eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
36.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD9c.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
💕💕 قصه کوتاه موش کوچولو و آینه به نام خدای مهربون یک روز موش کوچولویی🐭 در میان باغ🌳🌳🌳 بزرگی می‌گشت و بازی می‌کرد که صدایی شنید: میو میو موش کوچولو 🐭خیلی ترسید. پشت بوته‌ای پنهان شد و خوب گوش کرد. صدای بچه گربه‌ای 🐱بود که تنها و سرگردان میان گل‌ها می‌گشت و میومیو می‌کرد. موش کوچولو🐭 که خیلی از گربه‌ها🐱 می‌ترسید، از پشت بوته‌ها به بچه گربه نگاه می‌کرد و از ترس می‌لرزید. بچه گربه🐱 که مادرش را گم کرده بود، خیلی ناراحت بود. موش کوچولو🐭 می‌ترسید اگر از پشت بوته خارج شود، بچه گربه🐱 او را ببیند و به سراغش بیاید و او را بخورد، اما بچه گربه آن‌قدر نگران و ناراحت بود که موش کوچولو🐭 را پشت بوته گل سرخ نمی‌دید. او فقط می‌خواست که مادرش را پیدا کند. با صدای بلند می‌گفت: «میومیو مامان جون من اینجام، تو کجایی؟» او آن‌قدر این جمله را تکرار کرد تا مادرش صدای او را شنید و به طرفش آمد و او را با خود از باغ🌳🌳🌳 بیرون برد. موش کوچولو🐭 نفس راحتی کشید و دوباره مشغول بازی شد. همین طور که زیر بوته‌ها می‌دوید و ورجه ورجه می‌کرد، چشمش به چیزی افتاد که زیر بوته‌ها برق می‌زد. به طرف آن رفت، یک آینه کوچک 🪞با قاب طلایی بود. موش کوچولو 🐭توی آینه نگاه کرد و خودش را دید. خیال کرد یک موش دیگر را می‌بیند. خوشحال شد و شروع کرد با عکس خودش حرف زدن می‌گفت: «سلام، میای با من بازی کنی؟» دهان موش کوچولوی🐭 توی آینه🪞 تکان می‌خورد ولی صدایی به گوش موش کوچولو نمی‌رسید. موش کوچولو 🐭آن‌قدر با موش توی آینه 🪞حرف زد که حوصله‌اش سر رفت و ساکت شد. بلبل که روی درختی🌳 نشسته بود و او را تماشا می‌کرد خنده‌اش گرفت و صدا زد: «آهای موش کوچولو، اون آینه است. تو داشتی با عکس خودت توی آینه حرف می‌زدی.» موش کوچولو🐭 سرش را بلند کرد. بلبل را دید. پرسید: «یعنی این خود من هستم؟ من این شکلی هستم؟» بلبل جواب داد: «بله! تو این شکلی هستی. آینه🪞 تصویر تو را نشان می‌دهد.» موش کوچولو🐭 بازهم به عکس خودش نگاه کرد و از خودش خوشش آمد. او با خوشحالی خندید. بلبل هم خندید. چندتا پروانه که روی گل‌ها پرواز می‌کردند هم خندیدند. گل‌های 🌼🌸🌺توی باغ🌳🌳🌳 هم خنده‌شان گرفت. صدای خنده‌ها به گوش غنچه‌ها رسید. غنچه‌ها🌷💐 بیدار شدند و آن‌ها هم خندیدند و بوی عطرشان در هوا پیچید. بلبل شروع کرد به خواندن: من بلبلم تو موشی تو موش بازیگوشی🐭 ما توی باغ هستیم🌳🌳🌳 خوشحال و شاد هستیم گل‌ها که ما را دیدند به روی ما خندیدند آن روز موش کوچولو🐭 دوستان زیادی پیدا کرد و حسابی سرگرم شد. وقتی حسابی خسته شد و خوابش گرفت، دوید و به لانه‌اش برگشت و خوابید 🧸@gheseh_gheseh
🧩چند اختلاف در دو تصویر وجود دارد؟ 🧸@gheseh_gheseh
🔶فرانکلین و دوستانش به موزه میروند👀✋ °•°•°📘°•°•° ✍ نویسنده:پالت بورژوا مترجم:شهره هاشمی 🖨انتشارات:نردبان @آدرس سایت: https://entesharat.com/ 🧸@gheseh_gheseh
شب که میشه، آسمون تاریک میشه دوباره پیدا می‌شن یک دفعه هزار هزار ستاره وقتی زمان خواب شد ساعتشو می‌دونم آروم میگه یه قصّه مامان مهربونم چون می‌خوابم به موقع بیدار میشم صبح زود سر حالم و شادمان نه خسته و خواب آلود شاعر: مصطفی خراسانی 🧸@gheseh_gheseh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗مرغ پرقرمزی 🧚🏻‍♂️باصدای سیده رافعه کوچکی 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رنگ آمیزی آبزی ها🪸✨️ 🧸@gheseh_gheseh
📚 📚 🌟عنوان:قهرمان🌟 ✍به قلم:سهیلا ابراهیم زاده 🖨ناشر:انتشارات جمکران 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی:کودک 📔📚📔📚📔📚📔📚📔📚 کتاب شعر قهرمان درباره سردار حاج قاسم سلیمانی است. خانم سهیلا ابراهیم زاده شاعر کودک در این کتاب با زبان شعر کودکان را با شخصیت قهرمان سردار قاسم سلیمانی آشنا می‌کند . این کتاب با تصویرگری‌های زیبای سارا دستمالچیان برای گروه سنی ب و ج به چاپ رسیده است. 📔📚📔📚📔📚📔📚📔📚 🔰لینک دسترسی به کتاب اینجاست 👇👇 ✨https://ketabejamkaran.ir/132945✨ 🧸@gheseh_gheseh
🧩چند اختلاف در دو تصویر وجود دارد؟ 🧸@gheseh_gheseh