eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4.8هزار دنبال‌کننده
742 عکس
212 ویدیو
24 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه قدیمی صاحب ما حضرت سلطان تویی تاج سر مردم ایران تویی نور هشتمینی . مهربان ترینی تو مظهر اسم رضایی رئوف آل مصطفایی پنجره فولاد تو دارالشفا شد حرمت قبله حاجات ما خودت روضه داری . کنی سفره داری ما با تو غرق شوروشینیم از گریه کن های حسینیم تا که در حجره به گریه بستی روی زمین ناله زدی نشستی گفتی ای جوادم . برس تو به دادم لب تشنه گرچه جان سپردی اما تو‌یک‌نیزه نخوردی ناله زدی به گریه یابن الشبیب جد غریب من به مقتل غریب تنش زیر پا بود . عدم بی حیا بود پنجه به گیسویش کشیدند لب تشنه رآس او بریدند @ghasemnemati_ir
چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا @ghasemnemati_ir
نوحه حضرت ام البنین مادر شیران عرب همسر حیدری روح وفا کوه ادب یاور حیدری با تو شمیم ، زهرا شد احساس از دامن تو ، آقا شد عباس آه و‌واویلا بالا نشین محشری جلوهٔ کوثری بر نوکران تو مادری از دوعالم سری فخر تمام ِ ، بنی کلابی چون خانه دارِ، ابوترابی آه و واویلا محشر بپا شد زین خبر آه و واویلتا ام البنین شد بی پسر آه و واویلتا از گریه هایش ، ناله بپا شد هنگام پیری ، چه بی عصا شد آه و واویلا جای تو خالی علقمه آه و واویلتا آمد به جایت فاطمه آه و واویلتا آن قد و بالا ، شد قدر کودک چه گریه داراست ، آن قبر کوچک @ghasemnemati_ir
اشعار قاسم نعمتی
نوحه حضرت زینب سلام الله علیها نگاهم بر در ، زمان جان دادن کجایی ای بی سر ، بیا حسین من نگاه آخر نرفته از یادم ببین که از دوری تو جان دادم ای حسین جانم تماشا دارد ، کبودی رویم تو دیده ای اصلا ، سپدی مویم خودم تن بی سرت بغل کردم ز پهلویت نیزه را در آوردم ای حسین جانم تمام عمرم ، پرده نشین بودم ولی چهل منزل ، زارو حزین بودم شدم گرفتار کوچه وبازار به روی ناقه مقابل انظار ای حسین جانم دم پیری شد ، چه مجلسی جایم نموده چشمانت، کجا تماشایم؟! به سمت تشت طلا که چرخیدم لب تورا دست خیزران دیدم ای حسین جانم @ghasemnemati_ir