#ناسازگار_انگاری_تفکر_و_عقیده، #مغالطه_این_یا_آن ✍️#محقق_داماد خود می‌داند که ادعایش امکان وقوعی ندارد، پس چرا چنین می‌گوید؟ ✅ از منظر جامعه‌شناسی، انسان موجودی است فرهنگی و بدون فرهنگ مثل ماهی بدون آب اصلا قادر به هیچ عملی نیست. زیرا 🔹رفتار انسان مبتنی بر هنجارهای اجتماعی (بایدها و نبایدها) شکل می‌گیرد؛ 🔹هنجارها مبتنی بر ارزش‌ها (خوبها و بدها) تحقق می‌یابند؛ 🔹و ارزش‌ها خود مبتنی بر باورها (هست‌ها و نیست‌ها) می‌باشند. 👈پس هزاران باور(عقیده) در بنیان فرهنگ قرار می‌گیرد تا رفتار رخ دهد. ✅ او زندگی معتقدانه را آفت پیشرفت و حرکت می‌داند؛ 🔹اما پیشرفت و حرکت بدون اعتقاد به وجود مشکل، توانایی‌ حل آن، درستی راه حل و صدها باور دیگر ممکن نیست. 🔹آیا این همه پیشرفت در عرصه‌های مختلف بدون اعتقاد به نصرت الهی میسر بود؟ ✅ به نظر می‌رسد مشکل اصلی او (البته با نگاهی خوشبینانه)، تعارضات اجتماعی است که وی با تقلید از جان هیک، ریشه آنرا اعتقادات مذهبی می‌داند و با این سخن که تفسیر دیگری از همان تز تساهل و تسامح است، تلاش می‌کند راه حل اجتماعی تعارضات را در نفی اعتقادات جست‌وجو نماید. 🔹اما با غفلت از تفاوت اسلام و مسیحیت، پشتوانه‌های برهانی عقاید اسلامی که هر انسان سلیم العقلی را به تواضع و پذیرش وامی‌دارد، تفکری دائمی که هیچ گاه به پذیرش و باور منتهی نشود را پیشنهاد می‌کند. 🔹درحالی که اداره جامعه‌ای بدون اعتقاد(دینی)، تنها با پلیس و خشونت ممکن است و تفکری که او پیشنهاد می‌دهد اگر به اعتقاد منجر نشود، خرج سوداگری، منفعت‌طلبی و تبهکاری می‌شود. #ابراهیمی‌پور https://eitaa.com/ghebrahimipour