eitaa logo
تسبیح۵ (دعا و نماز)
206 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
*دعای روز پانزدهم ماه مبارك رمضان:* *اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِينَ* (خدايا؛ در اين روز و ماه، طاعت فروتنان را روزی من قرار ده،) {کلمه *رزق* یعنی: جاری شدن عنایتِ الهی برای ادامه حیات هر مخلوق که از مجاری نامشخصی حتما به او می‌رسند: *وَ يَرْزُقْـهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ* .... (طلاق/۳)}{اگر هر مخلوقی قطعا به رزقش می‌رسد پس چرا ما باید *انواع رزق* را تقاضا کنیم؟}{زیرا *رزق دنیوی* قطعی است اما *رسیدن به مراتب عالی* و *مقامات جاودانه،* تابعِ قابلیت، لیاقت، ظرفیت، صلاحیتِ و تلاش مؤمنانه و *پیگیر* خود انسان است.}{کلمه *طاعت* یعنی: *عملی* همراه با: *رغبت* و *خضوع* و *طبق دستور.* پس *متطوّعین* یعنی: داوطلبان مشتاق.}{کلمه *خاشع* یعنی: فردی که *خودخواهی* ندارد اما *افتادگی* و *إنقیاد و پذیرش* دارد. *خشوع* ابتدا در *قلب* و بعد در *چشم* و *گوش* ظهور پیدا می‌کند، زیرا این دو، *مجرای واردات و پذیرش* هستند و *خشوعِ نگاه* و *خشوعِ صوت،* یعنی قرار گرفتنِ « چشم و گوش و زبان » در *مقامِ تسلیم* و *فرمانبرداری.* امام صادق صلوات الله علیه می فرمايند: ركوع‌ كن‌ در حاليكه‌ *قلبت‌، فروتن‌ و منقاد* است‌ و خود را در حضورِ معبودی مسلّط،‌ *ذليل‌* می بينی: *فَاركعْ ركوعِ خاشعٍ للهِ بقلبه متذلّلٍ وَجلٍ تحتَ سلطانِه.* پس هر قدر انسان، *عظمت الهی* را بيشتر بفهمد‌، *احساس‌ كوچكی* و *اطاعتش* بيشتر می شود‌:.... *الخضوعُ و الخشوعُ بِقدرِ اِطّلاعِ عَظَمَتِه‌ عَلي سرائِرِهم‌.* (مصباح الشريعة/جلد۱/صفحه۸۹) ضمنا *خشیت، معرفتی* است اما *خشوع، قلبی* است. لذا می‌گوئیم: *اللّهُمَّ؛ .... أَعُوذُ بِكَ مِنْ: قَلْبٍ لَا يَخْشَعُ* ... (از دعای أبوحمزه ثمالی) پس *دعای قلبِ خودخواه،* *شنیدنی* نیست: *وَ مِنْ دُعَاءٍ لاَ يُسْمَعُ.‏* سئوال: *انتظار خداوند از مؤمنین چیست؟* (آيا وقت آن نرسیده که أهل ايمان قلبشان با ياد خدا و حقايقى كه نازل شده فروتن و پذیرا شود ... و از سنگدلی و فاسق شدن بپرهیزند؟) *أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذينَ آمَنُوا !!! أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ؟ ..... فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ* (حديد/۱۶) *خشوع عامل إجابت دعاست،* زیرا خداوند دعای حضرت زکریا علیه السلام را به همین دلیل إجابت فرمود: *وَ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ* ... *فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ وَهَبْـنا لَهُ يَحْيى‏ وَ أَصْلَحْنا لَهُ زَوْجَهُ* (چرا؟)(چون:) إِنَّهُمْ كانُوا: ۱ـ *يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ،* ۲ـ *وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً،* ۳ـ *وَ كانُوا لَـــنا خاشِعــينَ* (أنبياء/۹۰) *وَ اشْرَحْ فِيهِ صَدْرِي بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِينَ* (و خدایا؛ بر ظرفیت سینه‌ام همانند *مخبتین* بیفزا،) {کلمه *شرح* یعنی: گسترش و افزایش ظرفیت برای پذیرش کاری بزرگ.(مانند: ظرفیت: هارد، فلش، سی پی یو) }{کلمه *صدر* یعنی: *مرکز واردات و بارانداز انسان* معادل *ذهن* و صندوق *تمام خاطرات* و *علوم* و *تجربیات* دریافتی در *گذشته* و مرکز محاسبه و پنهان کردن آنها: *يَعْلَمُ .... ما تُخْفِي الصُّدُورُ* } {کلمه *إنابه* یعنی: *ترکِ هر آرزوئی که شأن آنرا ندارم* همراه با *قبول ولایت* أولیاء الهی: ... *وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ* ... (لقمان/۱۵)} {کلمه *مخبتین* یعنی: افرادی که: ۱ـ به *حقّ* ايمان و *خضوع قلبی* دارند، ۲ـ *فسادشناس* و *فسادگریز* و *فسادستیز* اند، ۳ـ *انس و معرفت شدید قرآنی* دارند، ۴ـ *با رضایت، تسلیم و تابع احکام شرعی،* ۵ـ و همواره *ذاکر،* ۶ـ *صبور،* ۷ـ *أهل انفاق،* ۸ـ *إقامه کننده نماز* هستند، ۹ـ *إنکسار قلبی* و *ترسی عاشقانه* از خدا دارند، ۱۰ـ *کمترین اعتراض و نافرمانی* ندارند: *اَللّهُمَّ؛ اِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتينَ اِلَيْكَ والِهَةٌ* ... (زیارت امین الله)(خدايا؛ دلهاى فروتنان درگاهت، شیفته و شیدای تو اند ...) ... *وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتينَ* (حج/۳۴ و ۳۵)} {پس خدایا؛ سینه‌ی مرا هم مثل دل گندگی مخبتین پر گنجایش کن تا حقایق بیشتری را بتوانم *هضم* کنم و آن *مقامی* را که شایسته آن نیستم (مثل نبوت و امامت)، آرزویش را هم نداشته باشم.} *بِأَمَانِكَ يَا أَمَانَ الْخَائِفِينَ* (به امان دادنت (سوگند) اى امان‌دهن‏ده‏ هراسناکان.) 👈واژه: ۱۵ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
