eitaa logo
قصه های کودکانه
33.9هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
909 ویدیو
323 فایل
قصه های زیبا،تربیتی و آموزنده کودکانه 🌻مطالب کانال را با ذکر آدرس کانال ارسال نمایید 🌻ارتباط باما: @admin1000 🌸 کانال تربیتی کودکانه 👇 @ghesehaye_koodakaneh کتاب اختصاصی کودکانه👇 https://eitaa.com/ketabeh_man تبلیغات👇 https://eitaa.com/tabligh_1000
مشاهده در ایتا
دانلود
🌲درخت سخنگو چگونه ثابت می کنی که سکه هارا این مرد برداشته است آیا شاهدی هم داری؟ مرد بدجنس که از قبل خوب فکر کرده بود گفت: بله ازخود درخت بپرسید. قاضی گفت: مگر درخت هم حرف می زند؟ مرد خنده ای کرد و گفت:فردا تشریف بیاورید و شهادت درخت را بشنوید. قاضی که احساس کرد حقه ای درکار است قبول کرد مرد بدجنس هم شب قبل به پدرش گفته بود داخل درخت که سوراخ بزرگی بود پنهان شود تا فردا به نفع او شهادت بدهد پدر او هم سروقت در داخل تنه درخت پنهان شده بود.وقتی همه مردم و قاضی آمدندقاضی با صدای بلند رو به درخت کرد و گفت: ای درخت امروز نوبت شهادت توست آیا آماده هستی؟ بگو ببینم سکه های طلا را چه کسی دزدیده است؟ که ناگهان صدایی از داخل درخت بلند شد و گفت: ای قاضی سکه هارا آن مرد بازرگان برداشته است، قاضی که متوجه شده بود این صدای آدمیزاد است دستور داد دور درخت را پر ازهیزم کرده و آتش زدند پیرمرد که داخل درخت بود از ترس سوختن سرش را بیرون آورد و گفت: کمک کمک ترا به خدا آتش را خاموش کنید من همه چیز را خواهم گفت به دستور قاضی سربازها پیرمرد را از داخل درخت بیرون آوردند و او همه چیز را اعتراف کرد و از بس حالش بد بود فردای آن روز مرد، مرد. مرد بدجنس دستگیر شد و مجبور شد سکه های دوستش را به او باز گرداند او هم سکه هارا از دست داد و هم پدرش را. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
اردک کوچولو_صدای اصلی_398706-mc.mp3
9.09M
🦆 اردک کوچولو 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌷 موش های گرسنه 🌲 ☀️موشي خانم عادت داشت که همه ي کارهاي خانه را خودش انجام بدهد .او به هيچ کدام از بچه موش هايش نمي گفت که کمکش کنند ؛ چون فکر مي کرد ، خسته مي شوند .بچه موش ها هم از خدا خواسته ، از صبح تا شب فقط بازي مي کردند و به کار مادرشان کاري نداشتند .📌 ☀️روزي ، روزگاري هوا سرد بود و باراني .موشي خانم از خانه بيرون رفت تا غذا پيدا کند . باران تندي مي باريد و زمين ليز بود .يک دفعه پاي موش بيچاره سر خورد و افتاد تو چاله .همين طور که دست و پا مي زد تا خودش را نجات دهد ، سرش رفت زير آب و چند قلپ آب و گل خورد .ديگر نفس اش داشت بند مي آمد که حس کرد دمش کشيده شد و دارد پرواز مي کند .📌 ☀️او که تا به حال پرواز نکرده بود ، به اين طرف نگاه کرد ، به آن طرف نگاه کرد ، کسي را نديد ، سرش را بالا کرد و پرنده اي که در همسايگي اش لانه داشت را ديد که دمش را گرفته و او را با خود مي برد .پرنده به نزديکي درخت که رسيد ، آرام بر زمين نشست و موشي خانم را جلو لانه اش بر زمين گذاشت .📌 ☀️وقتي چشم بچه ها به مادرشان افتاد ، فرياد زدند :«واي مامان !چرا موش آب کشيده شدي ؟ » مادرشان سرفه کرد : « تنم خيس بود .آن بالا هم سرد .مثل اينکه سرما خوردم .زود جاي خواب مرا آماده کنيد ». بچه ها هم ديگر را نگاه کردند و گفتند :«جاي خواب !چه جوري ؟ »📌 ☀️موشي خانم گفت :« با همان کاه هايي که هميشه از انبار مي آورم .