eitaa logo
قصه ♥ قصه
112 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
398 ویدیو
70 فایل
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم.بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند.مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره.فرق این کانال با بقیه اینه که جز اندک،مطلب اضافی نداره.نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی بشه.آیدی ارتباط با مدیر @Omidvar_Be_Fazle_Elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🍵🎗سینی افطار🎗🍵 فرشته، روی پنجه‏ هایش بلند شده بود. چانه‌اش را لبه‌ی پنجره گذاشته بود و کوچه را تماشا می‏کرد. عمو واکسی را دید که تند تند کفش‌ها را واکس می‏زد. صدای ربّنا می‏ آمد. به آسمان نگاه کرد. ماه باریکی مثـل یک کمان نازک، آن دورها پیدا بود. آهی کشید و با خودش گفت: «حیف شد، تمام شد، دیگر نه سفره‌ی افطار داریم، نه سحری.» نسیم خنکی، بوی شله زرد و حلوای تازه را توی اتاق پخش می‏کرد. فرشته، صدای ترق تروق قاشق‌ها را که شنید، برگشت. مادر سینی افطار عمو واکسی را آماده کرده بود. چند دقیقه‏ ی دیگر اذان می‏گفتند. فرشته فوری روسری آبی‌اش را سر کرد. دو طرف سینی را محکم گرفت و راه افتاد. با احتیاط خودش را به آسانسور رساند و پایین رفت. در آسانسور را باز می‏کرد که متوجّه چیزی شد. دستبندش دور دستش نبود دلش هرّی ریخت، سینی را روی پلّه‌ی جلوی خانه گذاشت و دور و برش را نگاه کرد. توی کوچه هیچ کس جز عمو واکسی نبود. فکر کرد حتماً وقتی دوچرخه بازی می‏کرده، دست بندش باز شده و افتاده. شروع کرد به گشتن؛ کنار دیوار، لب جوی آب و توی باغچه را نگاه کرد. عمو واکسی پیشبند سیاهش را از دور کمرش باز کرد. صدا زد: «فرشته خانم دنبال چیزی می‏گردی؟» فرشته بغض کرد و اشک توی صورتش دویـد. حرفی نزد و فقط سـرش را پاییـن انداخت و دوبـاره گشت. صـدای الله اکبـر اذان از گلدسته‌ها بلند شد. فرشته توی دلش دعا کرد تا گمشده‏ اش پیدا شود. یک دفعه مثل مجسّمه ایستاد و لبش را گاز گرفت. یادش آمد که سینی افطاری را جلوی در خانه گذاشته. دل کوچولویش تاپ تاپ می‌زد. عمو پرسید: «باز چه شده؟» فرشته تند دوید. آنقدر تند که محکم به درخت کنار جوی آب تنه زد و پخش زمین شد. عمو دو دستی کوبید توی سرش. همین طور که آخ و اوخ می‌کرد زیر بازوی او را گرفت و کمک کرد تا دمپایی‌اش را بپوشد. فرشته لنگان لنگان خودش را جلوی در رساند. چشمش که به سینی غذا افتاد، گریه را سر داد. بچّه گربه‌ها حسابی سرگرم خوردن آش بودند. شله زرد یک طرف ریخته بود و سبد سبزی، زیر دست و پای آن‌ها افتاده بود. مادر گربه‌ها هم بشقاب شام را با پنجه‌هایش زیر و رو می‌کرد. عمو واکسی گفت: «این غذا سهم آن‌ها بود. شب عید است؛ این بندگان خدا هم گرسنه بودند. تو آن‌ها را سیر کردی. خوش‏حال باش!» فرشته به مچ دستش نگاه کرد. فکر کرد چه طوری خوش‏حال باشم. من که هدیه‌ی مادرم را گم کردم. کاش می‌گذاشتم آن را همان فردا یعنی روز عید فطر به من بدهد. بعد فین فینی کرد و دماغش را بالا کشید. عمو واکسی گفت: «من می‌روم پیش زن و بچّه‌ام و چند روز نمی ‏آیم.» بعد همین طور که جیب شلوارش را می‌گشت ادامه داد: «حالا زودتر برو افطار کن. عیدت مبارک. راستی این را هم بده به مادرت بگو عمو توی کوچه پیدا کرده. حتماً یکی سراغش را می‌گیرد.» آن وقت یک دستبند با ستاره‌های نقره‌ای را توی دست فرشته گذاشت. دل کوچک فرشته اندازه‌ی آسمان، پر از شادی شد. خنده‌ی شیرینی صورتش را پر کرد و گفت: «این... این...» عمـو با تعجّب پرسید: «برای همین گریه می‌کردی؟» فرشته داد زد: «عمو جان همین جا باش من دوباره برات افطاری می‌آورم.» و دوید و رفت. عمو واکسی همین طور که می‌خندید و سرش را تکان می‌داد، کنار بساطش برگشت. اذان تمام شده بود. بچّه گربه‌ها با اشتها ته ظرف آش را لیس می‌زدند. 🍵 🎗🍵 🍵🎗🍵 Join🔜@ghesehayemadarane
همراهای همیشگی لالای خدا ! سلام🌸 ‼️ همونطور که عمو عباسی تو آخرین برنامه گفتن ما برا یه مدت برنامه ی جدید نداریم. 📌 قرار شد بچه های لالایی خدا خودشون کانال رو اداره کنن. 🔴 ما هم هر هفته چند تا از برنامه های منتخب رو تو کانال می ذاریم. 🎁بچّه‌های لالای خدا! از شرکت تو لالایی خدا جا نمونید! 🌸اگه دوست دارید هم «جایزه» ببرید هم با «عمو عباسی» تلفنی صحبت کنید سعی کنید یکی از ده برنده، شما باشید🌸 @lalaiekhoda
کوثر دوست فاطمه.mp3
10.73M
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 🎁بچّه‌های لالای خدا! از شرکت تو لالایی خدا جا نمونید! 🌸اگه دوست دارید هم «جایزه» ببرید هم با «عمو عباسی» تلفنی صحبت کنید سعی کنید یکی از ده برنده، شما باشید🌸 @lalaiekhoda
‍ 🏴اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ🏴 ▪️سکوت محض تو در اوج غربت تاریخ نماد ناله قلب خداست در تو بقیع همین که بی حرم و گنبدی و گلدسته نشان ز واقعه ای غم فزاست در تو بقیع ▪️هشتم شوال سالروز تخریب قبورائمه بقیع علیهم السلام تسلیت باد. @abbasivaladi
اگر می خواهید کودک مستقلی داشته باشید برای تلاش او احترام قائل شوید. وقتی تلاش کودک مورد احترام قرار گیرد، کودک جرأت خود را متمرکز می کند تا کار خودش را به پایان برساند. ❌ چقدر طولش میدی تا بند کفشتو ببندی. ✅ میبینم که داری خوب تلاشتو میکنی تا با دقت بند کفشتو ببندی. 👇 Join @nooredideh
بیمار.mp3
9.06M
🌹بیمار🌹 🔅بالای ۵ سال 🔅با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا 🔅قرائت : سوره عادیات 🔅 تدوین:رحیم یادگاری 🔅نویسنده گان :محمود پور وهاب،مجید ملامحمدی Eitaa.com/lalaiyehfereshteha 🌸کپی با یک صلوات🌸 1⃣9⃣9⃣ 🌈حمایت از ما👇 http://IDPay.ir/lalaiehfereshteha ✅مسابقه بعدی حفظ سوره مبارکه جمعه . اطلاعات بیشتر رو در همین کانال خدمت شما عرض خواهیم کرد✅
تقاضایت را بنویس.m4a
7M
🌹تقاضایت را بنویس🌹 🔅بالای ۵ سال 🔅با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا 🔅قرائت : سوره تکاثر 🔅 تدوین:زینب جعفر صالحی 🔅نویسنده گان :محمود پور وهاب،مجید ملامحمدی Eitaa.com/lalaiyehfereshteha 🌸کپی با یک صلوات🌸 2⃣0⃣0⃣ 🌈حمایت از ما👇 http://IDPay.ir/lalaiehfereshteha
کسی که به تو دلب بسته است.mp3
6.02M
🌹کسی که به تو دل بسته است🌹 🔅بالای ۵ سال 🔅با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا 🔅قرائت : سوره زلزال 🔅 تدوین:رحیم یادگاری 🔅نویسنده گان :محمود پور وهاب،مجید ملامحمدی Eitaa.com/lalaiyehfereshteha 🌸کپی با یک صلوات🌸 2⃣0⃣1⃣ 🌈حمایت از ما👇 http://IDPay.ir/lalaiehfereshteha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خمینی وبچه ها.pdf
7.75M
👆🔆قصه های امام خمینی وبچه ها 🔆👆 🔹در این فایل دوازده قصه کوتاه، مصور، شیرین وخواندنی از سیره رفتاری امام خمینی در رفتار با کودکان ونوجوانان آمده است🔹 🔸پدر ومادر های عزیز ابتدا خودتان داستان ها را بخوانید که خیلی برای امروز همه مان قابل درس است . سپس برای کودکانتان تعریف نمایید🔸 🔺برگرفته از مجموعه چهارجلدی قصه های امام وبچه ها مجید ملا محمدی 🔻 🌼🍃🌸🌼🍃🌸 کانال قصه های کودکانه @Ghesehaye_koodakaneh لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
💕 مثل یک بابابزرگ 💕 من فقط عکس تو را دیده‌ام توی کتاب قصه‌ها درباره‌ات خوانده‌ام شب وقتِ خواب من شنیدم آمدی بهمن پنجاه ‌و‌ هفت آمدی با خنده‌ات غصه‌ها از بین رفت سال‌ها مانند کوه در جماران بوده‌ای واقعاً تو رهبرِ خوب ایران بوده‌ای بوده‌ای بابابزرگ تو برای بچه‌ها ای امام نازنین کاش می‌دیدم تو را ╲\╭┓ ╭💕 🆑 @ghesehaye_koodakaneh ┗╯\╲