#متن_کتاب خواندنی #آشنای_آسمان (زندگی‌نامۀ علّامه طباطبایی) ان‌شاءالله بخوانید، لَذّت ببرید و استفاده کنید. @ghatreghatre

#نکته [حاج‌آقا سیّد محمّدجواد وزیری فرد:] گفته‌اند: «رفقایت را به من معرّفی کن تا من بگویم چه‌کاره‌ای.» اگر همۀ رفقایت اهل دنیا هستند، پس تو هم اهل دنیایی. بِنا بر این، آدم باید از همان اوّل، مراقب باشد که رفیق دنیایی پیدا نکند و با او رفت‌وآمد نداشته باشد. مبادا با خود بگوید با این‌ها می‌روم و در عین حال، مواظبم. این شدنی نیست؛ زیرا دنیا آن‌قدر جلوۀ فریبندگی و اَشکال مختلف حیله‌گری و حقّه‌بازی دارد که کم‌تر کسی می‌تواند از دستش سالم فرار کند؛ بنا بر این، به‌تر است آدم از همان اوّل، مراقب باشد. #دوستی @ghatreghatre

#نکته [آیت‌الله حسین نوری همدانی:] «برکة‌‌العلم در تعظیم استاد است. ما هم در تکریم ایشان [= علّامه طباطبایی] از این حدیث، خیلی بهره می‌‌گرفتیم. می‌‌بینیم یکی از شاگردان ایشان، آیت‌‌الله شهید مطهری (ره) بودند که در نوشته‌‌هاشان هر وقت، اسم آیت‌‌الله طباطبایی (ره) را می‌‌برند، می‌‌گویند: "آیت‌‌الله طباطبایی (روحی له‌ الفداء)". به‌ خاطر دارم که جلسه‌‌ای تبلیغی در نیشابور در فصل تابستان بود. من منزل حجّت‌‌الاسلام و المسلمین سیّد محمّد موسوی بودم. گفتند: "امروز آیت‌‌الله طباطبایی (ره) می‌‌آیند تا از این‌‌جا به سبزوار بروند و برگردند." نزدیک ظهر آمدند. آیت‌‌الله مطهّری (ره) به‌ علّت احترامی که نسبت به ایشان می‌‌کرد ‌‌‌‌و برای ما درس بود، پشت‌سر ایشان حرکت می‌‌کرد. ایشان وارد که شدند، بدون اجازۀ ایشان ننشست. وقتی ایشان حرکت می‌‌‌‌کرد که برود وضو بگیرد، آیت‌‌الله مطهّری (ره) جلوتر ‌‌می‌‌رفت؛ کفش ایشان را جفت ‌‌کند. وقت وضو عمامه‌‌شان را برمی‌‌داشت؛ سپس عبا را روی دستش می‌‌گرفت تا وضوی ایشان تمام شود، جلو می‌‌آمد و با احترام، عبا را به دوش ایشان می‌‌انداخت و عمامه را به سر ایشان می‌‌گذاشت. یک روز در جلسۀ درس آیت‌‌الله طباطبایی (ره) بودیم. یک نفر آشنا آمد و شیشۀ عطری به ایشان تقدیم کرد. ایشان گرفتند و تشکّر کردند. آمد جلو و شیشه را باز کرد و خواست به لباس آیت‌‌الله طباطبایی (ره) بمالد. آیت‌‌الله طباطبایی (ره) گفت: "نه؛ نه. من ۲ سال است از آن تاریخ که استاد من، آقای [علّامه سیّد علی] قاضی، (رض) از دنیا رفته، عطر نزده‌‌ام." حدیث داریم: "برکة‌‌ العلم فی تعظیم الأستاذ؛ برکت علم در تعظیم استاد است."» 🌷 آیا ما هم نسبت به اساتید معنوی‌مان، این‌گونه هستیم؟ آیا دوست داریم که علم ما برکت داشته باشد؟ #برکت، #علم‌جویی، #معلم @ghatreghatre

#شعر دل‌بستگی است مادر هر ماتمی که هست می‌زاید از تعلّق ما هر غمی که هست از: صائب تبریزی. پس مراقب دوست‌داشتن‌ها و علاقه‌های خود باشیم تا به غم‌های بی‌جا دچار نشویم. #دوست‌داشتن، #غم @ghatreghatre

#شعر چون «لباس کعبه بر اندام بت»، زیبنده نیست جز تو بر شخص دگرْ نام «امیرالمؤمنین» از: صائب تبریزی. #امام_علی (علیه السّلام) @ghatreghatre

#شعر در این بِساط به جز شربت شهادت نیست می‌ای که تلخی مرگ از گلو تَواند شست (می: شراب.) از: صائب تبریزی. خوشا به حال شهدای این ایّام #اغتشاشات هم! #شهادت @ghatreghatre

#شعر انصاف نیست آیۀ رحمت شود عذاب چینی که حقّ زُلف بوَد، بر جَبین مزن (زلف: گیسو، موی سر. جبین: پیشانی.) از: صائب تبریزی. #گشاده‌رویی @ghatreghatre

#حدیث و #شعر امام صادق ـ علیه السّلام. ـ : «مَن‏ ساءَ خُلُقُهُ‏ عَذَّبَ نَفسَهُ؛ کسی که بداخلاق باشد، خودش را عذاب می‌دهد.» کج‌خُلق را به دشمنی خویش واگذار آتش چه‌ها نمی‌کَشد از دست خوی خویش! از: صائب تبریزی. #بداخلاقی @ghatreghatre

#شعر کاش از غیبت، دهان خویش را می‌کرد پاک آن که چندین پاکْ دندان خود از مسواک کرد! از: صائب تبریزی. #غیبت‌کردن @ghatreghatre

#نکته حاج‌آقا سیّد علیرضا تراشیّون: زنان ۲ جنبه دارند: ۱. جنبۀ مشترک بین زن و مرد؛ یعنی: همان انسانیّت؛ ۲. جنبه‌ای که خاصّ خانم‌ها است [و] وجه تمایز زن و مرد است؛ یعنی: همان جنسیّت. جامعه وقتی سالم می‌شود که جامعه‌ای انسانی باشد؛ نه جامعه‌ای جنسیّتی. اگر خانمی وارد جامعه شود، در حالی که پوشش خود را رعایت نکرده، بیش از این که انسانیّتش دیده شود، جنسیّتش دیده می‌شود. فرض کنید خانمی سر خیابان ایستاده و بزک کرده. اگر ماشینی برای او بوق می‌زند، این بوق را برای انسانیّت او نمی‌زند؛ این بوق را برای جنسیّت او می‌زند؛ چون او جنسیّتش را نمایان کرده.️ به همین علّت در اسلام، حجاب، زمینه‌ای را برای انسان فراهم می‌کند که وقتی وارد جامعه شد، انسانیّتش مدّنظر قرار گیرد. #حجاب @ghatreghatre

چقدر خوب است که این مطلب را به دختران و بانوانِ باحجاب و بی‌حجاب بفرستید تا باحجاب‌ها در حجابشان استوارتر شوند و بی‌حجاب‌ها شاید باحجاب گردند! @ghatreghatre

#شعر لحظاتی پیش، این بیت را خواندم: باید بپرسم از همۀ مردمان شهر بر شاخۀ درخت شما هم بهار نیست؟ در پاسخش سرودم: آری، بهار هست، ولی چشمْ بسته است مردی میان سبزۀ چشمی نشسته است @ghatreghatre