2.26M
💫قهر و آشتی دوستان
کانال قصه های خواب کودکانه
#قصه_شب
🆔 @ghesseyekhab
زنگ تجربه👇
بابام جلوی همه گفت دوست داشتم زن دوم بگیرم😔😔
سلام
وقتتون بخیر
خیلی دلم پره انقدر ک فقط دوست داشتم ی جایی حرف بزنم درد و مشکل من رو کسی درک نمی کنه مگه اینکه خودش گرفتار شده باشه یه دختر ۳۲ ساله هستم کارشناسی ارشدم رو گرفتم اما مجردم. همه مشکلاتم بخاطر مادرمه متاسفانه وسواسی شدید دارن. اصلا نمیتونید باور کنید پدرم تمام آبهای گرم خونه رو درآورده فقط توی آشپزخونه آب گرم داریم حمام هم بخواهیم بریم خودش میاد و آب گرم رو باز مبکنه. زندگی ما بخاطر وسواسی بودن مادرم روی هواست. نه محبتی توی خونه هست نه عشقی نه حرفهای محبت آمیزی هیچ چیزی، کسی منزل ما نمیاد ما هم اگر بریم بیرون به این راحتی نمیتونیم بیاییم داخل، باید هفت خان رستم رو طی کنیم تا مامانم بذاره بیاییم. واسه همین ترجیح میدم خونه بمونم هیچ جا هم نمیریم چون همه کثیفن😒😒
راستی داداش مجردم با دوستاش یه خونه گرفتن و چند ماه یکبار یه سری میزنه حوصله قوانین مامانم رو نداره
یه نوه داریم ک بیچاره جرات نمیکنه هیچ کاری انجام بده همه میرن خونه مادربزرگ و پدربزرگ ک خوش باشند اونها میان فقط عذاب می کشن و میخوان زود برن جالبه ک اصلا برای مادرم مهم نیست اصلا هیچ احساسی نداره بخدا منم دارم کم کم مثل اون میشم. مادرم حتی خواستگار نمیتونه بپذیره چون میگه اونها شاید پاهاشون تمیز نباشه یه بار یکی رو اجازه داد بیان بعدش ک رفتن همه فرشا رو داد قالیشویی.
عروسمون فامیله و مادرمو میشناسه ناراحتم بشه دیگه نمیاد چون برادرم میدونه مادرم مقصره یه داداش دیگه هم دارم ک اصلا قصد ازدواج نداره و میخواد از ایران بره.
مشکل اصلی ما چند ماهیه ک داغ شده و اونم این که بابام بالاخره به تهدیداتش جامه عمل پوشوند و زن گرفت خیلی به مامانم التماس کرد ک یا دست بردار یا زن میگیرم از اونجایی که مامانم فقط خودش رو می دید و اهمیتی نداد اونم کار خودش رو کرد. من کاملا بهش حق میدم رسما زن نداشت فقط یه نظافتچی داشت ما هم همینطور، یه نظافتچی که آشپزی هم میکنه. متاسفانه هفته پیش داداشام فهمیدن ک بابا زنگ گرفته اومدن خونه بابام خیلی راحت گفت به کسی ربط نداره دوست داشتم زن بگیرم دعوا بالا گرفت و ناخواسته تلویزوین و ماشین لباسشویی رو داغون کردن پدرم هم از دستشون شکایت کرده هیچ کدوم کوتاه نمیان، همه فهمیدن و متعجبن مامانم اصلا ناراحت نیست و هیچی نمیگه داداشام بخاطر مامانم دارن خودشون رو به آب و آتیش میزنن اونوقت اون عین خیالش نیست رفتن دادگاه داداشام جلوی بابام وایسادن اما مامانم نرفته و میگه به من ربطی نداره
بخدا نمی دونم باید چیکار کنم به هیچ کسی نمیتونم بگم چون تف بالا سره. یاد مامانم و سختیهای زندگیش میفتم دلم براش میسوزه که نداری و بدختیهای بابام رو دوشش بود حالا این شد نتیجش از اونطرف هم می بینم مامانم، زن بابام نیست و اهمیتی به خواسته های بابام نمیده
حس میکنم مامانم خوشحاله که بابام زن گرفته انگار آزادتر شده و هر کاری بخواد میکنه، آبهای گرم تو خونه برقرار شدن بابا دیگه کاری بهش نداره
نمیدونم عزیزانی که این متن رو می خونن باور میکنند یا نه انقدر غیر قابل باوره که اگر خودم یبار همچنین چیزی رو میخوندم باورم نمیشد.
من فقط یه دوست دارم که بهش همه چیو گقتم مجبور بودم بگم وگرنه غمباد میکردم.
اگر مامانم خودش رو درمان میکرد و داروهاش رو درست می خورد درست خوب میشد
شما رو بخدا اگر وسواسی هستید دنبال درمان باشید مامانم اوایل بهتر بود سنش ک رفت بالا بدتر شد به بچه هاتون رحم کنید.
من بارها به خودکشی فکر کردم فقط میترسم
زندگی برام هیچ معنایی نداره .
#پند_زندگی
🆔 @ghesseyekhab
1.79M
💫خرگوش کوچولو
کانال قصه های خواب کودکانه
#قصه_شب
🆔 @ghesseyekhab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت اعصاب و روان بعضی ها 😂😂
🆔 @ghesseyekhab
از آنجایی که کودکان، والدین را بهعنوان شخصیتهای مقتدر و حتی مانند خدایان میبینند، تصور میکنند که شیوهای که با آنها رفتار میشود، همان چیزی است که شایسته آن هستند. برای یک کودک، این جمله به معنای واقعی کلمه حقیقت دارد: "آنچه درباره من میگویی، همان چیزی است که هستم."
