eitaa logo
عزیز غضنفری*
3.5هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
18.2هزار ویدیو
271 فایل
 خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.امام خامنه ایی دامت برکاته 🕛 مدیریت کانال @ghazanfariaziz
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️امام علی (ع) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اكرم (ص) بيان می کند؟ 🔹امام علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه به برنامه هاى مختلف و اهداف‌ (ص) پرداخته، چنين مى فرمايد: «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ، وَ إِيضَاحِ الْمَنْهَجِ؛ او را براى بيان حجت هاى لازم و پيروزى آشكار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد». به اين ترتيب در جمله هاى سه گانه بالا، اهداف بعثت را كه اتمام حجت و پيروزى حق بر باطل، و روشن ساختن راه سعادت می‌باشد بيان فرموده است. آنگاه به برنامه هاى عملى پيامبر اکرم (ص) پرداخته، چنين مى فرمايد: «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَيْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّيَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً، وَ عُرَا الْاِيمَانِ وَثِيقَةً؛ او خود را آشكارا ابلاغ كرد، و انسان ها را بر مسير حقّ قرار داد؛ در حالى كه راه پيشرفت را به آنها نشان داده بود، پرچم هاى هدايت را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ريسمان هاى [خيمه] را محكم نمود و دستگيره هاى ايمان را استوار ساخت». 🔹در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ رسالت الهى به طور كلى به ميان آمده است، همانگونه كه در قرآن مجيد مى فرمايد: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ؛ [حجر، ۹۴] آنچه را مأموريت دارى آشكار ساز و از مشركان روى گردان»؛ سپس از جزئيات اين برنامه سخن مى گويد كه (ص) مردم را از بيراهه به جاده اصلى دعوت كرد و دلايل و نشانه ها را براى پيمودن اين راه به آنها گوشزد نمود و چراغ هاى نورانى بر سر هر راه نهاد، تا به هنگام تاريكى نيز از ادامه مسير باز نايستند، و سرانجام با بيانات كافى و تدبيرهاى سازنده رشته‌ های‌ اسلام را محكم ساخت و دستگيره هاى ايمان را استحكام بخشيد. كمتر كلامى را مى توان پيدا كرد كه در عين كوتاهى و فشردگى، اين همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى (ص) بيان كند. 🔹جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِينَةً»، گويا را به خيمه اى تشبيه مى كند كه ريسمان هاى محكمى از هر سو، آن را به زمين هاى اطراف متّصل كرده است، تا تندبادها نتواند آن را از جا بر كَند. اين ريسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زكات و جهاد و امر به معروف و نهى از منكر است كه هميشه حوزه اسلام را حفظ كرده و از آن دفاع مى نمايد؛ هر جا اين تعليمات اسلامى پياده شود، بيمه مى شود، و هرگاه ضعيف گردد دشمنان بر مسلمين چيره خواهند شد. جمله «وَ عُرَى الْاِيمَانِ وَثِيقَةً»، را تشبيه به طنابى كرده كه دستگيره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، يا نجات در پرتگاه ها بايد به اين دستگيره ها چسبيد. بديهى است اگر اين دستگيره ها سست و ضعيف باشند، نه تنها انسان نجات نمى يابد، بلكه گرفتار سقوط خطرناكى مى شود. 🔹اين دستگيره ها همان فروع و تعليمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است كه در احاديث نيز به آن اشاره شده است. از جمله در روایات نقل شده كه پيامبر اكرم (ص) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِيمَانِ أَوْثَقُ؟؛ كدام يك از دستگيره هاى ايمان محكم تر است؟»، جمعى گفتند: خدا و پيامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز يا زكات و... نام بردند. رسول خدا (ص) فرمود: آنچه گفتيد داراى فضيلت است؛ ولى پاسخ اصلى نيست؛ «محكم ترين دستگيره هاى ايمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولياى الهى و بيزارى از دشمنان الهى است». [۱] البتّه مفاهيم اخلاقى همچون توكّل، تفويض، تسليم، رضا، صبر، يقين و... كه در روايات به آن اشاره شده نيز مى تواند به عنوان دستگيره هاى ايمان معرفى شود و هيچ كدام با يكديگر منافاتى ندارند. پی نوشت: [۱] الكافی، كلينى، دارالكتب الإسلامية، ‏۱۴۰۷ ق، چ چهارم، ج ‏۲، ص ۱۲۶ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۷، ص ۱۵۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 💥جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
