﷽
🔶 جدّیّت در مبانی و اصول مکتب!
🔹فرض کنید شما دردی جسمانی پیدا کردهاید و دردتان ناشناخته است؛ به پزشک مراجعه میکنید؛ یک پزشک، دو پزشک، سه پزشک، تا اینکه متوجه میشوید مسئله جدی است؛ دکتر میگوید: «این غذاها برای شما خطر دارد.»
🔹به منزل رفیقتان میروید و میبینید از همان غذا درست کردهاند؛ آیا غذا را میخورید؟ یا اینکه نه، هر قدر اصرار کنند هم قبول نمیکنید؟ (شاید بنا هم نداشته باشید که از بیماری خود اسمی ببرید، فقط میگویید میل ندارم) اگر او بگوید «آقا من از دستت ناراحت میشوم، تو را به خدا حالا چند لقمه بخور!» شما نمیخورید؛ زیرا یقین دارید اگر این غذا را بخورید، بیماریِ شما خطرناک خواهد شد.
🔹🔻پس چگونه ما نسبت به مبانی اینقدر سست هستیم؟!🔺 خاله ناراحت میشود، پس به مجلسش بروم؛ عمه و عمو ناراحت میشوند، پس مسئله را رها کنم؛ همسایه از ما توقع دارد، پس مطلب را ترک کنم؛ چرا؟! چون مبانی را باور نداریم! آن مرض را باور داریم، چون مربوط به جان است!
🔹چرا آنجا که دکتر میگوید «آقا این غذا برایت ضرر دارد» دیگر به فکر عمه و خاله و همسایه و رفیق نیستی؟! چرا آنجا بهخاطر آنها چند لقمه نمیخوری و به هر نحو و بهانه و وسیلهای از خوردن آن غذا امتناع میکنی و از انجام عمل سر باز میزنی؟! 🔻چون مسئله برای شما جدی است!🔺
متوجه شدید؟! مسئله همین است!
🎙. حضرت آیةالله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس الله سرّه
🔉. #شرح_دعاى_ابوحمزه_ثمالی، جلسۀ ٩، رمضان سال ١۴۳۵ (با ویرایش)
#مبانی #التزام #التزام_به_مبانی #عزم #همت #باور #یقین
@ghazi_ir