*دعای روز شانزدهم ماه مبارك رمضان:* *اللَّهُمَّ؛ وَفِّقْنِـي فِيهِ لِمُوَافَقَـــةِ الْأَبْــــرَارِ* (خدايا؛ با لطف تو *سربالائی* را پشت سر گذاشته و اکنون در *آغاز نیمه دوم* این *ضیافت با شکوه قرآنی* قرار دارم ....) (پس خدایا؛ مرا در اين روز و ماه به *همراهى* دائم با افراد از هر نظر نیکو موفّق فرما،)(تا آنجا که *خصوصیات ابـــــرار* در *من* هم جاری شود و در من ظهور پیدا کند.) (خدایا؛ در دعای روز *سیزدهم* این ماه، من *صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ* و *هم‏نشينى با ابرار* را خواستم، اما امروز *همراهی* با آنان را از تو می‌خواهم که بسیار *سالم‌* و *مؤمن‌* و *صالح‌* و *متعبّد* و *متعهّد* و *مطیع‌* و *سخاوتمند* و *صبور* اند و طبق آیه ۱۷۷ سوره بقره، *بیشترین* و *سالمترین* و *مطمئن‌ترین* روابط را با *بستگان* و با *نیازمندان* و با *عموم مردم* دارند و مثل *خورشید* بر همه *می‌تابند* و مثل *ابر رحمت،* بر همه *می‌بارند،* پس خدایا؛ یاریم کن تا مثل آنها اینقدر بزرگوار باشم.) *وَ جَنِّبْنِـــــي فِيهِ مُرَافَقَــــةَ الْأَشْـــرَارِ* (و در این روز و ماه، مرا از همنشينى با بدکاران آشوبگر دور بدار،) (تا مبادا *خصوصیات اشرار* به من هم سرایت و در من ظاهر شود.) (خدایا؛ می‌فهمم که *شرط با ابرار بودن* اینست که با *اشرار* و *خودم* از اشرار نباشم، پس لطفاً اول *شرّ* را به من *بفهمان* تا بدانم: اگر *نگاه* من به *هر چیزي،* با *جهالت* و *خودخواهی* باشد، همان چیز برايم *شرّ* و عامل *غفلت* و *انحراف* و *انواع تخلّف* من می‌شود: *أَعُوذُ ... مِنْ شَرِّ مــا خَلَقَ،* یعنی: اگر با هر توجیه جاهلانه‌ای، حضرت *عیسی* علیه السلام و یا حضرت *أميرالمؤمنين* صلوات الله عليه را *خدا* بنامم، اين *ذهنيت غلط* برايم *شر* و تجلّی آن، *غضب تو* و *آتش جهنّم* می‌شود و یا اگر *خودخواهانه* چیزی را به *قرآن* نسبت دهم، همين قرآن نورانی و *شفابخش،* عامل *خسارت* من می شود: *وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً* (إسراء/۸۲) پس خدایا؛ کمکم کن تا خوب *بفهمم* که اگر از *هر نعمت* و *خيری* (مثل: سلامتی، توانمندی، داشتنِ: اصل و نسب، همسر، فرزند، دوست، همسایه، پول، مقام، قدرت، زیبائی، علم، مدرک، خانه، ماشین، ....) اگر *مطابق عقل و وحی و شرع* و بطور *مجاز* استفاده نکنم، همانها برایم *شر* و عامل *غفلت* و *خسارت* شده و خودم از *اشرار* می‌شوم.) *وَ آوِنِي فِيهِ بِرَحْمَتِكَ إِلَى (فِي‏) دَارِ الْقَـرَارِ* (و در این روز و ماه، مرا به حق رحمتت در آن « دار قرار » (حقیقی‌ام) جايم ده،) (خدایا؛ به من کمک کن تا *قرارگاه* خودم را به درستی بشناسم و بفهمم که *دار قرار* من *آخرت* است: *إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ* (غافر/۳۹) همانجائی که من ـ بر مبنای عبادتهای آگاهانه و موحّدانه دنیویم ـ و با عنایت تو، به *ثبات* و *آرامش پایدار* رسیده‌ام و آنقدر ـ مثل شیشه‌ای پاک که *قاروره* نامیده می‌شود ـ شفاف و زلال و *نورچشمی* شده‌ام که *جز آیت* و *جلوه الهی* بودن و *جز اطاعت مشتاقانه* از *سنّت‌ها* و *حجّت‌های الهی،* کمترین *نفسانیت* و *خودخواهی* و *چیز دیگری* هرگز در من *دیده نمی‌شود* و از من *بروز و ظهور* پیدا نمی‌کند.) (چه افرادی در نظام الهی، *حجّت الله* و *آیت الله* و *نورچشمی* اند؟ آنها که فقط با *چشم خدا* و از *منظر کلام الله* به همه چیز *نگاه* می‌کنند و در دعای ابوحمزه ثمالی می‌گویند: *سَيِّدِي؛ عَلَيْكَ مُعْتَمَدِي وَ مُعَوَّلِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي وَ بِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي* ....... *فَإِنَّـــكَ قُـــرَّةُ عَيْــنِي.* ) *بِإِلَهِيَّتِــــــكَ يَا إِلَـــــهَ الْعَالَمِـــــينَ* (به معبود بودنت (سوگند) اى معبود محبوب جهانيان.) 👈واژه: ۱۶ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
تمام مخلوقات* اند. 👈واژه: ۱۷ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
