eitaa logo
قصه ♥ قصه
112 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
398 ویدیو
70 فایل
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم.بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند.مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره.فرق این کانال با بقیه اینه که جز اندک،مطلب اضافی نداره.نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی بشه.آیدی ارتباط با مدیر @Omidvar_Be_Fazle_Elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر چراغ راهنمايي🚦 دویدم و دویدم سر چهار راه رسیدم سه تا چراغ و دیدم یکی از چشماش سبز بود یکی از چشماش زرد بود یکی از چشماش سرخ بود از قرمزش ترسیدم از ترس به خود لرزیدم زرد که شد نمایان رفتم لب خیابان چراغ سبز و دیدم از خوشحالی خندیدم آی خنده خنده خنده فریاد نزن راننده آی خنده خنده خنده هی بوق نزن راننده ✨🍀✨🍀✨🍀 @Ghesehaye_koodakaneh 🚺🚹🚼 ✨ 🍀 ✨ 🍀 ✨ 🍀
نی نی کوچولو کفشای سوت سوتی داره یه توپ ماهوتی داره بازی فوتبال میکنه شوت میزنه کفشاش براش سوت میزنه 👈انتشار دهید @Ghesehaye_koodakaneh
@Ghesehaye_koodakaneh 👍👍👍👍👍👍👍👍👍👍 😊🌹بچه های گلم چقدر خوبه قبل از هر تقاضا و خواهشی از بزرگترها اول بگین *لطفا*😊🌹 داستان زیر رو بخونین👇 ملکه زنبور ها غرغر کنان گفت : « من این خمیر دندان را دوست ندارم ! برایم یک چیز خوب بیاورید. خمیر دندانی که مزه توت فرنگی داشته باشد. » اما بانوی خدمت کار حمام گفت : « واه واه واه. ملکه خانم شما نمی توانید این طور با من حرف بزنید. تا نگویید لطفاً خمیر دندان برای تان نمی آورم. » ملکه زنبور ها گفت : « برو دنبال کارت » و با عصبانیت دور شد. ملکه زنبور ها گفت : « من نان برشته با کره و چای می خواهم. مربا و کلوچه هم فراموش نشود. نزدیک بود یادم برود ، یک کیک شکلاتی بزرگ هم می خواهم که رویش گیلاس چیده باشند ! » آشپز غرغر کنان گفت : « فکر نمی کنید زیاد است ؟ » « نه ، اصلاً زیاد نیست ! » ملکه خانم تا نگویید لطفاً ، برای تان صبحانه آماده نمی کنم . » ملکه زنبور ها گفت : « تو دیگه چی می گی ؟ » از شدت عصبانیت صورتش سرخ شده بود. آن قدر ناراحت بود که دوباره می خواست به تخت خواب باز گردد اما به جای این کار به طرف اتاق ناهار خوری دوید و فریاد زد : « یک فنجان چای برایم بریز. » خدمت کار مخصوص با حیرت پرسید : « آیا با من هستید ؟ » سپس ابرو های پر پشت و سیاهش را بالا برد و با اندوه سر تکان داد و گفت : « متاسفم ملکه خانم ... اما تا نگویید لطفاً ، برای تان چای نخواهم ریخت. » ملکه زنبور ها غرید : « این قدر به من گیر ندهید. » ملکه به قدری ناراحت و عصبانی بود که به طرف دروازه قصر دوید. گل های داوودی را لگد کوب و با پاهایش آن ها را پرپر کرد. خیلی دلخور شده بود اما او ملکه زنبور ها بود. باید کاری می کرد که همه آن ها را از بد جنسی خود پشیمان شوند. ملکه زنبور ها فریاد زد : « همه آن ها را بازداشت کنید ! » منشی ملکه واقعاً دست پاچه شده بود. منشی ملکه گفت : « نمی توانم این کار را بکنم ، ملکه خانم. گذشته از این ، ما همه با هم تصمیم گرفته ایم دیگر به شما کمک نکنیم مگر این که بگویید لطفاً ! » ملکه زنبور ها فریاد زنان گفت : « همه شما بد جنس هستید. » ملکه مثل توفان می غرید سپس آهسته و با احتیاط از پله های تاریکی که با شیب تند به طرف زندان می رفت ، پایین رفت ... وارد سیاه چال تاریکی شد. در را قفل کرد و کلید آن را بیرون انداخت. ملکه زنبور ها از شدت خشم ، آرام و قرار نداشت. غمگین بود؛ غم و اندوهش به اندازه ای زیاد بود و به قدری آزارش می داد که هم راه اشک فرو می ریخت. ملکه گریه کنان از خود پرسید : « چرا همه این قدر بد شده اند ؟ هیچ کس مرا دوست ندارد. همه دوستانم را از دست داده و تنها شده ام. از همه بدتر این که خودم در این جا زندانی کرده ام. » صدایی گفت : « نه تو این کار را نکرده ای. » ملکه سرش را بلند کرد : « دلم می خواهد یک نفر با مهربانی مرا بغل کند. لطفاً ! » « هورا ملکه خانم ! می بینی که لطفاً چیزی است شبیه بغل کردن و در آغوش فشردن یا لبخندی که روی لب هایت می نشیند.» @Ghesehaye_koodakaneh از کودک بپرسید : - چرا ملکه خواهش نمی کرد ؟ - بهتر بود ملکه چطور خواسته هایش را مطرح کند ؟ - اگر همه به تو دستور دهند چه احساسی پیدا می کنی ؟ @Ghesehaye_koodakaneh به کودک بگویید : باید بدانی که وقتی کسی کاری برای تو انجام می دهد در اصل دوستت دارد که این کار را می کند و او هیچ وظیفه ای ندارد ؛ بنا بر این وقتی کسی این قدر با محبت با ما رفتار می کند ، اولین کاری که باید بکنیم این است که لطف او را با کلمات مناسب جواب بدهیم ؛ بنا بر این وقتی با محبت حرف نمی زنیم حال خودمان هم چندان خوب نیست. ادب ، دنیا را بهتر و دوست داشتنی تر می کند. 🌼🌼🌼 اولین كانال تخصصی قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لطفا مارا به دوستان خود معرفی نمایید👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4 ⭕️كپی و ارسال مطالب فقط به صورت فوروارد مجاز است
🔸🔶چگونه به فرزندم بياموزم از خود دفاع كند🔶🔸 👈كودكان حدود دو سالگي در زمان بازي يكديگر را هول ميدهند، گاز ميگيرند و يا كتك ميزنند. آنها به شدت از رفتار همسالان خود خشمگين ميشوند زيرا هنوز رابطه برابر را نياموخته اند. كتك زدن در سن ٣ سالگي يا بعد از آن طبيعي نيست و نياز به بررسي دارد.🔶🔸 آيا والدين بايد دخالت كنند⁉ 🔸🔶اين وظيفه كودكان در اين محدوده سني نيست كه از خود مراقبت كنند. آنها نياز دارند شخص بزرگسالي كنار آنها باشد تا اگر كودكي اقدام به زدن يا هول دادن ديگري كرد، فرد بزرگسال بدون داد زدن يا دعوا كردن او را متوقف كنند. 👈اگر زد تو هم بزن😐 🔸🔶اين جمله، آسيب فراواني به كودك ما خواهد زد. تمام آموخته هاي فرزندتان را زير سوال خواهد رفت و اين سوال پيش مي آيد پس اگر كسي كار بدي كرد من هم ميتوانم آنرا تكرار كنم؟ به علاو او را در خطر آسيب فيزيكي بعضا جبران ناپذير قرار ميدهيد.و به كودكان خشم، مجازات و كينه ورزي را آموزش خواهد داد🔶🔸 پس چه رفتاري داشته باشيم⁉ 👈بايد بداند زماني كار به برخورد فيزيكي رسيد، بهتر است دست خود را بالا بياورد و بگويد نزن. با آموزش رفتار به فرزند خود، شما به او مي آموزيد كه در رابطه با ديگران ميتواند حد و مرز مشخصي قرار دهد و از خود دفاع كند. اگر طرف مقابل به كار خود ادامه داد، فرزند شما بايد محيط را ترك كند. با اين كار به فرزندتان مياموزيد كه انسانهايي در زندگي سر راه ما قرار خواهند گرفت كه دچار اختلالات رفتاري هستند، و عاقلانه ترين واكنش اين است كه با اين افراد درگير نشويم. ترك كردن محيط نه نشانه ترسو بودن شخص است، و نه دليل بر بيعرضگي او ميباشد، تنها نشان ميدهد شخص فرق خوب و بد، و درست و غلط را مي داند.🔶🔸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh
هدایت شده از 🎈 دوره های تربیتی تنهامسیرآرامش
