هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
کانال های 15 گانه مجموعه تدریس یار
👇👇👇👇👇👇
از ابتدایی تا متوسطه
کانالهایی برای بهتر دیده شدن و بهتر بزرگ شدن.
👌👌👌👌👌👌👌👌👌
جهت سفارش تبلیغ شبانه و یا روزانه
در ۱۵ کانال مجموعه تدریس یار با ما در ارتباط باشید
@teacherschool
✅✅✅✅✅✅✅
#لبیک_یا_خامنه_ای #امام_زمان #ایران
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
به بزرگترین مجموعه دانشآموزی در #ایتا بپیوندید.
🌺دریافت #نمونهسوال، #جزوه و کلی اطلاعات دیگر برای افزایش نمره شما ✈️ 👇
کلاس اولی ها 👇👇👇
@tadriis_yar1
کلاس دومی ها 👇👇👇
@tadriis_yar2
کلاس سومی ها 👇👇👇
@tadriis_yar3
کلاس چهارمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar4
کلاس پنجمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar5
کلاس ششمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar6
کلاس هفتمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar7
کلاس هشتمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar8
کلاس نهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar9
کلاس دهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar10
کلاس یازدهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar11
کلاس دوازدهمی ها 👇👇👇
@tadriis_yar12
کانال کلی برای معلمان
@tadriis_yar
کانال ضمن خدمت و اطلاع از مسابقات
@ltmsme
کانال ایده و نقاشی و کاردستی
@naghashi_ghese
کانال فیلم و قصه کودکانه
@ghesehayekoodakaneeh
کانالی حاوی مطالب مفید فرهنگی و پرورشی ویژه اولیا و معلمان
@madrese_yar
کانال ترفند و خلاقیت
@khalaghbashh
کانال آشپزی و نکات جالب
@ashpaziibaham
کانال خانواده سبز
@familygreen
هدایت شده از تدریس یار پایه دوازدهم
مطالب مفید علمی و فرهنگی
پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی
@madrese_yar
#قصه_متنی
فرشته و بچه خرگوش
یه روز از روزای خدا فرشته ی قصه ی ما وقتی که داشت از اون بالای بالا بالا از بالای آسمونا زمینو نگاه می کرد صدای گریه ای نگاهشو از کوهها و دریاها و دشتها به یه جنگل کوچیک تو یه دشت سبز کشوند
صدای گریه بلند و بلندتر شنیده می شد ... خوب که نگاه کرد فهمید صدای گریه ماله بچه خرگوشیه که زیر یه درخت بلوط بلند بی توجه به اطراف بلند بلند داره گریه می کنه ...
فرشته صدای نفس زندنها و بو کشیدن حیون دیگه رو اون اطراف شنید و نگاهشو بسمت اون گرفت و دید گرگ گرسنه ای بدنبال غذا همه جا داره بو می کشه بسمت بچه خرگوش پیش می آد...
دلش گرفت با خودش گفت باید کاری بکنم سر به سجده گذاشت و از خدای مهربون اجازه خواست تا به کمک بچه خرگوش بره ....
خدای مهربون درخواست فرشته را اجابت کرد و اون بی درنگ در یک چشم بهم زدنی خودشو به بچه خرگوش رسوند ...
وقتی رسید رسیدنش همزمان شده بود با رسیدن گرگ گرسنه .
سریع خرگوشو تو بغلش گرفتو به آسمون پرواز کرد
از اون طرف گرگ گرسنه دهنش وامونده بود که چگونه بچه خرگوش داشت پرواز می کرد ..{.اخه اون نمی تونست فرشته رو ببینه} ... کم مونده بود رو سرش شاخ در بیاره
بچه خرگوش ترسیده بود و نمی تونست چشماشو باز کنه
فرشته ی مهربون بچه خرگوشو صدا زدو گفت : عزیزم چرا داشتی گریه می کردی ؟
بچه خرگوش با ترس و لرز گفت تو کی هستی منو داری کجا می بری نکنه عقاب باشی همونی که مادرم قصه اش برام گفته که برادرشو برده و ... تو عقابی ؟!