*دعای روز هجدهم ماه مبارك رمضان:* *اللَّهُمَّ نَبِّهْـنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَــارِهِ،* (خدايا؛ در اين روز و ماه به بركتهاى سحرهايش، *بیدارم* كن،) همانطور که *یکنواختی جاده،* رانندگان را *خواب‌آلوده* و دچار *سانحه* می‌کند، *عادی* شدن زندگی و *روزمرّگی* و کارهای *تکراری* هر روز ما نیز، عامل *غفلت* و *خواب‌آلودگی* اند. کم نیستند مردمی که تا *نیمه شب* هنوز *انرژی* دارند و در مزرعه یا کارخانه کار می‌کنند یا به بازی مشغولند یا شب‌نشینی دارند یا درس می‌خوانند اما هر قدر به *صبح* نزدیکتر می‌شوند، *خستگی* بر آنها *مسلّط* و چشمها *سنگین* می‌شود و افراد کم کم در *خواب* فرو می‌روند. لذا *بسیاری از حملات نظامی* برای *غافلگیری* در زمان *سحر* که دیده‌بانها و نگهبانان و نیروهای دشمن *خواب‌آلوده* اند انجام می‌شود. پس با آنکه مردم در اکثر ساعات شبانروز می‌توانند *بیدار* بمانند اما *خواب سحر* چنان *مسحور* کننده و *پُر جاذبه‌* است که فقط افراد *با اراده* و *مؤمن* می‌توانند از آن بگذرند و بر *خستگی بدن* و *تمایل نفسانی* خود *غلبه* کنند و سحر خود را *بیدار* نگهدارند و *هشیار* بمانند و به *خودسازی* بپردازند و از *برکات* آن *معرفت* بنوشند و *لذت* ببرند. *سحر* در اسلام آنقدر مهم است که اگر حتی به دلایلی *روزه نمی‌گیریم* بازهم باید در سحرها بیدار شویم و کارهائی مثل: نوشیدن مفاهیم حیاتبخش قرآن و برخی دعاها و *خوردن سحری* را انجام دهیم تا از تفضلات خاص سحرهای این ماه مبارک بهره‌مند شویم. لذا بزرگان فرمودند: *سحرخیز باش تا کامروا شوی.* *الهی؛ نبهنی* یعنی: فقط با *توجه* به خدا می‌توانم به خودم *سیلی* و *شوک* بزنم و خودم را *إحیاء* کنم و به *أنگیزه لازم* برای *بیداری* در سحر برسم. زیرا یازده ماه این *طبیعت خواب‌آور* و *خواب مسحورکننده* در سحرها بر من *غلبه* دارد و من از *خودسازی* در سحر، *محروم* بودم، پس خدایا؛ از تو می‌خواهم که در سحرهای نشاط‌أنگیز این ضیافت باشکوه، *بیدارم* کنی و *نیاز* و *ضرورت* این *بیداری* را به من *بفهمانی* تا مثل *محسنین* توفیق *استغفار* پیدا کنم: ... *إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنينَ* (16) ... (17) *وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ* (ذاریات/18) و به برکت *بیداری مفید* در سحرها، از افراد والامقام این *آیه* محسوب شوم: *وَ الصَّادِقِینَ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْمُنفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالاَسْحَارِ.* *وَ نَــــوِّرْ فِيهِ قَلْبِـــي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ،* (و در اين روز و ماه، با روشنايى انوار (این ضیافت با شکوه،) قلبم را روشنى بخش،) تمام رایانه‌ها با *دستگاه خاص برقی* به *اینترنت جهانی* متصل و از اطلاعات جهان برخوردار می‌شوند. *قلب* انسان هم *تنها رابط* انسان با *عالم غیب* است که اگر با *غفلت* و *رفتارهای غیرمجاز* من *زنگار* بگیرد و *خاموش* و *مسدود* شود از *تفقّه* در زندگی و *شنیدن* هر سروش غیبی و *دیدن* و *فهمیدن* هر *حقیقتی،* حتما *محروم* می‌شود و از چشم و گوش و زبانش دیگر *مراقبت* نمی‌کند و از *بندگی خالقش* و از *نماز* و *روزه* و *دعا* و کارهای *خیر،* هرگز *لذت* نمی‌برد. و *فقط* با توجه به *مقلب القلوب* می‌توان آنرا دوباره *شارژ* و *فعال* کرد، لذا ای خدا؛ از تو می‌خواهم که *قلبم* را برای ارتباط با غیب و دریافت *الهامات هدایت‌گر* با انوار *سحر* روشن نمائی و مرا از هر نوع *ظلمتی* برهانی. زیرا: *اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ اِلَی النُّوُرِ* *وَ خُـــذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّـــــبَاعِ آثَـارِهِ* (و تمام‏ اندامم را در اين روز و ماه به پيروى از برکات (سحرها) بگمار،) یعنی: در *سحرهای* این ماه باید با *قرآن* و *دعاها* چنان *معرفت* خود را افزایش و *اراده* خود را *تقویت* کنم که *چشم* و *گوش* و *دست* و *پا* و *زبان* و *ذهن* و تمام جوارحم را بتوانم *عاقلانه* و *مؤمنانه* مدیریت کنم و در هر شرائطی خودم را از *هوسرانی* و از *هر خطا و گناهی* بازدارم تا با تمام وجودم همواره در *صراط حق* و *خیرخواه* و *مفید* باشم. *بِنُـــــورِكَ يَا مُنَـــوِّرَ قُلُـــوبِ الْعَارِفِــينَ* (به نورانیتت (سوگند) اى روشنی بخش قلبهاى عارفان.) خدایا؛ منظورم از *عارف،* دم زدن از *عرفان* و خواندن *شعرهای عاشقانه* نیست، لذا *اعتراف* می‌کنم که *بدون تفکر* و *تعقل* و *مطالعه* و *بدون* بالا بردن *معرفتم* با قرآن و دعا و *بدون اطاعت* و *بدون* انجام *عبادتهای آگاهانه،* هرگز *لایق* دریافت *نورانیت تو* نمی‌شوم. پس خدایا؛ *معرفتی روشنی‌بخش* که باعث *تحول* گفتار و رفتار و اخلاق من در تمام زندگی می‌شود را روزیم قرار ده. 👈واژه: ۱۸ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
ــــــق روشنگر.) 👈واژه: ۱۹ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
👈واژه: ۲۰ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
