بسم الله الرحمن الرحیم
ولادت امام کاظم علیه السلام مبارک باد
در زمان امام موسی کاظم علیه السلام مردی در بغداد بود به نام بُشر؛ از رجال و اعیان و عیاشان بغداد بود. یک روز حضرت موسی بن جعفر (سلام اللَّه علیه) از جلوی درب خانه این مرد می گذشت. اتفاقاً کنیزی از خانه بیرون آمده بود برای اینکه زباله های خانه را بیرون بریزد. در همان حال صدای تار از آن خانه بلند بود. معلوم بود که میخوارگان در آنجا مشغول میخوارگی و خوانندگان و آوازه خوانان مشغول آوازخوانی هستند. امام از آن کنیز به طعن و استهزاء پرسید: این خانه، خانه کیست؟
آیا صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ کنیز تعجب کرد، گفت: آیا نمی دانی؟ خانه بُشر، یکی از رجال و اعیان است. او می تواند بنده باشد؟! معلوم است که آزاد است! فرمود: آزاد است که این سر و صداها از خانه اش بیرون می آید؛ اگر بنده بود که اوضاع اینطور نبود.امام این جمله را فرمود و رفت. اتفاقاً بشر منتظر بود که این کنیز برگردد. چون او دیر برگشت، از او پرسید: چرا دیر آمدی؟ گفت:مردی که علائم صالحان و متقیان در سیمایش بود و آثار زهد و تقوا و عبادت از او پیدا بود، از جلوی درب خانه عبور می کرد، چشمش که به من افتاد سؤالی کرد، من هم به او جواب دادم. گفت: چه سؤالی کرد؟ گفت: او پرسید صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ من هم گفتم آزاد است. او چه گفت؟ او هم گفت: بله که آزاد است، اگر آزاد نبود که اینطور نبود! همین کلمه، این مرد را تکان داد. گفت: کجا رفت؟ کنیز گفت:
از این طرف رفت. بشر مجال اینکه کفش به پا کند پیدا نکرد؛ پای برهنه دوید و خود احساس کرد که این مرد باید امام کاظم (سلام اللَّه علیه) باشد. خود را خدمت امام رساند و به دست و پای ایشان افتاد و گفت:آقا! از این ساعت می خواهم بنده باشم، بنده خدا باشم. این آزادی، آزادی شهوت است و اسارت انسانیت. من چنین آزادی ای را که آزادی شهوت باشد، آزادی دامن باشد، آزادی تخیل باشد، آزادی جاه و مقام باشد و آن که اسیر است عقل و فطرت من باشد، نمی خواهم. می خواهم از این ساعت بنده خدا و از غیر خدا آزاد باشم. همان لحظه به دست امام توبه کرد؛ یعنی در همان لحظه از گناهان دوری جست، کنارهگیری کرد، تمام وسایل گناه را بدور ریخت و به گناهان پشت و به طاعت رو کرد (الْمُهاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّیئاتِ).
📝 #شهید_مطهری، #آزادی_انسان، ص ۱۳۹_۱۳۸.
📚بینش مطهر استان مرکزی
بسم الله الرحمن الرحیم
🔻چه کسانی در جامعه حقوق دیگران را مثل همین ماسک زدن رعایت نمی کنند؟
📙🖊 وابستگی آزادی اجتماعی به آزادی معنوی
✳️ آیا ممکناست بشر آزادی اجتماعی داشته باشد ولی آزادی معنوی نداشته باشد؟یعنی بشر اسیر شهوت،خشم ،حرص و آز خودش باشد، ولی در عین حال آزادی دیگران را محترم بشمارد!!!؟
✳️ امروز عملا می گویند بله عملا می خواهند بشر برده حرص ،آز ، شهوت و خشم خودش باشد ، اسیر نفس اماره خودش باشد و درعین حال چنین بشری که اسیر خودش است، آزادی اجتماعی را محترم بشمارد... یکی از تضادهای اجتماع امروز بشر همین است.... بشر دوران قدیم ،آزادی را محترم نمی شمرد و پایمال می کرد .چرا پایمال می کرد؟ ِآیا چون نادان بود، آزادی دیگران را سلب می کرد و همین که بشر دانا شد، دیگر کافی است که آزادی دیگران را محترم بشمارد؟
برگرفته از کتاب #آزادی_انسان، دومین کتاب از سیر مطالعاتی بینش مطهر، ص۲۷
#شهیدمطهری
🏴 @ghateee