eitaa logo
🌹دختران چادری 🌹
138 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
486 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی را برای همه زیبا بخواه، خواهی دید چطور کائنات جواب زیبایی را برایت باز پس می‌فرستند...
خوردن حسرت گذشته .. مثل چایی ست که از دهان افتاده خوردنش فقط حالتان را میگیرد! پس بیخیال گذشته👌❣ ‌
کسانی که از خود می رنجانیم مثل ساعت هایی میمانند که صبح دلسوزانه زنگ میزنند و در میان خواب و بیداری بر سرشان می کوبیم بعد میفهمیم که خیلی دیر شده است...
•🌼 هیچ دارویی بهتر از افکار شاد و مثبت نیست....
و اگر خدا برای تو خیری بخواهد کسی نمی تواند مانع لطفش شود ❤️
صبور باش ... هم حکمت را میفهمی هم قسمت را میچشی و هم معجزه را میبینی ... فقط کافیست صبر کنی تا بزرگی و عظمت خدا را بهتر ببینی حتی اگر در بدترین و سخت ترین مرحله زندگی ات باشی خداوند هیچوقت رهایت نمیکند .
بانو... روزگار عجیبی است! شیطان الک برداشته و سخت در حال الک‌کردن است...! لحظه ای هم صبر نمی کند! یک روز را الک کرد.. و امروز دارد را الک می کند! بانوی چادرے دانه های الکِ زمانه، ریز است.. مبادا حیا و عفت و نجابت الک شود و تو بمانی و یک پارچہ ی مشکی..! ‌
✨﷽✨ 🌟 🌟 ✍نسخه‌ای گرانبها برای کسانی که دارند به این نسخه گرانبها عمل کنید زیارت عاشورا به نیابت از امام زمان -عجل الله فرجه- : حاج‌سید احمد اصفهانی -رحمه الله- ما را خبر داد و برای ما نوشت: من به مسجد سهله مشرف بودم و روز جمعه در حجره نشسته بودم؛ ناگاه سید با وقاری که عمامه ای بر سر داشت بر من داخل شد، قبای فاخر و عبای قرمز پوشیده بود. به آنچه در زاویه حجره شامل کمی کتب، بعضی ظروف و فرشی بود نظری کرد و فرمود: برای حاجت دنیا تو را کفایت می کند؛ تو هر روز صبح به نیابت حضرت صاحب الزمان زیارت عاشورا می خوانی به قدر کفایت، معیشت هر ماهت را از من بگیر که اصلا به احدی محتاج نباشی. قدری پول به من داد و گفت:این کفایت یک ماه تو را می نماید. ⬅️رو به در مسجد رفت و من به زمین چسبیده بودم، زبانم بند آمده بود، هر چه خواستم تکلم نمایم نتوانستم، و نتوانستم برخیزم تا سید خارج شد. همین که بیرون رفت مثل این که زنجیرهایی از آهن بر من بود که باز شد و شرح صدری پیدا کردم. برخاستم و از مسجد خارج شدم، هر چه گشتم اثری از آن آقا ندیدم. 📚العبقری الحسان صفحه ۹۶۱ تألیف: آیت الله حاج شیخ علی اکبر نهاوندی