فرشته ی مهربون خندید و گفت : نه من فرشته ام ... بعد ادامه داد که منو خدا فرستاده تا به تو کمک کنم
بچه خرگوش که هنوز چشماش بسته بود گفت : فرشته
آره فرشته ام چشاتو باز کن ببین
یکی از چشاشو باز کردو و قتی دید که تو آسموناست سریع بست داد زد منو بزار زمین منو بزار زمین
فرشته با مهربونی گفت عزیزم چشاتو باز کن نترس
از اون طرف گرگ بدجنس پرواز بچه خرگوش رو به هر حیونی می رسید می گفت
شیر وقتی شنید شروع کرد قاه قاه خندیدن و حیونای دیگه گفتن بیچاره از گرسنگی زده بسرش
گرگه که دید کسی به حرفاش توجه نمی کنه راشو گرفت و غرغر کنان رفت
بچه خرگوش کم کم از لحن مهربون فرشته نرم شد و با جشمای بسته گفت من گم شدم برا همین گریه می کردم
فرشته گفت دیگه نترس من ترو به لونه ات می برم
بچه خرگوش با خوشحالی گفت : مگه لون مارو بلدی ؟
نه تو بمن می گی
من ؟! من اگه می دونستم که گم نمی شدم
فرشته گفت : اگه چشاتو باز کنی می تونی خونتونه از ایجا ببینی باهم بریم اونجا
بچه خرگوش چشاشو باز کرد سرش رو بالا گرفت تا بتونه فرشته رو ببینه
وای خدای من تو چقدر قشنگی ؟
فرشته خندید و گفت :تو هم قشنگی حالا پائین و نگاه کنو بگو خونتون کدوم سمتیه ؟
بچه خرگوش وقتی پایین نگاه با منظره ای مواجه شد که هر گز ندیده بود جنگلی که فکر می کرد خیلی بزرگه الان می شد با یه نگاه همجاشو دید
خوب که نگاه کرد سمت غروب آفتاب خونشونه پیدا کرد و فریاد زد : اونا اونا اون همونجایی خورشید داره غروب می کنه
فرشته اونو برد جلوی خون و روی زمین گذاشت
بچه خرگوش بدو بدو رفت تو لونه و خیلی سریع برگشت فرشته دید کا باز بچه خرگوش داره گریه می کنه
مامان و بابام هم گم شدن هیچ کدومشون تو خونه نیستن
فرشته گفت اونا گم نشدن بلکه بخاطر پیدا کردن تو الان دارن تموم جنگل می گردن
یعنی الان کجان ؟
فرشته دوباره اون بغل کردو برد تو آسمونا گفت پایین نگاه کن تا بابا و مامانت رو ببینی
همون زمان گرگ بدجنس که آسمونو نگاه می کرد دوباره بچه خرگوشو تو حال پرواز دید و سریع خودشو به حیونا رسوند داد زد شما که حرف منو باور نمی کنیید خودتون بیان تا ببین که بچه خرگوش داره پرواز می کنه
جیونای جنگل ذنبالش را افتادن
بچه خرگوش مامان و بابا شو دیدید که نز دیکای خونه اند و به فرشته اونا رو نشون داد
فرشته دوباره اونو جلوی خونه زمین گذاشت ...
حیونای جنگل وقتی رسیدن بچه خرگوش دیگه تو آسمون نبود
گرگ به تته پته افتاد و بو ... شیر جنگل وقتی که دید گرگ دروغ گفته و اونا رو به بازی گرفته اونو از جنگل اخراج کرد و گرگ با سری پائین از جنگل رفت و رفت
والدین بچه خرگوش وقتی بخونه رسیدن با تعجب بچه شونو دیدن که جلوی خونه منتظرشونه
اهمدیگر بغل کردنو و مامانه گفت کجا بودی ما که دیگه نا امید شدیم گفتیم ترو حیونا خوردن
گم شده بودم اما فرشته ی مهربون منو بخونه رسوند
مادر با تعجب فرشته کیه
فرشته همیجور که برا بچه خرگوش دست تکون می داد رفت بالای بالی بالا بالای آسمون
از اون روز ببعد هر روز بزرگ شدن بچه خرگوش نگاه می کرد
بچه خرگوش به هرکس داستان فرشته ی مهربون رو می گفت کسی باور نمی کرد.
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبهای_شیرین
"خرگوش و هویج و روباه"
👆👆👆
@ghesehayekoodakaneeh
✨🌺🌴✨🌴🌺✨
💥آیات زندگی💥
🌼 و نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءُ وِ رَحمَةُ لِلمُومِنین 🌼
🍃 و قرآن را فرو فرستادیم که برای اهل ایمان شفا و رحمت است. 🍃
✨آیه ۸۲ سوره اسراء✨
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. کارتون جذاب ماشا و میشا، رنگین کمان
@ghesehayekoodakaneeh
پادشاه و غلام دانای وزیر .mp3
1.77M
قصه گو : سرکار خانم دشتی
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاهنامه خوانی
ارسالی از دانش آموز
آرمیتا ترشیزیان
پایه سوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خانه هایِ قدیمی
به جهانِ فراموشی کوچ کرده اند
و طولانیِ کوچه ها
ترانه هاشان را به اتمام رسانده اند
من اما در این کوچه یِ کاهگلی
چشم در چشمِ آسمان
در انتظارت ایستاده ام
خانه بماند برایِ فراموشی
کوچه برایِ موسیقی
من همین جا هستم
پشتِ نوستالژیِ این شهرِ مدرن
@ghesehayekoodakaneeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روزنما | اولین قصهگو برنده است!
