#قصه_کودکانه
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان: رنگینکمان زمین
به نام خدا
روزی از روزهای بهاری، شهر کوچکی در دامنه کوهی سبز، زیر آسمانی ابری پنهان شد. بارانِ نرمی شروع به باریدن کرد؛ قطرههایی شفاف مانند مرواریدهای درخشان از آسمان پایین میچکیدند. سحر، دختربچهای هفت ساله،پشت پنجره اتاقش ایستاده بود و به این صحنه زیبا خیره شده بود.
مادرش کنار او آمد و گفت: «سحر جان،چه صحنه زیبایی،این باران فقط آب نیست… این هدیه خداست!
همانطور که در قرآن آمده:أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا (آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد و با آن میوههایی با رنگهای مختلف بیرون آوردیم؟)
با همین قطرهها، زمین بذرها را میپرورد و رنگینکمانی از میوهها به وجود میآورد.»
راز باغچه
یک هفته گذشت. خورشید دوباره از پشت ابرها سر برآورد و باغچه خانه سحر را غرق نور کرد. سحر که کنجکاو شده بود، به طرف باغچه دوید. چشمش به جوانههای کوچکی افتاد که از خاک سر برآورده بودند. برگهای نازک و سبزشان مثل بال پرندهها لرزش داشت. مادرش توضیح داد: «اینها همان بذرهایی هستند که با آب باران بیدار شدند… قرار است هر کدام رنگی ویژه و شگفتانگیز به دنیا بیاورند!»
جشن رنگها
ماه بعد، باغچه تبدیل به تابلویی از رنگها شد. درخت سیب، گویهای قرمز آویزان کرده بود که گویی از شاخهها میخندیدند. بوته توتفرنگی، میوههای صورتی و قرمز پخش کرده بود و درخت پرتقال، گویهای نارنجی را مثل فانوسهای کوچک به باد سپرده بود.
سحر با ذوق فریاد زد: «مامان! راست میگی… همه این رنگها از یک آب باران درست شده؟» مادرش دوباره آیه را زمزمه کرد: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً...
و گفت: «خداوند بهترین نقاش زمین است…
هر رنگ، نشانهای از هنر بیپایان اوست!»
هدیهای برای سپاس
سحر تصمیم گرفت به خاطر این همه زیبایی از خدا تشکر کند.
سبدی برداشت و از هر میوه، چند عدد چید: سیبهای قرمز، پرتقالهای نارنجی، انگورهای بنفش و کیوی های سبز. آنها را در سبد گذاشت و رو به آسمان زمزمه کرد: «خدایا! تو با آب بارانت زمین را زنده کردی… حالا من هم این میوههای رنگارنگ را برای تشکر و رضایت شما بین همسایه ها تقسیم میکنم! چون از مادرم شنیدم که حضرت زهرا (س)فرمود «الجار ثمّ الدّار» یعنی اول همسایگان، پس از آن اهل خانه).
درسِ همیشه سبز
از آن روز، هر وقت باران میبارید، سحر با خوشحالی به باغچه نگاه میکرد و آیه قرآن را به یاد میآورد: "ثَمَرَاتٍ مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا"
او فهمیده بود که رنگهای زیبای دنیا، یادگاری از لطف خداست… یادگاری که با هر باران تازه میشود و با هر فصل، نقشی نو میزند.
پایان
نویسنده:عابدین عادل زاده
🦋🌼🌸🦋
✅ ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصههای کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🌼🍃🌸
✨ به دنیای شگفتانگیز
قصههای کودکانه خوش آمدید!
📚 کانال تربیت کودکانه👇
به ما بپیوندید!
🍃 برای سفر به دنیای قصههای کودکانه،
همین حالا عضو شوید:👇
💖 عضویت در کانال قصههای کودکانه
#قصه_کودکانه
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان : ستارههای قدس
به نام خدا
روزی از روزهای ماه مبارک رمضان. آسمان ابری بود و بوی نم باران در هوا میپیچید.
مهدیار، پسر هفت ساله، کنار پنجره نشسته بود و به خیابان نگاه میکرد.
صدای همهمه مردم از دور به گوش میرسید. مادرش چادر مشکی اش را مرتب کرد و گفت: مهدیار جان، آماده شو! امروز روز قدسه، روزی که باید فریاد مظلومان فلسطین را به دنیا برسونیم چون بچه های فلسطین خیلی غمگینن.