بعد آه کشيد .« اي واي !شما تنبل ها که نمي دانيد انبار کجاست .»و همان جا خوابيد . نصف شب ، خانم موشي از سر و صداي بچه ها بيدار شد . همه با هم مي گفتند :«ما گرسنه ايم، مامان بلند شو !زودتر غذا را بياور !» خانم موشي به موش بزرگه گفت :«قربان قد و بالايت بروم ، برو و ازچمن زار غذا پيدا کن!» موش بزرگه با تعجب پرسيد :«من !من که بلد نيستم »📌 ☀️خانم موشي فهميد که چه اشتباهي کرده .بچه موش ها هم فهميدند که خيلي زودتر از اينها بايد کار ياد مي گرفتند .همه تا صبح توي سر و کله ي هم زدند و هر کسي براي اشتباه خودش دليلي مي آورد که ناگهان کسي تق وتق و تق به در زد .موش بزرگه در را باز کرد . همان پرنده بود ، مي خواست حال خانم موشي را بپرسد و براي موش ها از درختي که روي آن لانه داشت ، غذا آورده بود . خانه کثيف بود و خانم موشي از پرنده خجالت کشيد .پرنده همه چيز را فهميد .بچه موش ها غذا را خوردند ، ولي سيرنشدند ، ازپرنده پرسيدند :«باز هم براي ما غذا مي آوري ؟ » پرنده جواب داد :«نه ، ولي قول مي دهم که غذا پيدا کردن را يادتان بدهم »📌 ☀️موش ها از خوشحالي بالا و پايين پريدند و به دنبال پرنده رفتند تا غذا پيدا کردن را ياد بگيرند . خانم موشي هم منتظر بچه ها ماند تا بيايند و کارهاي خانه را به آنها ياد بدهد .📌 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤩بازی هیجانی جمع کردن هر لگو با رنگ سطل خودش و انداختن درون آن یک بازی رقابتی و هیجانی 👀دقت توجه و تمرکز 🏃‍♂تقویت سرعت عمل و هوش هیجانی 🙌تقویت عضلات ظریف 🦵تقویت عضلات درشت 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌲ایده ساخت درخت با میوه کاج🌲 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔶اعمال روز عرفه 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
👦🏻 من خیلی لاغرم 👦🏻 همه می گفتند، من خیلی لاغرم. مامان و بابا هول شدند. مرا بردند پیش دکتر و گفتند: همه می گویند، بچه ی ما خیلی لاغر است. دکتر گفت: خُب، ببریدش یک جای خوش آب و هوا. ببریدش جایی که اشتهایش باز شود. صبح مامان و بابا دویدند و رفتند پیش رئیسشان و گفتند: بچه ی ما خیلی لاغر است؛ باید برویم یک جای خوش آب و هوا. باید برویم جایی که اشتهایش باز شود. رئیس گفت: خب، بچه ها از همه مهم تر هستند؛ بروید یک جای خوش آب و هوا... مامان و بابا خوش حال تا خانه دویدند. سوار ماشین شدند. من هم عقب ماشین نشستم و ویژ... ویژ... رفتیم یک جای خوش آب و هوا. جای خوش آب و هوا خانه مادر جون بود. آن جا، فهمیدم جای خوش آب و هوا یعنی جایی که هوا پُر از بوی خوب باشد؛ بوی یاس، بوی گل سرخ، بوی کلوچه، بوی دمپختک، بوی خورش قیمه با سیب زمینی سرخ کرده، بوی آش ماش، بوی اشکنه گوجه فرنگی، بوی آب دوغ خیار، بوی باقالی پلو، بوی عدسی و گُلپَر و .... چند روز توی آن آب و هوای خوش بو غَلت زدم و خوردم و خوابیدم؛ تا اینکه یک روز، وقتی توی حیاط بازی می کردم، بابا و مامان گفتند: پسر کوچولوی ما تُپلی شده، باید برگردیم سر خانه و زندگیمان. اسباب هایمان را جمع کردیم و گذاشتیم توی ماشین. مادر جون گفت: جوجه تُپلی کجا می ری؟ گفتم: می روم خانه مان چون دیگر حالم خوب شده است 😊 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
