rangamizi shahadat emam hasan askari(www.mplib.ir).pdf
حجم:
9.54M
💢 رنگ آمیزی به مناسبت شهادت امام صادق (ع) 💢
⭕️ طراح : خانم قلعه یی
#شهادت
#امام_جعفر_صادق_ع
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🌹جدول « امام صادق (ع) » + پاسخنامه
🔹طراح : غلامرضا زهره منش
🔻 #جدول #امام_صادق #مصباح_الهدی #میلاد #شهادت #شوال #ربیع_الاول
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
#شهادت امام صادق علیه السلام با رویکرد مهدوی
تو دنیای قشنگی که خدای مهربون اونو آفریده بود 🌺تو شهر مدینه یه باغ خیلی بزرگی بود که توش پر از درخت خرما بود🌴🌴🌴، درخت های خرما اونجا تابستون ها خیلی خوشحال و سرحال بودند.😁
درخت ها با گنجشک های توی باغ مشغول صحبت کردند بودند🕊 که درختی گفت: 🌴من خیلی خوشحالم تو چند روز پیش که خرماهای ما رسیده بودند، صاحب باغ گفت درهای باغ رو باز کنید تا همسایه ها با بچه هاشون بیان تو باغ و خیلی از خرماهای مارو با خوشحالی بچینند😊
یکی از گنجشک ها 🕊گفت من خودم از صاحب باغ شنیدم که گفت همسایه هایی که پیر یا مریض هستند 😞رو فراموش نکنید و برای اونا هم خرما ببرید. 🎁خرماهایی زیادی رو هم بردند به شهر تا به مردم فقیر بدهند.😞
همینجوری که گنجشک ها جیک و جیک با درختا صحبت میکردند و میگفتن خوش به حالتون که همچین صاحب باغ خوب و مهربون و بخشنده ای دارید که صدای پای یه پسر بچه اومد.
گنجشک ها ودرختها ساکت شدند😶 دیدند که پسر بچه داره با خودش میگه آخ جون امشب هم برای مامان و خواهرم خرما میبرم تا شب نون و خرما بخوریم. 👦 اما میبینه خرماها تموم شده بودند،خیلی ناراحت میشه😢 سرشو میندازه پایین و از درباغ میره بیرون که یه هویی یه آقایی رو میبینه که بامهربونی میگه سلام، پسرک هم جواب سلام میده،اقای مهربون میپرسه چی شده چرا ناراحتی،پسرک میگه میخواستم امشب برای شام خرما ببرم خونه مون اما خرماهاتموم شده،آقای مهربون که دست روی سر پسرک کشیدگفت: ناراحت نباش پسر بااداب، آدرس خونتون کجاست و پسرک آدرس خونشون رو داد.
یکی از گنجشک ها دید اون اقای مهربون با یه کیسه روی پشتش داره میره رفت و رفت و دید داره به خونه پسرک در میزنه وچیزی پشت در گذاشته
پسرک که در رو باز کرد با خوشحالی گفت مامان مامان آخ جون نون وخرما.😃
گنجشک که خوشحالی پسرک رو دید دنبال اون آقای مهربون راه افتاد و دید که اون آقا به خیلی از خونه ها در میزنه و براشون غذا میزاره.🍪🍣🍞
وقتی گنجشک به باغ رفت همه چیزهایی که دیده بود روبرای درختها و گنجشکهای دیگه تعریف کرد و دوستاش گفتن ایشون امام ششم امام صادق علیه السلام هستند😍 که مثل امام های دیگه خیلی بخشنده ومهربونند💚 و به همه کمک میکنندو ما خیلی دوستش داریم.
امام صادق علیه السلام یه معلم خیلی خیلی خوب هم بودند که کلی شاگرد داشتند و به اونها کلی چیزای خوب یاد میدادند.
امام صادق علیه السلام توسط آدمای بد به شهادت رسیدند😔وقبرشون تو مدینه قبرستان بقیع هست.
امام مهدی مهربون هم امام دوازدهم ما هستند،همه امام ها مثل هم بخشنده و مهربونند،😍 اگر امام زمان ما بیاد به همه آدمها کمک میکنند و دیگه تو کل دنیا هیچ فقیری و گرسنه ای پیدا نمیشه و همه جا پر از شادی و خوشحالی میشه.