مهدیار برگشت و پرسید: مامان، فلسطین کجاست؟ چرا مردم اونجا غمگینن؟
مادر دستش را روی شانه او گذاشت و آرام گفت:فلسطین سرزمینی است که سالهاست به خاطر ظلم اشغالگران زجر میکشه. مردمش مثل ما هستن، بچههاشون مثل تو بازی میکنن، اما صهیونیستها خونههاشون رو خراب میکنن، مدرسه هاشون رو با بمب میزنن و پدر و مادرها رو جلوی چشم بچه هاشون میکشند...
مهدیار چشمانش گرد شد:مامان، ما چیکار میتونیم بکنیم؟
مادر قرآن را از طاقچه برداشت و آیه ای را خواند:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ.»
سپس توضیح داد: «خدای مهربون به ما گفته که ستمگران رو دوست خودمون نگیریم. مردم فلسطین مظلومن و ما باید کمکشون کنیم، حتی اگر فریاد زدن توی راهپیمایی باشه.»
مهدیار با اشتیاق گفت: «پس منم میام! میخوام فریاد بزنم: "قدس آزاد باید باشه!»
مادر لبخند زد و دست او را گرفت.
بیرون از خانه، خیابان پر از جمعیت بود. پرچمهای فلسطین توی دست بچها تکان میخوردند. پدر مهدیار هم به آنها پیوست و سه نفری به سمت میدان اصلی شهر راه افتادند.
در راهپیمایی، مهدیار پسر بچهای را دید که عکس گنبد طلایی مسجدالاقصی را روی مقوایی کشیده بود. دختری با صدای بلند شعر میخواند:
«مستضعفانِ دنیا٫دیگر شدند بیدار
آزاد میشود قدس٫بالطفِ رزم و ایثار» ۱
مهدیار دستش را بالا برد و همراه با مردم فریاد زد: «مرگ بر اسرائیل!».
احساس میکرد صدایش به ابرها میرسد و از کوهها عبور میکند تا به کودکان فلسطین برسد.
پدرش گفت: «مهدیار جان، امروز روز همبستگیه. هر فریاد ما، سلاحی میشه برای مبارزان فلسطین.»
وقتی به خانه برگشتند، مهدیار نقاشیِ دست های به هم پیوسته را کشید که دور ستارهای به نام «قدس» حلقه زده بودند. زیرش نوشت: «ما هرگز تنها نیستیم».
ماه رمضان به پایان رسید، اما مهدیار فهمیده بود که قدس فقط یک روز نیست؛ قلبی است که باید همیشه برایش تپید...
پایان.
نویسنده:عابدین عادل زاده
۱-شاعر: سلمان آتشی
🦋🌼🌸🦋
✅ ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصههای کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🌼🍃🌸
✨ به دنیای شگفتانگیز
قصههای کودکانه خوش آمدید!
📚 کانال تربیت کودکانه👇
به ما بپیوندید!
🍃 برای سفر به دنیای قصههای کودکانه،
همین حالا عضو شوید:👇
💖 عضویت در کانال قصههای کودکانه
کانال قصه های کودکانهغذا دادن به حیوانات_صدای اصلی_380249-mc.mp3
زمان:
حجم:
9.13M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: غذا دادن به حیوانات
«هدی» و «عزیزجون» با هم به خونهی مادربزرگِ هدی رفتهن تا به مرغ و خروسها دونه بِدَن؛ آخه مادربزرگ هدی چندروزی خونه نیست. هدی برای عزیزجون توضیح میده که چطور باید این کار رو انجام بِدَن.
🍃این داستان، با زبانی ساده و روان، کودکان رو با مفهوم «ستم و ستمکاری» آشنا میکنه. در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به بخشی از آیهی ۵۷ سورهی مبارکهی «آل عمران» اشاره میکنه.
🍃خداوند در این آیه میفرماید:
«وَاللَّهُ لَایُحِبُّ الظَّالِمِینَ؛ و خدا هرگز ستمکاران را دوست نمیدارد.»