در این ۸ جا بچتو محکم بغل کن! ۱. وقتی براتون با هیجان چیزی تعریف میکنه، بغلش کنید تا عزت نفس بگیره! ۲. وقتی کودک صحنه دعوا و مشاجره رو میبینه، بغلش کنید که نترسه! ۳. وقتی از سر کار برمیگردین یا چند ساعت ازش دور بودین بغلش کنید تا بفهمه براتون مهمه! ۴. وقتی موفقیت کوچک و بزرگ بدست میاره، بغلش کنید که به خودش افتخار کنه! ۵. وقتی با کسی دعواش میشه یا کسی دعواش کرده بغلش کنید که آروم بشه! ۶. وقتی اتفاق بدی براش افتاده یا در کاری شکست خورده، بغلش کنید تا بدونه شما همیشه دوسش دارید! ۷. وقتی مریض شده و حال نداره بغلش کنید تا سیستم ایمنی بدنش قوی تر بشه! ۸. وقتی داره بازی میکنه یا درس میخونه و حواسش نیست، یهو بغلش کنید تا بدونه خیلی دوستش دارید! 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✅نکته گوش چپ کودک مرکز احساسات و عشق گوش چپ که اطلاعات خود را به نیمکره راست مغز ارسال میکند، گوش "عشق" است و بنابراین عبارات احساسی را برای درک بهتر باید در گوش چپ کودک نجوا کرد. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
💟اسباب بازیهای مفید برای رشد ذهنی و جسمی کودکانتان💟 ☣خمیربازی و گل‌بازی☣ 🔆احتمالا هیچ کودکی پیدا نمی‌شود که از انجام این بازی‌ها لذت نبرد. اغلب کودکان به اینکه با دست‌شان ماده نرم و قابل انعطافی مانند خمیر یا گل را لمس کنند و شکل‌های مختلف بسازند علاقه زیادی دارند. 🚸توصیه ما به والدین این است که جلوی این گرایش کودک را نگیرند و با فراهم کردن شرایط بدون نگرانی از کثیف شدن کودک یا محیط اطراف به او اجازه دهند این بازی را با خیال راحت انجام دهد. 🔆خمیر یا گل‌بازی می‌تواند تاثیر قابل توجهی در تقویت مهارت حرکتی کودک داشته باشد، برای کودکانی که مچ دست یا سرانگشتان ضعیفی دارند، انتخاب مناسبی است تا به تقویت این عضلات کمک کند. 🔆همچنین این بازی مقدمه مهارت دست گرفتن قاشق🥄 و کنترل آن و در سنین بالاتر مداد ✏️ دست گرفتن توسط کودک است. علاوه بر اینها تخلیه هیجانی خوبی در این بازی نهفته است. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
سفر بزرگ_صدای اصلی_209928-mc.mp3
9.58M
🌸سفر بزرگ 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
شب تو آسمون، ماه هم خوابیده🌜 لحافی از ابر، رویش کشیده☁️ از توی جنگل، از اون پایینا🌲 صدایی میاد، صدایی تنها ماه مهربون، دستش می گیره🌛 یه چتر ابری، تا پایین می ره☁️ لالا لالایی، تق و تق و تاق⚡️ دارکوبه بخواب، بی نور چراغ💡 لالا لالایی، جیک و جیک و جیک🐤 باید بخوابی، گنجشک کوچیک🐥 لالا لالایی، گردوی غلتون وقت خوابته، سنجاب شیطون🐿 لالا لالایی، لالایی لالا💤 بچه ها شده، وقت خواب حالا😴 رو بالش نرم، لحاف رنگین همه ببینید، خوابای شیرین💤 لالا لالایی لالا لالایی قور و قور و قور، صدا آشناست🐸 از توی برکه، قورباغه اونجاست🐸 برگ نیلوفر، جای خوابشه 🍀 بالش نداره، هی بیدار میشه🐸 ماه مهربون، دلش می سوزه 🌜 از یه تیکه ابر، بالش می دوزه☁️ بچه قورباغه، آروم می خوابه🐸 باز تو آسمون، مهتاب می تابه⭐️🌜 لالا لالایی، لالایی لالا💤😴 بچه ها شده، وقت خواب حالا🌜 رو بالش نرم، لحاف رنگین همه ببینید، خوابای شیرین لالا لالایی😴💤 لالا لالایی😴💤 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🐭نقاشی جری 🌸ویدیو آموزش در مطلب بعدی👇 🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🐭ویدیو آموزش نقاشی جری 🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