#محتوای زیبا #قصه #داستان
#امام_جعفر_صادق ع
@ghesehmazhbi
📣 ویژه 🌷🕊#شهادت
🏴🕯#امام_جعفر_صادق (ع)
🌹 #شعر 🦋#کودکانه
🌸ششمین امام دینم
ششمین ولی تو هستی🌸
ششمین امام شیعه
پسرِ علی تو هستی🌸
به تو جان گرفته دینم
به تو زنده گشته قرآن🌸
نشوم در این جهان گم
که تویی چراغ تابان🌸
نروم به راه باطل
که چراغ راه مایی🌸
تو امامِ مهربانی
تو چه خوب و باصفایی🌸
تو خدای کن عنایت
کهشوم شریف و لایق🌸
که عمل کنم همیشه
سخنِ امامِ صادق🌸 💐 🕌🏴🕌🏴🕌
#شعر
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
26.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖قصه#زندگی_امام_رضا
🌷یاران کوچک امام زمان
امام رضا به قدری انسان با اخلاقی بودند که اگر هر کس مانند امام رضا رفتار کند و ایشان را الگوی خود قراردهد در دنیا محبوب ترین انسان بین همه می شود.
پس اگر دوست دارید همه شما را دوست داشته باشند زندگی نامه امام رضا را بخوانید تا مثل امام رضا باشید.
#امام_رضا
#شهادت
#زندگی_نامه_امام_رضا
🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
10.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 بالهای من سایه بون تو
🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا
💠 موضوع قصه: شهادت امام جواد علیهالسلام
#قصه
#امام_جواد ع
#شهادت
#داستان
@ghesehmazhbi
🌱🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌱
🌹امام پنجمین ما، محمد باقر است
🌱عالم علم دین ما, محمد باقر است
🌹ماه زمین و آسمان, محمد باقر است
🌱نور خدواند جهان, محمد باقر است
🌹غنچه باغ عابدین, محمد باقر است
🌱پرتو راه مومنین, محمد باقر است
🌹شمع شبستان بقیع, محمد باقر است
🌱ماه فروزان بقیع, محمد باقر است
🌱🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌱
#امام_محمد_باقر ع
#شهادت
#شعر
🌱🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌱
@ghesehmazhbi
9.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
◼️پویانمایی زیبای داستان امام محمد باقر(ع)
#کلیپ 🎥
#امام_محمد_باقر
#شهادت
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴
@ghesehmazhbi
اتل متل خرابه!
اینجا یه بچه خوابه!
هم بدنش کبوده!
هم جگرش کبابه...!
اتل متل اسیری!
سیلی و سربه زیری!
کی تا حالا شنیده؟!
سه سالگی و پیری...؟!
اتل متل سه ساله!
این همه آه و ناله!
این دختر از ضعیفی!
هنوز یه پا نهاله...!
اتل متل بیابون!
کویر و دشت و هامون!
بس که پیاده رفتیم!
تاول زده پاهامون...!
اتل متل بهونه!
بابا چه مهربونه!
وقتی دلم می گیره!
برام قرآن می خونه...!
اتل متل گل یاس!
مهر و وفا و احساس!
دلم گرفته امشب!
به یاد عمو عباس...!
اتل متل یتیمی!
خدا، چقدر کریمی!
دادی بهم تو غربت!
یه عمهی صمیمی...!
اتل متل شب و تب!
سینه ز غم لبالب!
دلم می سوزه خیلی!
به حال عمه زینب...!
اتل متل چه خوب شد!
بالاخره غروب شد!
قسمت عمه امروز!
توهین و سنگ و چوب شد...!
اتل متل سه روزه!
عمه گرفته روزه!
عمه چقدر غریبه؟!
خیلی دلم می سوزه...!
اتل متل خبردار!
تو چنگ دشمن انگار!
مثل یه شیر زخمی!
عمه شده گرفتار...!
اتل متل خدایا !
تو این همه بلایا !
عمه مظلومه ام !
چیا کشید خدایا !