⭕️وسعت «علم غيب» امام علی(ع) تا چه حدّ است و چرا جزئيات آن را براى همگان بيان نكرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۵ به گوشه اى از علم خود به «اسرار غيب» و «حوادث آينده» اشاره كرده، مى فرمايد: «وَاللهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُل مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ، وَ لكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله)؛ به خدا سوگند! اگر بخواهم مى توانم هر يك از شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگانى اش آگاه سازم؛ ولى از آن مى ترسم كه اين كار، سبب كافر شدن شما به رسول خدا (صلی الله عليه و آله) شود [و درباره من غلوّ كنيد و آن حضرت را به فراموشى بسپاريد]». 🔹در حديثى مى خوانيم: روزى پيامبر اكرم (ص) نشسته بود که امام علی (ع) وارد شد، پيامبر (ص) فرمود: «إِنَّ فِيكَ شَبَهاً مِنْ عِيسَى بْنَ مَرْيَمَ وَ لَوْلَا أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَوَائِفٌ مِنْ أُمَّتِي مَا قَالَتِ النَّصارى فِي عَيسَى بْنَ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فِيكَ قَوْلاً لَا تَمُرُّ بِمَلَإ مِنَ النَّاسِ إِلَّا اَخَذُوا التُّرَابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْكَ يَلْتَمِسُونَ بِذلِكَ الْبَرَكَةَ؛ [۱] تو به عيسى بن مريم (ع) شباهتى دارى [از نظر زهد و عبادت] و اگر از اين بيم نداشتم كه گروههايى از امتم درباره تو [غلوّ كنند و] همان بگويند كه درباره عيسى بن مريم گفتند، سخنى درباره تو میگفتم كه از كنار هيچ جمعيّتى از مردم عبور نمی كردى، مگر آنكه خاك زير قدم هاى تو را براى تبرّك بر مى گرفتند!». 🔹اميرالمؤمنين (ع) در ادامه اين بحث به دو نكته اشاره مى فرمايد: نخست اينكه من اين اسرار را در اختيار گروهى از خاصّان با ايمان و پرظرفيت و سرّ نگهدار مى گذارم و ديگر اينكه من آنچه میگویم از خودم نمى گويم؛ همه اين امور را از رسول خدا (ص) شنيده ام؛ در قسمت اوّل مى فرمايد: «أَلا وَ إِنِّی مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذلِكَ مِنْهُ؛ آگاه باشيد! من اين اسرار را به خاصّانى كه از عدم انحراف و غلوِّ آنها در حق خود مطمئنم خواهم سپرد». اين گروه، افرادى همانند «كميل بن زياد»، «رشيد هجرى»، «اصبغ بن نباته»، «ميثم تمّار» و «حبيب بن مظاهر» بوده اند كه هر يك حافظ بخشى از اين اسرار محسوب مى شدند. در تاريخ زندگى آنها مى خوانيم كه در مواقع حسّاسى پرده ها را بالا مى زدند و گوشه اى از آن اسرار را فاش مى كردند كه در تواريخ مذكور است. هنگامى كه شاگردان ايشان، حامل چنين اسرار و داراى چنين مقاماتى باشند، پيداست كه استاد آنها در چه پايه و مقامى بوده است!! 🔹سپس به مطلب دوّم پرداخته، مى فرمايد: «وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ، وَ اصْطَفَاهُ عَلَى الْخَلْقِ، مَا أَنْطِقُ إِلَّا صَادِقاً، وَ قَدْ عَهِدَ إِلَيَّ بِذلِكَ كُلِّهِ، وَ بِمَهْلِكِ مَنْ يَهْلِكُ، وَ مَنْجَى مَنْ يَنْجُو، وَ مَآلِ هذَا الاَمْرِ. وَ مَا أَبْقَى شَيْئاً يَمُرُّ عَلَى رَأْسِي إِلاَّ أَفْرَغَهُ فِی أُذُنَيَّ وَ أَفْضَى بِهِ إِلَيَّ؛ به خدايى كه محمّد(ص) را به حقّ برانگيخت و او را از ميان مردم برگزيد، سوگند ياد مى كنم كه من سخنى جز راست نمیگويم و پيامبر(ص) همه اينها را به من تعليم داد، و از هلاكت آن كس كه هلاك مى شود و نجات آن كس كه نجات مى يابد و پايان اين امر [خلافت] مرا آگاه ساخته، [خلاصه] هيچ حادثه اى بر من نمى گذرد، مگر اينكه او آن را در گوشم فرو خوانده و علم آن را در اختيارم گذارده است». 🔹آيا تعليم (ص) در مورد اين اسرار به صورت بيان جزئى و مشروح هر واقعه بوده يا اينكه آن حضرت، اصول و كلياتى به (ع) آموخت كه از هر بابى هزار باب گشوده مى شد و يا اينكه موارد، مختلف بود، گاه به اصول كلى قناعت مى كرد و گاه به جزئيات مى پرداخت؟ احتمال سوّم نزديك تر به نظر مى رسد. اين مطلب دقيقاً بر ما روشن نيست و خدا و رسولش از آن آگاه ترند؛ ولى اين قدر مى دانيم كه امام علی(ع) در موارد مختلف پيشگويی های فراوانى نسبت به آينده كرده كه همه آنها دقيقاً واقع شد و نمونه هاى مختلفى از آنها در خطبه هاى متعددى از نهج البلاغه بيان شده است كه اگر گردآورى شود، خود، كتاب جالب و پرمعنايى خواهد شد. البتّه همانگونه كه ذكر شد، هيچيك از اينها علم غيب ذاتى ـ كه مخصوص خداوند متعال است ـ نمى باشد؛ بلكه آموزه هايى است كه از آموزگار بزرگى همچون پيامبر (ص) به آن حضرت رسيده و به تعبيرى كه در خطبه ۱۲۸ آمده است: «إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم»، مى باشد. پی نوشت‌؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۸، ص ۵۷ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج۶، ص۵۳۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