☀️عید قربان مبارک☀️ خدای کعبه ای تو معبود مکه ای تو به گفته ی ابراهیم پیامبر خالق یکتایی تو عید قربان عیدماست عید بزرگ اسلام دست بزنیدبچه ها عید بزرگ قربان دلم میخواد که روزی راهیه مکه باشم بعد از طواف کعبه حاجی مکه باشم مدینه ی منور و مکه مکرم دو شهر حاجت هستند صلی علی محمد صلوات بر محمد 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼داستان زیبا حضرت ابراهیم و قربانی کردن فرزندش بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود. این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود. در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید: اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن. حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد. و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان. دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است. صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل بود ) گفت: برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم. هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت . حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند. حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی منا حرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند) در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت (این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند. اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد. دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد. بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند (سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵): ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی) سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع) هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد. از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج، حیوان حلال گوشتی(شتر،گوسفند و...) را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند. 🌼🍃🌸🍃🌼 ✅ اولین كانال تخصصی قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لطفا مارا به دوستان خود معرفی نمایید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 🎨کانال آموزش نقاشی به کودکان👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 ⭕️كپی و ارسال مطالب فقط با ذکر نام کانال قصه های کودکانه مجاز است
👈با بچه‌ها طوری رفتار کنیم که از بیان احساساتشان نترسند‌. پنهان‌کردن احساسات طبیعی(غم، شادی، هیجان، ترس و..‌‌.) ‌‌و عدم توانایی در بروز آن‌ها، باعث ایجاد مشکلات روحی می‌شود. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸️این قسمت: ابر 🌸اون چیه که همیشه 🌱رو پشت باد سواره 🌸برای باغ و صحرا 🌱بارونِ خوب میاره؟! 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸شعر بمناسبت ‌‌ ﴿عیدقربان﴾ 🔶✨🔸✨🔶 یادی ز عیدِ قربان فرموده است قرآن کرده‌ست بندگی را یادآوری به انسان 🌸🔸🌸 هرشب خلیلِ رحمان میدید خوابِ جانان هی می‌رسید فرمان فرزند کن تو قربان 🌸🔸🌸 بابا که قهرمان است پیروزِ امتحان است گفتا کنم فدایت اوراکه نوجوان است 🌸🔸🌸 آن نوجوان‌شتابان آمد به سویِ‌میدان گفتا به راهِ جانان خواهم فدا کنم جان 🌸🔸🌸 آموزگارِ توحید آمد بدونِ تردید نزدِ پسر ولیکن قوچی رسید و فهمید 🌸🔸🌸 باید که قوچ قربان گردد به حکمِ یزدان پیروز گشت حضرت در امتحانِ جانان 🌸🔸🌸 باشدخلیلِ رحمان او کوهِ صبر و ایمان گردیده تاقیامت الگویِ هرمسلمان 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر:سلمان آتشی 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌸تعبیر یک روئیا حضرت ابراهیم بر اساس روایت ها ۳۰۰۰ سال پس از آفرینش آدم یا ۱۲۶۳ سال پس از نوح، به دنیا آمد. حضرت ابراهیم علیه السلام، پسر تارخ از بازماندگان حضرت نوح علیه السلام و از پیامبران بزرگ الهی است. پیامبران هر سه دین توحیدی جهان، یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت، از فرزندان ابراهیم به شمار می‌آیند. نمرود، پادشاه زمان حضرت ابراهیم بود. او بسیار خودخواه بود و خود را خدا می دانست. کاهنان و ستاره شناسان از به دنیا آمدن کودکی که تاج و تخت او را در هم می‌کوبد خبر داده بودند. نمرود به سربازانش دستور داد که زنان باردار را زیر نظر بگیرند تا اگر هر کدام از آنان صاحب فرزند پسر شوند، کودک را از بین ببرند. برای همین، مادر حضرت ابراهیم، امیله، به هنگام درد زایمان به صحرا رفت و فرزند خود، ابراهیم، را در غاری در بالای کوهی به دنیا آورد و تا سال‌ها او را در همان مکان مخفی نگه داشت. در زمان نمرود، مردم بابل خدای یکتا و بزرگ را نمی شناختند و مشغول پرستش بت های سنگی بودند. پس از مرگ پدر و مادر حضرت ابراهیم، سرپرستی اش به عمویش ، آذر رسید. آذر، بت تراش بود. او ساختن و پرستش بت ها را به ابراهیم آموزش می داد. اما ابراهیم، متعجب بود که چگونه می شود بت های ساخته ی دست خود را پرستش کرد! او تنها به خدای یکتا اعتقاد داشت. روزی که مشغول ذکر گفتن در دشتی بود، حضرت جبرائیل بر او نازل شد و او به پیامبری برگزیده شد. مدتی بعد... 🌼بهتره ادامه داستان را در مطلب بعدی گوش کنید👇 https://eitaa.com/GhesehayeKoodakane/11453
تعبیر یک رویا_صدای کل کتاب_144867-mc.mp3
37M
🌸تعبیر یک روئیا 🌼داستان زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام 🌼دسته بندی:کودک 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✅بازی ‌هایی برای تقویت در کودکان: ۱) به او بگویید به و اشیای یک قسمت خانه یا کلاس خوب کند سپس بخواهید بر گردد و رو به شما بایستد حالا برای مثال روی دیوار چند تابلو هست؟ کنار گلدون چی بود؟ رنگ قاب تابلوی بزرگتر چه رنگی هست؟ و...... ۲) بازی بعدی شما بایستد مانتو یا پیراهن یا لباس تنت چن دتا دکمه داره؟ اول حدسش را بگوید بعد نگاه کند و احتمالا بشمارد , پیراهن آبی بابا چندتا دکمه داره؟ درب منزل عمو یا خاله یا مادر بزرگ چه رنگیه؟! این سوالات کودک را ترغیب می‌کند تا نوبت بعد بهتر نگاه کند و اطمینان داشته باشید به منزل هرکسی که بخواهد در طول هفته برود، حتما با بیشتر نگاه میکند یا هر لباسی بپوشد حتما دکمه‌های آنرا می‌شمارد. ۳) بازی و کن قدیم خودمون هم خیلی مفیده .حتما همه بلدید یک نفر همه چی رو خوب نگاه میکنه از اتاق یا کلاس بیرون می‌رود و بعد ما جای یک وسیله را میدهیم میخواهیم او آنرا پیدا کند. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