*دعای روز بیست و یکم ماه مبارك رمضان:* *اللَّهُمَّ؛ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِـــــكَ دَلِيلا* (خدايا؛ در اين روز و ماه، مرا براى رسیدن به رضایتت، راهنمائیم کن،) ظاهراً *مهمترین شرط* ورود به *بهشت لقاء* آنهم در جمع *بهترین عباد،* رسیدن به مقام *رضایت دو طرفه* است. زیرا قرآن می‌فرماید: وقتی (خودت) راضی و مورد رضایت (خدا هم) شدی، برگرد: *ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً* (فجر/۲۸) وقتی *انسان* با چیزی، *موافقت* دارد و *هیچ اعتراضی* هم ندارد، یعنی از آن *راضی* است. اما تمام *افراد راضی* به *دو گروه* تقسیم می‌شوند: گروه اول: با اینکه شاید ظاهراً *مذهبی* هم باشند اما با سرگرم بودن با *ظواهر دنیا* و *عناصر مادّی* آن *موافق* اند و هیچ *اعتراضی* هم ندارند و کودکانه خوش‌اند: .. *أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ؟* (توبه/۳۸) گروه دوم: افراد عاقل و مؤمنی‌اند که *إراده خالق* خود را *عالمانه* و *حکیمانه* می‌دانند و *تسلیم* اویند و از *هر امانت* و هر *وضع* و *شرائطی* که *نظام الهی* یا *نظام اسلامی* برایشان *مقدّر* کنند، *موافق* و *شاکر* اند و *کمترین اعتراضی* ندارند: .. *رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ* .(توبه/۵۹) خدایا؛ *رضايتِ تو* در *چیست؟* و من *چگونه* باید به *آن* برسم؟ *اولاً:* قرآن می‌فرماید: باید با *خودشناسی* به *خداترسی* برسی و *أهل ایمان* و *أهل عمل صالح* شوی (و *عامل* هیچگونه *فسادی* نباشی) تا حتماً به *رضایت دو طرفه* برسی: *و إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* ... *رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ* وَ *رَضُوا عَنْهُ* ذلِكَ لِمَنْ *خَشِيَ رَبَّهُ* (بینه/۸) *ثانیاً:* قرآن می‌فرماید: اگر مؤمنانه از *مودّت* و *دوستی* با *دشمنان خدا و رهبر الهی* بپرهیزی (حتی اگر پدر، پسر، برادر یا بستگانت باشند)، تو *مؤمن حقیقی* و مورد *حمایت الهی* و *بهشتی* و *رستگار* هستی و به *رضایت دو طرفه* رسیده‌ای: لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ *يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ* وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ في‏ قُلُوبِهِمُ الْإيمانَ وَ *أَيَّدَهُمْ* بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ .... *رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ* وَ *رَضُوا عَنْهُ* .... (مجادله/۲۲) پس *من* (با هر جنسیت و خصوصیاتی که دارم) اگر *عاقلانه* و *مؤمنانه* در *مسیر حقّ* قرار بگیرم و به ایفاء *همان نقشی* که *مطلوب خالق* من است و او برای آن مرا *آفریده* بپردازم و *وظایف* و کارهای *خداپسندانه‌* را انجام دهم، قطعا به *رضایت دو طرفه* و *رضایتمندانه‌ترین زندگی جاودانه* می‌رسم: *فَهُوَ في‏ عيشَةٍ راضِيَةٍ* (قارعه/۷) *وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلا* (و در اين روز و ماه براى شيطان، *تسلّط* و *حاکمیتی* بر من‏ قرار مده،) خدایا با *آیات مکرر* و *نورانی قرآن* باور دارم که اگر *نگاهم قرآنی* باشد و از خودم *ضعف* و *چراغ سبز* نشان ندهم، و *وساوس* و *شایعات* را باور نکنم، هیچ *شیطان* جنّ و انسی، هرگز بر من *تسلّط* پیدا نمی‌کند: *وَ قالَ الشَّيْطانُ* ... *ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ* ... (ابراهیم/۲۲) پس خدایا؛ در این روزهای باقیمانده *این ماه مبارک* به من *عنایت* کن تا با *همه جوارح* خودم *روزه* بگیرم و در *محضر تو* بکوشم *نفسانیت* و *شهواتم* را *عاقلانه مهار* کنم و از *خودخواهی* و *تنبلی* و *حسادت* و *کینه* و از *هر کار غیر مجاز* و از هر *گناه* و هر *رذیلتی* و از هر کار *دشمن‌خواه* و *کافرپسند* و *منافقانه‌ای* گریزان باشم، تا از *نفوذ* و *تسلّط* شیاطین وسوسه‌گر و خنّاسان حیله‌گر برای همیشه در *امان* بمانم. *وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلا وَ مَقِيلا* (و بهشت را منـــزل و آسايشگاه من قرار ده،) حضرت *أمیرالمؤمنین* صلوات الله علیه می‌فرمایند: *فقط* آنهائی به بهشت می‌رسند که با *نفس* خود *مبارزه* کنند. زیرا آن *بهشت زیبائی‌های دل‌أنگیز،* میعادگاه *پاکان* و *صالحان* و *نیکانی* است فقط دنبال *خوبی* و *پاکی* هستند و از هر *ناپاکی* و *معصیت* و *رذالت* و *شرارتی،* با تمام وجود *نفرت* دارند. خدایا؛ چنین *معرفت* و *ایمان* و *همّتی* را روزی من قرار ده تا با روسفیدی به *بهشت رضوان* تو برسم. *يَا قَاضِيَ حَوَائِــــــجِ الطَّالِبِـينَ* (اى برآورنده حاجات خواهندگان پیگیر.) 👈واژه: ۲۱ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