⭕️احترام خانه «حضرت زهرا» (سلام الله علیها) در قرآن و سنت چگونه بیان شده است؟ 🔹محدّثان يادآور مى شوند، هنگامى كه آيه مباركه «فِى بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ» [۱] بر پيامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد، اين آيه را در مسجد تلاوت كرد: 🔹«قرأ رسول الله هذه الآية «فی بُيُوتِ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيها اِسْمُهُ» فقام إلَيْهِ رَجُلٌ: فَقالَ: أَيُّ بُيُوت هذِهِ يا رَسُولَ اللهِ (صلى الله عليه و آله)؟ قالَ: بُيُوتُ الأنْبِياءِ، فَقامَ إِلَيْهِ أَبُوبَكْرُ، فَقالَ يا رَسُولَ اللهِ (صلى الله عليه و آله) : أَهذَا الْبَيْتُ مِنْها، ـ مُشيراً إلى بَيْتِ عَلِىٍّ وَ فاطِمَةَ (عليهما السلام) ـ قالَ: نَعَمْ، مِنْ أَفاضِلِها». [۲] ([پس از تلاوت آیه توسط (ص)] شخصى برخاست و گفت: اى رسول خدا! مقصود از اين [با اين اهميّت] كدام است؟ (صلی الله علیه و آله) فرمود: ! ابوبكر برخاست، در حالى كه به خانه و (عليهما السلام) اشاره مى كرد، گفت: آيا اين خانه از همان خانه ها است؟ (صلى الله عليه و آله) در پاسخ فرمود: بلى از آنهاست). 🔹 (صلى الله عليه و آله) مدت نه ماه به در خانه دخترش مى آمد، بر او و همسر عزيزش سلام مى كرد [۳] و اين آيه را مى خواند: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً». [۴] آری كه است و به آن امر فرموده از احترام بسيار بالايى برخوردار است؛ و این کاملا واضح است خانه اى كه را در بر مى گيرد و خدا از آن با جلالت و عظمت ياد مى كند، بايد مورد احترام قاطبه مسلمانان باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره نور، آيه ۳۶. «نور خدا» در خانه هايى است كه خدا رخصت داده كه قدر و منزلت آنان رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. [۲] الدرالمنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ق، ج ‏۵، ص ۵۰؛ روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، آلوسى، دارالكتب العلميه، ۱۴۱۵ق، چ ۱ اول، ج ‏۹، ص ۳۶۷، سوره نور، آيات ۳۴ الى ۴۰ [۳] الدر المنثور فى تفسير المأثور، همان، ص ۱۹۹ [۴] سوره احزاب، آيه ۳۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۴۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)  .💥جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥کانال ما درپیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️این سخن به چه معناست که امام زمان (عج) بعد از ظهور مانند حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) «قضاوت» مى كند؟ 🔹درباره اين مسئله كه (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از مانند (عليه السلام) و (عليه السلام) مى كند، حديثى را مرحوم كلينى به سندش از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه خطاب به ابو عبيده فرمود: « ... يَا أَبَا عُبَيْدَةَ إِنَّهُ إِذَا قَامَ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله) حَكَمَ بِحُكْمِ آلِ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ لَا يَسْأَلُ النَّاسَ بَيِّنَةً»؛ [۱] ( ... اى اباعبيده هر گاه كه آل محمد (صلى الله عليه و آله) قيام كند، به حكم و (عليهم السلام) حكم خواهد كرد و لذا از دليل و شاهد سؤال نمى كند). 🔹نعمانى از ابان بن تغلب نقل كرده كه: «گفت: من با (عليه السلام) در مسجد كوفه بوديم كه او دست مرا گرفته بود و فرمود: اى ابان زود است كه خداوند سيصد و سيزده مرد را در اين مسجد شما حاضر كند ... آن گاه به منادى امر مى كند كه ندا دهد: اين (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه به حكم و (عليهم السلام) خواهد نمود كه در قضاوتش از بينه سؤال نمى كند ...». [۲] در پاسخ بايد گفت: 1⃣ظاهر روايات آن است كه حضرت (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از به در هر واقعه اى مى كند نه به بينه، بر خلاف آنچه كه امامان سابق بر او انجام مى دادند. شيخ مفيد (ره) در كتاب «المسائل» مى گويد: « (عليه السلام) مى تواند به حكم كند، همان طورى كه به ظاهر شهادت ها نيز مى تواند چنين كند، و هر گاه شهادت را باطل ببيند بر خواهد كرد ...». [۳] 🔹علامه مجلسى (ره) در «مرآة العقول» مى گويد: «و اين اختلاف در (عليهم السلام) از قبيل نسخ نيست تا كسى اشكال كند كه بعد از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) نسخى نيست؛ بلكه یا به اعتبار در برخى موارد است، و يا به جهت و احوال در است...». [۴] 2⃣از آنجا كه وظيفه (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بعد