eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4هزار دنبال‌کننده
669 عکس
163 ویدیو
19 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام من پنجمین ولی خداوند قادرم همنام مصطفی و ملقب به باقرم گنجینه ی علوم الهی است سینه ام از نسل سفره دار کریم مدینه ام مشهور شهرم و کرم ابراز می کنم با یک نظر ز کار گره باز می کنم قبل از تهجد شب آن عشق بازی ام شهر مدینه شاهد سائل نوازی ام همیان به دوش کوچه ام و ذره پرورم ناز گدای شهر به یک غمزه می خرم بانی روضه های غروب منا منم پرچم به دوش ماتم کرببلا منم من شاهد مصیبت عظمای عالمم من شاهد غریبی آقای عالمم سجاد زاده ام پسر مرد گریه ام من آشنای غربت هم درد گریه ام باچشم خویش واقعه ایی دیده ام عجیب احرام بسته، قافله ایی دیده ام غریب با حاجیان فاطمه تا همسفر شدم از سرّ عشق بازی حق با خبر شدم آنان به کوی نسل الهی قدم زدند زیباترین منای خدا را رقم زدند دیدم که آب تحفه ی نایاب می شود کودک چگونه تشنه و بی تاب می شود دیدم چگونه جسم جوان خرد می شود شخصیت امام زمان خرد می شود دور امام نیزه و شمشیر دیده ام در گودی گلو اثر تیر دیده ام دیدم مفاصلی که ز هم دور می شود شاهی به ضرب نیزه ایی منحور می شود خنجر به دست شمر به گودال می رود زهرا کنار پیکرش از حال می رود چکمه به پا به جانب مقتل دوید وای روی ضریح سینه ی جدم پرید وای این جابه بعدمهر سکوتی براین لب است گودال بوسه گاه خصوصی زینب است @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
علیه السلام علیه السلام علیه السلام علیه السلام عمریه خدا ؛ گریه میکنم یادکربلا ؛ گریه میکنم یادعمه ها ؛ گریه میکنم مدینه شاهده منو صدای روضه هام همیشه روز وشب فقط بیاد کربلام مگه یادم میره غمه اسیری ِ حرم مگه یادم میره همه جسارتایِ شام سیلی زدن ؛ رقیه رو ؛ جلوی چشمای منو بابام پیشه چشام ؛ توو کوچه ها سیلی زدن ؛ به بچه ها /2 غریب آقام غریب آقام ---------------------------- دیدم از حرم ؛ باهمین چشام عمه اومده ؛ بین ازدحام بین قتلگاه ؛ یاری امام مگه یادم میره چی شد کنار قتلگاه خودشو عممون رسوند میون اون سپاه مگه یادم میره سری به نیزه شد بلند رسیده وقت حمله به زنای بی پناه یر جدا رو نیزه ها میکرد به سوی خیمه ها نگاه پیش چشام حرومیا سیلی زدن به بچه ها /2 غریب آقام غریب آقام -------------------------- علیه السلام میزنم صدا ؛ یا حسین میا شاه کربلا ؛ یاحسین میا جوون من آقا ؛ یا حسین میا میون کوچه ها ببین بدون یاورم به سنگ کوفیا ببین شکسته شد سرم بجای من یتیمم وخودت بغل بگیر فدای دخترای تو یه دونه دخترم میخوام بیام به سوی تو ولی ببین که بی بال و پرم روی من و ؛ زمین زدن کوفه میا ؛ حسین من /۲ کوفه میا آقام آقام @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
علیه السلام علیه السلام علیه السلام آخرین یاسِ ؛ نینوایم راویِ داغ ؛ کربلایم بار غم را بر شانه کشیدم پا به پای عمه میدویدم راس جدم را بر نیزه دیدم آه وواویلا --------------------- پیش چشمانم ؛ شد گرفتار دختر زهرا،بین بازار پرده ی محمل ها را کشیدند کف زنان دورِ ما میدویدند عمه هایم ناسزا شنیدند آه و واویلا --------------------------- از همه بدتر،شهر شام است صحبت از هتکِ ، احترام است یک سوالم مانده بی جواب است تاقیامت بر قلبم عذاب است جای زینب در بزم شراب است؟ آه وواویلا @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام روضه دارِ منا توئی آقا شاهدِ کربلا توئی آقا پیش تو مادرت زمین خورده نوة مجتبی توئی آقا همره عمه آمدی گودال راویِ ماجرا توئی آقا آنکه دیده گروه گروه زدند سنگ و چوب و عصا توئی آقا آنکه دیده به زیرِ چکمه ی شمر شاه ، زد دست و پا توئی آقا آنکه دیده تمام قرآن شد با لگد جا به جا توئی آقا آنکه دیده ضریح مویِ حسین دستِ یک بی حیا توئی آقا آنکه دیده سرِ عزیزِ خدا رفت بر نیزه ها توئی آقا بعد از آن شاهدِ هجومِ سپاه سویِ آل عبا توئی آقا آنکه همراه قافله رفته سویِ شامِ بلا توئی آقا سخت بر تو گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند راسِ جدت به زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام روضه دار منا توئی آقا شاهد کربلا تویی آقا به نفس : @hajhoseinsazvar_official به قلم : @ghasemnemati_ir https://www.instagram.com/tv/Cfo-tIqoQ4u/?igshid=MDJmNzVkMjY=
