eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4.8هزار دنبال‌کننده
742 عکس
212 ویدیو
24 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
اسیری ام رسالتم یا حسین یا حسین بیا ببین صلابتم یا حسین یا حسین نور الهی، باشد حجابم هنگام خطبه ، ابوترابم همینکه گفتم اسکتوا یا حسین یا حسین ز کوفه بردم آبرو یا حسین یا حسین گفتم به گریه ، این سِرِّ خود را ما رأیت و ، الّا جمیلا هلال تابان منی یاحسین یاحسین قاری قرآن منی یاحسین یاحسین بالای نیزه ،زیباترینی حیدر ترینم، زهرا ترینی جانم حسین جان کشیده کارم به کجا یاحسین یاحسین آواره ام در کوچه ها یاحسین یاحسین با محلی که ، پرده ندارد زینب قدم در، کوفه گذارد جانم حسین جان کوفه شکسته حرمتت یاحسین یاحسین سنگ زده به صورتت یاحسین یاحسین در خون نشستی، ای ماه زهرا بر چوب ِ محمل ، کوبم سرم را @ghasemnemati_ir
غزل مصیبت دروازه کوفه اسارت با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند @ghasemnemati_ir
اسیری ام رسالتم یا حسین یا حسین بیا ببین صلابتم یا حسین یا حسین نور الهی، باشد حجابم هنگام خطبه ، ابوترابم همینکه گفتم اسکتوا یا حسین یا حسین ز کوفه بردم آبرو یا حسین یا حسین گفتم به گریه ، این سِرِّ خود را ما رأیت و ، الّا جمیلا هلال تابان منی یاحسین یاحسین قاری قرآن منی یاحسین یاحسین بالای نیزه ،زیباترینی حیدر ترینم، زهرا ترینی جانم حسین جان کشیده کارم به کجا یاحسین یاحسین آواره ام در کوچه ها یاحسین یاحسین با محلی که ، پرده ندارد زینب قدم در، کوفه گذارد جانم حسین جان کوفه شکسته حرمتت یاحسین یاحسین سنگ زده به صورتت یاحسین یاحسین در خون نشستی، ای ماه زهرا بر چوب ِ محمل ، کوبم سرم را @ghasemnemati_ir
دروازه کوفه بر سرِ نیزه هم زیبایی تو همان یوسفِ زهرایی؟ آمدی رویِ نی دیدارم یاحسین یاحسین دلدارم ماهِ من قاریِ قرآنی کن نگاهی براین مهمانی می زنم سر به چوبِ محمل دلبرِ شکسته پیشانی در پی ات راهیِ بازارم یاحسین یاحسین دلدارم باورت می شود بی سقا آمده خواهرت تا اینجا لحظه بوسه از رگهایت چادرم پاره شد عاشورا چشمِ کوفی دهد آزارم یاحسین یاحسین دلدارم @ghasemnemati_ir
نوحه دروازه کوفه شدم به دنبالت _ غریب و سرگردان بخاطر زینب _ بخوان کمی قرآن آه.... بریز اشک غم _ به حال زینب چه زیبا گشتی _ هلال زینب یا ... اباعبدالله به خنده با انگشت _ مرا نشان دادند به حال و روز من _ سری تکان دادند آه... سوالی زینب _ ز این ها دارد مگر آواره _ تماشا دارد یا ... اباعبدالله دلم گره خورده _ به موی تو انگار گلایه دارم از _ شلوغیه بازار آه ... نبودم یک شب _ کنارت دلبر تنور خولی _ چه کرده با سر یا ... اباعبدالله @ghasemnemati_it
غزل مصیبت دروازه کوفه اسارت با سنگ های تیز بهم خورده روی تو جا خوش نموده نیزه چرا در گلوی تو تا باز شد لبان تو ،قاریِّ محترم پرتاب شد زهر طرفی سنگ سوی تو من تار ، تار، موی تو را شانه می زدم حالا ز چوبِ نیزه کنم جمع موی تو یک بخش ِصورت تو میان تنور سوخت از آن به بعد گشته عوض رنگ و بوی تو خیلی عوض شدی زصدا می شِناسَمَت هربار محملم برِسَد روبروی تو هرروز خونِ تازه می آید ز حنجرت از بس ترک ترک شده شکلِ سبویِ تو قرآن بخوان زحرمتِ زینب دفاع کن بازی نموده شایعه با آبروی تو رجاله ها به صورت تو سنگ می زدند برپرده های محمل ما چنگ می زدند @ghasemnemati_ir