*دعای روز بیست و دوم ماه مبارك رمضان:* *اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ* (خدايا در اين روز و ماه درهاى فضلت را به روى من بگشا،) نکته۱: هر *گشودنی* برای *دو منظور* است. اول: *دستیابی* به *ذخایرِ ارزشمند* (مثل: کشف گنج یا کشف رازهای علمی ...) دوم: برای *رفع موانع نامرئی.* (مثل: رفعِ غم و غصه و ابهام در نزاع‌ها) اگر *أبواب فضل الهی* که سرشار از *نور* و *بصیرت* و *معرفت* اند برایم باز و در *جان* من *جاری* ‏‌شوند، پشت هر *زحمتی* چندین *رحمت* می‌بینم و *مسائل* را *حل* و از تمام *موانع* (که فقط برای *آزمایش* اند،) با *توکّل* و *امید* عبور می‌کنم. نکته۲: *کلید* تمام *تفضلات الهی* فقط *دعا* است. لذا *أمیرالمؤمنین* صلوات الله علیه در *نامه ۳۱* می‌فرمایند: خدا *کليدهای خزائنش* را در *دست تو* گذارده و از تو خواسته تا از او بخواهی پس *با دعا درهای نعمت خدا* را بگشا: *جَعَلَ فِي يَدَيْكَ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِهِ ... اسْتَفْتَحْتَ بِالدُّعَاءِ أَبْوَابَ نِعْمَتِهِ* نکته۳: *فضل* به *شرائطی* می‌گویند که *بیش از نعمت معمول* به فرد *امانت* می‌دهند که از یکسو *مسئولیتِ‌ِ* او و از سوی دیگر *امکان رشدِ* او را *بیشتر* می‌کند: *تفَضّلات* الهی، *دو دسته‌اند:* اول: *تفضلاتی* که *اُمت* را از *آسیب‌ها* حفظ می‌کند: *فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرينَ* (بقره/۶۴) یا: *لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَليلاً* (نساء/۸۳) دوم: *تفضّلاتی* که به *افراد لایق* می‌دهند. مثل: *ولایت* حضرت *آصف برخیا* در انتقال تخت بلقیس: *قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَني‏ أَ أَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ* (نمل/۴۰) یا توانائی‌هائی که به *حضرت داود* علیه السلام داده شد: *وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً* (سبأ/۱۰) *فضل الهی،* جایزه *مؤمنین صالح* است: *لِيَجْزِيَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ* (روم/۴۵) ضمنا *همه* مجازند *فضل خدا* را بخواهند: *لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ* (بقره/۱۹۸) زیرا *هر فضلی* فقط در دست خداست: *قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ* (آل‏عمران/۷۳) *مؤمنین* فضل الهی را *باید* بجویند: *وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ* (جمعه/۱۰) *توجّه:* اولا: هیچ فضیلتی *امتیاز* نیست و نباید عامل *تفاخر* باشد اما باید در *رفتار* فرد *دیده* شود. مثلا: در زمان *طلاق‌* طرف *با تقواتر* باید *فضل* خود را نشان دهد: *لا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ* (بقره/۲۳۷) ثانیاَ: اگر فردی *فضل الهی* را *ابراز نکند* و *بُخل* بورزد و به *تعهد* خود عمل نکند *مجازات* می‌شود: *مِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ* فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ، *بَخِلُوا بِهِ* ... (توبه/۷۵ تا ۷۷) نکته۴: برای *گشایش* در کارها علاوه بر *کلید* باید *أَبْوَاب* آنرا هم بشناسیم. مثلا: *ازدواج اسلامی* (شاید) *اولین باب تفضّل الهی* است و *پذیرفتن امامت* مهمترین *باب تفضّل علم الهی* است: *و عَلِیٌّ بابُها،* یا: *ظهور آخرین حجّت* در کعبه، *تنها باب* حاکمیت عدالت و أمنیت در *تمام جهان* است: *أَیْنَ بابُ اللَّهِ الَّذى مِنْهُ یُؤْتى؟* (دعای ندبه) *وَ أَنْــزِلْ عَلَـــيَّ فِيهِ بَرَكَاتِــكَ* (و بركاتت را بر من نازل فرما،) *بركت،* هر *زمان* ، *مکان* ، *موقعیت* و *شرائطی* است که آنرا *فرصت‌* و *غنیمت* برای *خودسازی* و *اصلاح* و بالابردن *لیاقت* خودم *بدانم.* مثل: برکت *سلامتی* ، *بیماری* ، *جوانی* ، *مسلمانی* و *محب أهل البیت* بودن و *سَحَرها* و *شب قدر* و *دعا* و *ذکر* و *قرائت قرآن* و *دقت در مفاهیم آن* و در *اُمتِ آخر الزمان* و *نظام اسلامی* و *نزدیک صبح ظهور* بودن ... و هزاران *فرصت* گرانقدر دیگر. *وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ* (و خدایا؛ مرا در آنچه رضایت تو را برایم واجب می‌کند موفّق ساز،) *مُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ* یعنی: کاری کنم که *تو* حتماً از من *راضی* شوی. اینکه عاقلانه *مخلوقیتم* را بفهمم و *خالقیت تو* را در عمل *تصدیق* کنم و زندگیم را با تعالیم *قرآن* و *سنّت أهل البیت* تطبیق دهم و به تمام احکام *شرعی* عمل کنم و همواره *مؤمن* و *صالح* و *حق‌طلب* باشم زیرا: *إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ* ... *رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ* ... (بینه/۸) *وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ* (پس خدایا؛ مرا در متن بهشت‌هايت جايم ده،) *يَا مُجِيبَ دَعْــــوَةِ الْمُضْطَرِّينَ* (اى برآورنده تقاضای پناه جویان درمانده‏.) 👈واژه: ۲۲ 🔻 ما را می توانید در رسانه های
