⭕️حتما بخوانید👇⭕️
#تنها_به_درس_خواندن_نيست!
مرحوم شيخ محمد حكيم هيدجي از علماي تهران بود. ايشان منكر مرگ اختياري بود، و هرچه با او بحث ميكردند قبول نميكرد
شبي پس از نماز عشا مشغول تعقيبات بود كه ناگهان پيرمردي دهاتي وارد حجره او شد. سلام كرد و عصايش را گوشهاي نهاد و گفت: جناب آخوند تو چه كار داري به اين كارها؟ مرحوم شيخ گفت: چه كاري؟ پيرمرد گفت: مرگ اختياري و انكار آن، اين حرفها به شما چه مربوط است؟
مرحوم هيدجي گفت: اين وظيفه ماست، بحث و تحليل و نقد، كار ما است. مطالعه ميكنيم، درس ميدهيم، از سر خود كه نميگوييم. پيرمرد گفت: مرگ اختياري را قبول نداري؟ هيدجي گفت: نه، پيرمرد در مقابل ديدگان او پا رو به قبله دراز كرد و گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ» و از دنيا رحلت كرد.
حكيم هيدجي مضطرب شد. طلبهها جمع شدند. ديدند واقعاً مرده. ناچار به خادم مدرسه گفتند تابوتي بياورد. او را به شبستان مسجد بردند تا آماده سازند.
ناگهان پيرمرد از جا بلند شد و گفت: «بسم الله الرحمن الرحيم» بعد لبخندي زد و به مرحوم هيدجي گفت: حالا باور كردي. مرحوم هيدجي گفت: به خدا باور كردم، اما تو امشب از نگراني جان مرا گرفتي!!
پيرمرد گفت:
⭕️آقاجان! تنها به درس خواندن نيست. عبادت نيمه شب هم لازم است⭕️
✅مقبره شيخ محمد حكيم هيدجي در نزدیکی مرقد مرحوم ابن بابویه در قم واقع شده است.