✅ نقشۀ گنج؛ 〽️ یک شیء را در محلی پنهان کنید؛ اما آدرس آن را در یک برگه به صورتی که معمولاً نقشه‌های گنج را می‌نویسند، بنویسید. 🔺 این بازی را در خانه هم می‌شود انجام داد. 🔹 برای رقابتی کردن این بازی می‌توان به تعداد بچه‌هایی که در این بازی مشارکت دارند، نقشۀ گنج نوشت. 🔸 برای مشارکتی کردن این بازی هم می‌توان یک نقشۀ سخت نوشت تا بچه‌ها با همکاری یکدیگر آن را پیدا کنند. ✴️ یک آیۀ قرآن، روایات، جملۀ حکمت آمیز می‌تواند گنجی باشد که بچه‌ها باید به دنبال آن بگردند. 🌺 @IslamLifeStyles
هدایت شده از 🎈 دوره های تربیتی تنهامسیرآرامش
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ بیستم ⭕️ چرا بچه های خوب ، بد میشن؟ ✅ ادب هر کاری رو به بچه هات یاد بده استاد پناهیان 🌺 @IslamLifeStyles
داستان ضامن آهو ویژه ولادت 👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم شماره 1⃣ روزی یک شکارچی برای شکار آهو به صحرا رفت. همینطور که داشت میگشت ، یک دفعه چشمش خورد به آهویی زیبا. خیلی آروم رفت جلو تا شکارش کنه ، اما آهو متوجه شد و پا به فرار گذاشت. آهو همینطور که داشت می دوید نفس نفس زنان.....! *بچه ها شما وقتی میترسید چه کاری میکنید؟ آهو تو دلش گفت :خدایا چی کار کنم؟ کجا برم؟ پناهم بده.... یک دفعه از دور دید چند نفر دارن میان وقتی جلوتر رفت دید که امام رضا (ع) هم همراه اونهاست خیلی خوشحال شد *بچه ها شما وقتی بترسید بعد یک دفعه امام رضا (ع) رو ببینید چی کار میکنید؟ آهو دوید و رفت خودش رو انداخت تو بغل امام رضا (ع) یعنی به امام رضا (ع) پناه برد...! @zaminesazanezohoor313
شماره 2⃣ شکارچی وقتی رسید و این صحنه رو دید خیلی عصبانی شد و گفت این شکار منه زود پسش بدید...! {بچه ها شکار چی امام رضا (ع) را نشناخت} امام رضا (ع) فرمودند :من پول این آهو را به شما می دهم ، شما آن را آزاد کنید. شکارچی قبول نکرد ، همون موقع همه دیدند که آهو چیزی به امام رضا (ع) گفت!!! {بچه ها خدا جون این قدرت را به امامان داده که زبان حیوانات رو می فهمند } امام رضا (ع) رو به شکارچی فرمودند: این آهو میگه من چند تا بچه دارم که منتظر من هستن باید برم به اونها شیر بدم وگرنه از گرسنگی میمیرن... شما آهو رو رها کن بره ، قول داده که بچه هاش را سیر کنه و برگرده. شکار چی با تعجب گفت :مگه میشه؟ اگر رهاش کنم دیگه برنمیگرده. امام رضا (ع) فرمودند : به من قول داده من هم ضامنش میشم و قول میدم که برگرده ، حتما برمیگرده. و شکار چی قبول کرد…! @zaminesazanezohoor313
شماره 3⃣ آهو رفت و بعد از ساعتی برگشت. وقتی شکارچی آهو رو دید خیلی تعجب کرد و گفت این آقا چه کسی هستن که آهو به خاطر قولی که به ایشون داد برگشت با اینکه میدونست جونش به خطر میفته. مردم گفتند: ایشون امام هشتم شیعیان ، یعنی امام رضا (ع) هستند. شکارچی تا اسم امام رضا(ع) رو شنید خیلی خیلی خجالت کشید و از رفتار بدش با امامش معذرت خواهی کرد و گفت: یا امام رضا (ع) من شما رو نشناخته بودم ولی الان به خاطر شما آهو رو آزاد میکنم. بچه ها آهو به لطف و ضمانت امام رضا (ع) آزاد شد و برگشت پیش بچه هاش. @zaminesazanezohoor313
🌸🌸🌸امام رضا ع : هر کس مرا با دوری سرا و مقبره ام زیارت کند، روز قیامت در سه جایگاه او را درمی یابم و از هولهای رستاخیز می رهانم. آن گاه که نامه های اعمال از چپ و راست به انسانها داده شود و به هنگام گذر از صراط و در برابر میزان.🌸🌸🌸 📚من لا یحضره الفقیه ج2 ص35
بادکنک غدیری با چاپ.نی وسری 09127596943 @yaaliee