eitaa logo
🌹دختران چادری 🌹
138 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
486 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
الھی🌱! مذهبۍ بودن را در درون ما قرار بده؛ نھ در تصویر زمینہ گوشیمون!!
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇
⊰•❤️🕊•⊱ اربابم خستہ‌ام‌وازاین‌خستگی‌هراس‌دارم خستہ‌ودل‌تنگ! باسری‌پایین‌ازفرط‌شرمندگی‌آمده‌ام درِخانہ‌ی‌همیشہ‌بازتو کہ‌مھربانی‌وڪرم‌اش‌زبانزد‌عام‌است. . . آمده‌ام‌کہ‌بگویم مرابہ‌آغوش‌میڪشی‌:)!؟
ــــ💔
4_6006088503018915355.mp3
28.97M
۞قرار جمعه شب هامون 🎙حاج مهدی رسولی اللهم‌اغفرلی‌کل‌ذنبٍ‌اذنبته خدایابیامرز‌مرا‌هرگناهی‌که‌کردم ✨|🌷" التماس دعا 🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ
خوشبحال‌زائری‌ڪہ‌‌خوانده‌وبرداشته، قبل‌ویزاباخودش‌اول‌دعای‌عهدرا🙂💔! ✋:) 💔:)
خدایـٰا؛من‌ࢪاهمـٰان‌بنده‌ا؎ڪن‌ڪہ خودت‌میخواهۍ،چون‌توهمـٰان‌خدایۍ هستۍڪہ‌من‌میخواهم🖤🌿
فڪر‌نکن‌خمینے‌رفتـہ‌، یڪ‌خمینۍ‌دیگـہ‌داریـم🚶🏿‍♀️، اینجـٰا‌کشـور‌حیـدر‌کـراره✌️🏽😎-! 🌿
ڪسۍ ڪہ اهل دنیا نیست! فقط با شهادت آرام مۍگیرد:)!'♥️🌱
بچہ‌هابیاییدیہ‌کاری‌کنید کہ‌امام‌زمان«عج»برنامہ‌هاشون‌رو روی‌ماپیاده‌کنه :)) مااون‌مأموریتِ‌خاصِ‌آقـاروانجام‌بدیم💚 - حاج‌حسین‌یکتا
....♥️
پوشیده‌ام‌پـٰارچه‌ا؎ ازجنس‌بہشت انتخـٰابِ‌زهرا‌«سلام الله علیها»بوده‌ام وهمین‌افتخـٰاربس‌است‌مرا🌚
هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید...🌿
فرقےنمیڪندشلمچہ،حلَب،مـۅصِل، قُدس؛یـٰاڪوچہ‌پس‌ڪوچہ‌های‌شھرمـٰان...! بسیجی‌سھمش‌دۅیدن‌، -پـٰابہ‌پـٰای‌انقلـٰاب‌اســـت!
قـبل‌ا‌ز‌مـُسابقـات دورکـعت‌نمـا‌‌ز‌مے‌خـوند. پرسـیدم:چہ‌نمازے‌میخونے؟! گفت: دورکـعت‌نمازمیخونـم ازخـُدامے‌خوام‌یـہ‌وقـت‌توے‌مسابقہ حال‌کـسے‌رونـگیرم!!! آقـا‌ابـراهیم‌میگـفت: "همیشہ‌کـار؎‌کـن‌کہ‌خـُدا تو‌رودیـدخـوشِش‌بـیاد؛ نہ‌مـردم!" شـہیـدابـراهیم‌هاد؎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 چه چیزی ما را از حسین علیه‌السلام جدا می‌کند؟ 🎤 استاد علی صفایی حائزی
ڪلـٰام‌شہید: زیـارت‌عـاشورا‌،رابخـوانیـد؛ حتۍ‌شـدھ‌روزۍ‌یڪ‌بـار‌زیـرا بسیـار‌مہم‌اسٺ🖤🌿📖!
عَجـیب دلَـم‌حـرم‌ِمیخـواھَـد نگاھـم‌ِبھ‌گُنبـدت‌باشـدوپـرواز‌دلَـم‌درصَحـن‌ِوسَرایَـت... ومَـن‌باشَـم‌وگریھ‌ھـای‌ِنـاتَمـامَـم . . .‌ツ! ..