*دعای روز بیست و پنجم ماه مبارك رمضان:* *"اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّا لِأَوْلِيَائِكَ* وَ *مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ"* ("خدايا؛ در اين روز و ماه، مرا مشتاق کارگزارانت و دشمنِ دشمنانت قرار ده،") نکته اول: از *ویژگی‌ها* و *نشانه‌های* هر *موجود زنده‌ای،* داشتن *جذب* و *دفع* است که هر قدر *تجلّی حیات* در آن موجود *بیشتر* باشد، حتماً *دوستی* و *دشمنی* هم در رفتار او، *نمایان‌تر* می‌شود. نکته دوم: *تمام* افراد بشر از منظر قرآن، در *دو* جبهه *حق* و *باطل* قرار می‌گیرند که یکی از مشخصات بارز آنها، *اختلاف* در *دوستی‌ها* و *دشمنی‌ها* و *حُب* و *بُغض* آنهاست. نکته سوم: یکی از *تعهّدات روشن شیعیان* که بارها إعلام می‌شود، موضعگیری *دشمنانه* و *دوستانه* آنها با *خودی‌ها* و *بیگانگان* است: *اِنّى سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم* وَ *حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُم* (زیارت عاشوراء) پس اکنون در این ماه مبارک رمضان، *یکی* از کارهائی که برای إثبات *مسلمان* و *مؤمن* و *شیعه* بودنم و برای قطعی شدن *تقرّبم* به *بارگاه الهی* باید انجام دهم اینست که *جهت‌* و *مواضعم* را با *أولیاء حقّ* (که مهمترین آنها، أئمه أطهار صلوات الله علیهم و نوّاب خاص و عام آنها در هر زمانند،) و با *أهل باطل* (که مهمترین آنها، طاغوتیان و مشرکین و کفّار و منافقین و مُفسدینند،) از هر نظر، *روشن* و *شفاف* کنم. زیرا *دوستی* با *أولیاء تو* تنها راه *دوستی با توست* و این *محبّت قلبی،* فقط با *دشمنی عملی* با *دشمنان تو* از هر نظر *اثبات* می‌شود. پس *محبّت واقعی* و *عداوت عملی* هر فرد، باید هم زندگی او را *إصلاح* کند و هم *جهتگیری مکتبی* و *خطّ مشی کلی زندگی* او را نسبت به اطرافیانش مشخص‌کند. پس *تمام* دوستیها و دشمنیها، رابطه‌ها و قطع رابطه‌ها، پیوستن‌ها و گسستن‌ها، محبّت‌ها و دشمنی‌ها، موافقت‌ها و مخالفت‌های *فرد مؤمن،* باید بر مبنای *انگیزه الهى* و *تعالیم مکتبی* او باشد. مؤمن هرگز نباید مثلِ *أکثر مردم،* حُب و بُغض و دوستی‌ و دشمنیش بر مبنای *منافع مادی* و *دنیوی* و *عقده‌ها* و *کینه‌هاى فردى* و *غرور* و *ذهن آشفته* و *توقّعات خودخواهانه* او باشد. پس من با این *دو تقاضا* باید *تولّى* و *تبرّى* خودم را *روشن* کنم و بفهمم که هر چند این *دو* به عنوان *فروع دین* معرفی می‌شوند، اما در واقع، *مهمترین اصول زندگی* انسانند و *نباید* در حدّ *دوست داشتن* و *دوست نداشتن* متوقّف بمانند، بلکه باید به *دوستى کردن* و *دشمنى کردن* منجر شوند. لذا *حضرت رسول أکرم* صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: *محکمترین دستگیره* در زندگی، *دوستى* و *دشمنى* در راه خدا و *تولّى با اولیاى خدا* و *بیزارى از دشمنان خدا* است. پس خدایا؛ کمکم کن تا محبّت و *کشش قلبیم* را به *کارگزاران تو* که خود را در *حصن ولایت تو* قرار داده‌اند و از *حمایت* و *هدایت تو* برخوردارند، *روزافزون* کنم تا با این *محبت مؤمنانه،* من هم از *برکات* و *نورانیت* و *هدایتِ* آنها برخوردار شوم و *عضویت* من در *جبهه حق* و *حزب الله،* قطعی شود و در زمینه‌سازی *ظهور آخرین حجّت تو* و *استقرار عدالت* و *أمنیت فراگیر* در *جهان،* من هم *سهیم* باشم. *"مُسْتَــنّا بِسُنَّـــةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِـــكَ"* ("و مرا به راه و روش پایانبخش پيامبرانت آراسته ساز.") خدایا؛ *سومین* تقاضای من اینست که کمکم کنی تا: اولا: من *خاتم الأنبیاء* صلی الله علیه و آله را به عنوان *قرآن مجسم* و *مهمترین کارگزار* و *ولی* تو *بشناسم* و *بپذیرم* و بکوشم *تمام* ابعاد اخلاقی و رفتاری و آداب اجتماعی و معاشرت‌ در خانواده و جامعه و *زندگیم* را با *گفتار* و *رفتار* ایشان، *تطبیق* دهم. چون تو فرمودی: *قُلْ: إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ* (آل‌عمران/۳۱) ثانیاً: کمکم کن تا من هم با *تبعیت کامل* از ایشان، به افتخار *معیت* با ایشان برسم و *حُب* و *بُغض* و *موضعگیری* موحدانه‌ای داشته باشم: *مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ* (فتح/۲۹) *"يَا عَاصِـــــــمَ قُلُـــوبِ النَّبِيِّـينَ"* {"اى نگهبان و نگهدارنده قلوب پيامبران (از هر غفلت و انحرافی)"}‏ 👈واژه: ۲۵ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
‌شنوی 👈واژه: ۲۶ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
