eitaa logo
قصه 🌼بازی🌼کاردستی🌸کارتون
1.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
53 فایل
💜ویدا کوه شکاف هستم 💚 معلم پایه دوم ابتدایی 💙قصه گو(قصه درمانی) 💛مشاوره تحصیلی با ۲۵ سال سابقه https://eitaa.com/joinchat/3916693699Ca16abbfa64 قصه درمانی با داستان های آموزنده،شعر،کاردستی، بازی و ایده های خلاقانه ،آموزش نقاشی،قرآن ،حدیث
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔸 🔹 ✍روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند مي‌رود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟! 🔹مرد فقير که اين را مي‌شنود قصد رفتن مي‌کند و با خود مي‌گويد وقتي صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضاي خانواده‌اش اين طور دعوا مي‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟! از قضا در همان زمان در خانه باز مي‌شود و مرد ثروتمند از خانه بيرون مي‌زند و فقير را جلوي خانه مي‌بيند. از او مي‌پرسد اينجا چه مي‌کند؟ 🔹مرد فقير هم مي‌گويد کمک مي‌خواسته اما ديگر نمي‌خواهد و شرح ماجرا مي‌کند. مرد غني با شنيدن حرف‌هاي او، لبخندي مي‌زند، دست در جيب مي‌کند مقداري پول به او مي‌بخشد، و مي گويد: 🔸، از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را مي‌بخشند. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