از پر كردن زمين از و داد است، لذا طبيعى است كه به واقع حكم نمايد تا اينكه به باز گردد و مقتضاى آن اين است كه حضرت به كه از جانب خدا به او شده حكم نمايد و اين همان (عليه السلام) است. 3⃣ به علمش بدون اتكا بر بينه و قسم، نه تنها مورد اتفاق علماى شيعه است؛ بلكه برخى از علماى اهل سنت نيز آن را جايز شمرده اند. ابن قدامه مى گويد: «... از احمد بنابر نقلى شنيده شده كه حكم حاكم به علمش جايز است و اين قول ابويوسف و ابوثور و رأى دوم شافعى و اختيار مزنى است؛ زيرا (صلى الله عليه و آله) در موردى كه ذكر مى كند بدون بينه و اقرار و تنها با به گفتار مدعى حكم صادر كرد». آن گاه مى گويد: «حاكم كه به قول دو گواه حكم مى كند به جهت غلبه بر ظن اوست، پس در مورد علم و قطع، اولى جواز حكم است و ديگر اينكه حاكم مى تواند در تعديل و جرح شهود به علم خود عمل كند، پس در ثبوت حق به طريق اولى مى تواند به علم خود حكم نمايد». [۵] 🔹نتيجه اينكه: هيچ استبعادى ندارد كه (عجل الله تعالى فرجه) در قضايا به علمى كه از جانب به او شده حكم نمايد. پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية،‏ ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۳۹۷ [۲] الغيبة (للنعمانی)، نشر صدوق‏،‏ ‏۱۳۹۷ق، چ ۱، ص ۳۱۳، باب ۲۰ [۳] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، ۱۴۰۳ق، چ ۲، ج ‏۲۶، ص ۱۷۷، باب ۱۲ [۴] مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، مجلسى، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۴ق، چ ۲، ج ‏۴، ص ۳۰۱، ح ۲ [۵] المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيبانی، ابن قدامة المقدسی، ۱۴۰۵ق، چ ۱، ج ۱۱، ص ۴۰۱ 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ هفتم، ص ۶۳۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.💥جنگ ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️اهداف رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کلام امام علی (علیه السلام) چگونه بیان شده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا، به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به مى رود و مى فرماید: «وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». (من گواهى مى دهم که و اوست). آرى پیش از آن که (صلی الله علیه و آله) باشد، او بود، و تا بنده خاص نباشد به نمى رسد؛ ضمناً به ، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند. 🔹سپس رسالت و (صلی الله علیه و آله) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (او را با دین و و نشانه روشن و نوشته شده و و روشنایى تابنده و امر و و بى پرده فرستاد). در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیر هاى گوناگونى وجود دارد. 🔹نخست این که «دین مشهور» اشاره به و «علم مأثور» اشاره به و «کتاب مسطور» اشاره به و «نور ساطع» اشاره به و «ضیاء لامع» اشاره به و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ) [۱] اشاره به و اظهار بدون پرده در برابر و است. این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است. 🔹سپس به هدف نهایى (صلى الله علیه و آله) و آوردن و و قوانین و مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که: «اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». ( را از میان بردارد و با دلایل و استدلال کند و به وسیله مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند). 🔹در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو روشن مى شود و هرگونه شک و را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب و ایمان است، 🔹و «تحذیر به آیات» تهدید به و «تخویف به مثلات» تهدید به است همان گونه که در به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ [۲] (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و مى کنند با این که پیش از آنها ، بر گذشتگان نازل شده است). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره حجر، آیه ۹۴ [۲] سوره رعد، آیه ۶ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۷ش، ج ۱، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️امام علی (علیه السلام) برای مقابله و جنگ با اصحاب «جمل» چگونه استدلال می نمایند؟ 