در نتیجه، زمانی که با کودکان با احترام رفتار شود، آنها به این نتیجه میرسند که شایسته احترام هستند و در نهایت، احترام به خود را در وجودشان پرورش میدهند.
- استِفانی مارستون
🆔 @ghesseyekhab
1.11M
#قصه_شب: لاکی کوچولوی حرف گوش نکن
کانال قصه های خواب کودکان
🆔 @ghesseyekhab
کمی بخندیم
معلم کلاس پنجممون همیشه از من بدش میومد و عاشق امیرصدرا بود.
یه روز تمام توانمو گذاشتم یه انشای خوب نوشتم به امید اینکه منم به چشمش بیام و تشویقم کنه.
وقتی سر کلاس خوندمش، امیرصدرا گفت انشای قشنگی بود.
خانوم گفت امیرصدرا رو تشویق کنید که پیشرفت همکلاسیشو میبینه و انکار نمیکنه.😳😁😂
🆔 @ghesseyekhab
1.1M
قصه شب: ساشا و دفتر نقاشی
کانال قصه های خواب کودکان
🆔 @ghesseyekhab
👩مادران خانهدار؛ قهرمانان بیادعای هر روز
مادر بودن در خانه یعنی انجام کارهایی که شاید دیده نشوند، اما نبودشان همه چیز را به هم میریزد. از صبح زود که روز را با صدای بچهها شروع میکنند تا شب که آخرین چراغ خانه را خاموش میکنند، لحظهای برای خودشان نیست. میان شستن ظرفها، مرتب کردن خانه و رسیدگی به تکالیف بچهها، مادرها قهرمانهای بیادعایی هستند که بدون استراحت، عشق و انرژیشان را خرج خانواده میکنند.
هر روز برای آنها ترکیبی از خستگی، عشق و فداکاری است. بااینحال، هیچ لبخندی برایشان شیرینتر از دیدن شادی خانواده نیست. سخت است، اما دل مادر آنقدر بزرگ است که همهی این سختیها را به جان میخرد و خانه را به گرمترین جای دنیا تبدیل میکند. 💖
🆔 @ghesseyekhab
"دلنوشتهی یک کوچولو؛ شیطنتهای من، عشق بیپایان شما
👱♂️مامان و بابای عزیزم
سلام! من همون بچهی شیطونیام که گاهی خونه رو شلوغ میکنه، همهجا رو بههم میریزه و یه عالمه سوال عجیب میپرسه. شاید بعضی وقتا از دستم خسته بشید یا با خودتون بگید: «این بچه یه لحظه آروم نمیگیره!» ولی راستشو بخواید، همهی این کارا رو میکنم چون عاشق شما دو تا هستم و دوست دارم همیشه حواستون بهم باشه.
وقتی صبح چشمامو باز میکنم و میبینم کنارمید، دلم قرص میشه. وقتی مامان موهامو نوازش میکنه یا بابا منو روی شونههاش میذاره، انگار پادشاه دنیام. شاید نفهمم چقدر برای خوشحالی من زحمت میکشید، ولی حواسم هست که چشمای خستهتون چقدر مهربونه و دستای گرمتون همیشه پناه منه.
گاهی اونقدر غرق بازی و شیطنت میشم که یادم میره شما هم خسته میشید. اما وقتی یه عالمه دوستامو دارم، باز دلم پیش شماست. دلم برای وقتایی که برام قصه میگید یا کنارم میخندید، تنگ میشه. حتی وقتی دعوام میکنید، باز هم ته دلم میدونم که چقدر دوستم دارید.
مامان عزیزم، دوست دارم همیشه کنارم باشی، حتی وقتی که بزرگ شدم. هیچکس مثل تو نمیتونه بغلم کنه و آرومم کنه. بابای قهرمانم، وقتی باهام بازی میکنی یا دستمو میگیری، حس میکنم قویترین بچهی دنیا هستم.
من ممکنه کوچولو باشم، اما دلم خیلی بزرگه، درست مثل عشقی که به شما دارم. قول میدم که همیشه دوستتون داشته باشم، حتی وقتی بزرگ شدم و یه عالمه کار داشتم. شما برای من بهترین هدیهی دنیا هستید.
دوستتون دارم اندازهی یه دنیا… نه! اندازهی یه کهکشان پر از ستارههای براق! ⭐️❤️
🆔 @ghesseyekhab
1.46M
💫میمون پرحرف
کانال قصه های خواب کودکانه
#قصه_شب
🆔 @ghesseyekhab
👧به صدای دخترت گوش بده؛ او در کلامش دنیایی برای کشف شدن دارد
در مسیر رشد یک دختر، بیش از هر چیز نیاز دارد شنیده شود و احساس کند حرفهایش مهم است. وقتی با دقت به صحبتهایش گوش میدهید، نه تنها به او احترام میگذارید، بلکه به او یاد میدهید که ارزشمند است و احساساتش اهمیت دارد.
هر بار که با مهربانی و بدون قضاوت به دغدغهها، رؤیاها و حتی نگرانیهای کوچک او گوش میدهید، پلی میسازید به سوی اعتماد به نفس و امنیت عاطفی. دختری که در کودکی صدایش شنیده شده، در آینده زنی خواهد شد که میداند چگونه برای خودش و دیگران ارزش قائل باشد.
به یاد داشته باشیم:
آنچه امروز با صبوری و توجه به قلب کوچک دخترمان میسپاریم، فردا به زنی قوی، باعزتنفس و مستقل تبدیل خواهد شد. 💖
🆔 @ghesseyekhab