📚سحرخیزان تنها
👌خاطراتی از روزه گرفتن نوجوان ها
✍ویرایش و تدوین: ابراهیم حسن بیگی
📄۹۶صفحه
✂️برشی از کتاب:
من مادر ندارم و پدرم هم مریض است و نمی تواند روزه بگیرد🤒 برای همین کسی نیست که من و برادر کوچکترم را موقع سحر بیدار کند
چند شب اول موقع سحر خواب ماندیم😴
چون خانه ما در روستا است و ما ساعت نداریم تا زنگ بزند فکر کردیم که بهتر است خروسمان را بیاوریم توی اتاق تا موقع سحر شروع به خواندن کند و ما بیدار شویم 🐓اما سر و صدای خروس زیاد بود و پدرم را نیز از خواب بیدار می کرد😢 مجبور شدیم که منو برادرم و خروس در اتاق دیگری بخوابیم
چون خواهرهایم شوهر کرده اند و به خانه خودشان رفتهاند من موقع افطار شیر و پلوی زیادتری می پزم تا برای سحر مجبور به پخت و پز نشوم
وقت سحر فقط چای دم می کنم و با برادرم می خوریم ☕️
اوایل چیزهای دیگری هم برای سحر می پختم
بعد پدرم به ما سفارش کرد شیر و پلو آدم روزه دار را نگه می دارد برای همین هر شب موقع سحر شیر و پلو چای می خوریم
خروس مان هم ساعت خیلی خوبی است و ما دوستش داریم🐓❤️
قال رسول الله صوموا تصحوا روزه بگیرید تا سالم بمانید
✍خاطره عطا الله علاء،۱۵ساله از توابع نور
#سحرخیزان_تنها
#ماه_رمضان
#نوجوان
#موجود_در_قفسه
✳️کتابخانه محله قبا
@ghobalib📚