🔹 (عليه السلام) در پایان خطبه ۱۷۲ پس از اشاره به جنایات در چنين مى فرمايد: «فَوَاللهِ لَوْ لَمْ يُصِيبُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ إِلَّا رَجُلاً وَاحِداً مُعْتَمِدِينَ لِقَتْلِهِ، بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ، لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذلِكَ الْجَيْشِ كُلِّهِ، إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ يُنْكِرُوا، وَ لَمْ يَدْفَعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِيَدٍ دَعْ مَا أَنَّهُمْ قَدْ قَتَلُوا مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِثْلَ الْعِدَّةِ الَّتِي دَخَلُوا بِهَا عَلَيْهِمْ!». 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا قسم، حتى اگر از را به عمد و بى هيچ جرمى كشته بودند، آن لشكر بر من روا بود. زيرا همه آنان در كشتن آن مرد حاضر بوده اند و كشتن او را منكر نشمرده اند و به دست و زبان ياريش نكرده اند [و به اين ترتيب، بودند] و حال آنكه، از به شماره سپاهيانى كه به شهر داخل كرده بودند، كرده اند.). 🔹در اينجا پرسش و پاسخى از سوى شارحان «نهج البلاغه» مطرح شده و آن اینکه: چگونه (علیه السلام) مى فرمايد: اگر آنها حتى را مى كشتند بود تا چه رسد به اين كه به تعداد خودشان از مسلمين بى گناه كشتند. اين نابرابرى را با چه عنوانى از مى توان تفسير كرد؟ در اينجا در مجموع به اين سؤال داده شده است كه عبارتند از: 1⃣بعضى پاسخ گفته اند: آنها عملا نشان دادند كه را مباح مى شمرند و اين نوعى است و به اين ترتيب مى شوند. 2⃣برخى گفته اند: به دليل بوده است؛ زيرا اگر نهى از منكر هيچ راهى جز اين نداشته باشد، مجاز است. 3⃣سوّمين و بهترين جواب اين است كه آنها مصداق بودند؛ چرا كه به راه انداختند و خود را شكستند و در بخشى از كشور اسلام، به راه انداختند؛ بنابراين داخل در مى شوند كه: «إِنَّما جَزاءُ الَّذينَ يُحارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ يُقَتَّلُوا...». [مائده، ۳۳] و اگر (عليه السلام) مى فرمايد: اين بود كه در برابر سكوت كردند و در واقع مقدمه اى است براى اثبات و آنها. 4⃣پاسخ چهارمى نيز در اينجا مطابق مذهب پيروان اهل بيت (عليهم السلام) وجود دارد و آن اينكه هر كس بر (عليه السلام) و بر ضدّ خروج كند، است؛ همان گونه كه «خواجه نصير الدين طوسى» در «تجريد العقائد» [۱] مى گويد: «و محاربوا عَلِىٍّ كَفَرَةٌ»؛ (كسانى كه با (عليه السلام) به برخيزند )؛ زيرا مى دانيم (صلى الله عليه و آله) به (عليه السلام) خطاب كرده، فرمود: «حَرْبُكَ حَرْبِي»؛ [۲] (جنگ با تو جنگ با من است). 🔹در اينجا پرسش ديگرى مطرح است و آن اينكه اگر همه آنها مستحق قتل بودند ـ به سبب اينكه گروهى از مسلمين را حتّى قبل از جنگ كشتند ـ چرا امام (عليه السلام) بعد از پيروزى، تمام همدستان و را قصاص نفرمود؟ حتى به حكم با و قيام بر ضدّ و ايجاد فساد در زمين مستحق قتل بود؛ ولى چنان كه مى دانيم (عليه السلام) او را با به مدينه بازگرداند؟ 🔹پاسخ اين پرسش روشن است و آن اينكه اوضاع به قدرى طوفانى و بود كه اگر (عليه السلام) دست به چنين كارى مى زد، به آسانى مى توانستند توده هاى را بر ضدّ او بشورانند؛ لذا در نقلى از مى خوانيم كه به گفت: «اى كاش در روز كشته شده بودى!» عايشه به او گفت: «بى پدر چرا؟» عمرو گفت: «تو از دنيا مى رفتى و وارد بهشت مى شدى! و ما را بزرگترين بر ضدّ قرار مى داديم». [۳] به هر حال، اين افتخارى است براى (عليه السلام) كه از صرف نظر كرد و با اين كار خود، را نجات داد. • 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۹۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)   جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️امام علی (علیه السلام) چه توصیه ای به فرماندار خود درباره برخورد با نیکوکاران و بدکاران می کند؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر، خطاب به او می فرماید: «وَ لاَ يَكُونَنَّ الْمُحْسِنُ وَ الْمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَة سَوَاء، فَإِنَّ فِي ذَلِكَ تَزْهِيداً لاَِهْلِ الاِْحْسَانِ فِي الاِْحْسَانِ وَ تَدْرِيباً لاَِهْلِ الاِْسَاءَةِ عَلَى الاِْسَاءَةِ وَ أَلْزِمْ كُلاًّ مِنْهُمْ مَا أَلْزَمَ نَفْسَهُ». (هرگز نبايد افراد و در نظرت باشند؛ زيرا اين كار سبب مى شود به نيكى ها و به اعمال بد گردند، بنابراين هر يك از اينها را مطابق آنچه براى خود خواسته اند ده). 🔹آنچه (عليه السلام) در اين دستور بيان كرده يكى از است؛ از مديريت خداوند و پيامبران بر جهان انسانيت گرفته تا مديريت يك پدر در خانواده. (صلی الله علیه و آله) را به بشارت و انذار دستور مى دهد و او را «مُبشر» و «نذير» مى نامد. خداوند وعده را به و را به داده است. اين اصل در با تمام اختلافاتى كه در عقايد و فرهنگ و حكومت دارند تحت عنوان و ، سارى و جارى است. 🔹دليل آن روشن است؛ زيرا ادامه انگيزه مى خواهد و بازايستادن از كار خلاف نيز انگيزه اى مى طلبد. ممكن است و اعتقادات دينى آثار مطلوبى از خود در اين زمينه به يادگار بگذارند، ولى اين انگيزه ها در همه نيست؛ به علاوه اگر مسأله و نباشد آن انگيزه ها نيز سست مى شود. جمله «وَ أَلْزِمْ كُلاًّ...» اشاره لطيفى به اين نكته است كه وقتى آنها چيزى را براى خود بپسندند دليل ندارد حاكم آن را به آنان ندهد. را براى خود پسنديده و را، بنابراين خواسته خودش را بايد به او داد. 🔹از اين بالاتر، انگيزه اى براى و كيفر بدكار انگيزه اى براى ادامه كار نيكوكار مى شود، همان گونه كه حضرت در عبارت زيباى ديگرى در فرموده: «ازْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ»؛ [۱] ( را به واسطه مجازات كنيد). اشاره به اينكه وقتى خود را از هاى مادى و معنوى محروم مى بيند مى شود، و بر سر عقل مى آيد و چه بسا از كار خود كند و باز ايستد. پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۵۰۱، (حکمت ۱۷۷) 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۰، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)   جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️«حضرت خدیجه» (سلام الله عليها) در آیینه قرآن و روایات فریقین 🔹حضرت (سلام الله علیها)، اولین بانویی است که به (صلی الله علیه و آله) ایمان آورد. [۱] او از دوران خود بود، که در راه پیشبرد همه خود را هزینه کرد تا جایی که در هنگام وفاتش حتی یک کفن برای خود نداشت. [۲] این بخشش آن‌چنان برای اسلام اثربخش بود که مشهور شد: و برافراشته شدن پرچم آن به برکت دو چیز است؛ شمشیر حضرت (علیه السلام) و اموال حضرت (سلام الله علیها). [۳] 💠حضرت خدیجه از منظر قرآن 🔹با توجه به روایات اسلامی، زمانی که آیه «...رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»؛ [۴] (...و کسانی که گویند: پروردگارا، ما را و فرزندانی مرحمت فرما که مایه چشم روشنی ما باشند و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده) نازل شد (صلی الله علیه و آله) به (علیه السلام) فرمودند: منظور از «مِنْ أَزْوَاجِنَا» كیست؟ 🔹حضرت جبرئیل عرض کرد: (سلام الله علیها). سپس (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «ذُرِّیَّاتِنَا» چه كسانی هستند؟ حضرت جبرئیل گفت: (سلام الله علیها)؛ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسیدند: مراد از «قُرَّةَ أَعْیُنٍ» چه كسانی هستند؟ جبرئیل پاسخ داد: و (علیهما السلام). ایشان گفتند: منظور از «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» چه كسی است؟ جبرئیل گفت: (علیهما السلام) 💠حضرت خدیجه از منظر روایات 🔹گوشه‌ای از و با عظمت (سلام الله علیها) در موجود در منابع فریقین بازتاب پیدا کرده است که به دلیل رعایت اختصار چند مورد را بیان می‌کنیم: 💠بهترین بانو 🔹طبق روایات شیعه و سنی، (سلام الله علیها) یکی از است که در دنیا به دست یافت که دیگر زنان عالم به آن جایگاه دست نیافته و نخواهند یافت. [۵] این بانوی بزرگ اسلام، در آنچنان اوج گرفت که در کنار دخترش، عنوان را دارا می باشد. (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: «أفضلُ نساءِ أهلِ الجنةِ خديجةُ بنتُ خويلدٍ و فاطمةُ بنتُ محمدٍ و مريمُ بنتُ عمرانَ و آسيةُ بنتُ مزاحمٍ امرأةُ فرعونَ»؛ [۶] (بهترین زنان بهشت، ، ، و همسر فرعون می باشند). 💠غبطه حضرت آدم (علیه السلام) 🔹طبق‌روایات‌زمانی‌که (علیه السلام) از جایگاه (سلام الله علیها) و بذل و بخشش در راستای آبیاری نهال جوان آگاه شد، نسبت به غبطه خورد و فرمود: «مِمّا فَضَّلَ الله به إبنی عَلَیّ أن زوجته خَدیجهً کانَت عَوناً لَه عَلَى تَبلیغِ أمرِ الله (عزّ و جلّ)...»؛ [۷] (یکی از عالم بر فرزندم (پیامبر اسلام) این است که همسرش ، همکار و همیار او برای بود...). 💠بصیرت خدیجه (سلام الله علیها) 🔹زمانی که حضرت (سلام الله عليها) احساس كرد مرگش فرا رسيده است به (صلّی الله علیه و آله) به عنوان جملاتی را عرضه داشت که نشان از اوج و این بانوی بزرگ اسلام است. وی در اولين جمله خود خطاب به (صلی الله علیه و آله) چنین فرمود: اگر من در حق تو كوتاهي كرده ام مرا عفو كن. (صلّی الله عليه و آله) فرمود: ای ! من از تو كوچكترين قصوری نديدم و تو تمام خود را در خدمت به من و به كار بردی و بسيار خسته شدی و تمام زندگی ات را خرج كردی. [۸] 🔹 (سلام الله علیها) تمام خود را در مسیر اعتلای خرج کرد، ولی از آنجایی که عظمت اسلام را درک کرده است، نه تنها این عمل خود را بزرگ نمی‌پندارد، بلکه خود را مقصر نیز می‌داند. این است که بزرگان عالم خلقت، همچون (علیه السلام) به آن غبطه می‌خورند. پی نوشت‌ها؛ [۱] انساب الاشراف، ج۱، ص۴۷۱؛ [۲] سیره ابن هشام، ج۱، ص۴۲۶؛ [۳] الصحیح فی سیره النبی الاعظم، ج۳، ص۱۹۸؛ [۴] قرآن کریم، سوره فرقان، آيه ۷۴؛ [۵] مجمع البیان، ج۵، ص۳۲۰؛ تفسیر کشاف، ج۳، ص۲۵۰؛ [۶] مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۲۳؛ [۷] عمده القاری، ج۱، ص۶۳ ؛ [۸] شجره طوبی، ج۲، ص۲۳۵ نویسنده؛ علیرضا خاتم منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️هدف امام حسن (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟ 🔹 و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى‏ یابند، همواره سعى مى‏ کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که دربر داشته باشد، و این یک در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. (علیه السلام) نیز بر اساس همین مى‏ کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید. 🔹از این‌رو هنگامى که ناگزیر شد با (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط را به وى واگذار کرد که در اداره امور تنها بر اساس قوانین و روش (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر امام تنها رسیدن به قدرت و تشکیل نبود، بلکه هدف اصلى، و نگهدارى در اجتماع و بر اساس این قوانین بود و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى‏ شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود. 🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ ، (علیه السلام) مى‏ توانست آزادانه را به عهده بگیرد، و با توجه به اینکه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى‏ گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى‏ رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى‏ گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع و بود. 🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى‏ گرفت، و این کار به صورت یک ریشه دارى در آمده بود و و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از غیر قابل انکار بود. 🔹 که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده‏ هاى فریبنده عمال ، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و به وعده‏ هاى و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه مرتکب شده‏ اند؟! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و و خطرناک عمل خود را مى‏ دیدند. 🔹بعلاوه لازم بود عملاً با چهره اصلى حکومت اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى‏ آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیحه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند. 🔹بنابراین اگر (علیه السلام) کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که را در سطح دیگرى شروع کند. اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد به وقوع پیوست به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى‏ نویسد: «معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از بر ضد قیام کرده وارد شهر کوفه شدند. 🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. آنها را شکست دادند. به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب و (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى‏ کردند نرسیدند. پی نوشت‌ها؛ [۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸ [۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️«امام باقر» (عليه السلام) از چه جایگاه علمی‌ای برخوردار بودند؟ (بخش اول) 🔹 (عليه السلام) طى مدت امامت خود، در شرایطی نامساعد، به نشر و اشاعه و پرداخت و را تشريح نمود و جنبش علمى دامنه دارى به وجود آورد كه مقدمات تاسيس يك «دانشگاه بزرگ اسلامى» را كه در دوران امامت فرزند گراميش (عليه السلام) به اوج عظمت رسيد، پى ريزى كرد. 🔹جابر كه يكى از ياران بزرگ پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و از علاقمندان خاص خاندان نبوت است، مى گويد: روزى (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: «بعد از من شخصى از خاندان مرا خواهى ديد كه اسمش اسم من و چهره اش شبيه چهره من خواهد بود. او را به روى مردم خواهد گشود». (صلی الله علیه و آله) هنگامى این پيشگويى را فرمود كه هنوز (عليه السلام) چشم به جهان نگشوده بود. 🔹سال ها از اين جريان گذشت، زمان پيشواى چهارم رسيد. روزى جابر از كوچه هاى مدينه عبور میكرد، چشمش به (عليه السلام) افتاد، وقتى دقت كرد، ديد نشانه هايى كه (صلی الله علیه و آله) فرموده بود، عينا در او هست. پرسيد اسم تو چيست؟ گفت: اسم من «محمد بن على بن الحسين» است. جابر بوسه بر پيشانى او زد و گفت: جدت پيامبر به وسيله من به تو سلام رساند! جابر از آن تاريخ، به پاس احترام پيامبر (صلی الله علیه و آله) و به نشانه عظمت (عليه السلام) هر روز دوبار به ديدار آن حضرت مى رفت. 🔹او در مسجد پيامبر ميان انبوه جمعيت مى نشست (و در پاسخ بعضى از مغرضين كه از كار وى خرده گيرى مى كردند) پيشگويى پيامبر اکرم را نقل مى كرد. (عليه السلام) در ، ، و سرآمد همه بزرگان بنى هاشم بود و «مقام بزرگ علمى و اخلاقى» او مورد تصديق دوست و دشمن بود. به قدرى و ، در زمينه مسائل و احكام اسلامى، تفسير، تاريخ اسلام، و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچ يك از فرزندان امام حسن و امام حسين (علیهم السلام) به جا نمانده بود. [۱] 🔹رجال و شخصيت هاى بزرگ علمى آن روز، و نيز عده اى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) كه هنوز در حال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مى كردند. جابر بن يزيد جعفى و كيسان سجستانى (از تابعين) و فقهایى مانند: ابن مبارك، زهرى، اوزاعى، ابوحنيفه، مالك، شافعى، زياد بن منذر از آثار علمى او بهره مند شده، سخنان آن حضرت را، بى واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده اند. ... پی نوشت؛ [۱] الارشاد، شیخ مفید، منشورات مکتبه بصیرتی، ص ۲۶۱ 📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، چ بیست و ششم، ص ۳۱۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)  جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۸ «نهج البلاغه» پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را با چه اوصافی می ستاید؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۷۸ «نهج البلاغه» بعد از شهادت به يگانگى پروردگار به شهادت بر (صلى الله عليه و آله) مى پردازد و آن حضرت را با شش ويژگى از اوصاف مهمش مى ستايد: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الْمُجْتَبَى مِنْ خَلَائِقِهِ، وَ الْمُعْتَامُ [۱] لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ، وَ الْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ [۲] كَرَامَاتِهِ وَ الْمُصْطَفَى لِكَرَائِمِ رِسَالَاتِهِ، وَ الْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَى، وَ الْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ الْعَمَى [۳]» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (گواهى مى دهم كه بنده و او از ميان خلايق است كه براى تشريح حقايق آئين الهى انتخاب گشته و به گرامى داشته شده، و او را براى رساندن رسالات كريمانه الهى برگزيده و به وسيله او آشكار گرديده و تاريكى هاى جهل و ضلالت به وجود او روشنى يافته است). 🔹در اوّلين ويژگى، سخن از آن حضرت به ميان آمده كه سبب انتخاب او به بوده است. و در دوّمين وصف، از آن حضرت براى شرح و اعتقادات صحيح سخن مى گويد. در سوّمين صفت از آن حضرت پرده بر مى دارد و در چهارمين وصف از مأموريت هاى مهمّ او براى سخن به ميان مى آورد. 🔹در پنجمين وصف از هاى آن حضرت از طريق گفتار و رفتار و امضاى عملى او سخن مى گويد، و در ششمين وصف از تلاشى كه آن حضرت براى مبارزه با ـ كه از آن به نابينايى تعبير شده ـ سخن به ميان آورده است. تمام اين اوصاف، اشاره به اين است كه اگر من به او گواهى مى دهم و به پيشوايى اش تن داده ام، بى علت نيست؛ نه يك دليل كه چندين دليل دارد. پی نوشت‌ها [۱] «معتام» از ماده «عَيْم» (بر وزن غَيْب) در اصل به معناى شدت علاقه به شير گرفته شده و «معتام» در اينجا به معناى كسى است كه «علاقه شديد» به انجام دادن مأموريت الهى به او داده شده است. [۲] «عقائل» جمع «عقيله» به معناى برگزيده هر چيزى است و لذا به گوهرهاى گران بها «عقيلة البحر» گفته مى شود. [۳] «غربيب» به معناى چيز سياه پر رنگ است و در اينجا به معناى تاريكى جهل به كار رفته است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۶، ص ۶۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)  جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi
18.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ|🌙حَضرَتِ ماه... 🔸همخوانی شاد و موزیکال به مناسبت ولادت با سعادت پیامبر اکرم 📌جدیدترین اثر: 💠گروه تواشیح نوجوانان تسنیم💠 🚧ضبط و تنظیم صدا و تدوین فیلم: 🎙استودیو قرآنی تسنیم 🏠تصویر برداری شده در عمارت تاریخی مجیر 🌀اشعار فارسی و عربی در مدح حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله 📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت: 🌐 aparat.com/v/lkihz45  جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥پیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi