5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای و بیاد بشار جعفری...
این خصلت و برنامه عمل همیشگی دشمن است؛ به موازات تحرکات میدانی و آشوب افکنی میکوشد از طریق رسانه، جنگ روانی به راه بیندازد. سوریه ای که امروز می بینیم و از خطر بزرگ فروپاشی رهایی یافته از روز نخست که اینگونه نبود. جنگ تبلیغاتی علیه سوریه و دولت بشار اسد سهمگین تر از اقدامات خرابکارانه عامل آمریکاییها در منطقه یعنی داعش بود. اما یکی از شانسهای بزرگ سوریه آن بود که فردی بنام بشار جعفری به عنوان نماینده دائم در سازمان ملل به صورت حرفه ای و موثر کار خود را به پیش می برد.
بشار جعفری، نماینده سوریه در سازمان ملل در اوج بحران سوریه به مثابه یک رسانه عمل می کرد. او که هم زبان انگلیسی بلد بود و هم رسانه و کارکرد آنها را می شناخت و هم فهم دقیقی از عملیات روانی دشمنان سوریه داشت هر گوشه و اتاقی از سازمان ملل که فرصتی و امکانی به او میداد، لختی درنگ میکرد و در گفت و گو با رسانهها به تبیین سیاستهای کشورش و حمله سیاسی به مخالفان دولت سوریه میپرداخت. بشار جعفری به تنهایی در مقابل فضاسازی های رسانهای غرب و رژیم سعودی قوی، موفق و جذاب ظاهر شد.او که خود به یک معنا یک رسانه جهانی بود در یکی از جلسات شورای امنیت سازمان ملل که ویدئوی آن را در بالا گذاشته ام خطاب به نماینده عربستان گفت: سعودی در حالی از لزوم تدوین قانون اساسی برای کشور من سخن میگوید که این کشور خود نه قانون اساسی دارد، نه پارلمان و نه حتی اسم! این کشور را با نام حکامش میخوانند، مانند اینکه بگوییم جمهوری ترامپی!
✅آنهایی که باید مقصود حقیر را از این نوشته کوتاه می گرفتند، گرفتند.
@ghazanfari58
7.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوج ابتذال یک رسانه یعنی اینکه بگوید همکاری عربستان سعودی با چین خوب است و آن را ابتکار عمل جهان عرب بداند و از آن سو وقتی ایران و چین به سمت توافق راهبردی حرکت میکنند میگویند بد است و تا میتوانند به تخطئه این همکاری دست میزنند!
این وسط اما #سعودی_اینترنشنال با این تناقضها و دروغهای آشکار چکار باید بکند که به مخاطب ثابت کند که رسانه نیست، بلکه یک #پروژه_امنیتی است؛ پروژهای که برای ویران سازی و تجزیه ایران طراحی شده است.
@ghazanfari58
موقعیتی سرنوشت ساز
فرآیند و چارچوب نقشه طراحی شده دشمنان برای ایجاد آشوب و اغتشاش در ایران به موقعیتی متمایز و غیرقابل بازگشت رسیده است. تصمیم دستگاه قضایی برای اعمال قانون در خصوص برهم زنندگان امنیت و کسانی که با انواع سلاح ها به جان و مال مردم یورش برده اند نقطه کلیدی و سرنوشت ساز تحولات اخیر به حساب می آید. واکنش ها و به هم ریختگی دشمنان ایران در این زمینه نشانه آن است که برخورد قانونی با اغتشاش گران،توطئه سهمگین و جنگ ترکیبی آنها را به محاق خواهد برد و هزینههای پروژه دشمن بشدت افزايش مییابد.
ترس و دست و پا زدن آنها نیز دقیقا به همین خاطر است که برخورد نظام با افرادی که به محاربه روی آورده اند توطئه کنونی و برنامه های آتی آن ها برای ایجاد آشوب در ایران را "هزینه ساز"خواهد کرد. دشمنان به درستی دریافته اند که خط برخورد با افراد اغتشاش گر، گروه همراه و مزدوران داخلی آن ها را در ابتدا ناهمراه و سپس متلاشی خواهد کرد. در این میان مهم این است که قوه قضائیه از تصمیمی که گرفته و راهی که انتخاب کرده، برنگردد.
فرق سیستم امنیتی و قضایی ایران با برخی کشورهای دیگر در آن است که در غرب و خاصه آمریکا با برهم زنندگان امنیت و حمله کنندگان به پلیس و مردم در همان صحنه ارتکاب جرم و جنایت به شدیدترین شکل ممکن برخورد کرده میکنند؛ اما در ایران آن ها را دستگیر و پس از طی کردن روال قضایی، حکم صادر درباره آن ها اجرا می شود. موضوع اساسی و تعیین کننده در اینجا آن است که باید برای طراحان پروژه آشوب در ایران و دنباله های داخلی آنها هزینه واقعی و قاطع ایجاد کرد. افکندن تردید در این مقطع همه امیدها را به باد خواهد داد.
@ghazanfari58
آریانا و زرکوه را پس بگیریم
ماجرا از آن جایی آغاز میشود که دفاع کردن شده عادت معمول ما ایرانیها؛ در سیاست، در رسانه، در فوتبال و...همین ایام که درگیر جنگ ترکیبی دشمنان هستیم، باز منفعلانه و تدافعی روزگار میگذرانیم. اگر دست پیش میگرفتیم لااقل امروز کشوری به خود جرأت نمیداد به تمامیت سرزمینی ایران نگاه بد کند. اگر بعد از انقلاب اسلامی بر اشغال جزایر آریانا و زرکوه که توسط انگلیسیها صورت گرفت و بعدا با ساخت و پاختی که با پهلوی کردند و آنها را دو دستی تحویل امارات دادند، تأکید کرده و موضوع بازگرداندن آنها را به ایران را مطرح میکردیم، کار به جایی نمیرسید که برخی کشورهای ذرهای منطقه مدعی مالکیت امارات بر این دو جزیره مهم ایرانی شوند.
دو جزیره کاملا ایرانی آریانا(۱۲ کیلومتر) و زرکوه(۸ کیلومتر) هر چند که کوچک هستند اما بسیار حیاتی به حساب میآیند، چرا که از نظر استراتژیک موقعیت ویژهای دارند و از منابع نفتی سرشاری برخوردار است. اماراتیها بعدها برای آنکه نشان دهند این جزایر عربی است نام آنها را تغییر داده و نیز سه یا چهار هزار نفر را در این دو جزیره که خالی از سکنه بود، جا و مکان دادند. مثلا نام"صیر ابونُعَیر" را بر جزیره آریانا نهادند. نکته مهم آن است که این دو جزیره، به صورت غیر قانونی و بدون هیچگونه معاهده و قرارداد بینالمللی از حدود سال۱۹۷۱ یعنی تاریخ شکلگیری امارات متحده عربی در اشغال این کشور است. این اشغال نیز حاصل بده و بستان های سیاسی بین رژیم پهلوی و انگلیسیها بود، که در نهایت در سال ۱۳۵۲ این دو جزیره به امارات تعلق گرفت.
طبق اسناد موثق تاریخی، دوجزیره آریانا و زرکوه که ابتدا توسط انگلیس و سپس توسط امارات به اشغال درآمدند، به ایران تعلق دارند. ازجمله این اسناد میتوان به نقشه دریانوردی ترسیم شده توسط انگلیسیها در اوایل قرن بیستم اشاره کرد که محدوده جزایر موردادعای امارات و بهطور کلی همه کرانههای خلیجفارس را با رنگ شناسه ایران مشخص کرده است. اگر از منظر قانونی هم به این ماجرا نگاه کنیم، آریانا و زرکوه به ایران تعلق دارند.
در این زمینه راهکار معینی وجود دارد و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی و قانونی و با طرح رسانهای موضوع، افکار عمومی و نهادهای جهانی را به سمت پذیرش دیدگاهها و باورهای واقعی و منطفی خود متمایل سازد. در این زمینه مهم آن است که در همه دورهها و دولتها موضوع جزایر ایرانی آریانا و زرکوه در دستور کار قرار بگیرد و لحظه ای از طرح آنها در مجامع جهانی غفلت نورزیم. الان که برخی کشورها با پررویی بحث جزایر سهگانه را مطرح میکنند، بهترین زمان در خصوص طرح و ترتیب دادن اقدامات اصولی برای بازگشت این دو جزيره به خاک ایران به حساب میآید.
@ghazanfari58
دو جزیره کاملا ایرانی آریانا(۱۲ کیلومتر) و زرکوه(۸ کیلومتر) هر چند که کوچک هستند اما بسیار حیاتی به حساب میآیند، چرا که از نظر استراتژیک موقعیت ویژهای دارند و از منابع نفتی سرشاری برخوردار است. اماراتیها بعدها برای آنکه نشان دهند این جزایر عربی است نام آنها را تغییر داده و نیز سه یا چهار هزار نفر را در این دو جزیره که خالی از سکنه بود، جا و مکان دادند. مثلا نام"صیر ابونُعَیر" را بر جزیره آریانا نهادند. نکته مهم آن است که این دو جزیره، به صورت غیر قانونی و بدون هیچگونه معاهده و قرارداد بینالمللی از حدود سال۱۹۷۱ یعنی تاریخ شکلگیری امارات متحده عربی در اشغال این کشور است. این اشغال نیز حاصل بده و بستان های سیاسی بین رژیم پهلوی و انگلیسیها بود، که در نهایت در سال ۱۳۵۲ این دو جزیره به امارات تعلق گرفت. الان که برخی کشورها با پررویی بحث جزایر سهگانه را مطرح میکنند، بهترین زمان در خصوص طرح و ترتیب دادن اقدامات اصولی برای بازگشت این دو جزيره به خاک ایران به حساب میآید.
@ghazanfari58
دو تا زن رو به جرم بمبگذاری گرفتن، یکی تو ایران و یکی تو ترکیه
بمبگذار ترکیه محجبهست؛ اما وقتی گرفتنش نهتنها حجاب براش نمیذارن، بلکه لباس New York هم تنش میکنن که بگن کار آمریکا بوده. برای اینکه تحقیرش کنن و باقی رو بترسونن صورت شکنجه شدهش رو بدون سانسور نشون میده و از معرفیش ابایی نداره.
بمبگذار ایران اما در حالت عادی بیحجابه؛ اما وقتی دارن فیلمش رو پخش میکنن نه تنها مقنعه سرشه، بلکه چادر هم سرش کردن. علاوه بر اینکه چشمبند هم گذاشتن برای حفظ آبروش صورتش رو هم تار کردن! در کنار تخریب چادر و توهین به اون، تصویری که فرد بمبگذار تو ذهن مخاطب باقی میمونه، یه زن محجبهست!
@ghazanfari58
ماهیت یک عشق و نفرت
این روزها به مانند گذشته عده ای به دنبال آن هستند تا بخشی از افراد و گروه ها در ایران را شیفته روسیه و چین و کلا شرق معرفی کنند. این ادعاها صرفا حرف هایی تبلیغاتی، اتهاماتی ناروا و اظهاراتی غیر واقعی به حساب می آید. مشکل اصلی آن جا است برخی که زیست سیاسی و بقای فکری و هویتی خود را در پیوند با غرب تعریف کرده اند از اینکه ایران با شرق سیاسی روابط خود را سامان دهد مشکل دارند. درباره شیفتگی جریان روشنفکری به غرب متون زیاد و اظهارنظرهای فراوانی ارائه شده است. از آن دوره ای که گفتند از فرق سر تا نوک پا بایستی فرنگی شد؛ و گفتند که نفت ماده بدبویی است، همان بهتر که غربی ها بیایند و آن را ببرند تا این اواخر که گفتند ما ایرانی ها غیر از آبگوشت بزباش کاری ازمان بر نمی آید و بایستی از غرب مدیر وارد کشور کنیم. اما آیا در عالَم واقع چنین ذوق و علاقه ای در جریان انقلابی نسبت به روسیه و یا چین و به طور کلی شرق سیاسی پیدا می کنید؟
البته تکیه بر توسعه روابط با کشورهای حوزه شرق خاصه روسیه و چین در چارچوب مناسبات بین المللی و منافع ملی امری بدیهی و پایه عقلایی دارد. به عنوان نمونه از روزی که چین نسبت به موضوع جزایر سه مواضعی غلط گرفته است، همه یا بیشتر افراد و گروه های انقلابی از خود واکنش نشان داده و به صراحت آن را محکوم کرده اند. حال آن که بارها و پیش تر آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی پای چنین بیانیه هایی را امضا کرده و چنین مواضعی را حتی بدتر نسبت به تمامیت ارضی و سرزمینی ایران اتخاذ کرده اند اما یک نفر از مدعیان روشنفکری و شیفتگان به غرب در ایران ککشان هم نگزیده و لام تا کام حرفی نزده است. معلوم است که این عشق به غرب و آن نفرت به شرق تابعی از تعصبات سیاسی آن هاست. مسئله اساسی آنجاست که برخی در ایران چنانچه تفکر و هویت غربی نامعتبر شود، مستقلا برای خود زیست و هویت سیاسی تصور نمی کنند.
البته نباید این حقیقت را نیز از نظر دور پنداشت که غرب در هر گونه مذاکره ای مثلا همین مذاکرات هسته ای که در جریان است، هویت و عزت ایران را برای مذاکره و بده و بستان روی میز می گذارد، حال آن که اصولا چینی ها در تعامل با ما به دنبال یک معامله اقتصادی بر اساس منافع مشخص خود هستند و معاملات اقتصادی را به مسائل سیاسی و حقوق بشری و نظیر آن وابسته نمی دانند؛ لااقل تاکنون اینگونه نبوده اند. حال آن که آمریکا و اروپا بارها و بارها با ایران چنین کرده اند و مدعیان روشنفکری و شیفتگان به غرب برای آن که خاطر قبله آمال آن ها نرنجد و مهم تر زیست و هویت سیاسی آن ها در جامعه ایرانی خدشه برندارد همواره برای دفاع از منافع کشور مهر سکوت بر لب نهاده اند. شوربختانه اما آن که در اغلب مواردی از این دست، طرف غرب را گرفته اند تا منافع ملی ایران را!
عزیز غضنفری
@ghazanfari58
💢ماجرای فرخنژاد و لزوم بازسازی فرهنگی
🔹ماجرای اخیر حمید فرخنژاد هر چند داستان تلخی به نظر میآید، اما یک نشانه آشکار برای شناخت معضلات عرصه فرهنگ و نیز افراد و گروههایی است که این روزها مانند آب خوردن وطنفروشی میکنند. ماجرای حیرتآور و تأسفآمیز برخی از چهرههای اجتماعی که حدود انسانیت و اخلاق را پشت سر گذاشتهاند جای تأمل فراوان دارد. البته فرخنژاد پیشتر از این گفته بود ۸۰ میلیون نفر جمعیت ایران برای من اهمیتی ندارد، اگر خم به ابروی بچهام بیاید! یکی از نشانههای سقوط اخلاق در هنر نیز همان هنگام اتفاق افتاد اما از سوی جامعه چندان جدی گرفته نشد.
🔸حالا همین بازیگر در ایام اغتشاشات اخیر در نقش مأمور امنیتی جمهوری اسلامی در یک فیلم تحت حمایت بنیاد فارابی ایفای نقش میکند؛ فیلمی که در آن نشان داده میشود موصل چگونه توسط نیروهای نظامی ایران از چنگال داعش رهایی مییابد. با اتمام آخرین سکانس، حمید فرخنژاد دستمزد میلیاردی خود را دریافت میکند، سپس بار سفر را میبندد و از کشور خارج میشود. اما بخش دردناک ماجرا آن جایی است که این بازیگر همه مرزهای شرافت و انسانیت را زیر پاگذاشته، پس از خروج از ایران در آغوش دشمنان ایران میغلتد و در مذمت دیکتاتوری نیز در صفحه شخصی خودش خزعبلات میبافد!
🔹اصلا خروج حمید فرخنژاد از ایران به خودی خود چندان مهم نیست؛ او نیز میتواند به مشابه بسیاری از کسانی باشد که به دلایل گوناگون قصد مهاجرت موقت و دائم میگیرند. مهم آن است که همه کسانی که برای هنر و فرهنگ این کشور دل میسوزانند به فکر راه چاره بیفتند و اجازه ندهند چنین افراد وطنفروشی به ثمن بخس آبرو و حیثیت مردم بزرگ ایران و نیز فرهنگ اسلامی و ایرانی را پیش چشم افکار عمومی دنیا و به خصوص مردم و نسلهای جدید جامعه خودمان ببرند. این اتفاقات صرفا تفسیر و معنای سیاسی ندارد؛ اگر علاقهمندان به فرهنگ دیر بجنبند و چنانچه این روند ادامه یابد چنین موجوداتی فرهنگ و هویت اصیل جامعه ایرانی را به تاراج میبرند.
🔸قضیه عجیب و غریب حمید فرخنژاد هر چند صرفا یک علامت و رخداد است، اما نشانه آن است که نبض فرهنگ جامعه مطلوب کار نمیکند. به خاطر همین است که رهبر حکیم انقلاب در دیدار با دولت سیزدهم فرمودند: «در مسئله فرهنگ و رسانه، به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است. البته «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بیهوا حرکت کردن و بیحساب حرکت کردن نیست».
#عزیز_غضنفری
@ghazanfari58