گفت من خدمت حضرت سلام الله عليه بودم كه حضرت سلام الله علیه را آوردند ، حضرت آن وقت كمتر از چهار سال داشت . دست خود را بر زمين زد و صورت به آسمان بلند نمود و مدتى در انديشه بود ، حضرت سلام الله علیه فرمود جانم بقربانت در چه فكرى چنين فرو رفته اى ؟ عرض کرد در فكر ستمى كه به مادرم سلام الله علیها روا داشتند . بخدا قسم را خارج ميكنم (یعنی خلیفه اول و دوم) و ميسوزانم و خاكسترشان را بباد ميدهم و بدريا ميريزم. حضرت سلام الله عليه او را پيش كشيد و پيشانى مباركش را بوسيد ، سپس فرمود پدر و مادرم فدايت ، تو شايسته امامتى . 📚بحار الانوار ۵۰ / ۵۹ . ابواب الامام التاسع ، باب ۳ ، حدیث ۳۸ . @ghasemnemati_it
🔴 سیره اهلبیت علیهم السلام در روز غدیر علّامه رَحِمَهُ الله مینویسد ؛ وَ بِسَنَدٍ مُعْتَبَرٍ عَنْ فَیَّاضِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ ؛ کُنْتُ فِی یَوْمِ عِیدِ فِی مَرْوَ عِنْدَ الْإِمَامِ الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ ، وَ کَانَ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَدْ جَمَعَ ذَلِکَ الْیَوْمَ خَاصَّتَهُ وَ أَصْحَابَهُ وَ أَبْقَاهُمْ لِیُفْطِرُوا عِنْدَهُ ، وَ بَعَثَ إِلَی بُیُوتِهِمْ بِالطَّعَامِ وَ الْخُلَعِ وَ الْحُلِیِّ حَتَّی الْخَاتَمِ وَ النَّعْلِ وَ تَفَضَّلَ عَلَیْهِمْ بِخُلَعٍ فَاخِرَةٍ ، وَ أَلْبَسَ خَدَمَهُ أَلْبِسَةً جَیِّدَةً وَ جَدِیدَةً وَ نَفِیسَةً جِدّاً ، وَ کَانَ یَنْقُلُ لِلنَّاسِ فَضِیلَةَ هَذَا الْیَوْمِ . بسند معتبر از فياض بن محمّد منقول است كه گفت ؛ در روز عيد در مرو در خدمت حضرت سلام الله علیه بودم و آن حضرت در آن روز مخصوصان و خويشان و أصحاب خود را جمع كرده بود و ايشان را نگاه داشته كه در شب افطار كنند و به خانه‌هاى ايشان طعام و زر و خلعت‌ها فرستاده حتى انگشترى و كفش نيز فرستاد و به ايشان خلعت‌هاى فاخر مرحمت فرمود و ملازمان و خدمتكاران خود را جامه‌هاى نو بسيار نفيس پوشانيده بود و فضيلت اين روز را براى مردم نقل مى‌فرمود . 📚زاد المعاد / باب ۵ ، فصل ۴ . 🌷الْحَمْدُلِله الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومیٖن عَلَیْهِمُ السَّلامُ🌷 @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام آمد از راه و کشید آرام عبا رویِ سرش یعنی امروز ست روزِ ناله‌هایِ آخرش هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت میکشد خود را به سویِ خانه مثلِ مادرش رویِ خاکِ کوچه دنبالش اگر دقت کنی بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش او زمین می‌خورد و میخندید بر حالش عدو این هم ارثی بود که برده ز جدِّ اطهرش صحنۀ جان دادن او روضۀ مستوره شد حجره در بسته میداند چه آمد بر سرش بار دیگر صورت خاکی و دست و پا زدن خادمش دید و ولی هرگز نمیشد باورش یک بُنَیّ گفت و از کام پسر بوسه گرفت از مدینه بهر یاری زود آمد دلبرش کربلا بابا رسید امّا پسر افتاده بود قلبِ شاعر آب شد در این سه بیت آخرش هر چه قدر آغوش خود واکرد اکبر جا نشد تا که آخر در عبا پیچید جسم اکبرش تا قیامت هم نمیفهمند اهل معرفت از چه آمد دست بر سر بین لشگر خواهرش آنکه حتّی تارِ مویش را ندیده جبرئیل دست بُرده بر سرِ نعش علی بر معجرش @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان روضه‌های سحر کوی تو دارد چه صفایی صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام 🎙سبک یاابتا... من چه کنم ؟ تواین شهرغربت بی یاورشدم من چه کنم؟اگرچه سلطانم بی لشگر شدم من چه کنم ؟ به چشم تر مهمون مادر شدم بین کوچه چون . مادرم زهرا بالب خونی . افتادم از پا . آه و واویلا تا یه قدم میرم زمین میخورم وای مادرم میچرخه کوچه ها به دور سرم وای مادرم مسیر کوچه ها رو تار میبینم وای مادرم پهلوم و میگیرم زمین میشینم وای مادرم ازرو سرم . عبا افتاده لرزه به این . پاها افتاده لبام که از . صدا افتاده وای رضا عزیز زهرا ای پسرم . بیا که دارم دست و پا میزنم ای پسرم . بیا که اسمتو صدا میزنم ای پسرم . سرم و روی این خاکا میزنم روی این خاکا . سرمیزارم من یادعاشورا . روضه دارم من .روضه دارم من رو سینه من کسی پانذاشته ای پسرم زیرگلوم خنجری جانذاشته ای پسرم بابات بااونکه تک وتنها جون داد ای پسرم محاسنم دست کسی نیفتاد ای پسرم ای پسرم چشام میسوزه ای پسرم لبام میسوزه ای پسرم چشام میسوزه @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام 🎙 به سبک سردار غریب باتوشدحسینی.رنگ و بوی ایران مدیون توهستیم.ای شاه خراسان به جان جوادت . برماکن نگاهی انظر یبن زهرا . بر یک روسیاهی واویلا واویلا افتادی به حجره . با لبهای عطشان جای اشهدخود . میگویی حسین جان جان دادی اگرچه . بالبهای خونین کی شد سینه تو . با یک چکمه سنگین واویلا واویلا گفتی تا بنی . فرزندت رسیده برروی لب تو . لبهایش کشیده اما کربلا شد . بابایی زمین گیر صورت روی صورت . شد ارباب ما پیر واویلا واویلا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام 🎙به سبك منم آواره بین کوفه سلام ای سلطان خراسان ، نگاهی کن سوی گدایان حریمت قبله گاه ایران ، رضا جان بهشت ما صحن و سرایت ، فدای ایوان طلایت تو آقایی و ما گدایت ، رضا جان یا سلطان ، علمدار زهرا تو در ایرانی تو مشگل گشای گرفتارانی ، ز بس مهربانی دخیلک یا مولا ابالجواد روزی ما را زهرا دست تو داد چه منتی بر ایرانیاین نهاد یابن الزهرا سلطان ابالحسن ------------------------- میان راه خود مکرر ، زمین میخوردی مثل مادر لبانت خاکی گشته آخر ، رضا جان مکش روی خاک این عبایت ، گرفته خون راه صدایت چرا می‌لرزد دست و پایت ، رضا جان واویلا ، شده صورتت همچون زهرا کشیدی به روی زمین پایت را تو داری تماشا میان حجره کم دست و پا بزن چکیده خون ها از گوشه ی دهن کمی بگو از دیوار و در سخن یابن الزهرا سلطان ابالحسن -------------------------- میان حجره پا کشیدی ، در اوج غربت که خمیدی به سینه یک چکمه ندیدی ، رضا جان لگد به پهلویت نخورده ، کف پا بر رویت نخورده دگر پنجه مویت نخورده ، رضا جان کربلا ، تنی با نوک نیزه زیر و رو شد یکی نیزه اش در دهان فرو شد ، پر از خون گلو شد به روی پیکر با خنده پا گذاشت پاشنه ی پا بر آن سینه جا گذاشت سر بریده بر نیزه‌ها گذاشت یابن الزهرا سلطان ابالحسن @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام همه دانند که ایران سر و سامان دارد یا علی موسی الرضا تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد یا علی موسی الرضا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام کم ناز کن در باز کن مهمان رسیده مهمان تو با دیده ی گریان رسیده سرمایه ای که داده بودی باختم من یا ذالکرم هنگامه ی احسان رسیده حرف دل هر نوکری اینست عمری هر چه رسیده از سوی سلطان رسیده باور کن آقا تا حرم خود را کِشیدم از این جدایی بر لبانم جان رسیده افتاده بارم آمدم دستم بگیری با چشم گریان عبد سرگَردان رسیده مانند زهرا مادرت