eitaa logo
کتابخانه مسجد قبا
214 دنبال‌کننده
735 عکس
81 ویدیو
42 فایل
اینجا فضاییست برای تنفس لابلای ورق های خیال انگیز کتاب ارتباط با مدیر و تمدید کتابها ازطریق آیدی: @Sarbaaazevelaayat ⏰ساعات کاری کتابخانه: روزهای زوج از ساعت ۱۷ تا ۱۹ لینک کانال برای معرفی به هم محله ای هامون .
مشاهده در ایتا
دانلود
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ بسیار زیبا😍 پیشنهاد دانلود علیه السلام ✳️کتابخانه مسجد قبا @ghobalib 📚
‼️‼️‼️خبر فوری ‼️‼️‼️ 📣 امروز (دوشنبه ۲۴ دیماه) بدلیل ایام اعتکاف کتابخانه تعطیل می باشد.
📚حیدر (امام علی علیه السلام از زبان خودش) ✍نویسنده: آزاده اسکندری 📄 ۳۱۴ صفحه ✂️برشی از کتاب: حارث برادر مرحب جلو آمد، نعره ای کشید که سرباز های پشت سرم بی اختیار عقب کشیدند پا بر زمین محکم تر کردم، درگیر شدیم بعد از زد و خوردی جسد بی جانش را جلوی چشم برادرش زمین زدم مرحب قهرمان نامدار یهود برای انتقام روبرویم ایستاد. زره آهنی یمنی اش به قد بلندش می آمد. رجز خواند: من مرحبم، اهل خیبر همه من را می شناسند. قهرمانی هستم که شمشیر تیزش همه را به حیرت انداخته است. مبارزی کارآزموده و باتجربه ام 💚رجز خواندم: مادرم من را حیدر نامیده است من مثل شیرهای بیشه شجاعم شما را با پیمانه شمشیرم برانداز می کنم بر خاک هلاکت می‌اندازم حمله ورشدیم... در یک فرصت مناسب چنان ضربه ای به سرش زدم که کلاه خود شکست.شمشیرم سرش را شکافت... پیش چشم نیروهای وحشت زده اش، بی جان روی زمین یله شد. مثل شیر هر کس که جلوی من می‌آمد را زمین گیر می کردم زیر فشار ناامیدی به قلعه پناه بردند و در را بستند. چاره ای نبود باید قدرت اسلام را نشانشان میدادم. با همین دست هایم در خیبر را از جا کندم و از آن به عنوان سپر استفاده کردم در آن لحظات جز خدا کسی یاورم نبود. به تنهایی داخل رفتم هرکس جلو آمد کشته شد و بقیه به اسارت در آمدند لحظه‌ای بعد قلعه را فتح کردم در را پشت سرم انداختم تا بقیه هم به این طرف گودال بیایند👏 تعداد شهدا از ۲۰ نفر تجاوز نمی کرد با پیروزی که نصیب لشکر اسلام شده بود به اردوگاه برگشتم پیامبر گرم به استقبالم آمدند و بغلم کردند... ❤️ ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‼️‼️‼️خبر فوری ‼️‼️‼️ 📣 امروز (جهارشنبه ۲۶ دیماه) بدلیل ایام اعتکاف کتابخانه تعطیل می باشد.