🔸خیلی از انیمیشن و داستانهای قدیمی و جدیدی که میخونیم و میبینیم الهام گرفته از یه سری روایت و ماجراهای تاریخی و قدیمیاند که حالا دارن بازتولید میشن
🔸موضوعی که اگه تو روایتهاشون دیر بجنبیم خیلی از کشورهای دیگه اونها رو جوری که خودشون دوست دارن برای نسل جدید تعریف میکنن
@madrese_yar
#سرگرمی
دُردونه های خوشگلم عدد ها رو به هم وصل کنید تا یک نقاشی خوشگل درست کنید 😍😘
🌼
@ghesehayekoodakaneeh
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#برای_ایران
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
قارقارک و پرپری - @mer30tv.mp3
3.71M
#قصه_شب👼🏻🌜
قارقارک و پرپری
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون زیبا,
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese
هدایت شده از قصه و نقاشی و کاردستی و بازی و ایده کودکانه
🌧🌧🌧
متن زیر را بخوانید و به اشتراک بگذارید، تا نسل امروز هم اینا رو یاد بگیرند
🌧🌧🌧
چلهی بزرگ ...
چلهی کوچک ...
چارچار ...
سده ...
اَهمنوبهمن ...
سیاهبهار ...
و سرماپیرزن ..
🌧🌧🌧
زمستان به دو بخش تقسیم میشه :
چله بزرگ(چله کلان )
چله کوچک (چله خرد )
🌧🌧🌧
_ چله بزرگ از
( اول دی ماه تا دهم بهمن ماه)
وچهل روز کامل میباشد .
🌧🌧🌧
چله کوچک از(یازدهم بهمن تا پایان بهمن ماه) و 20روز کامل
🌧🌧🌧
👌🏼 وبه همین دلیل چون 20 روز کمتر است ؛چله کوچک نامیده شده است .
🌧🌧🌧
غروب آخرین روز چله بزرگ ( جشن سده) برگزار می شده
و مردم دور هم جمع می شدند واز این جشن لذت می بردند ودر نهایت با برپایی آتش و خواندن شعر و پایکوپی بدور آتش، سده را جشن می گرفتند.
🌧🌧🌧
این دو برادر
( چله بزرگ وچله کوچک )
در هشت روزی که در کنار همدیگر هستند آن 8 روز را ( چار چار)
می نامند،
👌🏼به چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک« چار چار» می گویند.
🌧🌧🌧
پس از چار چار نوبت به
« اهمن و بهمن» پسران پیرزن
(ننه سرما ) می رسد که خودی نشان دهند.
🌧🌧🌧
10 روز اول اسفند را (اهمن )
10روز دوم اسفند را ( بهمن)
می گویند
🌧🌧🌧
واین 20 روز ممکن است
آنقدر بارندگی باشد که این دوبرادر به دوچله طعنه بزنند .
🌧🌧🌧
👇با توجه به شعری که قدیمی های نازنین می خواندند::
(اهمن وبهمن ،
آرد كن صدمن ،
روغن بیار ده من ،
هیزم بکن خرمن،
عهده همه بامن )
🌧🌧🌧
تا اینجا 20روز از اسفند به نام اهمن وبهمن نامگذاری شده اند .
🌧🌧🙏
می ماند 10 روز آخر اسفند ماه که :
5 روز اول( سیاه بهار ) نام گرفته وشعری هم که قدیمی ها میخوانند :
🌧🌧🌧
سیاه بهار شب ببار و روز بکار
از این شعر هم مشخص می شود
در این ایام شبها بارندگی فراوان بوده وروزها کشاورزان مشغول کشت وزراعت بوده اند ،
🌧🌧🌧
🌧🌧🌧
5 روز آخر هم (سرماپیرزن کُش) نام گرفته است که در این روزها آسمان گاهی ابری گاهی آفتابی ،گاهی همراه با باد واکثر اوقات از آسمان تگرگ می بارد ؛
که قدیمی های دل پاک، براین باور بودند که گردنبند پیرزن پاره شده ومُهرههای آن به زمین میريزد.
🌧🌧🌧
🤔حیف است این قصه ها از صفحه روزگار محو شود!🏝️🌾🏝️
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
https://eitaa.com/teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@naghashi_ghese