سائل نوازی لطف تو بر داد گنهکاران رسیده هنگام جان دادن قرار ما دوتا شد جانِ خودت صبرم دگر پایان رسیده گویا هنوز از گوشه ی صحنت سحرها آه کسی جامانده از گُردان رسیده چه ارتباطی بین اینجا با شلمچه ست اینجا به پایان دوره ی هجران رسیده امضای تو پای شهادت نامه ها بود با دست تو این فیض بر یاران رسیده تو سفره دار گریه کن های حسینی با گریه هایت روضه تا ایران رسیده من آمدم رزق عطایم را بگیرم از تو برات کربلایم را بگیرم @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام ای رئوف همیشه خوب ، سلام پیش تو میشود دلم آرام شد زیارت همیشه نیمه تمام هرکه رویت ندید،شد ناکام کاش قلب مرا تکان بدهی دیگر این بار رخ نشان بدهی از همه غیر تو بُریدم من خویش را تا حرم کشیدم من گرچه رویِ تورا ندیدم من طعم آغوشِ تو چشیدم من آبرو رفته را خریدی تو دست،رویِ سرم کشیدی تو این رئوفی که میشناسم من رَد نکرده ز خانه اش دشمن پسرِ فاطمه است پس حتما به قسم نیست احتیاج اصلا دردهامان دواشود اینجا گِرِهِ کور واشود اینجا تو گنهکار را عوض کردی دلِ بیمار را عوض کردی هر گرفتار را عوض کردی آخرِ کار را عوض کردی راهم از حادثه به تو افتاد عوضم کن تورا بجان جواد شاهِ گنبد طلا،امام رضا جلوه های خدا ، امام رضا بقیع و سامرا، امام رضا نجف وکربلا ، امام رضا صاحبِ سرزمین ایرانی تو برای همیشه سلطانی قبلة نور حضرت خورشید نورِ حیدر زصحنِ تو تابید هر شب از گنبد تو بی تردید میشود جلوة نجف را دید در حریمِ تو زائرِ نجفم با سلامی مسافرِ نجفم صحن هایت بهشت این دنیاست چون حریم تو جنت الزهراست کُنجِ باب الجواد،عرشِ خداست چون نسیمش نسیمِ کرببلاست درحرم هرغروب ،بی تابم یادِ صحن و سرایِ اربابم تاکشیدی عبا به روی سرت نظر انداختی به دور وبرت یک نفس پاره پاره شد جگرت جمع کردی زکوچه بال وپرت سرِ پا بودی وزمین خوردی ناگهان نامِ مادرت بُردی همه درهایِ حجره را بستی روی پهلو گرفته ای دستی یادِ گودالِ کربلا هستی کِی گرفتار عده ای مستی بین یک دسته گرگ ، شیر افتاد جایِ تنگی حسین گیر افتاد لبش از تشنگی تکان میخورد نیزه او را به هرطرف میبُرد گُل لبهاش با لگد پژمُرد نیزه داری گلویِ او آزُرد عده ای صبر ِ خواهرش بُردند دورِلب تشنه آب می خوردند تابدن پایمال مرکب شد وقت دیدار، نیمة شب شد از حسینی که نامرتب شد حنجری پاره سهم زینب شد چه حسینی مرمل بدماء چه حسینی مقطع الاعضاء در کنار تنی که شد بی سر نیمه شب خواهرآمد و مادر دوزنِ مو سپید ویک پیکر وانمودند تا زسر معجر ناگهان ساربان زراه آمد بهرِ غارت به قتلگاه آمد @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضه ی کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزه ی او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بینِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریده ی آقا ز نیزه ها افتاد @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام زانویِ خسته اش تکان میخورد پیکرش را کشان کشان میبُرد چند باری میانِ راه،افتاد گفت یا فاطمه به راه افتاد هردو دستش به پهلویش دارد عرقِ سرد بر رویش دارد تا که لرزه به پیکرش افتاد وای،عمامه از سرش افتاد تار می دید دیدگان ترش گوئیا ریخته بهم جگرش با لبِ آستین چنان زهرا پاک میکرد خونِ لبها را برزمین میکشید پایش را جمع میکرد هِی عبایش را یک نگاهی به دور وبر انداخت اشکی از دیدگانِ تر انداخت تا که بر آستانِ حجره رسید جگرش پاره بود ناله کشید کاسة