🌸🌸🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهاهمیت نظافت و پاکیزگی.mp3
زمان:
حجم:
23.08M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌸عنوان قصه:
🍂 اهمیت نظافت و پاکیزگی
🍂اشاره به آیه۱۰۸ سوره مبارکه توبه
وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ (۱۰۸) ۞
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهمحله ی با صفا_صدای اصلی_442615-mc.mp3
زمان:
حجم:
10.37M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: کتابخونه محله با صفا
🌸هدی و عزیز جون توی کتابخونه محلهشون هستن.کتابخونه رو دارن رنگ می زن. عزیز جون درباره اینکه این کتابخونه قبلا یه بقالی بوده و صاحبش اینجا رو وقف کتابخونه کرده برای هدی توضیح می ده. توی این کتابخونه یه عالمه کتاب کهنه و نو وجود داره...
🌸کودکان با شنیدن این داستان یاد می گیرن که خداوند انسان ها رو به پوشیدن لباس های تمیز سفارش کرده.
🌼در این قسمت از برنامه «یک آیه، یک قصه» عزیز جون به آیه ۴ سوره مبارکه «مدثر» اشاره می کنه.
🍃خداوند در این آیه می فرمایند:
وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ
و لباس (جان و تن) خود را از هر عیب و آلایش پاک و پاکیزه دار.
🌸🌼🍃🌼🌸
اولین کانال تخصصی و تربیتی قصه های کودکانه 👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهدروغ بزرگ هدی _صدای اصلی_505997-mc.mp3
زمان:
حجم:
7.69M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: دروغ بزرگ هدی
🌸هدی کوچولو امروز دفتر ریاضی اش رو با خودش به مدرسه نبرده. به خاطر همین هم مجبور شده که به معلمشون دروغ بگه و برای اینکه معلمشون باور کنه قسم دروغ هم خورده! اما الان ناراحته و داره به عزیز جون میگه که از کاری که کرده پشیمونه و حس خوبی نداره!
🌼کودکان با شنیدن این داستان یاد می گیرن که اولاً نباید با دشمنان خدا دوستی کنن و بعد هم نباید به دروغ قسم بخورن چون این کارها کار پسندیده ای نیست و انجام این کارها خداوند رو ناراحت و ناراضی می کنه و نوعی دشمنی با خداست...
🍃در این قسمت از برنامه «یک آیه، یک قصه» عزیز جون به آیه ۱۴ سوره مبارکه «مجادله» اشاره می کنه.
«أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ تَوَلَّوۡاْ قَوۡمًا غَضِبَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِم مَّا هُم مِّنکُمۡ وَلَا مِنۡهُمۡ وَیَحۡلِفُونَ عَلَى ٱلۡکَذِبِ وَهُمۡ یَعۡلَمُونَ»
آیا ندیدى آن مردم را که خدا بر آنها غضب کرده بود،دوستى برقرار کردند؟اینان نه از شما و نه از ایشان هستند،و خودشان مىدانند که به دروغ سوگند مىخورند.
🦋🌼🌸🦋
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهراننده حواستو جمع کن! _صدای اصلی_499676-mc.mp3
زمان:
حجم:
6.7M
#یک_آیه_یک_قصه
🚙راننده حواستو جمع کن
توی خیابون تصادف شده بود و ترافیک خیلی سنگین بود. هدی دعا کرد که ای کاش اصلا دیواری نبود که راننده بهش بخوره و تصادف کنه؛ ولی عزیز جون بهش گفت: هرکس مسئول اعمال خودشه و راننده ها باید با دقت و با رعایت قوانین از ایجاد تصادف جلوگیری کنن.
🌸کودکان با شنیدن این داستان یاد می گیرن که اگه توی انجام کارهای خیر و نیک از هم سبقت بگیرن و اعمال خوب رو زودتر از همه و بیشتر از همه انجامش بدن، خداوند پاداش خوبی بهشون میده و خیلی هم دوستشون داره ...
🍃در این قسمت از برنامه «یک آیه، یک قصه» عزیز جون به آیه ۱۴۸ سوره مبارکه «بقره» اشاره می کنه.
«أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِن قَبۡلُ فَذَاقُواْ وَبَالَ أَمۡرِهِمۡ وَلَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمࣱ»
آیا خبر کسانی که پیش از این کافر شدند به شما نرسیده است؟! (آری) آنها طعم کیفر گناهان بزرگ خود را چشیدند؛ و عذاب دردناک برای آنهاست!
✅ارسال مطالب فقط با ذکر نام و آدرس کانال قصه های کودکانه مجاز میباشد.
🌸🍂🍃🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهگردش در باغ وحش_صدای اصلی_429745-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.12M
#قصه_کودکانه
#یک_آیه_یک_قصه
🌼«هدی» و «عزیز» «جون» با همدیگه اومدن «باغ وحش»، و دارن بادقت به حیوونایی که اونجا هستن نگاه میکنن.
