داستانهایی از امام صادق علیه السلام.pdf
1.09M
🇮🇷🌸
#امام صادق علیه السلام
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🔶🔶شعر
🌸 پرهیز از اسرافِ آب
🔶✨🔶✨🔶✨
وقتی میری به حمّام
به رسمِ دینِ اسلام
🌸🔸🌸
آبی که پاک وصافه
اسرافِ اون خلافه
🌸🔸🌸
یه عادته همیشه
وقتیکه شیر وا میشه
🌸🔸🌸
آب میریزن یه مقدار
میخوان که گرم شه هربار
🌸🔸🌸
عزیز گُلَم که ماهی
یادت میدم یه راهی
🌸🔸🌸
یک ظرفِ خالیِ شیر
بردار بذار زیرِ شیر
🌸🔸🌸
از یک شماری تا بیست
آبِ حمومت عادیست
🌸🔸🌸
سردیِ آب تمومه
گرم آبِ این حمومه
🌸🔸🌸
حالا که لوله گرمه
آبِ دوشم وِلَرمه
🌸🔸🌸
یک ظرف آب داری
یک گوشه میگذاری
🌸🔸🌸
گردند با همین آب
گُل یا گیاه سیراب
🌸🔸🌸
گُلهایِ تووی خونه
شادند دونه دونه
🌸🔸🌸
هستندبا همین آب
چندین درخت شاداب
🌸🔸🌸
هرکس که با رسوله
اون آبِ سردِ لوله
🌸🔸🌸
میریزه داخلِ طشت
گرم و ولرم چون گشت
🌸🔸🌸
با آبِ طشت همانجا
می شویَد او بدن را
🌸🌼🍃🌼🌸
شاعر سلمان آتشی
#شعر_کودک_نوجوان
#پیشدبستانی_دبستان
#متوسطه_اول
#پرهیز_از_اسراف_آب
#دوش_گرفتن_با_آداب_اسلام
🌸با صرفه جویی درآب
ایرانِ ماست شاداب🌸
شعر رابرای دوستانمان هم ارسال کنیم🔶
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🔸شعر
تأثیرِ رفتارِ
زیبایامامِصادق
بر مردِ تهمت زننده
🔶✨🔶✨🔶✨
دهد صادقِ آلِ احمد پیام
بههرشیعهازصحنِبیتُالحَرام
🌸🔸🌸
اگر یارِ ماییِ و دینِ خدا
تحمُّل نما شیعه صبر و بلا
🌸🔸🌸
که با خُلقِ زیبا توانی شما
کنی صیدِ دلهایِ خلقِ خدا
🌸🔸🌸
یکی کاروان زائرِ کعبه بود
ازآنها یکی زود خوابشربود
🌸🔸🌸
به همراهِ او بودیککیسهزر
رفیقان ببردند ازو بی خبر
🌸🔸🌸
زمانیکهبیدارشد مردِخواب
نگهکرد اوهرطرف با شتاب
🌸🔸🌸
بگفت او به آقا امامِ ششم
که همیانزر داشتمگشتهگم
🌸🔸🌸
نمیبینماینجابهغیر ازشما
بگویید کی بُرده آنکیسهرا
🌸🔸🌸
بفرمود منبودهام درنماز
به درگاهِ حقگرمِ راز ونیاز
🌸🔸🌸
بزد تهمتِ دزدی آن بی حیا
بگفتا که بُردی بِده کیسه را
🌸🔸🌸
امامِ ششم هرچه فرمود من
ندیدم زَرَت ؛گفتبازاینسخن
🌸🔸🌸
چو فهمید آقا ندارد اثر
بفرمود آرند یک کیسه زر
🌸🔸🌸
گرفت آن زر و در پیِ کاروان
روان گشتو آمد برِ دوستان
🌸🔸🌸
چو تعریفکرداو همه ماجرا
بدادند یاران به او کیسه را
🌸🔸🌸
خجل شد بیامد به نزدِ امام
بگفت او به شرمندگیِ تمام
🌸🔸🌸
ببخشیدمن راکهشرمندهام
شما را غلامم من و بندهام
🌸🔸🌸
به هنگام خوابم ببردند زر
رفیقانِ من از منِ بی خبر
🌸🔸🌸
ببخشا جسارت نمودم اگر
بفرما بگیرازمن اینکیسه زر
🌸🔸🌸
بفرمود صادق گُلِ فاطمه
که بخشیدهام برتو زر راهمه
🌸🔸🌸
نگیریم پس چیزِ بخشیده را
که این باشد از عادت و رسمِ ما
🌸🔸🌸
چولطفوصفا دید ازآن پیشوا
بشد عاشق مکتب ودین ما
🌸🌼🍃🌼🌸
شاعر سلمان آتشی
#شعر_کودک_نوجوان
#چگونگی_برخورد_امام_صادق_ع_با_مرد_تهمت_زننده
#دبستان_متوسطه_اول_دوم
برای دوستان هم ارسال کنیم🔶✨🔸✨🔶✨
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زندگی حضرت فاطمه (س)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
استفاده و ارسال با ذکر صلوات هدیه به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، سلامتی مادرانمون و شادی روح مادران آسمانی 🌱🌱
(🎬📀)
#قصه_شب
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
پیک 2.pdf
2.03M
🌈پیک #نوگلانمهدوی
🌻آموزش #معارفمهدوی به #کودکان در قالب #پیک🌻
😍بسیار جذاب و زیبا
❤️ویژه گروه سنی الف و ب
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ آموزشی دُعای سفره ویژه کودکان
#کلیپ_آموزشی
#کودک_و_نوجوان
•━═━•⊰🌴🌺🌴⊱•━═━•
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
وقتی غذا می خورم ----- شکر خدا می کنم
با پدر و مادرم ----- منم دعا می کنم
خدا ازت ممنونم ----- ای خدای مهربون
برای این غذاها ----- میوه و سبزی و نون
خدا کنه برکتِ ----- سفره فراوون بشه
الهی که همیشه ----- تو سفره مون نون باشه
#شعر
#کودک_و_نوجوان
━•⊰🌴🌺🌴⊱•━═━•
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
#داستان_تدبری
سوره #صف
جهت تبیین آیه ۲
به عمل کار برآید به سخن دانی نیست
تا حالا این حرف رو شنیده بودید؟ کدوم یک از شما تا به حال این طور بوده؟!
خداوند آدم های که فقط بنده حرفند نه عمل دوست نداره..همیشه روی حرفتون باشید
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
روزی فردی جوان، هیزم شکنی را در حال کار در جنگل می بیند و با فهمیدن اینکه هیزم شکن در تمام عمر خود حتی اسمی از عیسی نشنیده است، با خود می گوید:
«عجب فرصتی است برای به دین آوردن این مرد!»
در اثنایی که هیزم شکن تمام روز به طور یکنواخت مشغول تکه کردن هیزم و حمل آنها با گاری بود، مبلّغ جوان یک ریز صحبت می کرد، عاقبت از صحبت کردن باز می ایستد و می پرسد: «خب، حالا حاضری دین عیسی مسیح را بپذیری؟»
هیزم شکن پاسخ می دهد: «نمی دانم شما تمام روز درباره عیسی مسیح و اینکه وی در همه مشکلات زندگی به یاری ما خواهد شتافت، حرف زدید، اما خود شما هیچ کمکی به من نکردید.»...
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🔸شعر
🌸✨تأثیرِ امرِ به معروفِ
یکنوجوانِاصفهانی
🔶✨🔸✨🔶✨
خاطراتِ همسرِ «مَمَّدرضا»
شدکتابوهستدردستِشما
🌸🔸🌸
گفت در بازاربودماصفهان
نوجوانی گشت پیداناگهان
🌸🔸🌸
گفت اوبالهجهیِخاصیبهمن
باشمایکجملهمندارمسخن
🌸🔸🌸
روسریَترابهسرکُنبهتراست
چونکهامرِحضرتِپیغمبراست
🌸🔸🌸
شخصِهمراهمبهاوروکردوگفت
دانیایشانکیستپاسخراشنفت
🌸🔸🌸
گفتآریهمسرِ«مَمَّدرضا»ست
شوهرشبرخاکِایرانپادشاست
🌸🔸🌸
بایکیسیلینمودندشخموش
تا رَوَد ازنوجوانجوشوخروش
🌸🔸🌸
پسفرحازاینسفربربسترخت
گشتعازمسویِتهرانپایتخت
🌸🔸🌸
پادشاهپرسیداحوال و خبر
داداوهم یکگزارش ازسفر
🌸🔸🌸
پیشِشوهرکردتعریفآنچهدید
«پَهلَوي»همماجرا رامیشنید
🌸🔸🌸
گفت:بهرِجشنِشاهیاصفهان
پسنمیباشدمناسباین زمان
🌸🔸🌸
چونکهدادآنامرِمعروفشجواب
درعوضشدشهرِشیرازانتخاب
🌸🔸🌸
نوجوانِ شیعهیِ شاهِ نجف
زد چه زیباتیرِخودرابرهدف
🌸🔸🌸
آنپسر آیا کجا داردخبر؟!
امرِبرمعروفِ اودارد اثر
🌸🔸🌸
چون خدواندِ زمین و آسمان
کردهواجبامرِمعروفایجوان
🌸🔸🌸
در پیِ انجامِ تکلیفیم ما
حاصلِوتأثیرِآندستِخدا
🌸🌼🍃🌼🌸
#شعر_نوجوان
#مقطع_متوسطه
#تأثیر_حرف_یک_نوجوان_یک_شهر_را_از_افتضاح_فرهنگی_نجات_داد
برای دوستان هم ارسال کنیم🔶
تاثیر امر به معروف تا حدی که یک شهر رو نجات داد.
توی کتاب خاطرات فرح، قسمتی از خاطراتش در مورد جشنهای ۲۵۰۰ ساله نوشته:
میخواستن توی یکی از شهرهای ایران جشن رو بگیرن.
فرح به اصفهان میره تا ببینه اوضاع چطوریه؟ آیا این شهر مناسب جشن هست؟
توی یکی از بازارهای اصفهان پیاده عبور میکرده که یهو یه پسر نوجون بهش میگه:
(با لهجه اصفهونی بخونین😉)
روسریت رو سرت کن.
محافظ فرح برمیگرده با عتاب میگه میدونی ایشون کیه؟
پسر میگه: اره میدونم، زنه شاهه دیگه.
ولی بازم میگم: روسریت رو سرت کن.
محافظ برمیگرده یه سیلی محکم به صورت پسر میزنه و میرن.
فرح وقتی برمیگرده تهران، به شاه میگه اصفهان به درد جشن نمیخوره و داستان پسره رو تعریف میکنه و میگه یه همچین آدمایی داره.
جشن ۲۵۰۰ ساله رو توی شیراز میگیرن و چه افتضاحات فرهنگی هم توی اون جشن بوده.
ولی هیچ وقت اون پسر اصفهانی نفهمید، تذکرش چه اثری گذاشت. شهرشون نجات داد.
🔶✨🔸✨🔶
https://eitaa.com/ghesehmazhbi