- جانم فدای چشمهایتان! چرا گریه میکنید؟
- چه آوردهاند بر سر تنها ذخیرهی اخوتم!
عباس من! دستهایت کو!؟
- به شوق دیدار شما، دست و پا گم کردهام.
- سرت!؟ چه به روز سرت آمده عباس؟
- سر را چه منزلت، پیش پای عشق شما!؟
- بگذار این تیغها و تیرها را از تن و بدنت بیرون بکشم.
- اینها نشانههای عشق شماست بر پیکر من!
عمری چشمانتظار دریافت این نشانهها بودم...
| #سید_مهدی_شجاعی | #سقای_آب_و_ادب 📚 |
🏴 @ghateee