#شعر
#شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@ghesehmazhbi
آی قصه قصه قصه،آی بچه های قشنگ
برای قصه گفتن،دلم شده خیلی تنگ
من حضرت رقیه،یه دختر سه ساله م
همه میگن شبیه گلهای سرخ و لاله م
گل های دامن من،سرخ و سفید و زردن
همیشه پروانه ها دور سرم میگردن
از این شهر و از اون شهر آدمای زیادی
میان به دیدن من،تو گریه و تو شادی
هر کسی مشکل داره،میزنه زیر گریه
مشکل اون حل میشه تا میگه یا رقیه
خلاصه ای بچه ها،اسم بابام حسینه
به یادتون میمونه؟بابام امام حسینه
پدربزرگ خوبم امیر مومنینه
اون اولین امامه،ماه روی زمینه
تو دخترای بابام از همشون ریزترم
خیلی منو دوست داره،از همه عزیزترم
مثل رنگین کمون بود النگوهای دستم
گردنبند ستاره به گردنم میبستم
یه روزی از مدینه،سواره و پیاده
راه افتادیم و رفتیم همراه خونواده
به سوی مکه رفتیم،تو روز و تو تاریکی
تا خونه خدا رو ببینینم از نزدیکی
چن روزی توی مکه موندیم و بعد از اونجا
راه افتادیم و رفتیم به صحرای کربلا
به کربلا رسیدیم،اونجا که دریا داره
اونجا که آسمونش پر شده از ستاره
تو کربلا بچه ها سن و سالی نداشتم
بچه کبوتر بودم،پر و بالی نداشتم
همیشه عمه زینب میگفت دورت بگردم
به حرفای قشنگش همیشه گوش میکردم
تو صحرای کربلا ما با غولا جنگیدیدم
با اینکه تنها شدیم ولی نمیترسیدیم
تو کربلا زخمی شد چند جایی از تن من
سبدسبد گل سرخ ریخت روی دامن من
بزرگا که جنگیدند با غولای بد و زشت
ما توی خیمه موندیم،بزرگا رفتن بهشت
گلهای دامن من از تشنگی میسوختن
به گریه کردن من چشماشونو میدوختن
تحمل تشنگی راس راسی خیلی سخته
مخصوصاً اونجایی که خشکه و بی درخته
دامنم آتیش گرفت مثل گلای تشنه
به سوی عمه زینب دویدم پا برهنه
خواستم که صورتم رو با چادرم بپوشم
خوردم زمین در اومد گوشواره از تو گوشم
غولا منو گرفتن،دست و پاهامو بستن
خیلی اذیت شدم،قلب منو شکستن
خلاصه ای بچه ها تو صحرای کربلا
وقت غروب خورشید،شدیم اسیر غولا
پیاده و پیاده همراه عمه زینب
راه افتادیم و رفتیم،از صبح زود تا به شب
تا اینکه ما رسیدیم به کشور سوریه
از کربلا تا اونجا راه خیلی دوریه
توی خرابه شام ما رو زندونی کردن
با ما که بچه بودیم نامهربونی کردن
فریاد زدم:«آی مردم،عموی من عباسه
بابام امام حسینه،کیه اونو نشناسه؟»
سر غولا داد زدیم،اونا رو رسوا کردیم
تو قلب مردم شهر خودمونو جا کردیم
بابام یه شب به خوابم اومد توی خرابه
گفت که:بابا حسینت میخواد پیشت بخوابه
دست انداختم گردنش،تو بغلش خوابیدم
خیلی شب خوبی بود،خوابای رنگی دیدم
صبح که بلند شدم من،دیدم که یک فرشته م
مثل داداش اصغرم منم توی بهشتم
#شعر
#شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
@ghesehmazhbi
قصه شهادت امام حسن مجتبی (ع)
بچه های عزیزم امروز روز شهادت یکی از بهترین بندگان خدا، امام دوم ما شیعیان، امام حسن مجتبی علیه السلام است. امام حسن (ع) مثل پدربزرگش، یعنی رسول خدا و پدرش امام علی علیه السلام برای حفظ اسلام خیلی تلاش کرد و با ظلم و ستم مبارزه کرد اما دشمنان دین خدا امام حسن را به شهادت رساندند و همه دوستداران دین را داغدار امام مهربان و بخشنده شان نمودند. بچه های عزیزم اگر دوست دارید بیشتر درباره قصه شهادت امام دوم بدانید، ادامه این مطلب را بخوانید.