📚پرنده‌ی مهاجر ✍مجید ملامحمدی 📄۴۰صفحه ✂️برشی از کتاب آن روز حضرت محمد صلی الله علیه و آله رو به جعفر چنین گفت:« من به تو چیزی می‌بخشم که اگر آن را هر روز به کار ببری برای تو از دنیا و هر آنچه که در آن است بهتر خواهد بود، اگر در دو روز یک بار انجام بدهی گناهان بین دو روز تو آمرزیده شود، اگر هفته ای یک بار انجام دهی، گناهان آن یک هفته ات بخشیده شود؛ و اگر هر ماه یکبار آن را انجام بدهی گناهان آن ماه ریخته شود و اگر سالی یک بار انجام دهی گناه آن سال تو پاک شود.» 😍 هنوز هم چشمها در انتظار دیدن آن هدیه بود، پیامبر خدا چهار رکعت نماز به جعفر هدیه داد؛ دو نماز دو رکعتی سپس چگونگی انجام آن دو نماز را به او یاد داد 📿 آن نماز در بین مسلمانان به نماز جعفر طیار مشهور شد. پیامبر خدا خواسته بود با دادن این هدیه به جعفر و مسلمانان، نام و خاطر یار بزرگ خود را در میان مسلمانان و مؤمنان راه خدا زنده نگه دارد✨ ✳️کتابخانه مسجد قبا @ghobalib📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚سربازان زبان‌بسته مجموعه داستان‌های پیامبران از زبان حیوانات ✍حامد جلالی 📃۱۷۰صفحه ✂️برشی از کتاب: 🐂یک روز صاحبم افسار من را به پسرش داد و گفت این گاو زیبا را به تو هدیه می‌دهم می‌دانم ارزش کاری که تو کرده‌ای بیشتر از این است؛ اما این با ارزشترین دارایی من و امیدوارم که برای تو پول خوبی داشته باشد.🤲 پسر اول خجالت کشید اما بعد دست پدرش را بوسید و تشکر کرد فردای آن روز من داشتم در دشت می‌چریدم، نزدیک خانه صاحبم رفتم که شنیدم مرد همسایه دارد با او حرف می‌زند همسایه از پیرمرد پرسید چرا این کار را کردی؟🤔 پیرمرد گفت:«چند روز پیش من حالم خوب نبود و خوابیده بودم مردی آمده بود تا با پسرم معامله ای بکند که هفتاد هزار سکه سود داشت.» همسایه با شگفتی داد زد: «هفتاد هزار سکه؟! 😳 پیرمرد آهسته گفت: «بله» پسرم کنار من نشست تا من بیدار شوم و بتواند از من اجازه بگیرد او من را بیدار نکرد تا من ناراحت نشوم و نخواست استراحتم را به هم بزند؛ اما مرد تحمل نکرد و رفت و معامله انجام نشد. وقتی بیدار شدم و از این ماجرا خبردار شدم برای تشکر از پسرم که اینهمه به فکر من بوده است تنها گوساله ام را به او هدیه دادم. همسایه خندید و گفت: پیرمرد نادان مگر گوساله تو چقدر ارزش دارد؟ پسرت اشتباه بزرگی کرده است😝 پیرمرد خندید و گفت: «نه به نظرم او کار درستی کرده و حتماً به خاطر این کار ،نیکش به او پول زیادی خواهد رسید😇 همسایه بازهم خندید و گفت: به همین خیال ،باش تو چقدر ساده‌ای مرد همسایه پس از گفتن این حرف راهش را کشید و رفت... ✳️کتابخانه مسجد قبا @ghobalib📚
📚زندانبان یهودی شکنجه‌گر امام‌موسی‌کاظم علیه‌السلام ✍سید‌ سعید‌ هاشمی 📄۲۶۸صفحه ✂️برشی از کتاب: جای شلاقها هنوز بر پیراهنش دیده می‌شد. شلاق به دست پشت سرش ایستادم. صدایش زیبا بود. همین صدای زیبا می توانست کلی آدم را به خودش جذب کند؛ صدای دعایش در سلول سنگی می‌پیچید و انعکاس پیدا میکرد. در صدایش ناله بود. انگار خسته شده بود! صدای دعا خواندنش در گوشم پیچید و مرا از خودم جدا کرد. 🥀 ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات میدهی! 🥀 ای خدایی که آتش را از بین آهن و سنگ رهایی میبخشی! 🥀 ای خدایی که شیر را از بین غذای هضم شده و خون ظاهر میکنی! 🥀 ای خدایی که نوزاد را از چفت رحم نجات میدهی! 🥀ای خداوندی که روح را از میان حجاب‌ها آزاد می سازی مرا از دست هارون خلاص کن!!😭 ✳️کتابخانه مسجد قبا @ghobalib📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا