✨️بِسْـمِ اللَّـهِ الرَّحْـمَنِ الرَّحِـیم✨️
🌸ٱللَّٰـهُمَّ صَـلِّ عَلَـىٰ مُحَـمَّـدٍ وَآلِ مُحَـمَّـدٍ🌸
🐞دون دون و گل تازه وارد!🥀
یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.
در یک بعدازظهر آفتابی، کفشدوزک کوچولوی قصه ما با دوستانش مشغول بازی قایم باشک بودند که یکدفعه دیدند باغبان مهربان یک گل زیبای جدید را در گوشه باغچه کاشت.
این گل بسیار زیبا و خوشرنگ بود. به همین دلیل دون دون و دوستانش تصمیم گرفتند به کنار او بروند و با او دوست شوند، چون آن ها تا به حال گلی به این شکل ندیده بودند!
همگی به آرامی به گل جدید نزدیک شدند و به او سلام کردند اما گل هیچ جوابی به آن ها نداد. آن ها خیلی تعجب کردند و دوباره با او حرف زدند و اسمش را پرسیدند اما گل همین طور ساکت سر جایش ایستاده بود و چشمانش را بسته بود.
دون دون و دوستانش کمی منتظر شدند اما وقتی از گل جوابی نیامد آن ها هم از یکدیگر خداحافظی کردند و رفتند.
شب وقتی دون دون به همراه خانواده اش مشغول خوردن شام بود برای آن ها تعریف کرد که امروز یک گل جدید به باغچه اضافه شده ولی با آن ها دوست نشده.
مادر دون دون در پنجره را باز کرد تا هوای تازه بیاید و یکباره نسیم خوشبویی وارد اتاق شد و آن ها از این بوی خوش خیلی خوشحال شدند و شام شان را با اشتهای بیشتری خوردند.
چند روزی گذشت ولی کفشدوزک های کوچولو نتوانستند با گل جدید دوست شوند، تا اینکه شبی از شب ها که دوباره بوی خوشی فضای باغچه را پر کرده بود از بیرون خانه دون دون صدای گریه آرامی به گوش می رسید. دون دون از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد اما زیر نور ماه نتوانست ببیند که چه کسی گریه می کند، پس به همراه پدرش به باغچه رفتند تا ببینند چه کسی گریه می کند؟ همین طور که جلو می رفتند به صدا نزدیک تر می شدند تا اینکه رسیدند به گل تازه وارد!
دون دون با تعجب از گل پرسید: «سلام گل زیبا، چرا گریه می کنی؟»
گل با گریه جواب داد: «سلام دون دون، من خیلی تنهام و هیچ دوستی ندارم برای همین غصه می خورم.»
دون دون با تعجب پرسید: «اسم مرا از کجا می دانی؟ در ضمن ما خواستیم با تو دوست شویم ولی تو جوابی ندادی؟»
گل اشک هایش را پاک کرد و گفت: «من صدای شما را می شنیدم ولی نمی توانستم با شما حرف بزنم چون روز ها خواب هستم، اسم من گل شب بوست و من فقط شب ها بیدار هستم. به همین دلیل هم نمی توانستم با شما دوست شوم. من شب ها باز می شوم و بوی خوشی را به همراه نسیم در فضای باغچه پخش می کنم اما اینجا همه شب ها خواب هستند و من تنها می مانم و در این تنهایی غصه می خورم.»
پدر دون دون با تعجب گفت: «پس این بوی خوشی که چند شب است در فضای باغچه پیچیده بوی توست؟... نگران نباش من با بقیه کفشدوزک ها صحبت می کنم و با هم به تو کمک می کنیم تا دیگر شب ها تنها نباشی.»
گل شب بو از آن ها تشکر کرد و آن ها به خانه بازگشتند.
فردای آن روز پدر دون دون با بقیه صحبت کرد و از همه خواست تا اگر کسی فکری به ذهنش می رسد برای کمک به گل شب بو به همه اطلاع دهد.
چند روزی گذشت. در یک شب مهتابی که دون دون در تختش دراز کشید بود تا بخوابد دوباره بوی گل شب بو را احساس کرد و دلش برای او خیلی سوخت و شروع کرد به فکر کردن، فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد تا این که یک فکر خوب به ذهنش رسید...
یادش افتاد که در طرف دیگر باغچه یک کرم شب تاب زندگی می کند که او هم فقط شب ها بیدار است و تنهاست.
صبح روز بعد دون دون با پدرش درمورد کرم شب تاب آن سوی باغچه صحبت کرد پدرش با خوشحالی لبخندی زد و گفت: «آفرین دون دون جان چرا به فکر خودم نرسید! امشب با همه صحبت می کنم تا به دیدن کرم شب تاب برویم و از او بخواهیم تا با گل شب بو دوست شود.»
شب که شد چند تا از بابا کفشدوزک ها به دیدن کرم شب تاب رفتند و موضوع را برای او تعریف کردند و کرم شب تاب هم که شب ها تنها می ماند خوشحال شد و خواسته آن ها را پذیرفت و همگی به سوی گل شب بو حرکت کردند.
وقتی به کنار شب بو رسیدند پدر دون دون به گل شب بو کرم شب تاب را معرفی کرد و گل شب بو بسیار خوشحال شد و از او تشکر کرد اما پدر دون دون گفت: «ما کاری نکردیم تو باید از دون دون تشکر کنی که به یاد کرم شب تاب افتاد.»
گل شب بو بسیار خوشحال شد و از دون دون تشکر کرد و همه به دون دون با این فکر خوب آفرین گفتند... حالا دیگر هم شب ها باغچه خوشبو بود هم کرم شب تاب و گل شب بو تنها نبودند.
#قصه_متنی
📚|| @ghesehaye_khalehdina
من نمیترسم، میتونم پرواز کنم_۲۰۲۵_۰۲_۰۶_۱۴_۴۱_۰۶_۸۰۶.mp3
9.29M
--❁ـ﷽ـ❁--
من نمیترسم👌🏼
میتونم پرواز کنم🐥
🎯 هدف: برای رسیدن به موفقیت
به ترسهامون غلبه کنیم✨
#گروهسنی۵_۱۲سال
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina
قصّههایی از زندگی امام زمان(عج)، تصویری از بهار_۲۰۲۵_۰۲_۱۲_۱۹_۰۷_۱۰_۵۲۸.mp3
2.85M
--❁ـ﷽ـ❁--
#قصّههاییاززندگیامامزمانعج
قسمت اول: تصویری از بهار🌱
📚کتاب: مجموعه قصّههای شیرین از زندگی معصومین (علیهمالسلام)
✍️نویسنده: مسلم ناصری
انتشارات آستان قدس رضوی
#گروهسنی۷_۱۲سال
#امام_زمان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina
قصّههایی از زندگی امام زمان(عج)، تولد یک ستاره_۲۰۲۵_۰۲_۱۲_۱۹_۰۸_۲۰_۰۲۹.mp3
10.32M
--❁ـ﷽ـ❁--
#قصّههاییاززندگیامامزمانعج
قسمت دوم: تولد یک ستاره 🌟
📚کتاب: مجموعه قصّههای شیرین از زندگی معصومین (علیهمالسلام)
✍️نویسنده: مسلم ناصری
انتشارات آستان قدس رضوی
#گروهسنی۷_۱۲سال
#امام_زمان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina
✨️بِسْـمِ اللَّـهِ الرَّحْـمَنِ الرَّحِـیم✨️
🌸ٱللَّٰـهُمَّ صَـلِّ عَلَـىٰ مُحَـمَّـدٍ وَآلِ مُحَـمَّـدٍ🌸
سلام و نور✨
میلاد آقا جانمون امام زمان(عج) مبارک💚🌸
عزیزانی که تا حالا همراهم بودین تاج سرم هستین❤️
خوشحالم از حضور اعضای جدید 😍
انشاءالله موندگار بشین🫂
امیدوارم محتوای کانال براتون مفید باشه🌱
قصّههایی از زندگی امام زمان(عج)، کبوتر دوستی_۲۰۲۵_۰۲_۱۲_۱۹_۱۰_۴۴_۰۷۱.mp3
11.92M
--❁ـ﷽ـ❁--
#قصّههاییاززندگیامامزمانعج
قسمت سوم: کبوتر دوستی🕊
📚کتاب: مجموعه قصّههای شیرین از زندگی معصومین (علیهمالسلام)
✍️نویسنده: مسلم ناصری
انتشارات آستان قدس رضوی
#گروهسنی۷_۱۲سال
#امام_زمان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina
قصّههایی از زندگی امام زمان(عج)، پرنده آرزو_۲۰۲۵_۰۲_۱۲_۱۹_۰۹_۱۷_۴۹۶.mp3
10.76M
--❁ـ﷽ـ❁--
#قصّههاییاززندگیامامزمانعج
قسمت چهارم: پرنده آرزو✨
📚کتاب: مجموعه قصّههای شیرین از زندگی معصومین (علیهمالسلام)
✍️نویسنده: مسلم ناصری
انتشارات آستان قدس رضوی
#گروهسنی۷_۱۲سال
#امام_زمان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina
✨
روشن شد از این عید، جهان تاریک
یا رب بنما ظهور مهدی نزدیک
در گلشن زهرا، گل نرگس بشکفت
شد نیمهی شعبان، به محمد تبریک
میلاد آخرین شکوفهی باغ احمدی،
حضرت مهدی (عج) مبارک🎊🎀
#میلاد_امام_زمان💚
#نیمه_شعبان
✨@ghesehaye_khalehdina
قصّههایی از زندگی امام زمان(عج)، دکّان کوچک_۲۰۲۵_۰۲_۱۲_۱۹_۱۰_۱۵_۰۸۹.mp3
11.76M
--❁ـ﷽ـ❁--
#قصّههاییاززندگیامامزمانعج
قسمت پنجم: دکّان کوچک
📚کتاب: مجموعه قصّههای شیرین از زندگی معصومین (علیهمالسلام)
✍️نویسنده: مسلم ناصری
انتشارات آستان قدس رضوی
#گروهسنی۷_۱۲سال
#امام_زمان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina
قصّههایی از زندگی امام زمان(عج)، بوی گل یاس_۲۰۲۵_۰۲_۱۲_۱۹_۰۸_۴۸_۹۱۲.mp3
10.6M
--❁ـ﷽ـ❁--
#قصّههاییاززندگیامامزمانعج
قسمت ششم: بوی گل یاس🌱
📚کتاب: مجموعه قصّههای شیرین از زندگی معصومین (علیهمالسلام)
✍️نویسنده: مسلم ناصری
انتشارات آستان قدس رضوی
#گروهسنی۷_۱۲سال
#امام_زمان
#قصه_صوتی
#قصه_شب
🎙|| @ghesehaye_khalehdina