داستان کودکانه شهادت امام حسن (علیه السلام)
امام حسن (علیه السلام) اولین فرزند امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و نوه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود. امام حسن (علیه السلام) در ماه رمضان به دنیا آمد و پس از به دنیا آمدن حضرت علی او را نزد پیامبر برد تا برایش نامی انتخاب کند، پیامبر نیز از خداوند خواست که برای نوه اش نامی را انتخاب نماید، در این لحظه فرشته وحی به نزد پیامبر آمد و فرمود:نام ایشان را حسن بگذار.
بچه های خوبم امام حسن (علیه السلام) زیر نظر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و به وسیله پدر و مادری هم چون حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام تربیت شد و مانند همه آنان اخلاق بسیاری خوبی داشت و مهربان بود. ایشان شباهت خیلی زیادی به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داشت؛ یعنی هر کس می خواست به یاد پیامبر باشد، به چهره این امام بزرگ نگاه می کرد.
پیامبر (صلی الله علیه واله) به امام حسن و امام حسین بیش از همه علاقه و محبت داشت و اغلب به دختر خود فاطمه (سلام الله علیها) می فرمود:دو فرزند مرا نزد من بیاور. آنگاه آنها را در آغوش می گرفت و می بویید.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) با کودکان بسیار مهربان بود و به کودکانی که یتیم بودند، کمک می کرد. هیچ فقیری نبود که به در خانه امام حسن (علیه السلام) برود و ناامید برگردد، حتی خود ایشان به سراغ فقرا می رفتند و آن ها را به منزل دعوت می کردند و به آن ها غذا و لباس می دادند. امام حسن مجتبی (علیه السلام) در راه انجام کارهای خوب و خداپسندانه چیزهایی زیادی از اموال خود را می بخشید، به همین خاطر به امام حسن (علیه السلام) کریم اهل بیت می گفتند.
امام حسن (علیه السلام) با حیوانات هم بسیار مهربان بود و از غذای خود به حیوانات می دادند. امام مهربان ما پس از شهادت پدرش به امامت رسیدند و ده سال رهبر مسلمانان بودند اما دشمنای دین خدا که از امام حسن علیه السلام می ترسیدند، امام حسن (علیه السلام ) را با زهر به شهادت رساندند.
بچه ها! معاویه که دشمن اسلام بود و از امام حسن علیه السلام می ترسید، برای همسر امام حسن زهری فرستاد و به او گفت که اگر با این زهر امام حسن علیه السلام را به شهادت برساند، جایزه بزرگی به او خواهد داد.
همسر بی وفای امام حسن علیه السلام هم به حرف او گوش کرد و یک روز خیلی خیلی گرم که امام حسن علیه السلام روزه گرفته بود و بعد از یک روز کار و تلاش به خانه بر می گشت تا روزه اش را افطار کند، همسرش یک ظرف شیر به حضرت امام حسن علیه السلام داد و امام حسن ظرف شیر که همسر خیانت کار امام حسن، در آن زهرریخته بود، را نوشید و امام مسموم شد و به شهادت رسید و نام آن، به عنوان یک انسان بد و خیانت کار توی ذهن همه مردم باقی ماند. ولی بچه ها! معاویه به قولش عمل نکرد و به همسر امام حسن (علیه السلام) جایزه نداد ، همه آدم های بد هیچ وقت به قول خود عمل نمی کنند.
امام حسن (علیه السلام) هفتم یا 28 صفر به شهادت رسیدند و همه مسلمانان را عزادار نمودند. ما نیز شهادت امام خوبی ها را به شما تسلیت می گو ییم و امیدواریم که همه ما، دوستان خوب امام حسن مجتبی علیه السلام باشیم.
#زندگی_نامه
#امام_حسن_علیه_السلام
#قصه
#شهادت
#هفتم_صفر
@ghesehmazhbi