*دعای روز بیست و هفتم ماه مبارك رمضان:* *"اللَّهُمَّ؛ ارْزُقْنِي فِيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ"* ("خدايا؛ در اين روز و ماه، فضائلِ شب قدر را روزى‏ام فرما") نکته۱: با اینکه هر *نماز* و *دعائی* را در *محضر الهی* بجا می‌آورم اما *مخاطب اصلی* آنها خودم هستم، پس ابراز این *تقاضا* باید به این معنی باشد که من، *قابلیت* و *لیاقت* لازم برای جاری شدن *تفضّلات* و *برکات لیله القدر* در خود را دارم. نکته۲: این *چند شب باقیمانده* از این *ضیافت* با شکوه، هنوز احتمال *لیله القدر* بودن را دارند و اگر من *إحیا* را *إحیا* کنم و مظهر *سلام* و *صبح* شوم، حتماً *تفضّلات* و *تحوّلات* آن در تمام *روز* من باید *نمایان* باشد. نکته۳: *لیل* و *لیله* هر دو *شب* اند، اما لیل، *مذکّر* و عاملِ *تاریکی* ، *پوشانندگی* ، *پشت‌کردن* ، *زمان خوابیدن* و *تمام شبها* لیل است: *يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ* (رعد/۳) *وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ* (تکویر/۱۷) ولی لیله، *مؤنّث* و *زمان بیداری* ، *ملاقات* ، *بارش نور* ، *إحیا* شدن و *لیله* فقط *یک شب* است: *وَ إِذْ واعَدْنا مُوسى‏ أَرْبَعينَ لَيْلَةً* (بقره/۵۱)، لیله، *قدرت زایندگی* و *قدرتِ پروراندن* دارد و *محل نزول* ملائکه و *حضرت روح* علیه السلام است. *لیله* وجودی است که *کُلِّ أمر* در *جانِ پاک او* واقع است و *انسان‌های کامل* از او *ظهور* می‌کنند. لذا هر *مؤمن منتظری* در *لیله القدر* باید (مثل تمام ملائکه) *خود* را به *امام* خودش *عرضه* و *کسب تکلیف* کند و *تمام خواسته‌هایش* را کنار بگذارد و فقط *اراده امام* را *بخواهد* و خود را با آن *قطب* عالم *تنظیم* کند. پس انسان در *لیله‌ القدر* تا خود را به *تسلیم* و *اطاعت* نرساند، هیچ *تفضّل* ، *نزول* ، *سلام* و *صبحی* در او *جاری* نمی‌شود و *لایق* هیچ *خیر* و *فضلی* نخواهد شد که لازمه این *تسلیم امام* شدن، *مراقبتِ دقیق* از *افکار* ، *گفتار* ، *رفتار* ، *اخلاق* و *مواضعِ* سیاسی و اجتماعی خویش است. نکته۴: اگر *بانوان* (در قامت: مادر، خواهر، همسر، دختر) *قدر* خود را در *لیله القدر* پیدا نکنند با *تحریک حماله الحطبها،* نامردان *زمین گیر* و *شب‌پرست* زمانشان، *خورشیدهای عالم‌تابی* مثل *أمیرالمؤمنین* صلوات الله علیه را به *شهادت* می‌رسانند و زمین و زمان را (به خیال خود) در *ظلمت* فرو می‌برند. *"وَ صَيِّـرْ أُمُورِي فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْرِ"* ("و كارهايم را در اين روز و ماه از سختى به آسانى برگردان") نکته۵: باید بدانم که در تمام مدت *توقفم* در *دنیا،* حتماً *سختی* با *آسانی* و *فراز* با *نشیب* همراهند و *معیت دائمی* دارند و جدا نمی‌شوند و هیچ گریزی از آنها نیست: *فَإِنَّ مَـعَ الْعُسْرِ يُسْراً* (إنشراح/۵) نکته۶: برای رسیدن به *یُسر زندگی* (و آسان دیدن بندگی و لذت بردن از اطاعت عاقلانه،) علاوه بر *زیباشناسی مؤمنانه* و *زیبابینی موحّدانه‌،* هر نوع زیبائی در *هر چیزی* را باید *تصدیق* کنم: *فَأَمَّا مَنْ أَعْطى‏ وَ اتَّقى* ۵ *وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى* ۶ *فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْری* (لیل/۷) اما *خودخواهی* ، *غرور نفسانی* ، *بی‌إعتنائی* به *تعالیم الهی* و *تکذیب زیبائی،‌* عامل تداوم *سختی‌ها‌* (وآسان دیدن بردگی و لذت بردن از نافرمانی جاهلانه) است: *وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنى* ۸ *وَ كَذَّبَ بِالْحُسْنى* ۹ *فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرى* (لیل/۱۰) *"وَ اقْبَـلْ مَعَاذِيرِي وَ حُطَّ عَنِّيَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ"* ("و پوزش‌هايم را بپذير و گناه و بار گران را از شانه‌ه‏ایم بريز") نکته۷: یک *نشانه* درک *لیله القدر* اینست که برای: ۱ـ *خودشناسی،* ۲ـ *خداباوری،* ۳ـ *آخرت‌نگری* و ۴ـ *تطبیق* خود با *امامم* مشتاقانه بکوشم و در نتیجه، از *تخلّفات* خودم *پشیمان* شوم و از *نافرمانی‌های گذشته* خود *عذرخواهی* کنم و برای *اصلاح* و *خودسازی* دائمی تلاش کنم. *"يَا رَءُوفا بِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ"* ("اى مهربان به بندگانی که می‌کوشند شايسته باشند") نکته۸: اگر *قصد* و *تلاشی* برای: ۱ـ *خودشناسی،* ۲ـ *خداباوری،* ۳ـ *آخرت‌نگری* و ۴ـ *تراز* و *تطبیق* تمام ابعاد زندگیم با *امامم* را ندارم وـ پیگیر *اصلاح* خودم *نیستم،* پس نباید منتظر *إجابت* این دعا باشم. 👈واژه: ۲۷ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2