صبرِ عالمین شکست همه درهایِ حجره را تا بست زیر لب گفت : آه «أین جواد» سرِ پا بود یک دفه افتاد فرش ها را یکی یکی تا زد تا گلویش لباس بالا زد سینه اش را به خاکِ سرد گذاشت یک مزاحم به رویِ سینه نداشت گردوخاکی بپاست در حجره صحنة کربلاست در حجره دست وپا میزد وکنار ِ تنش نیزه جا وانکرد در دهنش کربلا جَدِ او چه بد جان داد وسط نیزه دارها افتاد یک نفر زد لگد به پهلویش یک نفر پا گذاشت بر رویش یک نفر آستین خود تا زد گوشه هایِ رداش بالازد رویِ کُرسیِ عرش زانو زد پنجه اول میانِ گیسو زد خنجرش را گذاشت زیرِ گلو وحده لااله الاهو این گلو جایِ بوسة نبی است حرز آن اشکهایِ زینبی است هرچه خنجرکشید و باز کشید جایِ لبهایِ خواهرش نبُرید روضه را تا کنار عرش کشاند وای ،جسمِ حسین برگرداند گیسویِ مادری بهم می ریخت حالتِ حنجری بهم می ریخت کار بالاگرفت ای مردم وای از ضربة دوازدهم شکل رگها که نامرتب شد این سخن دلخوریِ زینب شد کاش در بین تان مسلمان بود ذبح ِ از پشتِ سر حلال نبود @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام تو شاه ما گدا . امام با وفا سلطان مهربان. علی موسی الرضا قبله ما شده پرچم گنبدت سلامی می دهیم به سوی مشهدت مولانا یارضا ------------------------------ بر رویت بسته ای.درهای حجره را گفتی با چشم تر.ای جوادم بیا جوادت آمده بوسد لبهای تو لرزد افتاده چون بر دست و پای تو مولانا یا رضا ----------------------------- کربلا یک پدر . زانو زد قدکمان می نهد صورتش . بر صورت جوان پاسخ ناله اش لشگری کف زدند جوانان حرم با عبا آمدند مولانا یا رضا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درد دل باتوسخنها بر زبانم ریخته بند می آید زبانم تا به صحنت میرسم گوئیا ظرف عسل روی زبانم ریخت جنس من جوراست کوهی ازگناه آورده ام آبرویم پای اجناس دکانم ریخته دوره گردم آبرویم میفروشم میخری پیش سلطان ترسم ازسودوزیانم ریخته پهن کردم سفره ای ازعرش کنج خانه ات روی سنگ صحنهایت خرده نانم ریخته گوشه ای ازپنجره فولادزنجیرم کنی من سگی بیمارم آنجا استخوانم ریخته مُسطتیعم حاجیم چون آمدم بیت الرضا دوور تا دور حرم اشک روانم ریخته من نمیبینم توهردفعه بقل کردی مرا عطر دستان تو لای گیسوانم ریخته صحن گوهرشادچیزی کم نداردازبهشت بوی سیب ازهرکجایی می تکانم ریخته درمیان صحنهایت عشق من باب الجواد صدهزاران بوسه اینجاازدهانم ریخته هرکسی کرببلایی گشت مدیون شماست این حکایت درمیان دوستانم ریخته آخرماهی جواب ناله هایم رابده جان بابای غریبت کربلایم رابده @ghasemnemati_ir
علیهم السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام اميرالمؤمنين علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه_السلام علیه‌السلام علیه السلام ع علیه السلام ع علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عليه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام ارواحنافداه اروحنافداه ارواحنافداه ارواحنافداه
علیهم السلام (ص) علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام اميرالمؤمنين علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه_السلام علیه‌السلام علیه السلام ع علیه السلام ع علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عليه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه‌السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام ارواحنافداه اروحنافداه ارواحنافداه ارواحنافداه