eitaa logo
قصه ♥ قصه
105 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
405 ویدیو
72 فایل
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم.بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند.مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره.فرق این کانال با بقیه اینه که جز اندک،مطلب اضافی نداره.نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی بشه.آیدی ارتباط با مدیر @Omidvar_Be_Fazle_Elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
چه پسر خوبی.mp3
زمان: حجم: 4.71M
🌹چه پسر خوبی!🌹 👨‍👧‍👧بالای ۶ سال 🎤با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا 🗣قرائت : 🎶 تدوین : خانم کاشانی 📚منبع:قصه های خیلی قشنگ http://Eitaa.com/lalaiyehfereshteha 🔰کپی آزاد با یک صلوات🔰 3⃣0⃣9⃣
🌷 شعر کودکانه حضرت معصومه 🌷 🕌 تو شهر قم مهمونه 🕌 یه خانم نمونه 🕌 اسمش معصومه جونه 🕌 که خیلی مهربونه 🕌 دخت امام کاظم و 🕌 دخت نجمه خاتونه 🕌 برادر و امامش 🕌 رضای مهربونه 🕌 هر کی میاد شهر قم 🕌 انگار تو آسمونه 🕌 حرم و جمکرانش 🕌 مثل بهشت می‌ مونه 🕌 حضرت معصومه جان 🕌 یه دختره جووونه 🕌 در پاکی و حجابش 🕌 در عفّت هم نمونه @amoomolla 🇮🇷 🇮🇷
🌷 داستان حضرت معصومه علیهاالسلام 🌷 🇮🇷 امام کاظم علیه السلام ، ۳۷ تا بچه داشتند . 🇮🇷 که دوتای آنها ، 🇮🇷 از زنی به نام نجمه خاتون بودند . 👈 یکی امام رضا شد و دیگری حضرت معصومه 🇮🇷 نام حضرت معصومه ، فاطمه بود . 🇮🇷 امام کاظم ، دو دختر دیگه هم داشتند 🇮🇷 که از زنان دیگرش بودند 🇮🇷 و نام اون دخترا هم فاطمه بود . 🇮🇷 و چون حضرت معصومه از همه آنها بزرگتر بود 🇮🇷 به ایشون فاطمه کبرا می گفتند . 🇮🇷 لقب معصومه رو ، برادرشون امام رضا ، 👈 به ایشون دادند . 🇮🇷 حضرت معصومه ، هم دختر امام بود 🇮🇷 هم خواهر امام ( یعنی امام رضا علیه السلام) 🇮🇷 و هم عمه امام ( یعنی امام جواد علیه السلام) 🇮🇷 امام رضا ، ۲۵ سال از خواهرش بزرگتر بودن 🇮🇷 چون سال ۱۴۸ به دنیا اومدن 🇮🇷 و حضرت معصومه ، سال ۱۷۳ بدنیا اومد 🇮🇷 حضرت معصومه ، شش ساله بود 🇮🇷 که پدرشون امام کاظم علیه السلام ، 🇮🇷 به دستور هارون بدجنس ، زندانی شدند . 🇮🇷 حضرت معصومه از همان شش سالگی ، 🇮🇷 تحت تربیت و سرپرستی امام رضا قرارگرفت 🇮🇷 امام کاظم ، بعد از مدتی آزاد شدند . 🇮🇷 و دوباره به دستور هارون زندانی شدند 🇮🇷 وقتی حضرت معصومه ده ساله شد 🇮🇷 پدرشون در زندان شهید شدند . 🇮🇷 سال ۲۰۰ هجری قمری ، 🇮🇷 حضرت معصومه ، ۲۷ ساله شده بود 🇮🇷 مامون عباسی ، 🇮🇷 که پادشاهی ظالم و بدجنس بود 🇮🇷 امام رضا را به زور و اجبار ، 🇮🇷 از حضرت معصومه جدا کرد . 🇮🇷 و با نامه ها و پیام های تهدیدآمیزش ، 🇮🇷 امام رضا را به خراسان دعوت کرد . 🇮🇷 به دروغ ، توی نامه ها برای امام می نوشت : 🔥 که من دلم برات تنگ شده 🔥 تو پسرعموی منی ، تو عزیز منی 🔥 بیا تا خودت پادشاه بشی و... 🇮🇷 اما این حاکم بدجنس ، 🇮🇷 در دلش می خواست امام رضا را بکشد . 🇮🇷 امام ، از سر مجبوری ، دعوتش را پذیرفت . 🇮🇷 و با کاروانی که مامون فرستاده بود 🇮🇷 به خراسان و مشهد ، سفر کرد . 🇮🇷 اما حضرت معصومه ، تنها شد . 🇮🇷 خیلی دلش برای برادرش تنگ شده بود . 🇮🇷 هر شب ، به یاد برادرش گریه می کرد . 🇮🇷 یک سال گذشت 🇮🇷 و هیچ خبری از امام رضا نشد . 🇮🇷 حضرت معصومه دیگه طاقت نیاورد . 🇮🇷 بار سفر بست و با چند نفر از برادرانش 🇮🇷 با چند زن و پسر عموهایش ، 🇮🇷 و با خدمتکارانش ، به ایران سفر کرد . 🇮🇷 و به شوق دیدار بهترین برادر دنیا ، 👈 عازم خراسان شد . 🇮🇷 وقتی که به ساوه رسیدند 🇮🇷 ماموران خبیث مامون ، 🇮🇷 به کاروان حضرت معصومه حمله کردند . 🇮🇷 و بیشتر همراهان او را به شهادت رساندند . 🇮🇷 حضرت معصومه هم به سختی بیمار شد . 🇮🇷 اما ترس از ندیدن برادرش ، 🇮🇷 و ترس از حمله دوباره ماموران ، 👈 او را بیمارتر می کرد . 🇮🇷 در اینجا به یاد پدرش افتاد که می گفت : 🕌دما در قم ، 🕌 شیعیان و طرفداران خیلی خوبی داریم 🇮🇷 به خاطر همین ، از همراهانش پرسید : 🕌 از این مکان تا قم ، چقدر راه است ؟ 🇮🇷 همراهانش گفتند : ده فرسخ 🇮🇷 حضرت معصومه به همراهانش دستور داد 🇮🇷 تا به طرف قم حرکت کنند . 🇮🇷 خبر آمدن حضرت معصومه ، 🇮🇷 به مردم قم و پسران سعد رسید . 🇮🇷 همگی با گل و شیرینی ، 🇮🇷 به استقبال حضرت معصومه رفتند . 🇮🇷 پیرمردی به نام موسی بن خزرج ، 🇮🇷 به کاروان رسید و خوش آمدگویی گرمی کرد . 🇮🇷 سپس شتر حضرت را گرفت 🇮🇷 و به خانه خودش برد . 🇮🇷 و با کمال افتخار ، از این بانو ، پذیرایی کرد . 🇮🇷 اما بعد از ۱۷ روز ، 🇮🇷 به خاطر دوری و دلتنگی از برادرش 🇮🇷 و از دست دادن همراهانش ، 🇮🇷 و غم و اندوه و گریه بسیار ، از دنیا رفتند . @amoomolla 🌷