14.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با کودکی که برای رسیدن به خواسته هایش و جلب توجه خودش را می زند و سرش را به زمین میکوبد چه کنیم⁉️ 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌸کوچک هیچگاه کارهای کوچکی که برای دیگران انجام می‌دهید را متوقف نکنید، گاهی آن کارهای کوچک؛ بزرگترین بخش قلب آنها را اشغال می‌کند. Never stop the small favours that you may do for others as sometimes such small favours can soothe a great part of their hearts. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
صیاد و آهو.pdf
486.2K
🌼پی دی اف 🌼عنوان: صیاد و آهو 🍃 نویسنده: مژگان شیخی 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
مامان جوجه کوچولو_صدای اصلی_235756-mc.mp3
11.43M
🌸مامان جوجه کوچولو 🐔 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🤍شنبه تون عالی🌸 🤍ان شـاءالله امروز 🌸 🤍بـهترین روز 🤍زندگیتون باشـه 🌸 🤍حـال خـوب 🤍دلخوشی فـراوان 🌸 🤍رزق و بـرکت بسیار 🤍موفقیت پـی درپـی و 🌸 🤍نگاه مهربان خدا نصیبتون 🤍روزتـون زیبـا و در پنـاه خـدا🌸 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☃️‍ساخت آدم برفی☃️ 👆👆👆 ☃ 🎄☃ ☃🎄☃ 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
انواع پاداش 👈مادی:جایزه و خوراکی 👈کلامی:آفرین، چه خوب 👈عاطفی:لمس، نگاه، لبخند 👈اجتماعی:بازی، قصه، مهمانی 💚رفتاری را که از کودک انتظار دارید، دقیقا برای او مشخص و آن را نام گذاری کنید. ✅سعی کنید پاداش کلامی را با پاداش عاطفی همراه سازید. ✅پاداش را برای کودک جذاب کنید تا انگیزه او را بالا ببرید. ✅همچنین نباید فاصله ای بین پاداش و رفتار مطلوب وجود داشته باشد. ✅در نظر داشته باشید تهیه پاداش نباید مستلزم صرف وقت زیاد و هزینه بالا باشد. 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
 : لبـاس خارکنی ایـاز روزی به سلطان محمود خبر دادند که ایاز از خزانه می‌دزدد. اتاقی تهیه کرده و درب آن را همیشه قفل می‌زند و هیچ کس را راه نمی‌دهد. خودش بعضی وقت‌ها تنها وارد اتاق می‌شود و آنچه دزدیده ذخیره می‌کند سپس خارج می‌شود و دوباره در آن را قفل می‌کند و می‌خواهد با این کار خزینه را خالی کند. سلطان باور نمی‌کرد ولی برای این که به آن‌ها بفهماند که اشتباه می‌کنند، دستور داد مأمورین در را بشکنند و هرچه را یافتند، بیاورند. مأموران طبق دستور سلطان عمل کردند. وقتی وارد اتاق ایاز شدند هیچ چیز جز لباس و کفش خارکنی ویک پوستین کهنه ندیدند. چاه کن آوردند و کف اتاق را کندند ولی هرچه کندند چیزی نیافتند. به سلطان خبر دادند که چیزی پیدا نکردند. شاه، ایاز را احضار کرد و از او پرسید: «چرا یک اتاق را برای چاروق و پوستین خود اختصاص داده‌ای و در آن را قفل کرده‌ای و با این کار خود را مورد سوء ظن قرار داده‌ای؟» ایاز پاسخ داد: «قبل از این که من به خدمت سلطان در آیم کارم خارکنی بود. حالا که به مقامی رسیده‌ام که نزدیکترین فرد به او هستم هرروز برای این که حال روز اولم یادم نرود نگاهی به آنها می‌کنم تا گذشته خود را از یاد نبرم که چه بودم و حالا کجا هستم و به خود می‌گویم: ای ایاز تو همان خارکن هستی و این لباست است. حالا که لباس سلطنتی می‌پوشی مواظب باش تا وضع اولت را فراموش نکنی. غرور تو را نگیرد تا خیانت و تجاوز کنی.» سلطان محمود از حرف ایاز خشنود شد و ایاز روز به روز در نزد سلطان محمود نزدیکتر و عزیزتر شد. 🌼 فرزندان خود را با قصه های شیرین و آموزنده مثنوی آشنا نمایید 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال و دعوت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4