*دعای روز بیست و هشتم ماه مبارك رمضان:* *"اللَّهُمَّ وَفِّـرْ حَظِّـي فِيهِ مِنَ النَّوَافِـلِ"* ("خدايا؛ بهره‏‌ام را در اين روز و ماه از مستحبّات‏ فراوان كن") نکته۱: اگر انسان مورد *پرسش* قرار ‌گیرد با اطلاعاتش *فوراً* به آن *پاسخ* می‌دهد، اگر *گرسنه* شود، هر خوراکی *در دسترسی* را می‌خورد، و اگر *پلیس* مورد *حمله* قرار بگیرد فوراً *واکنش* نشان می‌دهد. اما اگر انسان بخواهد *کنکور* بدهد، *ماهها* خود را برایش *آماده* می‌کند، و اگر *فرصت* داشته باشد، *قبل از غذا* برای خود (و مهمانان عزیزش) انواع *سالاد* و *پیش‌غذا* را آماده می‌کند، و پلیس نیز *قبل* از هر نوع *درگیری* مدتها با *تمرین* خود را *آماده* می‌سازد. پس برای انجام *هر کار مهمی* در *شرائط مناسب* باید خود را *آماده* کنیم. لذا *ورزشکاران* بدون *آمادگی* و *گرم کردن بدن* وارد *مسابقه* نمی‌شوند، و *هیچ پزشکی* بدون *آمادگی* به *طبابت* نمی‌پردازد. نکته۲: *آماده‌سازی* برای *هر عبادتی* را در اسلام *نافله* می‌گویند و چون *نوافل* نشانه *شدّت محبّت* عبد به *معبود* است، به آن *عمل مستحبّی* (یا رفتار عشقولانه) می‌گویند. نکته۳: خدایا؛ پس از ۲۷ روز که به من توفیق *روزه* گرفتن دادی تا *نیازهای طبیعی* و *تمایلات غریزیم* را *مدیریت* و *اسب سرکش هوای نفسم* را *رام* کنم، تقاضا می‌کنم بر *سهمم* از *نوافل* بیفزائی. یعنی *شوقم* را به *مستحبّات* روزافزون سازی تا در *تقرّب* به بارگاهت موفّق‌تر باشم و (مثل أولیاء تو) *واسطه فیض* و *فضل تو* باشم. نکته۴: خدایا؛ *مراقبتی* به من عطا کن که در هیچ شرائطی، *تکالیف واجبم* را فدای *مستحبّات* نکنم. {مثلا: *ازدواج واجبم* را برای *احتمالات بهتر* به *تأخیر* نیاندازم و *مجرد* نمانم، یا: *شب‌زنده‌داری* مرا از *نماز صبح* باز ندارد، یا: با *عزاداری ظهر عاشوراء* از *نماز ظهر عاشوراء* محروم نشوم،یا: با *تقسیم شله‌زرد!!!* از *عفّتم* غافل نشوم، یا: برای *إصلاح دیگران* خود را به *فساد* نکشانم: *لَا أَرَى إِصْلَاحَكُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِي* (خطبه/۶۹)} زیرا *حضرت أمیرالمؤمنین* صلوات الله علیه می‌فرمایند: *لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ‏ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ* { *مستحبی* که به واجبات *زيان* برساند، هرگز عامل *نزدیکی به خدا* نیست. (حکمت/۳۹)} *"وَ أَكْرِمْنِــي فِيهِ بِإِحْضَـــارِ الْمَسَائِــلِ"* ("و مرا در این روز و ماه با تحقّق درخواست‌ها گرامی بدار") نکته۵: خداوند *تمام* عناصر جهان را *برای انسان* پدید آورده‌: *خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَميعاً* (بقره/۲۹) لذا *تنها* مخلوقی که در قبال *گفتار* و *رفتار* خود *مسئول* است و *باید* برای کوچکترین آنها در پیشگاه الهی *پاسخگو* باشد *انسان* است. نکته۶: *گرامی‌ترین* مردم *باتقواترین* آنهاست، پس *گرامی‌ترین* فرد آنست که در هر شرائطی، *مسئولیت‌هایش* در برابر *خالقش* را *به درستی بشناسد* و به آنها بپردازد. پس خدایا؛ در این ضیافت با شکوه، مرا به *مسئولیتهای* فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگیم *آگاه* و با توفیق در *رعایت* آنها مرا در نزد خود، *گرامی* بدار. *"وَ قَـرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْـكَ مِنْ بَيْـنِ الْوَسَائِـلِ"* ("و در این روز و ماه، از ميان وسايل، وسيله‏ مناسب را برای تقرّبم به نزدت مهیا كن") نکته۷: *وسیله* هر *کار* یا *فرد* یا *چیزی* است که *مجوّز تقرّب* به *مقام* و *مقصدی* را دارد و *می‌تواند* ما را به *قرب* و *نزدیکی* آن برساند. نکته۸: *کارها* و *وسائل مختلفی* برای رسیدن به *مقاصد مختلف* مقابلِ انسان است، اما *هر وسیله‌ای* برای تقرّب به *خدا* برای انسان، *مجاز* و *مناسب* نیست. (مثلا: أنا مدینه العلم و *علیٌ بابُها.* یا: *بی‌عشق خمینی* نتوان عاشق مهدی شد. یا: نماز *بی‌ولایت* بی‌نمازی است. یا: اگر *نماز* قبول شود بقیه اعمال قبول می‌شوند. یا: النکاح سنّتی، *فمَن رَغَبَ عن سنّتی فلیس منّی.* یا: *فمن شرب منه فلیس منّی.* یا *پیش‌نیازها* و *منازل* و *پله‌های* دیگر که بدون *پاس‌داشت* آنها به هیچ مقامی نمی‌رسم.) نکته۹: خدایا؛ یاریم کن تا آن کار و وسیله‌ *مجاز* و *مناسب* برای *تقرّب* به بارگاهت را *بشناسم* و با *اطاعت* و *تبعیت* از آن، خودم را به *أسماء الحسنای* تو و به *سعادت جاودانه* برسانم. *"يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَـاحُ الْمُلِحِّينَ"* ("اى آنكه پافشارى دعاکنندگان او را غافل نمی‌سازد") نکته۱۰: مردم باید *آب* و *برق* و *گاز* را *کم* مصرف کنند، زیرا *منابع* آنها *محدود* است، اما آنها در استفاده از *نــــور* روز محدود نیستند. *هستی* تماماً *نور* است و *نورانیت خدا* با کثرت *دعاهای* مردم *کم* نمی‌شود. پس اگر *کاهلم* و *لیاقت* و *قابلیتم* را بیشتر نمی‌کنم، قطعاً *تقصیر خالقم* نیست زیرا او هرگز مرا *فراموش* نمی‌کند. 👈واژه: ۲۸ @ghofrani5