درسته پایان قشنگی نداشتیم اما داستان قشنگی
داشتیم و همین برای فراموش نکردنت کافیه !
_ زندگی من سرشار از
بدبختی ها و مصایب
هولناکی بود که تقریبا
هیچ کدامشان رخ نداد !
حس بین تنهایی و بی کسی .
تنهایی مدام فکرش میافته به
جونت که شاید کسی از راه برسه .
امشب کمی از تو برای خدا گفتم : قانع شد از فردا هردویتان را بپرستم .
خدای کوچک من بر روی زمین !
هدایت شده از مُتَرادِف !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قفلی جدید :')
هدایت شده از |عـلویـات|
رستگار شد علی و هستیِ ما ریخت به هم...
#فزتوربالکعبه
مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم
که گر از چشم یار افتم ز چشم اعتبار افتم
@gheshae_80