هدی از این که این همه حیوون اونجا توی قفس هستن، خیلی ناراحته و دلش میخواد وقتی بزرگ میشه باغ وحشی درست کنه که هیچ حیوونی رنج نبرن.
🌸این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان یاد میده که آدمهای اهل یقین با نگاه کردن به نشانه ها و مخلوقات خداوند در عالم ، به یاد پروردگار متعال می افتن
🌼 در این قسمت از برنامه ی یک آیه یک «قصه عزیزجون به آیه های ۲۰ و ۲۱ سوره ی مبارکه ی «ذاریات» اشاره میکنن.
🌸خداوند در این آیه ها میفرماید:
«وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ. در زمین برای اهل یقین نشانه هایی بر توحید ربوبیت و قدرت خداست.
وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ. و [نیز] در وجود شما نشانه هایی است ، آیانمیبینید؟»
🌸🌸🌼🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهاداره پست_صدای اصلی_433956-mc.mp3
زمان:
حجم:
9.68M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه:اداره پست
🌸«هدی» و «عزیز جون» میخوان با همدیگه برن ادارهی پست تا هدی نامه و بستهای رو برای دوستش ارسال کنه. عزیزجون به هدی میگن که پست کردن نامه اصول و قواعد خاص خودش رو داره، ولی هدی نگرانه که ...
🌸این داستان با زبانی ساده و روان، کودکان رو با مفهوم «امانتداری» آشنا میکنه.
🍃در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به آیهی ۲۸ سورهی مبارکهی «نمل» اشاره میکنن.
🍃خداوند در این آیه میفرماید:
«اذْهَبْ بِکِتَابِی هَٰذَا فَأَلْقِهْ إِلَیْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ مَاذَا یَرْجِعُونَ؛ اینک نامهی مرا ببر و بهسوی آنان بیفکن و از نزد آنها بازگرد آنگاه بنگر تا پاسخ چه میدهند.»
🌸🌸🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهماجرای کیک و شیر_صدای اصلی_450554-mc.mp3
زمان:
حجم:
6.29M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: ماجرای کیک و شیر
🌸«عزیزجون» برای «هدی» کیک و شیر آوردن، ولی هدی نه کیک و شیرش رو خورده و نه هنوز تکالیفش رو انجام داده. هدی دلیل این بیحوصلهگیاش رو رفتار زشت دوستاش توی مدرسه میدونه؛ آخه اونا امروز هدی رو کلی مسخره کردن و بهش خندیدن...
✅این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان میگه که خداوند بزرگ و بخشنده کسانی رو که کاری رو به دیگران توصیه میکنن و خودشون اون کار رو انجام نمیدن، دوست نداره.
🌸در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به آیه های دوم و سوم سورهی مبارکهی «صف» اشاره می کنن.
🍃خداوند در این آیه ها میفرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (۲) کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ (۳) ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟ (۲) نزد خدا بسیار موجب خشم است سخنی بگویید که عمل نمیکنید. (۳)»
🌸🌸🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهمسابقه فوتبال_صدای اصلی_380064-mc.mp3
زمان:
حجم:
10.37M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: مسابقه فوتبال
🍃 امروز توی محلهی باصفا مسابقه فوتبال برگزار میشه. «هدی» و «عزیزجون» هم رفتهن تا تیمشون رو تشویق کنن. داور مسابقه به بازیکنانی که خطا میکنن، اخطار (کارت) میده. این کارِ داور برای هدی خیلی عجیبه!
🌸این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان یاد میده که اگه برای انجام کار اشتباهشون از خدا عذرخواهی کنن و قول بِدَن که دیگه اون کار رو تکرار نکنن، خدا حتما اونها رو میبخشه. در این قسمت از برنامهی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به بخشی از آیهی ۱۰۴ سورهی مبارکهی «توبه» اشاره می کنن.
🍃خداوند در این آیه میفرماید:
«أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ؛ خداست که بسیار توبه پذیر و مهربان است.»
🌸🌸🌸🌸
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
خدایا، شكرت كه میبینم.MP3
زمان:
حجم:
24.76M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: خدایا شکرت که می بینم
🍃اشاره به آیه ۸ و ۹ سوره مبارکه بلد
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ (۸)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ (۹)
🌸🌸🌸🌸
کانال تربیت کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4