eitaa logo
قصه ♥ قصه
112 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
398 ویدیو
70 فایل
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم.بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند.مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره.فرق این کانال با بقیه اینه که جز اندک،مطلب اضافی نداره.نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی بشه.آیدی ارتباط با مدیر @Omidvar_Be_Fazle_Elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ به نظرتون این شناسنامه مال کیه؟! 🌷 این کلیپ ویژه رو برای همه مردم ایران منتشر کنید! @ghesehayemadarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقتممم رهبرم❤🌸✨ چون تو دارم همه دارم‌ ♡ عشق بچه ها به حضرت عشق و برعکس @ghesehayemadarane
🌀مدرسه دانشجویی تزکیه و تعلیم برگزار می‌کند: ✨دوره فهم قرآن دبستان✨ ✅ ویژه آموزگاران و مربیان این دوره به منظور آمادگی معلم‌ها و مربیان جهت اجرای فهم قرآن در سال جدید تحصیلی طراحی شده است. ⏳ طول دوره: سه ماه 👈🏻 یک تا دو جلسه برخط در هفته 📆 آغاز دوره: ۱٧ خرداد ماه 🔹برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به نشانی زیر مراجعه نمایید: www.quranetratschool.ir/?p=18703 🦋 والدین عزیز با رساندن این خبر به معلمین علاقمند، در گسترش فهم قرآن سهیم باشید. @fahmeghoran_dabestan
💠 مدرسه دانشجویی تزکیه و تعلیم برگزار می‌کند: 📌 دوره فشرده تربیت مدرس فهم قرآن دبستان [کارگاه‌های آموزشی و مطالعاتی] ➖اگر حداقل یک ترم از دوره های تدبر را گذرانده‌اید. ➖اگر به آموزش طرح فهم قرآن به معلم‌ها علاقه‌مندید. ✅این دوره باعث تسهیل و تسریع سیر مطالعاتی و آموزشی شما می‌شود. ⏳ طول دوره: چهار ماه 🔺 دو تا سه جلسه برخط در هفته 📆 آغاز دوره: ۱٧ خرداد ماه 🔸برای ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به نشانی زیر مراجعه بفرمائید: http://quranetratschool.ir/?p=18706 @fahmeghoran_dabestan
🌿🐭دم دوز🐭🌿 یکی بود یکی نبود. پیرزنی بود که توی خانه ای زندگی می کرد و به اندازه ی خودش بخور و نمیر اندوخته داشت که نیازش به در وهمسایه نیفتد. یک روز نشسته بود. موشی از لانه اش درآمد و آمد سر حوض که آب بخوره. وقت برگشتن شتاب کرد، دمش به جارویی که لب حوض بود گیر گرد، دستپاچه شد، خوش را به این در و آن در زد دمش کنده شد. دمش را برداشت، آورد پهلوی پیرزن، گفت:”ای خاتون جان دم مرا بدوز”. گفت: “من نه سوزنش را دارم نه نخش را، نه حالش را و نه کارش را. این کار – کار دولدوز است. دمت را بردار ببر پهلوی دولدوز برات بدوزد”. موش دمش را برداشت و رفت پهلوی دولدوز، گفت: “دولدوز! دمم را بدوز”. دولوز گفت: “من نخ ندارم، برو از جولا نخ بگیربیا، تا دمت را بدوزم”. موشه پهلوی جولا گفت: “جولا نخی ده، نخی دولدوزه ده، دولدوز دمم را بدوزد”. جولا گفت: “برو از توتو، تخم بگیر بیا تا من بخورم، جان بگیرم، پنبه ببافم و نخت بدهم”. موش آمد پهلوی مرغ،‌ گفت: “توتو، تخی ده، تخی جولاده، جولانخی ده، نخی دولدوز ده، دولدوز دمم را بدوزد.” مرغ گفت:”برو از علاف برای من ارزن بگیر، بیار بخورم به تخم بیایم و تخم بدهم”. موشه رفت پیش علاف، گفت: “علاف ارزن ده، ارزن توتو ده، توتو تخی ده، تخی جولاده، جولا نخی ده، نخی دولدوز ده، دولدوز دمم را بدوزد.” علاف گفت: “برو از کولی غربیل بگیر بیار تا بوته ی ارزن ها را که کوبیده ام سرند