eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
36.7هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD9c.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ حکایتی شنیدنی از سلام الله علیه در مجلس " علیه لعائن الله " 🔻 رحمَهُ الله مینویسد ؛ وقتی منصور دوانیقیِ ملعون به إمام گفت تو بر علیه من توطئه کرده‌ای و توسط غلام خود معلّی بن خُنیس سلاح و یار جمع می‌کنی ، حضرت تکذیب کردند‌ . منصور فرستاد و آن بدبخت را که به دروغ چنین مطلبی گفته بود طلبید و در حضور حضرت از او پرسید. گفت بلی چنین است و آنچه در حقّ او گفته‌ام صحیح است. حضرت به او گفت سوگند یاد می‌کنی؟ گفت بلی و شروع کرد به قسم خوردن و گفت و الله الّذی لا إله الّا هو الغالب الحیّ القیّوم . حضرت فرمود در سوگند تعجیل مکن و به هر نحو که می‌گویم سوگند یاد کن. منصور گفت این سوگند که او یاد کرد چه علّت داشت؟ حضرت فرمود حقّ تعالی صاحب حیا و کریم است ، کسی که او را مدح کند به صفات کمالیّه و به رحمت و کرم ، او را معاجله به عقوبت نمی کند. پس حضرت فرمود بگو بیزار شوم از حول و قوّت خدا و داخل شوم در حول و قوّت خودم اگر چنین نباشد. چون آن بدبخت چنین سوگند یاد کرد ، در حال افتاد و مُرد و به عذاب الهی واصل شد. منصور از مشاهده این حال بر خود لرزید و خایف گردید و گفت دیگر سخن کسی را در حقّ تو قبول نخواهم کرد. 📓جلاء العیون / باب ۸ ، فصل ۲ . 🧸@gheseh_gheseh
🔸️شعر راه و رسوم بندگی 🌸جعفر امام شیعیان 🌱دانا به پیدا و نهان 🌸او صادق است و راستگو 🌱هم مهربان هم خوش‌رو 🌸 از آن امام ای بچه‌ها 🌱مانده احادیثی به جا 🌸که رهنمای زندگیست 🌱راه و رسوم بندگی است 🧸@gheseh_gheseh
آی قصه قصه قصه یک قصه جذاب و آموزنده برای کودکان دلبند شما🥰 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام خدا قوت، این کوچولوی من کلا با این مداحی شما انس گرفته همیشه وقتی گریه میکنه یا می خواد بخوابه مداحی شمارو براش میزنیم هم گریش قطع میشه هم زود می خوابه 👌 🧸@gheseh_gheseh
🐟🐠🐟سه ماهی(قصه کودکانه) 🐟🐠🐟آبگير كوچكي ، سه ماهي زندگي مي كردند . ماهي سبز ، زرنگ و باهوش بود ، ماهي نارنجي ، هوش كمتري داشت و ماهي قرمز ، كودن و كم عقل بود . 🐟🐠🐟يك روز دو ماهيگير از كنار آبگير عبور كردند و قرار گذاشتند كه تور خود را بياورند تا ماهيها را بگيرند . سه ماهي حرفهاي ماهيگيران را شنيدند . 🐟🐠🐟ماهي سبز ، كه زرنگ و باهوش بود بدون اينكه وقت را از دست بدهد از راه باريكي كه آبگير را به جوي آبي وصل مي كرد ، فرار كرد .فردا ماهيگيران رسيدند و راه آبگير را بستند . 🐟🐠🐟ماهي نارنجي كه تازه متوجه خطر شد ، پيش خودش گفت ، اگر زودتر فكر عاقلانه اي نكنم بدست ماهيگيران اسير مي شوم . پس خودش را به مردن زد و روي سطح آب آمد . 🐟🐠🐟يكي از ماهيگيران كه فكر كرد اين ماهي مرده است ، او را از داخل آبگير گرفت و به طرف جوي آب پرت كرد ، و ماهي از اين فرصت استفاده كرد و فرار كرد . 🐟🐠🐟ماهي قرمز كه از عقل و فكر خود به موقع استفاده نكرد ، آنقدر به اين طرف و آنطرف رفت تا در دام ماهيگيران افتاد 🧸@gheseh_gheseh