اشعار قاسم نعمتی
#شهادت_امام_باقر علیه السلام #مرثیه_امام_باقر علیه السلام روضه دار منا توئی آقا شاهد کربلا تویی آق
16.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | #كليپ_تصويري #شهادت_امام_باقر علیه السلام روضه دار منا توئی آقا شاهد کربلا تویی آقا #حاج_حسین_سازور #قاسم_نعمتی @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام از کودکی با آهِ سوزان گریه کردم با کاروانی دیده گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیدا که شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم گریان؛گریه کردم هربار با مویی سپید و قامتی خم عمه صدامی زد«حسین جان»...گریه کردم یادم نرفته تا که دیدم مرکب آمد با یالِ غرقِ خون ز میدان گریه کردم دنبال مرکب پا برهنه می دویدم دنبال زن ها در بیابان گریه کردم دیدم که دسته دسته در گودال رفتند شد شاه عالم سنگ باران گریه کردم دیدم یکی زانو زده بر روی سینه گیسوی جدم شد پریشان گریه کردم دیدم که آب مشک را روی زمین ریخت سر می برید از ذبح؛عطشان؛ گریه کردم پیراهن یوسف به چنگ گرگ افتاد میر بنی هاشم شد عریان گریه کردم دیدم سپاهی حمله کرده سوی خیمه تا صبح ؛من شام غریبان گریه کردم همبازی ام را پیش چشمم ضجر می زد گُم شد رقیه در بیابان گریه کردم پیداکه شد تا صبح باعمه کشیدم از گیسویش خار مغیلان گریه کردم با چشمهایم کوچه های شام دیدم کوچه به کوچه با اسیران گریه کردم دیدم که ناموس خدا گشته گرفتار برحال عمه من فراوان گریه کردم دیدم که می بندد یکی با خیزرانش لبهای یک قاری قرآن گریه کردم @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام علیه السلام برپایه حدیثی از امیرالمومنین علیه السلام 🔶الإمامُ عليٌّ عليه السلام : العِلمُ مِنَ الصِّغَرِ كالنَّقشِ في الحَجَرِ . 🔸امام على عليه السلام : آموختن دانش در خُردسالى، همچون نقشى است كه بر روى سنگ كنده شود. [بحار الأنوار : 1/224/13 .] 🔷قال امام باقر علیه السلام: قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنِینَ وَ اِنِّی لَاَذْکرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِک الْوَقْتِ» 🔹هنگامی که جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم. 📖تاریخ یعقوبی ج20ص171 ▪️روضه از زبان امام باقر علیه السلام قال امام باقر علیه السلام :‌ «‌ كانَ اَبی مَبْطوناً یَوْمَ قُتِلَ اَبوهُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهُما وَ كانَ فِی الْخَیْمَةِ وَ كَنْتُ اَری مَوالینا كَیْفَ یَخْتَلِفونَ مَعَهُ یَتّبَعونَهُ بَالْماءِ . یَشُدُ عَلَی الْمَیْمَنَةِ مَرَّةِ وَ عَلَی الْمَیْسَرَةِ مَرّةِ وَ عَلَی الْقَلْبَ مَرّةً وَ نَهی رَسوُلُ اللهِ صَلّی اللهِ عَلَیهِ وَ آلهِ اَنْ یُقْتِلَ بِها الْكِلابُ لَقَدْ قُتِلَ بِالسَّیْفِ وَ السِّنانِ وَ بِالْحِجارَةِ وَ بِالْخَشَبِ وَ بِالْعَصا وَ لَقَدْ اَوْطاهُ الْخَیْلُ بَعْدَ ذلِكِ . »‌ امام باقر علیه السلام فرمود : « پدرم [ امام سجاد علیه السلام » روز عاشورا شهادت پدرش از درد شكم در رنج بود و در خیمه به سر می برد . و من می دیدم كه چگونه دوستان ما با او [امام حسین علیه السلام ]‌ حركت می كردند و همراه حضرتش در پی آب بودند. آن حضرت گاه به سمت راست [ لشكر دشمن]‌ و گاه به سمت چپ هجوم می برد و زمانی هم بر قلب [ سپاه ]‌ می زد اما [سرانجام] او را بدان گونه كشتند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله نهی فرمود كه سگان را هم [ بلاتوصیف ] بدان گونه بكشند : او را با شمشیر و نیزه و سنگ و چوب و عصا كشتند و پس از آن هم از زیر سم ستوران گذراندند.»‌ آجرک الله یا بقیه الله @ghasemnemati_ir