کنم، ارزنت بدهم.” موشه آمد پهلوی کولی گفت: “کولی غربیل ده، غربیل علاف ده، علاف ارزن ده، ارزن توتو ده، توتو تخی ده، تخی جولاده، جولا نخی ده، نخی دولدوز ده، دولدوز دمم را بدوزد.” کولی گفت: “باید زه بیاری، تا غربیل برات درست کم. برو پیش بزی، ازش زه بگیر تا من غربیل درست کنم، بهت بدم”. موشه آمد پهلوی بزی گفت: “بزی، روده ده، روده کولی ده،‌ کولی غربیل ده، غربیل علاف ده، علاف ارزن ده، ارزن توتو ده، توتوتخی ده، تخی جولاده، جولا نخی ده، نخی دولدوز ده ، دولدوز دمم را بدوزد.” بزی گفت: “برو از زمین علف بگیر بیار،‌ تا من بخورم، روده ی نو بالا بیارم، زه بدهم به تو”. موشه آمد پهلوی زمین گفت: “زمین علف ده، علف بزی ده، بزی روده ده، روده کولی ده،‌ کولی غربیل ده، غربیل علاف ده، علاف ارزن ده، ارزن توتو ده، توتوتخی ده، تخی جولاده، جولا نخی ده، نخی دولدوز ده ، دولدوز دمم را بدوزد.” زمین گفت: “‌برو از کاریز آب بیار، به من بده تا من سرسبز بشوم، علف بدهم.” موشه آمد پهلوی کاریز، گفت: کاریز آبی ده، آبی زمین ده، زمین علف ده، علف بزی ده، بزی روده ده، روده کولی ده،‌ کولی غربیل ده، غربیل علاف ده، علاف ارزن ده، ارزن توتو ده، توتوتخی ده، تخی جولاده، جولا نخی ده، نخی دولدوز ده ، دولدوز دمم را بدوزد.” کاریز دلش به حال موش دم کنده سوخت، آب سرازیر کرد به زمین. زمین علف داد، علف را بزی خورد، زه داد، از زه کولی غربیل درست کرد. علاف با غربیل ارزن ها را سرند کرد. مرغ ارزن سرند کرده را خورد و تخم داد، تخم را جولا خورده و جان گرفت و نخ تابید. دولدوز هم با آن نخ دم موش را دوخت. موش خوش و خرم و خندان. پاکوب و غزلخوان رفت تو سوراخ. 🐭 🌿🐭 🐭🌿🐭 🌸🍂🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh 🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇 https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🦋خداشناسی برای کودکان تصوير كودكان از خدا بسيار متأثر از تصويري است كه از والدين خود دارند. اگر كودكي والدين خود را قابل اعتماد، مهربان و قابل دسترس بداند، احتمالا خدا را نيز داراي چنين صفاتي خواهد دانست. از سوي ديگر، اگر والدين خود را خشن، بي تفاوت و بي انصاف بداند، دربارة خدا نيز چنين تصوراتی خواهد داشت. والدين، در نحوه درك فرزندشان از خدا، بيشترين تأثير را دارند. به همين خاطر والدين بايد صداقت و صراحت داشته باشند، مساوات را رعايت كنند، دروغ نگويند، همدم فرزندانشان باشند.اگر دچار مشكلي شد، به او كمك كنند و... تا تصوير مناسبي از والدين خود داشته باشد تا در هنگام تطبيق خدا به پدر و مادر، تصوير نيكی از خدا در ذهن او مجسم شود. 🦋✨🙇‍♀🙇‍♂🌸🌟🌸🙍‍♀🙍‍♂✨🦋 @ghesehayemadarane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
↩️ پاسخ جناب نیکزاد به آقای مهرعلیزاده! دولت مردمی؛ ایران قوی 🇮🇷
پس از شهادت امام صادق علیه السلام همسرش، ام حمیده، به ابوبصیر عرض کرد: «اگر هنگام احتضار امام صادق علیه السلام اینجا بودی، صحنه عجیبی می‌دیدی: او در آخرین لحظات چشم‌هایش را گشود و فرمود *«تمام خویشان مرا جمع کنید.» * وقتی همه خویشان و بستگان بر بالینش جمع شدند، امام نگاهی به آنان کرد و فرمود: *«شفاعت ما به هر کس که نماز را سبک بشمارد نخواهد رسید»* ◾️ شهادت مظلومانه امام جعفر صادق علیه السلام را تسلیت عرض می‌نماییم. 🤲 انشالله با عنایت و دعای حضرت، نمازهایمان ارتقا پیدا کند و مشمول شفاعت ایشان شویم. @davat_namaz